به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو-سید رضا میرجعفری، از همان ابتدا که خبر رسید تور کنسرتهای علیرضا قربانی به تهران خواهد رسید و این خواننده در کاخ سعدآباد روی صحنه آن و تمدیدهای مدام به دلیل استقبال مخاطبین تا همین شب گذشته یعنی ۱۸ تیر ماه نزدیک به یک ماه است که وی و گروهش بی وقفه به عشق مردم میخوانند و جز این نمیتواند باشد.
اجرای بی وفقه ۱۴ قطعه نزدیک به یک ماه
علیرضا قربانی در سعدآباد تهران با اجرای ۱۴ قطعه از بهترین آثار خود هم برای مخاطب عام خود که با موسیقیهایش خاطره دارند اجرا میکند و هم برای دل خود و مخاطبین خاصی که خواسته آنها فضایی بداهه از اشعار مناجاتی برای رجوع به خویشتن هستند، شاید بتوان مهمترین ویژگی اجراهای علیرضا قربانی در محتوا را که مورد استقبال طیف گستردهای از مردم شده را در همینها جست و جو کرد.
انتخاب آثار در تورهای اخیر کنسرت علیرضا قربانی نیز خلاقانه و با فکر انجام شده، طوری که با قطعه عروج آغازی طوفانی و در اوج را می شنویم که انتخاب خواننده در قرار گرفتن بر بالاترین مکان صحنه طراحی شده و فاصله گیری با مخاطبین ضربه ابتدایی را به آنها میزند، عروج با شعر ابوسعید ابوالخیر و داشتن یک شناسنامه موسیقی با زیر فضای موسیقی عربی با نورپردازی آبی ما را وادار به پرواز می کند.
علیرضا قربانی فقط یک کنسرت اجرا می کند؟
بیایید اینجا و در این لحظه متوقف نشویم، بیایید پل بزنیم، علیرضا قربانی فقط یک کنسرت اجرا می کند؟ خیر! قربانی تلاش می کند تا آشتی و همدلی بین مخاطبین ایجاد کند این را می توان از تلاش خستگی ناپذیر او در زنده خوانی و ادامه دادن کنسرتهایش مشاهده کرد وی آنجا که می خواند «من به دستان تو پل بستم به زیباتر شدن از تو میخواهم از این هم با تو تنهاتر شدن» میخواهد پلی از تنهایی ما به سمت همدیگر بزند تنها باشیم و فکر کنیم چطور می توان با همدلی با هم باشیم؟
سکوت و مناجات، روح موسیقی تلفیقی
موسیقی بی کلام شوشتری شعف بعد از حس و حال مناجات خوانی «میدانی تو» بود
توانمندی و هماهنگی گروه موسیقی علیرضا قربانی در این اجراها را باید در قطعه شوشتری دید انگار نه انگار این همه شب اجرا داشتند یکدست، هماهنگ و با ارتباط چشمی و زبان بدن به مخاطبین میفهمانند در سعد آباد این شبها حال و هوای دیگری حاکم است آنها از آن دست معدود گروههایی هستند که حتما اجراهایشان هر شب با شب گذشته متفاوت است و این را در تغییرات جزئی در نت های موسیقی به هم و مخاطب نشان می دهند این همان نقطهای است که علیرضا قربانی را متفاوت می کند نه تنها خودش زنده و با بداهه پردازی اجرایش را ادامه می دهد گروهش نیز به سرپرستی حسام ناصری نه یک اجرای نت وار مکانیکی بلکه یک اجرای زنده با روح را به مخاطبین تقدیم میکنند. موسیقی بی کلام شوشتری شعف بعد از حس و حال مناجات خوانی «میدانی تو» بود.
خواننده نیازی به پشت میکروفون ماندن ندارد
قربانی بار دیگر به صحنه می آید و عشقش به ایران را اعلام میکند از اینجا به بعد کنسرت باز به همخوانی و خاطره بازی میگذرد قطعاتی که زنده کننده بسیاری از اصحاب فرهنگ و هنر و مردم در اذهان تاریخی آنان است با چاشنی«عاشقانه نیست» که خیلی نیازی به ماندن قربانی پشت میکروفون ندارد و مخاطبین خودشان میخوانند.
به یاد ابتهاج
از قطعه روزگار غریب با شعر شاملو و تبدیل کردن این متن سخت و سنگین به ملودی تا ارغوان هوشگ ابتهاج یا بیگناه که بازگو کننده یک عاشقانه پاک است با کلی تداعی دادخواهی از زمانهای که خواننده با همه وجود می خواهد همه بخوانند «آمدهام تا تو به دادم برسی ...» این قطعه پاپترین موسیقی خوانندهای است که مناجات خوانیاش با موسیقی «میدانی تو» راه «عروج» را نشان میدهد.
ماجراجوییهای آقای خواننده خستگی ناپذیر
شب یکشنبه سعد آباد ۱۸ تیر ماه و ماجراهای آن با حضور علیرضا افکاری، حسن معجونی و فریدون جیرانی به پایان رسید، اما باید ببینیم ماجراجویی علیرضا قربانی که تا امروز به نظر موفق بوده تا کجا ادامه خواهد داشت؟ همچنان معتقدم باید این پرسش را مطرح کرد: آیا علیرضا قربانی فقط کنسرت اجرا میکند؟ یا مناجات میخواند؟ با موسیقی فضا سازی میکند؟ تصویر میسازد و یا عشق و همدلی را یادآوری میکند؟