گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، برخیها معتقدند با فوت خانم مهسا امینی و وقوع اغتشاشات در کشور جمهوری اسلامی از موضوع سرسختانه خود در مواجهه با مسئله حجاب کوتاه آمده و دلیل این ادعای خود را هم حضور آزادانه زنان بی حجاب در اماکن و معابر عمومی میدانند و این در حالی است که با اعتراضات لایه مذهبی نسبت به رواج بی حجابی در جامعه کارگزاران نظام هر گونه مماشات نسبت با پدیده بی حجابی و بدحجابی را رد کرده و از پیگیری طرحهایی برای مواجهه هوشمند با بی حجابی خبر میدهند.
واقعیت این است که طی این سالها مواجهه دولتها با مسئله حجاب با فراز و فرودهایی همراه بوده به گونهای که در برخی دولتها شاهد رواج بی حجابی در جامعه و دانشگاهها بودهایم و در برخی دولتها نیز تلاش شده با این پدیده به انحاء مختلف مقابله شود؛ اما موضوع غیرقابل انکار این است که مسئله حجاب همواره یکی از دغدغهها و اولویتهای نظام اسلامی بوده و هیچ گاه نسبت به این فریضه و حکم قانونی کوتاه نیامده است.
با این اوصاف خبرگزاری دانشجو، به منظور بررسی دیدگاههای فعالان دانشجویی در خصوص مسئله حجاب و بررسی رویکرد دولت در مواجهه با این مسئله در سطح جامعه و دانشگاهها با نرجس رضوانی نیا، دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه الزهرا (س)، فاطمه سادات هوشمند، دبیر واحد خواهران اتحادیه دفتر تحکیم وحدت و فرزانه کریمیان اقبال، مسئول خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) به گفتگو پرداخته که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید.
دانشجو: بعد از فروکش کردن اتفاقاتی که با فوت خانم مهسا امینی در سطح کشور شاهد آن بودیم امروز یک دیدگاه وجود دارد مبنی بر اینکه حجاب باید از سوی حاکمیت قانونمند شود و یک دیدگاه دیگر نیز وجود دارد که معتقد است باید در حوزه حجاب فرهنگسازی صورت بگیرد نظر شما در این رابطه چیست؟
رضوانی نیا: پایان اغتشاشات اخیر به دامن زدن بی حجابی در کشور منجر شد به گونهای که امروز مثلا در سطح دانشگاه الزهرا (س) برخی از دانشجویان با پوششی که در شان دانشگاه نیست تردد میکنند؛ لذا ضرورت دارد تا برای برخورد با پدیده بی حجابی ابتدا یک سری تدابیراساسی در سطح دانشگاهها اندیشیده شود؛ البته وجود برخی از اساتید که دارای عقایدی مغایر با عقاید و قوانین جمهوری اسلامی هستند نیز در سطح دانشگاهها به یک معضل تبدیل شده. با این اوصاف به نظر میرسد در وهله اول و پیش از دانشجویان باید روی اساتید کار شود. مسئلهای که نباید از آن غافل شویم این است که دانشجویان تربیت یافته مدارس هستند؛ پس ضرورت دارد که فرهنگ سازی در رابطه با مقوله حجاب از مدارس و از معلمها شروع شود، چون معلمها در کنار آموزش نقش به سزایی در تربیت و پرورش و دانشآموزان دارند.
کریمیان: همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند قطعا حجاب مسئله اصلی زنان ما نیست؛ اما، چون حجاب نمای بیرونی دارد شاید به همین دلیل بحث برانگیز شده و همین موضوع موجب شده تا مسائل پایه ایتر زنان دیده نشود. سوالی که در جامعه مطرح میشود این است که آیا حجاب یک مقوله فرهنگی است یا یک مقوله قانونی؟ شاید بتوان این دو را از هم تفکیک کرد، چون اگر یک مسئلهای قانونی باشد قاعدتا نیازمند ضمانت اجرایی بوده و الزام آور است؛ اما اگر پدیدهای فرهنگی باشد قاعدتا خیلی وجه الزام آور ندارد و نیازمند ضمانت اجرایی خاصی هم نیست.
به زعم بنده پرداختن به مقولهای مانند حجاب میتواند ترکیبی از قانون و کار فرهنگی باشد و ما در این رابطه تجربیاتی داریم که نشان میدهد کار فرهنگی در کنار وضع قوانین اثرگذار بوده؛ مثلا در اوایل برای بسیاری بستن کمربند ایمنی در خودرو کار سختی بود؛ اما با فرهنگ سازی و تولید برنامههای تبلیغاتی مختلف در نهایت بستن کمربند به عنوان یک قانون پذیرفته شد به گونهای که امروز اگر افراد به خاطر نبستن کمربند جریمه شوند دیگر نمیگویند که چرا ما جریمه شده ایم؛ چون دلیل این جریمه برای همه واضح است. با این اوصاف ضرورت دارد بحث فرهنگ سازی و جهاد تبیین که بارها از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تاکید قرار گرفته در حوزه حجاب نیز مورد توجه قرار بگیرد؛ پس میتوان گفت مسئله حجاب علاوه بر اینکه دارای وجه قانونی و الزام آور است باید وجه فرهنگ سازی و جهاد تبیین را همه داشته باشد.
دانشجو: قانون حجاب سالهاست که در کشورمان به تصویب رسیده به نظر شما دلیل اینکه این قانون تاکنون اجرایی نشده چیست؟
کریمیان: ضمانت اجرایی عاملی است که اجرایی شدن یک قانون را تضمین میکند؛ اما وقتی ما نتوانیم یک ضمانت اجرایی درست برای یک قانون در نظر بگیریم؛ این قانون هیچ وقت نمیتواند وجه الزامآور داشته باشد؛ مثلا اگر ما قانون بستن کمربند ایمنی را وضع کنیم؛ اما هیچ جریمهای برای نبستن کمربند تعیین نکنیم قاعدتا هیچ اتفاقی هم در جهت اجرایی شدن قانون نمیافتد. دانشجو: داشتن حجاب نیازمند یک پشتوانه اعتقادی است با این وجود آیا به کار بردن مثال قانون بستن کمربند ایمنی و لزوم داشتن حجاب با هم قابل مقایسه هستند؟
کریمیان: نگاه مسئولان ما نسبت به این مقوله که آیا حجاب یک قانون است یا یک مقوله فرهنگی و یا هر دوی آنها باید روشن شود؛ چرا که بنده حس میکنم این نگاه در لایههای بالای مسئولین روشن نیست؛ به گونهای که برخی از مسئولان حجاب را یک مسئله قانونی و برخی نیز یک مسئله فرهنگی میدانند. به هر روی اگر حجاب قانون است و در قانون بر لزوم رعایت شئونات اسلامی تصریح شده حتی اگر یک مسئله اعتقادی هم باشد باید به آن عمل شود و اگر هم قانون نیست میتواند به مانند برخی دیگر از حوزهها یک مسئله فرهنگی قلمداد شود و ما نسبت به آن نگاه فرهنگ سازی داشته باشیم.
ما امروز شاهد برخورد دوگانه مسئولان کشورمان با مقوله حجاب هستیم و این در حالی است که در دنیا و به ویژه در کشورهای اروپایی مثلا با فیلتر شبکه اجتماعی تیک تاک برای اقناع افکار عمومی هر چند به صورت غیرواقعی و فرمالیته دادگاه محاکمه مسئولان این شبکه اجتماعی برگزار میشود؛ اما مواجهه ما با چنین اتفاقاتی به گونهای است که مثلا وزیر ارتباطات میگوید ما اصلا اینترنت را فیلتر نکرده ایم و در واقع به جای تبیین، فیلتر اینترنت انکار میشود انگار دلیل محکمی برای این کار ندارند و در مورد حجاب هم همین گونه است یعنی هیچ پیگیری در این رابطه صورت نمیگیرد. با این اوصاف به نظر میرسد که برخورد مسئولان با حجاب باید برخورد واضحتر و شفاف تری شود.
هوشمند: مدیریت سطح کلان حاکمیت میتواند مبتنی بر نظام عقلانیت اسلامی و یا نظام عقلانیت توسعه باشد؛ بنابراین ما باید ببینیم که در شئون مختلف اعم از تربیت و ساختارها آیا نظام عقلانیت اسلامی را در نظر گرفته ایم و یا در جاهایی به اجبار برخی موارد را اسلامیزه کرده ایم. با این توضیحات سوالی که پیش میآید این است که آیا نظام آموزش و پرورش ما توانسته هویت زن را برای زنان جا بیاندازد تا فرد بتواند فلسفه حجاب و عفاف را درک کند؟ مضاف بر این آیا ما در آموزشها هویت جنسیتی و نیازهای متناسب به آن را لحاظ کرده ایم؟ نکته دیگری که وجود دارد این است که ما کی میتوانیم بگوییم جامعه اقناع شده و اکنون میتوانیم به قانونمندی و ضابطه مندی حجاب بپردازیم.
ما در مواجهه با برخی از امور مانند حجاب که دارای بعد اجتماعی هستند نمیتوانیم صرفا به بعد فرهنگی این امور توجه کنیم؛ مثلا خیلی بدیهی و طبیعی است که پوشش باید ضابطهمند و قانونمند باشد و در این رابطه نیز هر حکومتی مطابق با ارزشهایی که دارد حد پوشش را مشخص میکند؛ منتهی مشکل ما طی این سالها این بوده که درست و اصولی به موضوع قانون مندی و ضابطه مندی حجاب نپرداخته ایم. مثلا سوالی که وجود دارد این است که آیا نحوه مواجهه گشت امنیت اخلاقی درست بوده و آیا نیروهای گشتهای امنیت اخلاقی علاوه بر فراگیری آموزشهای لازم برای انجام ماموریتهای خود اقناع شده بودند و آیا سایر دستگاهها به وظایف خود عمل کرده بودند تا در نهایت شاهد یک نتیجه مطلوب در حوزه حجاب باشیم.
حکومت اسلامی بنابر وظیفهای که دارد باید در شئون مختلف سهم مردم را در نظر بگیرد، اما با این وجود حجاب امری نیست که ما صبر کنیم تا مردم به فهم لازم نسبت به این مسئله دست یابند. با این اوصاف در مواجهه با مسئله حجاب باید فرهنگ و ضابطه را در کنار هم مدنظر قرار دهیم تا بتوانیم جامعه را اداره کنیم. دانشجو: فرآیند تبلیغی و تبیینی حجاب باید چگونه باشد و این فرآیند در دستگاهها و نهادهای مختلف با چه سازوکاری باید انجام شود؟
رضوانی نیا: دولت برای مقابله با بی حجابیها و بدحجابیها جرائمی را وضع کرده و این طرح در مترو آغاز شده. همچنین تذکر لسانی سادهترین اقدامی است که در مکانهای مختلف میتواند انجام شود. بنده اخیرا در دانشگاه الزهرا (س) نیز شاهد بودم که به دانشجویان بی حجاب و بدحجاب تذکر میدهند. به زعم بنده میتوان مقابله با بی حجابیها را با همین کارهای کوچک و تا زمانی که برای مردم عادی انگاری میشود که باید حجاب خود را رعایت کنند پیش برد تا در نهایت به مرحله اجرای راه حلهای ریشه تری برسیم.
دانشجو: در فضای دانشگاهها فرآیند تبلیغی حجاب باید به چه صورتی باشد؟ به نظر شما اطلاعیه اخیر وزارت علوم در خصوص عدم ارائه خدمات به دانشجویان بی حجاب چقدر میتواند کارآمد باشد؟
کریمیان: هیچ معیاری برای برخورد با بدحجابها در کشور وجود ندارد به گونهای که میتوان گفت با بدحجابها به صورت سلیقهای برخورد میشود. یعنی ممکن است از نظر یک مامور گشت امنیت اخلاقی پوشش یک نفر نامناسب باشد و این فرد مورد ارشاد قرار بگیرد، اما از نظر یک مامور دیگر پوشش فردی که به مراتب بدتر از فرد قبلی بوده نامناسب نباشد و با او برخوردی هم صورت نگیرد. با این اوصاف در حوزه دانشگاهها نیز وضع به همین منوال است و ما آیین نامه مشخصی در خصوص پوشش دانشجویان نداریم و اگر هم وجود داشته باشد خیلی واضح نیست و این در حالی است که در دانشگاههای خارج از کشور معیار مشخصی برای پوشش وجود دارد.
به زعم بنده در قدم اول باید معیارهای حجاب مشخص شود تا برخورد سلیقهای با بدحجابها صورت نگیرد و شاهد تکرار اتفاقاتی مانند ریختن ظرف ماست روی سر زنان بدحجاب در مشهد مقدس از سوی افرادی که آموزشهای لازم را فرا نگرفته اند، نباشیم. مضاف بر این در مسئله حجاب باید عرف جامعه شناخته شود و بر اساس آن عمل کنیم. همچنین در برهه کنونی اتفاقی که باید بیفتد این است که عرف نباید از آن چیزی که میبینیم بیشتر تغییر کند یعنی وضع طوری پیش نرود که قبح مسائل قبیح در جامعه شکسته شود و این مسائل هم به عرف جامعه تبدیل شوند. از طرفی ما باید به تغییرات ساختاری و فرهنگسازی در مسئله حجاب بپردازیم؛ مثلا آموزش پرورش باید بتواند با فرهنگ سازی هویت زنانه را به خوبی معرفی کند؛ چون وقتی دانشجو وارد دانشگاه میشود، اما شناختی از فلسفه حجاب ندارد خیلی طبیعی است که حجاب برای او یک مفهوم پوچ و بی معنی باشد و این در حالی است که ۱۲ سال از عمر مفید هر دانشجویی در مدارس گذشته است.
متاسفانه در مسائل زنان فضای جامعه دارد به سمتی میرود که وقتی نیروهای دلسوز نظام میخواهند به حل مسئله بپردازند حاکمیت به حرف زنان گوش نمیدهد و مسئله را زنانه پیش نمیبرد. امروز مسائل زنان طوری شده که وقتی در اوج بحران یک مسئله زنانه مثل حجاب را با خشونت آمیزترین شکل ممکن روی میز حاکمیت میگذارند حاکمیت مجبور میشود عقب نشینی کند و مسئله را در یک فضای هیجانی حل کند که قطعا حل اینچنینی مسئله هم درست نخواهد بود. به زعم بنده در مسئله زنان باید به حاکمیت یک تلنگر وارد شود تا از این پس در سر جای خودش به مسائل اساسی بپردازد.
هوشمند: ما وقتی میخواهیم حجاب را ضابطهمند و محقق کنیم باید یک سری سطح بندیها و مرزبندیهایی را برای آن در نظر بگیریم و این در حالی است که در آخرین مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی چنین سطح بندی و مرزبندی لحاظ نشده است. منتهی در طرحی که در دست اقدام است و هنوز مصوب نشده این سطح بندی مورد توجه قرار گرفته به گونهای که برخی نهادها مثل ستاد امر به معروف و نهی از منکر، نیروی انتظامی و حوزه علمیه در این قضیه دخیل هستند؛ لذا ضرورت دارد تا حد و مرز این نهادها مشخص شود.
ضرورت سطح بندی نهادهای دخیل در مسئله حجاب در این است که ما ببینیم امروز در چه شرایطی قرار داریم و در چه مسائلی بیشتر آسیب پذیر هستیم؛ مثلا باید با کسانی که کشف حجاب میکنند و یا به قانون شکنی تظاهر میکنند تا دیگر افراد جامعه را با خود همراه سازند در سطح اول برخورد شود. مسئله حائز اهمیت دیگر اینکه ما باید ببینیم ضابطه مندی حجاب را باید از کجا شروع کنیم؛ مثلا بهتر است این ضابطه مندی از ادارات و سازمانهایی که نیروهای رسمی آن در پارایم حکومت هستند، حقوق میگیرند و از سایر مزایا استفاده میکنند، شروع شود؛ چون این ضابطه مندی هنوز در سازمانهای اصیل و اصلی در حد اکمل اجرا نشده است؛ البته بنده دانشگاه و فضای نخبگانی را هم در این پارادایم میبینیم.
دانشجو: به نظر شما تقدم و تاخر بین قانون و فرهنگ در مسئله حجاب باید چگونه باشد؟ یعنی ابتدا باید قانون وضع شود و بعد فرهنگ سازی صورت بگیرد و یا ابتدا باید فرهنگ سازی صورت بگیرد و بعد قانون وضع شود؟
هوشمند: امروز در کشورهای غربی هم به این فهم رسیده اند که پوشش در دانشگاه باید قویتر و ضابطه مندتر باشد؛ چرا که دانشگاه یک محیط آکادمیک است و اتفاقا به نظر میرسد که اعمال این ضابطه مندی در دانشگاه هم راحتتر است؛ با این اوصاف در دانشگاههای کشورمان نیز وضعیت آنگونه نیست که سایر دانشجویان بخواهند به هنجارشکنی بپردازند مگر اینکه تعدادی از آنها عناد داشته باشند و یا بخواهند به بی حجابی تظاهر کنند.
مسئله مهم در رابطه با اطلاعیه وزارت علوم این است که دانشگاهها چگونه میخواهند برخورد با دانشجویان بدحجاب را عملی کنند و اینکه سیاستهایی که قرار است در این حوزه اجرایی شوند سلیقهای هستند یا نه. مسئلهای که ما همواره به روسای دانشگاهها متذکر شده ایم این بوده که میگفتیم چرا دانشگاهی که دارای سه در ورودی است در هر یک از این ورودیها برخورد با دانشجویان بدحجاب به صورت سلیقهای صورت میگیرد به نحوی که دانشجویان بد حجاب میدانند که باید از کدام در وارد دانشگاه شوند که حراست به آنها تذکر ندهد. با این اوصاف اگر برخوردهای سلیقهای در دانشگاهها وجود نداشته باشد مشکل بدحجابی حل میشود، چون در بین دانشجویان این مسئله که باید حد و حدودها را رعایت کنند نهادینه شده است.
دانشجو: با توجه به مباحث مطرح شده در خصوص لزوم ضابطهمند کردن حجاب در دانشگاهها به نظر شما آیا این شبهه در بین دانشجویان مطرح نمیشود که میخواهند در دانشگاه بگیر و ببند راه بیندازند؟
هوشمند: درس خواندن اصلیترین کاری است که دانشجو باید در محیط علمی دانشگاه انجام دهد. از این رو شئون اجتماعی مسئله حجاب نیز در چنین فضایی پررنگتر و مهمتر میشود تا جایی که تحقیقات جدید کشورهای غربی نیز حاکی از این است که مسائل مربوط به پوشش را رفع کنند تا تراز علمی افزایش یابد و زمینه رشد علمی افراد فراهم شود؛ هر چند که نتایج چنین تحقیقات و پژوهشهایی از فضای کلی رسانههای غرب اجازه ظهور و بروز نمییابد. با این توضیحات بنده میخواهم بگویم پوشش و حجاب آنقدر مسئلهای نیست که دانشجویان آن را نپذیرند؛ ولی مهمترین نکته این است که بعد از اطلاعیه وزارت علوم در خصوص عدم ارائه خدمات به دانشجویان بدحجاب آیا روسای دانشگاهها در این باره با وزارت علوم همکاری میکنند یا نه و این به زعم بنده بحث مهمتری است و مطالبه اصلی تشکلها نیز باید مطالبه رئوس کار از روسای دانشگاه در رابطه با مسئله حجاب باشد.
بحثی که وجود دارد این است که قشر مذهبی در مواجهه با بی حجابیها چه وظیفهای بر عهده دارد. حرام سیاسی نکته مهمی است که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردند و این در حالی است که این اصطلاح پیشتر و یا حتی در اوایل انقلاب هم مورد استفاده قرار نمیگرفت؛ لذا از آنجا که مسئله حجاب در طیف مقابل به یک نماد تبدیل شده؛ پس به نظر میرسد که هر گونه انفعال از جانب حاکمیت یا نیروهای مذهبی و انقلابی بیشتر به معنای پاک کردن صورت مسئله بوده و گویای این است که آنها نمیخواهند به دل حادثه بروند.
به هر روی شاید بتوانیم بگوییم حجاب بعضا یک مسئله فرعی است که در کنار مسائل اصلی خودبه خود قابل حل است؛ اما متاسفانه روند به گونهای است که ما داریم در موقعیتهای هیجانی پیش میرویم.
دانشجو: آیا مشکل اساسی کشور و دانشگاهها مسئله حجاب است یا مسائل اقتصادی که خیلی مورد تاکید قرار میگیرند. به نظر شما این چالش را باید چگونه حل کرد؟
رضوانی نیا: به غیر از حجاب مسائل اساسی دیگری همچون مسائل اقتصادی در کشور وجود دارند که اوضاع آنها چندان چنگی به دل نمیزند؛ اما این دلیل نمیشود که ما از توجه به مسئله حجاب دوری کنیم؛ چون غفلت از این مسئله میتواند جامعه را با چالشهای مختلفی مواجه کند از جمله اینکه بی حجابی و بدحجابی میتواند روی زندگی مشترک آثار سوئی داشته باشد.
به زعم بنده دولت و حاکمیت باید در مسئله حجاب یک برنامه قاعدهمند و اساسی داشته باشند و اینگونه نباشد که بی گدار به آب بزنند و هزینههای بی ثمر برای کشور ایجاد کنند. واقعیت این است که در فضای دانشگاه مسائل اقتصادی یا وجود ندارند و یا خیلی در اولویت نیستند؛ اما ما وقتی تحصیل در یک دانشگاه را میپذیریم معنایش این است که قوانین آن دانشگاه از جمله رعایت حدود پوشش را هم پذیرفته ایم؛ اما مسئله این است که راه حلهای رعایت حدود پوشش در دانشگاه باید راه حلهای درستی باشند؛ مثلا طبق شنیدهها قرار است چادر را در دانشگاه الزهرا (س) اجباری کنند. بنده با اینکه خودم چادری هستم، ولی اعتقاد دارم این راه حل، راه حل درستی است، چون ابتدا ما باید به مرحلهای برسیم که دانشجوی بی حجاب شال و روسری به سر کند و بعد به مرحله چادر اجباری برسیم.
کریمیان: حجاب یک مسئله اعتقادی است و اگر میخواهیم این مسئله به یک باور تبدیل شود نیازمند سلسله اقدامات متفاوتی هستیم که اتفاقا این باور با اینکه به زنان بگوییم چادر و روسری بپوشند به وجود نمیآید. قطعا ما مسائل مختلفی داریم که باید توسط مسئولان ذی ربط به آنها رسیدگی شود؛ اما در حوزه فرهنگ و فرهنگ سازی هم باید افراد دغدغه مندی باشند که روی مسئله حجاب کار کنند.
در مسئله حجاب شاید آنچه که اهمیت دارد بحث هویت سازی برای دختران است و این در حالی است که ما حتی تلاش نکرده ایم بستر مناسبی برای تفریح بانوان ایجاد کنیم تا آنها با هویت زنانه خودشان سازگار شوند. همچنین در ساختارها جز در شرایط خاص شاید زنان خیلی حرفی برای گفتن نداشته باشند واین مردان هستند که حرف شان بیشتر خوانده میشود و پیش میرود. در واقع ما علی رغم تاکیدات رهبر معظم انقلاب انگار هیچ هویتی برای زنان قائل نیستیم. به زعم بنده اگر هویت سازی به درستی صورت بگیرد میتواند در دل خودش مسئلهای مانند حجاب را هم حل کند.
هوشمند: انسانها نیازهای مختلفی دارند و بر این اساس ما نمیتوانیم به مسائل اقتصادی توجه کنیم، اما مسائل هویتی و جنسیتی را نادیده بگیریم. با این اوصاف با توجه به مراوداتی که ما در محیط دانشگاه با دانشجویان کمتر مذهبی داریم میدانیم که آنها از این فضایی به وجود آمده چقدر دارند آسیب میبینند پس میطلبد که ما از باب تکلیف به مسئله حجاب نگاه کنیم.
ضرورت دارد تا فرهنگ سازی در شئون مختلف از جمله در رابطه با مسئله حجاب اتفاق بیفتد، اما سوالی که پیش میآید این است که ما تا کجا میتوانیم اجازه دهیم بدحجابی پیش برود یعنی مثلا اگر از یک حدی با بدحجابی برخورد نکنیم آیا مطمئنیم این بدحجابی بیش از این پیشروی نمیکند و جامعه بیش از این دچار انحطاط اخلاقی نمیشود و این هم مسئله مهمی است.
بحثی که وجود دارد این است که ما در جامعه چه اصالتی برای زنان محجبه قائل هستیم و آیا زیرساختهای اجتماع به جهات مختلف افراد را به داشتن حجاب تشویق کرده و یا مانع تراشی میکنند؟ مضاف بر این اسلام، حجاب را در پارادایم حضور اجتماعی زن تعریف کرده با این اوصاف سوال این است که ما درجامعه چگونه باید با این مسئله مواجه شویم؟ مثلا آیا مدارس دخترانه را نمیتوان به گونهای ساخت که فضای دیگری بر آن مشرف نباشد تا دانش آموزان دختر بتوانند بدون حضور نامحرم حجاب خود را بردارند؟ واقعیت این است که در جامعه ما به صورت حداقلی به این مسائل پرداخته شده به گونهای که اصالت با یک زن محجبه انقلابی نیست یعنی انگار حکومت ما یک حکومت اسلامی نیست که بستر را برای زنان محجبه فراهم کرده باشد و اینها نیز به این برمی گردد که ببینیم برنامه ریزی و مدیریت ما آیا بر مبنای توسعه شکل گرفته و یا اسلامی است که ما در عمل به این فضا دقت نکرده ایم.
نکته دیگر اینکه ما باید ببینیم زنان محجبه در فیلمها چه جایگاهی دارند؟ آیا به عنوان زنان مقتدر و در متن حوادث تصمیم گیرنده به تصویر کشیده میشوند و یا زنانی منفعل و ضعیف هستند؟ که باید بگویم فیلمهای تلویزیونی و فیلمهای تولید شده در شبکه نمایش خانگی در سطح نازلی به حجاب میپردازند. در مصوبات مختلف نیز به وظایف نهادهای مختلف در حوزه حجاب اشاره شده، ولی ما به مسئله مهم ایجاد زیرساختها دقت نکرده ایم و با وجود اینکه احکام اسلام در جهت راحتی افراد آمده، اما ما خیلی از این راحتیها را گرفته ایم؛ البته نمیخواهم بگویم حجاب هیچ سختی ندارد.
موضوع دیگری که خیلی مهم است بحث ابزار پوشش و حجاب است. به گونهای که باید پرسید آیا زنانی که میخواهند محجبه باشند به راحتی میتوانند پوشش مناسب را فراهم کنند؟ واقعیت این است که هزینه ابزارهای پوشش و به ویژه چادر نسبت به پوششهای دیگر خیلی گرانتر است و شاید به واسطه این گرانی بعضیها به این نتیجه برسند که چرا باید برای پوشش خود این همه هزینه متحمل شوند؛ اگر چه گاهی اوقات نیز شرایط به گونهای است که زنان نمیتوانند پوشش مناسب خود را پیدا کنند. نکته دیگر اینکه ما اگر به مسائل ساختاری هم وارد شویم میبینیم که مسائل خیلی عمیقتر هستند؛ مثلا بسیاری از کارهای به درد نخور صنف خاص خود را دارند، اما ما برای چادر که نماد حجاب ایرانی اسلامی محسوب میشود یک صنف چادر نداریم؛ چون مافیایی که در پشت پرده وجوددارد اصلا اجازه نمیدهد ما به این سمت برویم و یا در ساختارها به آن توجه کنیم.
در بخش حاکمیتی وزارت کشور، وزارت ارشاد و قوه قضائیه از جمله بخشهای متولی مسئله حجاب هستند که به هر کدام وظایفی محول شده؛ اما وقتی ما با مسئولان هم صحبت میکنیم خودشان هم نمیدانند چه نهادی باید ضمانت اجرایی کار را بررسی کند و چه بخشی متولی برخورد با ترک فعلها است در واقع چیزی مشخص نیست.
طرحی برای مواجهه هوشمند با بی حجابی در دستور کار قرار گرفته که سوالات زیادی در ارتباط با آن وجود دارد؛ مثلا اینکه چه زیرساختی برای مواجهه هوشمند وجود دارد و یا چه حد و حدود و سطح بندی تعیین شده و همه اینها مبهم است. سوالی که وجود دارد این است که دولت چرا نباید جامعه نخبگانی را از این فضا با خبر کند؟ ما امروز باید به اجبار سراغ مسئولین در وزارتخانههای مختلف برویم تا با آنها در مورد طرحهای در دست اجرا صحبت کنیم، ولی آنجا هم پاسخ درستی به ما داده نمیشود. به زعم بنده دولت برای اجرای اصولی طرحهای خود و همراه کردن جامعه ابتدا باید فضای نخبگانی را نسبت به این طرحها اقناع کنند.
به گفته رهبر معظم انقلاب خیلی از شل حجابها نمیدانند که دارند در چه پازلی بازی کنند. با این وجود امری که پیش میآید این است که ما بتوانیم این افراد را اقناع کنیم و ضرورت داشتن حجاب را برای آنها تبیین کنیم؛ البته گروههایی در جامعه هستند که نسبت به مسئله حجاب دغدغه دارند و برخی اقدامات را به صورت آتش به اختیار انجام میدهند که بنده چند وقت پیش از یکی از وزارتخانهها پرسیدم که مواجهه آنها با این گروهها چیست که گفتند برخی از این گروهها سراغ ما میآیند و به آنها میگوییم که چطور باید عمل کنند و این در حالی است که این نهادهای ذی ربط هستند که باید سراغ این گروهها بروند، چون ممکن است کسی با وجود داشتن دغدغه حجاب به جای انجام کار درست و ضابطهمند اتفاقا مانند ریختن ظرف ماست روی سر دو خانم بی حجاب در مشهد به این مسئله ضربه بزند.
اگر حاکمیت بخواهد برخورد با بی حجابی را در فضای انفعالی پیش ببرد و نخواهد هیچ نقشی را در این زمینه ایفاء کند سرمایه اجتماعی خود را در بین قشر مذهبی از دست میدهد، چون این قشر تاکنون دلش به این خوش بوده که در جامعه امنیت داشته است.
دانشجو: در پایان اگر نکتهای باقی مانده بفرمایید؟
رضوانی نیا: با توجه به وضعیت زنان در فیلمهای سینمایی و فیلمهای شبکه نمایش خانگی سوالی که وجود دارد این است که چه کسی به این فیلمها مجوز میدهد؟ در این فیلمها وضعیت زنان به گونهای است که به زعم بنده حکومت ابتدا باید فکری به حال خودش بکند و به خودش تذکر بدهد و بعد به سایر مسائل بپردازد.
کریمیان: ما امروز در مسئله حجاب با وضعیتی مواجه هستیم که بیشتر باید روی مطالبه از مسئولان تمرکز کنیم؛ چون تا وقتی فضای نمایش خانگی، لباسهایی که عرضه میشود و گران بودن چادر که همگی در لایههای سیاست گذاری و حکومتی قرار دارند، اصلاح نشوند وضعیت موجود خیلی دور از انتظار و غیر طبیعی نیست. به هر روی ما اگر میخواهیم پرداختن به مسئله حجاب از حالت شعاری و شواف خارج شود باید تغییرات ساختاری هم صورت بگیرد.
یکی از نکات مورد تاکید رهبری این بوده که دایره را تنگتر نکنیم و مدام نگوییم آدمهای مختلف در شاخههای مختلف از ما نیستند و اینها ضد ولایت و ضد دین هستند و ما ایران را از دست دادیم و وضعیت بد است. به زعم بنده همه ما میتوانیم در کنار هم با احساس مسئولیت بیشتری یک کشور بهتر داشته باشیم.
هوشمند: به نظر میرسد ایجاد فضای گفتگو راجع به مسئله حجاب در دانشگاه خیلی لازم است؛ چون هر اتفاقی که دانشجویان مذهبی را به سمت بروز رفتارهای هیجانی در مقابل طرف مقابل پیش ببرد اصالت ندارد و کار را خرابتر میکند. معتقدم ایجاد فضای گفتگو با هدف مواجهه منطقی با مسئله حجاب میتواند راهگشا باشد.