به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مرکز تحقیقات ثریا (وابسته به بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی) در یک پرونده تحقیقاتی گزارشی سیاستی را در موضوع بررسی چالشهای نسخه (۰۳) برنامه پزشكی خانواده و نظام ارجاع تهیه کرد.
این پژوهش با توجه به اجرای نسخه (۰۱) برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع در مناطق روستایی و مناطق شهری زیر بیست هزار نفر و اجرای آزمایشی نسخه (۰۲) نظام ارجاع در مناطق شهری استان مازندران و فارس تدوین شده و به بررسی چالشهای نسخه (۰۳) برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع پرداخته است. در این پژوهش، اسناد و مطالعات انجامشده در حوزه پزشکی خانواده و نظام ارجاع و همچنین گزارشات دستگاههای مربوطه مانند وزارت بهداشت در رابطه با این موضوع مورد بررسی قرار گرفتهاست.
بر اساس این گزارش، با توجه به اجرای چندین باره برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع و اشکالات فراوان در اجرای این برنامه و عدم دستیابی به اهداف مطروحه که باعث ایجاد ذهنیت نامناسب نسبت به برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع شده است، باید در اجرای نسخه (۰۳) برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع کمال احتیاط را اعمال کرده و حتیالامکان چالشها، نارساییها و ایرادات برنامه مذکور رفع گردد.
با توجه به پژوهشهای و بررسیهای صورت گرفته در رابطه با نسخه (۰۳) برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع، چالشها و موانع اجرای برنامه مذکور در کشور به شرح ذیل است:
۱) نیازسنجی و بسته خدمات سلامت
نیازسنجی سلامت در نسخه (۰۳) شیوهنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع در مناطق شهری دیده شده است؛ ولی با توجه به اهمیت بسیار زیاد آن، باید با جزئیات بیشتری به آن پرداخت. جهت انجام این مهم باید کمیتهای تشکیل شده تا بهصورت مداوم اقدام به نیازسنجی نموده و از نتایج حاصل از آن در سیاستگذاری و برنامهریزی برای برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع استفاده شود.
۲) تأمین مالی و ضمانت اجرایی برنامه
با توجه به تجربه طرحهای کلان گذشته مانند طرح تحول سلامت، در نظر گرفتن بودجه سالیانه به عنوان منبع مالی پایدار طرح، اشتباه بزرگی بوده و نمیتواند اجرای تمام و کمال و بلندمدت آن را تضمین نماید. همچنین یکی از منابع تأمین اعتباری که برای برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع در نظر گرفته شدهاست، بیمهها هستند که با توجه به وضعیت نابهسامان سازمانهای بیمهگر پایه و معوقات آنها، امکان تزریق اعتبار مورد نیاز را به طرح مذکور ندارند.
۳) اجرای راهنماهای بالینی
با توجه به لزوم نظارت بر برنامه و اجرای راهنماهای بالینی در نظام ارجاع، آغاز اجرای برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع بدون راهنماهای بالینی بیمعنا بوده و بلاشک این برنامه به اهداف خود دست نخواهد همچنین با توجه به مقاومت پزشکان و سایر کادر درمان در مقابل اجرای راهنماهای بالینی، پیشنهاد میشود ضمن فرهنگسازی و اقناع تیم پزشکی خانواده، تدوین راهنماهای بالینی بهصورت همزمان صورت گرفته و اجرای برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع پس از آن آغاز شود.
۴) نظارت و ارزیابی عملکرد
ارزیابی عملکرد در نسخه (۰۳) برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع، دارای جایگاه ویژهای نبوده و بر روی آن تمرکز نشده است. همچنین سازوکار و شاخصهای ارزیابی عملکرد در این برنامه باید با توجه به نسخه (۰۳) مورد بازبینی قرار گرفته و اصلاح شود.
۵) آموزش پزشکی
برهم خوردن نسبت نیروهای متخصص در مقابل نیروهای عمومی، تمرکز بیش از اندازه محتوای آموزشی بر درمان بیماریها، ضعف در توانمندسازی پزشکان برای مدیریت نظام شبکه و سیستم مراقبتهای بهداشتی اولیه و فقدان آموزش در زمینههای علوم اجتماعی و انسانی از جمله مشکلات مربوط به آموزش پزشکی است که میبایست جهت اجرای صحیح پزشکی خانواده اصلاح گردند.
۶) فرهنگسازی
در رابطه با اهمیت فرهنگسازی در برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع میتوان به این مسئله اشاره کرد که بیماران به توانمندی پزشک عمومی و پزشک خانواده خود اعتماد کافی نداشته و مایل هستند به پزشک متخصص و فوقتخصص مراجعه کنند. این تخصصگرایی علاوه بر جامعه، در میان پزشکان نیز رواج داشته و تمایلی به پیگیری روند درمان از سطوح اولیه ندارند.