گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- تروما؛ تبدیل واقعهای به نمایشی تصویری روی صحنه تئاتر پس از چهارسال شهادت قهرمان اصلی آن. نمایشی که پیشتر قرار بود با عنوان ژنرال روی صحنه برود، اما با نام تروما روایتگر بخشی از اسناد مربوط به یک واقعه شد.
پس از ترور سردار قاسم سلیمانی در دی ماه سال ۹۸ و گذشت چهار سال از این واقعه، ضرورت پرداخت در وجوه مختلف به این ترور بارها مورد تاکید قرار گرفته است. گاه عدم تجربه و گذر زمان برای به دست آوردن اطلاعات و جزئیات بیشتر باعث به تاخیر افتادن ساخت آثار هنری از این شخصیت میشد، اما حالا با گذشت چهار سال از شهادت سردار سلیمانی، تروما نمایشی از رویدادی وابسته به این شخصیت است.
نمایش تروما این روزها، به تهیهکنندگی حمید نیلی و کارگردانی احمد سلیمانی در تالار وحدت روی صحنه میرود. احمد کاوری، ایوب آقاخانی، مجید رحمتی و رُزا بیات، بازیگران نمایش «تروما» هستند. «تروما» براساس یک ایده گروهی و با همراهی ایوب آقاخانی به عنوان سرپرست نویسندگان، نگارش شده است.
روایت یک قصه مبتنی بر اسناد، تازهترین تلاش نمایشی روی صحنه تئاتر است، اما با نگاهی جزئی به این نمایش از ابعاد گوناگون باید دید چه ویژگیهایی آن را در جایگاه نمایشهایی قرار میدهد که باید درباره آن ببیشتر صحبت کرد.
نمایش «تروما» روایتگر حضور یک افسر جاسوس در میان تیم همراه سردار قاسم سلیمانی است که به واسطهی ضربات حملات جنگی دچار فراموشی میشود. همانطور که در معرفی نویسندگان این نمایش ذکر شده، این نمایش براساس ایدهای گروهی به سرپرستی ایوب اقاخانی نوشته شده است. مهمترین چالش پرداخت به رویدادهای پیرامون زندگی شخصیتهای بزرگ کشور شیوه و نوع مواجه با این رویدادها است. نمایش تروما از این منظر که توانسته از بعدی جدید و داستانی نو به روایتگری بپردازد حائز اهمیت است.
فارغ از آنکه آیا در مستندات مرتبط با ترور سردار سلیمانی چنین شخصیتی وجود داشته که در چند قدمی ترور مافوق خود پشیمان شود و دست به خودکشی بزند، نمایش تروما نشان از یکی از ویژگیهای خاص سردار سلیمانی با استفاده از الگوهای فرامتنی در نمایش دارد. نمایشی که به شکل غیرمستقیم به یکی از ویژگیهای سردار سلیمانی یعنی حسن خلق و اصول و باورهای مبتنی بر اخلاق اسلامی اشاره دارد و از این منظر قابل توجه و ارزشمند است.
از طرفی نوع پرداخت به این دست روایتها از سوی هنرمندان در شرایطی که چارچوب مشخصی برای سیاستگداری ورود بی دغدغه آنان برای روایتگری شخصیت قهرمانان ملی وجود ندارد قابل ارزیابی است. اما با همین شرایط نمایشهایی همچون تروما را میتوان در زمره آثاری قرار داد که به عنوان تجربهای پراکنده قدمی رو به جلو در این نوع روایت و پرداخت دارند. در شرایطی که به سختی میتوان از برخی قهرمانان ملی نمایشی روی صحنه برد یا فیلمی ساخت، این نمایش با نگاهی به یکی از حوادث مرتبط با سردار سلیمانی تلاشی برای ورود به برخی خط قرمزها در روایتگری است.
شاید نتوان به طور مستقیم به خود قهرمان پرداخت کرد، اما با استفاده از نگاه زیرمتنی میتوان این کمبود را به نوعی جبران کرد. درواقع نمایش تروما بیش از آنکه به روایتگری و تحت تاثیرقرار دادن احساسات مخاطب توجه کند، با تکیه بر منطق در ذهن او پرسشهایی را ایجاد میکند که در نهایت مخاطب حتی پس از اتمام نمایش خود به دنبال پاسخ سوالها میگردد.
فرای از روایت نمایش که به سراغ موضوعی کمتر پرداخت شده رفته است، توجه به طراحی صحنه و لباس قابل اشاره است. نمایش تروما با یک طراحی صحنه حساب شده توانسته دیالوگهای طولانی هر صحنه را با استفاده از طراحی دکور و نورپردازی به نوعی پوشش دهد و مخاطب را با خود همراه کند. درواقع نمایش تروما ترکیب قابل قبولی از اجرا در بازیگری، طراحی صحنه و نورپردازی است که سبب شده هرچند دیر به یک قهرمان ملی روی صحنه تئاتر پرداخته شود.