گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امیررضا فرج اللهی*: بررسی دلایل اصلی و ریشه تورم مطلب مهمی است که در این یادداشت به آن پرداخته میشود.
تورم از جانب تقاضا
معمولا منشا تورم از ۳ زاویه بررسی میشود: تورم از جانب تقاضا که یک بخش آن به بحثهای نقدینگی و رشد نقدینگی میتواند مرتبط باشد. یعنی در واقع اگر نقدینگی در یک کشوری بیش از آن میزان مورد نیاز باشد، تقاضایی را در کشور ایجاد میکند که اگر متناسب با تولید آن کشور نباشد باعث تورم خواهد شد.
تورم انتظاری
از طرف دیگر بحث انتظارات مطرح است و این مسئله نیز به تورم بسیار دامن میزند که متاسفانه در کشور ما نیز بخش عمدهای از تورم، بحث تورم انتظاری است. یعنی وقتی که از هر جهتی تورم ایجاد شود، تورم از جانب عرضه، تورم از جانب تقاضا و یا تورم ساختاری و چنانچه تورم به نوعی پایدار شود، انتظارات تورم را پایدارتر میکند و بر شعله تورم میافزاید. یعنی در واقع انتظارات تورمی تقاضا را بیش از آن چیزی که وجود دارد صورت میدهد.
تقاضایی که ایجاد میکند در سطح اقتصاد خصوصاً اگر بحثهای سفته بازی، سوداگری و دلالی را نیز اضافه کنیم، تورم ناشی از تقاضا بیشتر گسترش پیدا خواهد کرد. خب آیا در کشور ما نیز این تورم ناشی از تقاضا وجود دارد؟ بله وجود دارد. عمدتاً و خصوصاً بحث تورم انتظاری وجود دارد که به اصطلاح در شرایط رکودی هم معمولاً افراد از خریدهای فعلی شان دست نگه میدارند و خرید نمیکنند و در شرایط تورمی خریدهای آینده خود را نیز جلوتر خریداری میکنند تا مبادا اینکه قیمتها افزایش پیدا کند و متزلزل شوند و همین تصمیم خودش در آتش تورم و شعلهی تورم رشد پیدا میکند. این مسألهای بوده که در کشور ما هم در شرایط رکودی مشاهده شده واین انتظارات به نوعی رکودی، رکود را شدیدتر میکرده است.
تورم ناشی از هزینه
بخش قابل توجهی از تورم در کشور ما نیز، تورم ناشی از هزینه است. در این حالت تولید کننده قیمت تمام شده به هزینهی تولید او بنا به دلایل مختلفی من جمله بحث نرخ ارز افزایش پیدا میکند. به لحاظ اینکه بسیاری از تولیدات ما یک بخش عمدهای از آن مربوط به کالاهای وارداتی است، وقتی که نرخ ارز افزایش پیدا میکند، هزینه تولید نیز افزایش پیدا میکند و تورم جانب هزینه را خواهیم داشت. طبیعتاً این هم یکی از منشأهایی است که در کشورما وجود دارد و متاسفانه این دو به همدیگر یک حالت ارتباط متقابل پیدا کرده اند.
به این معنا که افزایش نرخ ارز موجب تورم میشود، زیرا هزینه تمام شدهی کالا را افزایش میدهد. از طرف دیگر زمانی که تورم بالا میرود خود این بالا رفتن تورم، نرخ ارز را افزایش میدهد و البته اینجاست که نقش حاکمیت و نقش حکمرانی خیلی میتواند کنترل کنندهی این دور باطل تورم و افزایش تورم نرخ ارز باشد؛ بنابراین میتوان گفت یکی از منشأهای تورم، بحث تورم از جانب هزینه است که مهمترین مسئلهی آن ارز میباشد.
تورم ساختاری
همچنین تورمهای ساختاری نیز مسئلهای ست که از مدتها بوده و درحال حاضر نیز وجود دارد. تورم ساختاری به این معناست که زمانی که مقام معظم رهبری در کنار مهار تورم رشد تولید را مطرح میکنند به این سبب هست که این دو موضوع با یکدیگر گره خورده اند. چنانچه ما مسئلهی تولید را حل کنیم، یک بخش قابل توجهی از تورم حل میشود. اگر تولید به اندازه تقاضا وجود داشته باشد خود به خود تورم انتظاری هم از بین میرود. یکی از علتهای تورم انتظاری این است که تولید به اندازه تقاضا وجود ندارد. زیرا که ما بسیاری از کالاها را به دلیل وابسته بودن باید وارد کنیم وچنانچه اگر تولید داخل را که مقام معظم رهبری سالهاست تاکید میکنند که دو مبحث اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید داخلی، تقویت شوند و چنانچه اگر اقتصاد مقاومتی تحقق پیدا کند و عرضه بتواند پاسخگوی تقاضا بشود چرا باید تورمی وجود داشته باشد؟ چرا باید انتظارات تورمی وجود داشته باشد؟ اما این تورم ساختاری به این معناست که وقتی که یک تولید کنندهای قصد دارد یک تولیدی را انجام دهد، از زمانی که تصمیم میگیرد تا زمانی که تولیدش در آستانهی به ثمر رسیدن است، سالها طول میکشد. خب این نقدینگی به اصطلاح تزریق شده است. ایجاد تولید، اثر خودش را در تورم گذاشته است. اما تولید سالها و سالها طولانی شده است؛ بنابراین در این سه منشأ تورم اگرچه اختلاف نظرهایی وجود دارد که منشا اصلی تورم کدام است، اما وقتی که دقت میکنیم هر کدام با یک وزنی در اقتصاد ما دخیل هستند و نیاز به کار کارشناسی دارند.
*امیررضا فرج اللهی، دانشجوی کارشناسی اقتصاد
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.