به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - هانیه علینژاد، مجموعه تلویزیونی «تانکخورها» تازهترین اثر پرویز شیخ طادی و به قلم صادق رمضانیمقدم این روزها از شبکه سوم سیما پخش میشود. این سریال مخاطب را به روزهای دفاع مقدس میبرد و روایتگر داستانی حول محور مردی به نام هاشم ملکی است.
شیخ طادی که در چند دهه گذشته در سینما بیشتر فعالیت داشته است، در سالهای اخیر سراغ ساخت سریالهای تلویزیونی رفته است. سریالهای «بانوی سردار» و «آتش در گلستان» از جمله کارهای این کارگردان است.
«تانکخورها» سریالی در فضایی جدی و با رگههایی از طنز است که سعی دارد تصویر درست و متفاوتی از آن سالها ارائه کند. عقیل بهرامی از بازیگران این سریال است که نقش یک مامور در کمیته انقلاب اسلامی را ایفا کرده است. بهرامی بازیگر تئاتر بوده است و سالهای بر صحنه تئاتر نفس کشید. از جمله آثار او میتوان به «جوادیه»، «خانه روشنی» و «شالهنگ» و سریال «سرگیجه» اشاره کرد.
عقیل بهرامی در رابطه با چگونگی پیوستن به «تانکخورها» در گفتگو با دانشجو بیان کرد: از سال ۹۰ کار تئاتر را آغاز کردم و همواره دوست داشتم که بازیگری مقابل دوربین و در یک سریال پربیننده تلویزیونی را نیز تجربه کنم. از طریق آقای میثم بیرقی دستیار کارگردان سریال «تانکخورها» که در سریال «سرگیجه» نیز با ایشان همکاری داشتم به این پروژه معرفی شدم.
این بازیگر با اشاره بر تفاوتهای بایگری در تئاتر با بازیگری در مقابل دوربین گفت: تئاتر در کنار شیوه اجرایی متفاوت، مخاطب خاص خودش را دارد. تئاتر به بازیگر تجربه و زیست دیگری میدهد. اما از حیث تعداد مخاطب میتوان دو مدیوم تلویزیون و تئاتر را مقایسه کرد. طبیعتا تعداد مخاطبان تلویزیون به مراتب بیشتر از تعداد مخاطب تئاتر است. در بحث کیفی نیز این دو مدیوم کاملا دو مقوله جدا از هم هستند. شما در تئاتر در یک بستر لانگ شات و بی وقفه و زنده اجرا میکنید، اما در سریال و سینمایی شما در برابر دوربین و در مدیومهای متفاوت و بدون تداوم حسی اجرا میکنید.
او ادامه داد: در نهایت باید گفت که بازیگری همان بازیگری است. تئاتر بازیگر را پخته میکند. چرا که شما زنده در مقابل تماشاگر اجرا میکنید و با چشم تماشاگر ارتباط میگیرید، اما در بازیگری مقابل دوربین شما باید با لنز دوربین ارتباط بگیرید.
بازیگر کاراکتر «یوسفی» در سریال «تانکخورها» در رابطه با این نقش بیان کرد: در ذهن مردم یک تصویر کلی از کمیته انقلاب اسلامی وجود دارد و غالب آن هم این است که آنها اهل بگیر و ببند بودند. واقعیت این است که در اوایل دهه ۶۰ در کشور ساختار نیروی انتظامی وجود نداشت و مانند اکنون تفکیک شده نبوده است. اکنون ما پلیس مبارزه با مواد مخدر، پلیس مبارزه با مفاسد اجتماعی، پلیس دایره جنایی و... را به صورت تفکیکشده داریم. در دهه ۶۰ تمام این موارد وظیفه کمیته انقلاب اسلامی بود. البته شهربانی و ژاندارمری هم بود که با توجه به ساختاری که قبل از انقلاب داشتند کمتر مردم با آن طرف بودند.
وی افزود: کاراکتر «یوسفی» یک شخصیتی است که واسطه شغلش سرش شلوغ است و کلافه است، اما کارش را دوست دارد. وجه اشتراک من و این کاراکتر در هدفمند بودن و پیگیر بودنش، قابل اطمینان بودن و پایبند بودن به رفاقت است.
بهرامی به نمونههای حضور چنین شخصیتهایی در دیگر آثار سینمایی و سریال اشاره و بیان کرد: معتقدم که در بازیگری تماشای نمونههای مشابه یک موضوع و یا کاراکتر خوب و استاندارد از واجبات است. در رابطه با شخصیت «یوسفی» فیلمهای سینمایی و مستندی وجود دارد که میتوان به «ماجرای نیمروز» و «آژانس شیشهای» اشاره کرد. طبیعتا نوع پوشش، نوع حرف زدن و نوع حس و حالی که مردم دهه ۶۰ داشتند با حس و حال مردم در زمان حال متفاوت است. اساسا اتمفسر بین مردم متفاوت است.
وی ادامه داد: علاوه بر فیلمها، روزنامههایی نیز از آن زمان وجود داشت. همچنین گفتگو با خود آقای شیخ طادی که اطلاعات وسیعی داشتند به من برای درک آن فضا کمک کرد. آقای شیخ طادی تجربه و زیست بالایی در سینما و سریالسازی دارند و تجربه کار با ایشان و گروه یک دست «تانکخورها» بسیار عالی بود.
او در پایان از تفکیکسازیهای برخی از هنرمندان گلایه کرد و گفت: من تفکیک این که صرفا بازیگر سینما یا بازیگر تئاتر باشیم را قبول ندارم. گاهی میبینم که دوستان هنرمند میگویند کسی که بازیگر تئاتر است نباید سریال و سینمایی بازی کند و یا برعکس بازیگران سینما نباید وارد تئاتر شوند. من به عنوان کسی که تئاتر کار کردهام دوست دارم که بازیگری را در مدیومهای مختلفی تجربه کنم و این مرزبندی را نمیپسندم. خطاب به این دوستان باید بگویم که بگذارید هرکسی آن چیزی که فکر میکند درست است انجام دهد.