به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو -مینا دهقان، داستان از جنگلهای بارانی گیلان آغاز میشود و دویدنهای پسربچهای که حامل خبری برای پدر است. داستان فیلم در کلبهای وسط جنگل رقم میخورد که حکم تلگرافخانهای جنگلی را دارد و مکانی بوده که یکی از شخصیتهای مهم تاریخ یعنی میرزا کوچک خان جنگلی را برای مدتی در خود جا داده.
از این کلبه تلگرافی مهم به تهران باید ارسال میشود و حامی خبر مهمی است که صاحب کلبه را بهم میریزد. پسربچه داستان هم شاهد تمام جزئیاتی است که در کلبه اتفاق میافتد و صحبتهای بین پدر و نیروهای قزاق رضا پهلوی را در خاطر نگه میدارد تا در انتهای فیلم در شکل درست خود از آن استفاده کند.
سر اثری از علیرضا رضایی در ژانر درام تاریخی است و در خلاصه اثر آمده: «سر میرزا کوچک خان از تنش جدا شده و خبر در تلگرافخانهای جنگلی به تهران مخابره میشود».
موسیقی در سر نقش فضا سازی خوبی دارد و حس تعلیق را برای مخاطب به وجود میآورد و همگام با داستان پیش میرود. از آنجایی که روایت «سر» روایت دانای محدود است؛ کارگردان هم به شکل قطرهای داستان را روایت میکند و از اجزای صحنه استفاده میکند تا با استفاده از همان جزئیات به مخاطب اطلاعات بعدی را بدهد. در بخشی از فیلم پدر پسرش را توجیه میکند که «اگه قزاقها اومدند نگی میرزا کوچک خان با اون لیوان شیر خورده!».
جمله پدر به روند داستان کمک میکند و پس از آمدن قزاقها مجید پتکی بازیگر نقش قزاق به پسربچه دستور میدهد تا اگر در کلبه شیر دارند گرم کند و برای آنها بیاورد. همین خوردن شیر در میانه داستان به روایتگری فیلم کمک میکند و اسبابی میشود تا قاتل میرزا کوچک خان جنگلی داستان کشتن او را را از زبان خودش برای پسربچه بازگو کند و به بازکردن گره نهایی فیلم توسط پسریچه کمک کند.
شخصیت موثر این فیلم کوتاه همان پسربچه است، اما پدر سعی میکند در برابرقزاقها بیطرفانه رفتارکند و هیچگونه اطلاعاتی از اینکه از حامیان جنگل است به قزاقها ندهد. هرچند که سبقهای آشنا برای آنها دارد. به صورت کلی اگرچه نمیتوان سر را تماما تحسین کرد، اما درمیان فیلمهای امسال جشنواره که بسیاری از آنها فیلمنامه جذابی ندارند و فقط میتوان نام انها را باکس پرکن جشنواره دانست اثری قابل قبول است.