به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «ماتی فریدمن، یوسی کلاین حالیوی و دانیئل گوردیس» خطاب به یهودیان در سراسر جهان نوشتهاند: چرا یهودیان جهان میبایست به حمایت از اسرائیل، و نه دولت کنونی آن برخیزند و از چه راههایی میبایست چنین کنند؟
این متن را در هفتههای پیش از اعیاد روش هشانا و کیپور مینویسیم تا از شما بخواهیم به جنبش خارقالعاده اعتراض بپیوندید. فوریه گذشته، دو ماه پس از تشکیل دولت کنونی، درباره خطر حیاتی علیه اسرائیل هشدار دادیم. شش ماه گذشت و اکنون تلخترین کابوسها تحقق یافته است. ائتلاف نتانیاهو نخستوزیر با احزاب راست افراطی و ارتدکس افراطی به سمتی میرود که جایی بهجز پایان حاکمیت اسرائیل نیست.
بحران سیاسی کنونی فقط یک مجادله معمولی بر سر سیاست نیست، بلکه چالشی بر سر هویت بنیادین اسرائیل است. دولت که پس از مخفی نمودن ماهیت سیل آسای طرحهای خود تشکیل شد، چنان جسور شده که با هویت بنیادین اسرائیل بازی میکند، و ما را به بحرانی درغلتانده که شاید جامعه اسرائیل دیگر هرگز از آن به سلامت بیرون نیاید. نهادهای حیاتی که نیازمند همبستگی هستند، و مهمتر از همه ارتش، از هم پاشیدهاند و در جایگاه متعهدترین و پربارترین افراد به اسرائیل، علیه دولتی که همه اصول اخلاقی را زیر پا نهاده، شوریدهاند. اقتصاد فناوری، اکنون دارد غرق میشود. اختیارات دولت از قضات به افراد افراطی منتقل میشود. صدای بنیادگرایان رساتر شده است. یکسال پیش، اسرائیل یک قدرت منطقهای بود. شاید در یکسال آتی ما در سرازیری تبدیل به یکی دیگر از کشورهای ورشکسته خاورمیانه افتاده باشیم. چنین خطر بیسابقهای نیازمند تغییرات بیسابقه در رابطه یهودیان خارج با اسرائیل است.
حمایت جامعه خارج از اسرائیل در طول سالها به شکل حمایت از دولت درآمده. اما اکنون بزرگترین خطری که رویاروی اسرائیل است، همانا این دولت است. یهودیان خارج از کشور دیگر نمیبایست بدون پاسخ به این پرسش که از کدام اسرائیل حمایت میکنند، از اسرائیل حمایت کنند. اگر با رهبری کنونی اسرائیل مانند یک دولت عادی برخورد شود، به مثابه همدستی با دولت خودویرانگر یهود است.
در همین حال روزنامه تایمز اسرائیل در تحلیلی نوشت: نجات اسرائیل در تشکیل دولت اضطراری صهیونیست است. ما در بحران بدی به سر میبریم. زمان تشکیل دولت اتحاد که وضعیت اضطراری کنونی را مدیریت کند، همین حالا است. اسرائیل دچار بحرانی شده که از جنگ یوم کیپور تاکنون تکرار نشده بود. احساسی از سرخوردگی عمیقی به وجود آمده که انگار همهچیز در حال فروپاشی است. بسته به اینکه دیوان عالی دادگستری چه حکمی صادر کند، و احتمال بحران قانون اساسی، ما در واقعیتی خطرناک زندگی میکنیم.
دوهزار سال پیش، در دهه هشتم دوران پیشین حاکمیت یهودیت، همهچیز فرو پاشید. یهودیان آن زمان نیز تصور میکردند از آن وضعیت به سلامت به در خواهند جَست، اما اشتباه میکردند. ماه گذشته، درست پیش از ایام «تیشعا به آو»، میشد توقع داشت رهبری اسرائیل، عمق وخامت وضعیت را درک کند. در عوض، رژه بلاهت تحویل گرفتیم، تکملیهای بر قانون «معقولیت» که اسرائیل را باز هم بیشتر در بحران فرو برد.
با کمال احترام به تمام نبردی که بر سر «معقولیت» در جریان است، آنچه مهم است آینده اسرائیل است. هیچکس معقولیت را بهخاطر نخواهد آورد؛ اما فروپاشی اسرائیل را همه به یاد خواهند آورد. خیلی تلاش کردیم توجه همه احزاب را به این نکته جلب کنیم که میبایست همهچیز را متوقف و مصالحه کنیم. اگر نتوانیم توازن شکننده درون اسرائیل را حفظ کنیم، اسرائیلی در کار نخواهد بود. این رژه بلاهت نیز همهچیز را به میدان کشیده است: مسئولیت نابرابر خدمت سربازی، انحصارطلبی ارتدکسهای افراطی و دولت، فقدان مدیریت دولت کنونی و حزب «ضعف یهودیت» بنگاویر، حقارت و جنگهای داخلی وزرای دولت که از تشخیص مسئولیتی که همین حالا در قبال اسرائیل به عهده دارند، امتناع میکنند.
ما همچنان به دعوت از همه رفقای صهیونیست خودم به حضور در خدمت نظامی ادامه میدهیم. اما جسارت دولتی که نیمی از اعضایش از خدمت نظامی سر باز میزنند، و همزمان، با ایجاد شرمساری، و اهانت، دیگران را فرامیخوانند که به خدمت نظامی ادامه دهند، مزوّرانه و غیرقابل قبول است.