به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، داریوش مهرجویی یکی از تأثیرگذارترین سینماگران تاریخ سینمای ایران است که با بیش از پنج دهه فعالیت مستمر در این عرصه خدمات شایانی به صنعت سینمای ایران کرد. این کارگردان شهیر ایرانی که برخی وی را پدر موج نوی سینمای ایران و از معدود کارگردانان صاحب سبک و مؤلف ایران می دانند شب گذشته به همراه همسرش وحیده محمدی فر قربانی یک قتل مشکوک شد که هنوز هم زوایای آن روشن نشده اما آنچه مشخص است باید صبر کرد و به دور از سناریوسازیهای غلط برخی سوداگران افراد معروف و همینطور یک کلاغ چهل کلاغ روزنامه نگاران زرد منتظر روشن شدن ابعاد پرونده قتل وی و همینطور همسرش وحیده محمدی فر بود.
آنچه باید همین ابتدا گفت: مهرجویی از زمره سینماگران کاملا مستقل تاریخ سینمای ایران است که قله این استقلال را می توان در مهمترین فیلم وی و یکی از پراهمیتترین آثار سینمایی ایران یعنی فیلم «گاو» مشاهده کرد. این فیلم که حتی مورد تحسین امام خمینی (ره) هم قرار گرفت و شاید بتوان گفت: این فیلم بود که پنجره جدیدی از سینمای ایران به جهانیان گشود.
اما داستان استقلال اندیشه و رأی مهرجویی در سینمای وی مختصر نمی شود بلکه وی نظرات جالبی در مورد انقلاب اسلامی و شخص امام خمینی هم داشت، او در یک مصاحبه اسفند ۵۷. به تلوزیون سوئیس میگوید: ”در این انقلاب، بر خلاف نمونههای غربی، اقتصاد اولویت نیست. برای نخستینبار در تاریخ، حرکتی برای عدالت رقم خورده. بههمیندلیل امام خمینی روح انقلاب ماست.“
یا مهرجویی جای دیگر میگوید: نه تنها نظر من، بلکه نظر تمامی مورخان این است که حضرت امام خمینی(ره)، خط مشی سینمای ایران را مشخص کرد که چگونه باشد. ما در نوفللوشاتو با حضرت امام(ره) و خانوادهشان مصاحبه کردیم و برایم عجیب بود که ایشان با نام من آشنا بودند.
داریوش مهرجویی در جریان اغتشاشات اخیر هم هرگز در دام جریاناتی که به نام مردم جعل می کردند از جمله زن، زندگی، آزادی نیفتاد و حتی در تصاویری به آنها پشت و از دستشان عاصی و معترض میشد.
مهرجویی اولین هنرمند شاخص ایرانی نیست که از دنیا رفتنش اتفاقی مشکوک و در هاله ای از ابهام می شود حالا اسم او را میتوان هم ردیف افرادی چون فروغ فرخزاد شاعر یا محمد مسعود روزنامهنگار نوشت که مرگی خاص را در کنار همسر جوان تر از خودش تجربه کرد. پرونده مشکوک قتل مهرجویی می تواند زاویای مفقوده و به دور از اذهان دیگری هم داشته باشد، مثلا همین تن ندادن به جنبش جعلی، مصاحبه همسرش وحیده محمدیفر با روزنامه اعتماد و انتشار آن درست در روز به قتل رسیدنشان در حالی که تاریخ انجام آن به چند روز قبل باز می گردد، و شخص مهرجویی و البته منافع کسانی که سعی دارند با بالا بردن سطح خشونت جامعه ایران از هر آب گل آلودی ماهی بگیرند.
هر اتفاقی در مورد مهرجویی افتاده باشد حفظ حرمت این سینماگر مستقل بر همگان واجب است و باید پرونده قتل مهرجویی با دقت و البته زیر نظر کارشناسان و متخصصین امر اعم از نیروی انتظامی کشور و پزشکی قانونی دنبال شود و نظرات احساسی جامعه فرهنگ و هنر که بعضا نشان دادهاند همراه با بغض و یا عدم شناخت از فضای افکار عمومی است می تواند ضرری بزرگ برای نفع ملی و آرامش اجتماعی باشد.
ماجرای بعدی و مشکوک قتل مهرجویی باز کردن پای اتباع به قتل کارگردان سنتوری است پدیدهای که می تواند ریشه در بگو مگوهای سیاسی بیهوده و به دور از وضعیت واقعی اجتماعی ایران داشته باشد و فقط یک موج سواری بیهوده برای مقاصد سیاسی روی شخصیتی است که هیچگاه خود را به عنوان یک فیلمساز درگیر این ماجراها نکرد این روزها آنقدر که به سکانسهایی برای کنترل خشم اجتماعی نیاز داریم به هیچ پلان و سکانس دیگری نیاز نیست.