به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، جشنواره اسکار یکی از معتبرترین مراسم های سینمایی در دنیاست و هر ساله از اواخر دهه 1920 میلادی به طور مرتب برگزار میگردد و آثار صنعت فیلم را به منظور شناخت شایستگی های هنری و فنی مورد داوری قرار میدهد. نود و ششمین دوره اسکار امسال میزبان در آغوش درخت است.
در آغوش درخت روایت داستان خانوادهای در آستانه طلاق بیان میکند، داستانی که فیلم جدایی نادر از سیمین (2012) و فروشنده (2017) را به نویسندگی و کارگردانی اصغر فرهادی را برنده جایزه اسکار کرد.
باباک خواجه پاشا در نشست اکران و نقد فیلم دلیل این شباهت را اینگونه بیان کرد: در دوران مختلف مضامین مشترک به ذهن هنرمندان میرسد که شاید حتی اینها در حوزه های مختلف باشد مثلا از نقاشی به ادبیات منتقل بشه یا از ادبیات به سینما بیاد و این به خاطر دغدغه های اجتماعی است که وجود دارد و دغدغه جدایی قطعا در جوامع بشری مشترک است و فیلم های مختلفی در این راستا ساخته شده است به طوری که من نزدیک 30 فیلم شبیه همین فیلم دیدهام ولی زاویه دید فیلمساز است که مضمون رو تغییر میدهد.
وی در ادامه زاویه دید فیلم در آغوش درخت را نه طلاق، بلکه فقدان و از دست دادن بیان کرد. زاویه دیدی که با بیان داستان طلاق خانواده به پیش میرود و جدایی فرزندان را معضل خود معرفی میکند، معضلی که دیالوگی درون فیلم آنرا خلاصه میکند، زمانی که ماهی مرده را از آب بیرون میآورند زنده میشود و مسئول پروش ماهی میگوید: زمانی که از آب بیرون میاد تازه قدر آب رو میدونه. در آغوش درخت خانوادهای ایرانی را نمایش میدهد که در اوج اختلافات و در آستانه جدایی، زمانی که کودکان گم میشوند دوباره متحد میشوند و مشکلاتشان را زیر پا میگذارند تا آنها را پیدا کنند این همان زاویه دید ضد دوری است که بابک خواجه پاشا به درستی قصد بیانش را داشته است.
بابک خواجه پاشا نگاه و نظر هنرمندان جهانی را به صنعت سینما و جامعه ایران پس از حضور سومین فیلم با موضوع جدایی در اسکار را اینگونه میبیند: جامعه را نمیشود بر مبنای رسانه و پیرامون آن بررسی کرد جامعه ایرانی یک عرصه وسیع دارد و طلاق هم در هر منطقه ای نوعی متفاوت اتفاق میافتد و طلاق برای ما در جایی که فیلم را ساختیم قبح بزرگ تری نسبت به تهران و دیگر شهرها دارد و این قشنگی سینماست که فرهنگ هویتیمان را در آن قرار میدهیم. اینکه تلاش بکنیم که جامعه به سمت طلاق نرود خاستگاه زیبایی است و وظیفه من به عنوان فیلمساز گفتن درد های جامعه نیست، من وظیفم گفتن جامعهایست که دوست دارم باشد.
محمدرضا مصباح تهیه کننده در آغوش درخت روند انتخاب فیلم خود را در نشست اکران و نقد فیلم اینگونه بیان کرد: ما تلاش میکنیم فیلم هایی تولید کنیم که حرف های متفاوتی میزنند در این فیلم هم تلاش بر همین بود و روزی که من کنار عوامل قرار گرفتم پس از خواندن فیلمنامه یک جمله از آقای خواجه پاشا مرا قانع به همکاری کرد و این بود که اگر ما پس از ساخت فیلم فقط مانع از جدایی یک زوج شویم کافیست.
وی در ادامه راجب هزینه تولید ادامه داد: فیلم در یکسال و نیم پیش با بودجه کمتر از شش میلیارد ساخته شد و بیشتر از هزینه تولید به فروش رسید و اکران های خارجی آغاز شده نیز حتما نتیجه مالی بیشتر خواهد داشت و این نشان میدهد که میتوان با تدبیر و نگاه هزینه های سینما را مدیریت و صنعت سینمارا رو به جلو برد.
فیلم در آغوش درخت اگر چه دوری و طلاق را روایت میکند اما در تمام طول مدت زمان فیلم بنای خانه خانواده توسط کارگران ترمیم و بازسازی میشود و برخلاف پایان های باز ساخته های اصغر فرهادی، دوری ظاهری خانواده نتیجتا به جمع شدن اعضا در آغوش درخت و طبیعت ختم میشود و فیلم در آغوش نور تمام میشوند.
نوشته: امیرحسین پورزاد