به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، حداقل یک ساعت چشمانتظاری برای ویزیت پزشکعمومی و متخصص در کلانشهرهایی مانند تهران یک امر عادی است. این انتظار نشان دهنده، کمبود پزشک در کلانشهرها است. تهران و شهرهای بزرگی مانند آن، بیمارانشان با ساعتها انتظار، اثر این کمبود را درک میکنند.
سرانه پزشک در کشور طبق اظهارات رئیس کمیسیون اصل ۹۰، ۱۳ پزشک و در جای دیگری، رئیس سازمان نظام پزشکی ۱۴.۹ به ازای ۱۰ هزار نفر اعلام کرده است. حال با وجود این تناقض، تفاوتی در عقبماندگی کشور از میانگین سرانه پزشک در جهان نمیکند. سرانهای که سازمان WHO تعیین کرده است، ۳۰ پزشک به ازای ۱۰ هزار نفر است. این تفاوت آشکار، برای کشوری است که با وجود سختیهای اقتصادی و منطقهای که از اوایل انقلاب داشته، پیشرو در صنعت پزشکی و درمان بوده است. ناکافی بودن پزشک عمومی منجر به کمبود پزشک متخصص نیز میشود. سرانه پزشک متخصص در کشور ۵.۹ است و بسیاری از تخصصها ورودی صفر دارند.
از دیگر سو به دلیل انکه ساختار جمعیتی کشور در حال تغییر است و تا دو دهه دیگر ایران جز کشورهای سالمند به حساب میآید، اثرات این کمبود پزشک تنها در طولانی بودن مدت انتظار محدود نمیشود. یکی از اثرات کسری سرانه پزشک در طولانیمدت، واردات پزشک است که در همین راستا ایرج فاضل، رئیس سابق سازمان نظام پزشکی، در گفتوگویی تصریح میکند که که اگر سرانه پزشک پایین باشد، کشور مجبور به واردات پزشک میشود و به شرایط قبل از انقلاب بازمیگردد. دورانی که پزشکان هندی در کشور فراوان بودند.
کلانشهرها پزشک زیاد دارند؟
طبق اظهارات رئیس سازمان نظام پزشکی ۴۲ درصد از پزشکان در ۵ کلانشهر ساکن هستند. اما سوال اینجاست که پس چرا انتظار برای ویزیت پزشک در شهرهای بزرگ بسیار طولانی و طاقتفرسا است؟ حسینشمالی، کارشناس نظام سلامت، در سال ۱۴۰۰ تصریح میکند؛ به دلیل کمبود در شهرستانها و مناطق محروم، مردم آن مناطق به کلانشهرها سفر میکنند تا درمان شوند و باعث شلوغی در این مناطق میشوند.
هر دو قشر بیمار، چه بیمارانی که از شهرهای دور و چه آنهایی که از خود کلانشهرها برای درمان به مطبها مراجعه میکنند، یک صف طولانی برای ویزیت شدن را ایجاد میکنند که حداقل انتظار یکساعته برای بیماران را به همراه دارد. بیمارانی که در شرایط خوب جسمانی نیستند. اما نمیتوان گفت که تنها دلیل ایجاد صفهای طولانی فقط هجوم مردم مناطق کم برخوردار است. شاید این کمبود در کلانشهرها و در برخی تخصصها نیز وجود دارد. اگر فقط مراجعه بیماران مناطق کم برخوردار مطرح بود، چرا پس این صفهای طولانی برای بیشتر پزشکان این شهرهای بزرگ اتفاق افتاده و ازدحام مطبها برای تعداد معدود و یا کمتری از پزشکان نیست؟ چرا قریب به اکثر مردم شهرهای بزرگ، از این انتظارهای طولانی به ستوه آمدند؟
مشکل دیگری که این سرانه پایین با خود به همراه دارد، افزایش پیری در سه دهه آیندة ایران است. جمعیت سالمند ایران تا سه دهه آینده، ۳۰ درصد را به خود اختصاص میدهد. نه تنها مردم بلکه ۴۰ درصد پزشکان نیز تا ۲ دهه آینده، به بازنشستگی میرسند و پیر خواهندشد. این به این معنی است که تا ۲۰ سال آینده پزشکان پیر عهدهدار درمان سالمندان کشور میشوند. براساس تعریف سازمان جهانی بهداشت، افراد بالای ۶۰ سال اکثرا پیر محسوب میشوند. این افراد مشکلات حرکتی و روانشناختی پیدا میکنند که حتی در آمریکا با اینکه بازنشستگی برای شغلها تعیین نمیشود، اما برای شغلهایی که با امنیت عمومی جامعه در مواجه است، بازنشستگی تعیین میکنند.
متقاضی در برخی رشتههای تخصص نباشد، کشور مجبور به واردات میشود
سالهاست که برای رشتههای تخصص مادر و اصلی همچون بیهوشی، طباورژانس، جراحیعمومی، داخلی، اطفال، عفونی، جراحیقلب، جراحی اطفال، فوقتخصص کلیه، خون، سرطان و… زنگ خطر کمبود به صدا درآمده است. به تازگی رشته زنان و زایمان نیز به این لیست اضافه شده است. در کشور به ازای ۷۰۰۰ نفر فقط یک پزشک زنان و زایمان هست. طبق اظهارات رئیس سازمان نظام پزشکی، محمد رئیس زاده، مرگ ۱۷ درصد از مادران به سبب دسترسی نداشتن به متخصص زنان است. نزدیک به ۳ سال قبل، رئیس زاده، مطرح کرد که فقط ۲۴۰ جراح قلب در کشور وجود دارد که هرسال ۸ تا ۱۲ نفر آنها بازنشسته میشود؛ پس در خوشبینانهترین حالت، در سال ۲ تا ۳ نفر در این رشته تحصیل میکنند درحالی که بیشترین عامل مرگ و میر در ایران و جهان حملههای قلبی است.
به گفته رئیسزاده تا ۵ سال دیگر جراح در رشتههایی مانند بیهوشی، قلب و اطفال نخواهیم داشت. در رشتة بیهوشی پذیرش در برخی از دانشگاهها، صفر است. به گفته جلالی فراهانی، رئیس انجمن قلب بیهوشی ایران، حتی در برخی از بیمارستانهای شهر تهران با کمبود متخصص بیهوشی نیز مواجه هستیم.
رئیس انجمن طب اورژانس ایران، طی مصاحبهای در خصوص کاهش متقاضیان رشته طب اورژانس گفت: پذیرش در طب اورژانس به کمتر از ۱۰ نفر رسیده است، این درحالی است که دورههای قبل، فارغالتحصیلان این رشته ۲۰۰ نفر بودند. متخصصین طب اورژانس با استرس، فشار زیاد و با فرسودگی زودرس شغلی مواجه هستند.
همچنین باوجود اینکه سالمندان کشور در حال افزایش هستند و در آینده ۳۰ درصد جمعیت را به خود اختصاص میدهند، در سال ۱۴۰۱ در اقدامی عجیب، پذیرش در رشته تخصصی طب سالمندی متوقف شد، درحالی که در کل کشور متخصص طب سالمندی ۲۳ نفر بود.
کمبود متخصص در کشور به قدری سرو صدا ایجاد کرده که رئیس مجلس، محمد باقر قالیباف نیز در مصاحبهای اعلام کرد که در بحث کرونا شاهد کمبود متخصص ریه در شهرهایی با جمعیتی کمتر از ۱۰۰ هزار نفر بودیم و در تهران نیز با کمبود متخصص روبروییم.
با تمام این تفاسیر اگر مسئولین و مجموعه سلامت، به فکر این کاستی در سرانه، کمبود در تخصصهای مادر، پیری جمعیت و همچنین پیری پزشکان نباشند، باید به دنبال برنامهریزی برای واردات در آینده و همچنین منتظر افول در نظام سلامت و تجهیزات پزشکی کشور باشند. آیا کشور به دوران قبل از انقلاب بازمیگردد؟