به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، میثم نیلی، رئیس شورای سیاستگذاری جایزه جهانی ادبیات فلسطین و مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی، سخنانی را درخصوص این جایزه بیان داشت و گفت: خدا را شاکریم که این رویداد ادبی بینالمللی با سختیهای خاص خود، به فضل الهی و حمایت دوستان در نخستوزیری عراق، اتحادیه، حشدالشعبی و ... رقم خورد و باشکوهتر از دوره قبل خود در بیروت برگزار شد. آثار ایرانی نیز مورد توجه دیگر داوران واقع شد و برگزیده گردید. از جمله اتفاقات مبارک این دوره از جایزه، برگزیده شدن آثار ایرانی در حوزه تاریخ شفاهی بوده و شاهد آثار خوبی در حوزه کودک در کشور ایران نسبت به دیگر کشورها بودیم.
وی در ادامه افزود:روایت مرضیه اعتمادی، نویسنده برگزیده دومین دوره جایزه جهانی ادبیات فلسطین از یک خانواده در حال تحصیل غزاوی در ایران، گونه جدید و روایت دومرحلهای از زندگی مردم غزه و سبک فکر و معاش عزتمند غزه بود که جایزه گرفت و برگزیده شد. کتاب داستان کوتاه «خاکستر گنجشکها» اثر حامد عسکری و کتاب «راز سنگ سرخ» سیدمهدی موسوی نیز از جمله آثار برگزیده ایرانی بودند. از باب اینکه ایران در میان کشورهای جایزهگیرنده ورود کرده بود و ما شاهد درخشش کشور عزیزمان بودیم، جای تشکر از زحمات روایتگران و نویسندگان را دارد. اگرچه سی سال غفلت کردهایم، در حوزه تاریخ شفاهی در این سالها خوش درخشیدهایم. نویسندگان جوان نسل امروز ما اصرار دارند به کشورهایی بروند که با مردم غزه دیدار کنند. امیدواریم جمع نویسندگان ادبیات مقاومت، جمعتر شود.
محسن پرویز در ادامه این نشست اظهار کرد: باید مخاطب خود را در نظر بگیریم. گاهی فراموش کردن این مسئله در جهت نگاشتن موجب میشود که نوشتهها تأثیرگذاری لازم را نداشته باشد. باید شناخت داشته باشیم که چه موضوعی بر مخاطب اثر میگذارد و حتی باید بدانیم اگر برای یک جوان ایرانی کتابی را مینویسیم که خیابانهای سوریه را از نزدیک ندیده است، طبیعتا اگر لغزشی در واقعنگاری اثر رخ بدهد، مخاطب متوجه آن نمیشود. درواقع باید در حال و هوای داستان مخاطب بپذیرد که این اتفاق رخ داده است و برای او باورناپذیر نباشد. گاهی ممکن است فضا را به خوبی بشناسد؛ اما باید جوری بنویسیم که حقیقتی که در حال نگارش آن هستیم، برای مخاطب باورپذیر باشد. وجه دیگر ماجرا این است که ما برای مخاطب ایرانی مینویسیم یا خارجی؟ باید به این نکته توجه کنیم؛ چراکه بین مخاطب ایرانی و عرب فرق وجود دارد. اگر تفاوتهایی در آثاری که عربها و ایرانیها مینویسند وجود دارد، این است که آنها برای مخاطبان خود مینویسند.
بهزاد دانشگر، نویسنده و پژوهشگر فعال در حوزه فلسطین، با اشاره به مسئله مستندنگاری گفت: نوشتن متن مستند، نکته بسیار مهمی است. مستندنگاری یکی از نیازهای اساسی در موضوع فلسطین است. مستند نه به معنای استناد، بلکه تاریخ شفاهی را هم در بر میگیرد. بنده هم داستان و رمان نوشتم هم مستند به معنای روایت زندگی، تاریخ شفاهی کار کردم. این فرصت برای بسیاری از افراد فراهم نیست که به لبنان سفر کنند و دسترسی داشته باشند. به هر حال مشکلات امنیتی وجود دارد و چالش نابلدی زبان هم مزید بر علت است.
دانشگر فهم و یادگیری زبان را از نکات مهمی دانست و افزود: دوستانی که در شروع کار نویسندگی هستند. مسئله زبان را باید جدی بگیرند و باید آموزش ببینند تا بتوانند گفتوگو کنند. به هر حال برای بخشی از افراد که این شرایط وجود دارد، داستان و رمان را نباید از دست داد. چه بسا مخاطبان ما نیز بیشتر طالب داستان و رماناند و یک فضای درام را میپسندند.
نویسنده رمان «موسیو کمال» به تشریح یک قالب تأمین محتوا پرداخت و گفت: بنده یک قالب تأمین محتوا را پیشنهاد میدهم به این صورت که ما گروههای دونفره تشکیل دهیم که یک نویسنده، پژوهشگر، مورخ و داستاننویس برای یک موضوع انتخاب شوند. این نویسنده از دل روایتها و خاطرات برایش سوژهای جذاب شود و شروع به نوشتن کند. در این میان اگر مشکلاتی هم برایش پیش بیاید، قابل حل است. از دل این خاطرات که این گروه نویسنده و محقق روی آن کار میکنند، میشود خرده اطلاعاتی پیدا کرد و داستان را شکل داد.
مهم این است که مخاطب این جهان را باور کند و این مسئله دستاورد مهمی است، اما سختی بیشتری دارد. ما حتی اگر یکی دو اشتباه کوچک در داستانها و رمانها داشته باشیم، به شرط کاهلی نکردن و قصور عمدی بنویسم و نترسیم، خداوند نیز کمک میکند؛ فضاها و مسیرهایی که فکرش را هم نمیکنید به روی آدمی گشوده میشود.
مهدی شکیبایی، فعال حوزه فلسطین، در ادامه این نشست اظهار داشت: بحمدلله کتابهای خوب زیادی در حوزه فلسطین داریم؛ ما تجربیات خود را مطرح میکنیم و نویسندگان دستبهقلم میشوند و مینویسند. آوارگان فلسطینی که در اردوگاهها در حال زندگی هستند، حرفهای زیادی برای گفتن دارند. آنها به خوبی میدانند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. ما نیز در راستای تاکید سخنان مقام معظم رهبری درخصوص مسئله فلسطین، چند دوربین برداشتیم و به دو اردوگاه در سوریه رفتیم و فردی فلسطینی را پیدا کردیم که ما را راهنمایی میکرد. به خانههایشان رفتیم و فلسطینیهایی را پیدا کردیم که حدود هفتاد هشتاد ساله بودند. از دل مجموعه مصاحبۀ آنها کتابی بیرون آوردیم با عنوان «تا فراموش نشوی» که در انتشارات سروش به چاپ رسید.
وی در ادامه بیان کرد: ما باید در این فضا باشیم و صحنهها را ببینیم. اگرچه از فلسطین فرسنگها دور هستیم و مجال رفتن نداریم، اما ارتباط گرفتن با مجموعههایی که در این حوزه کار میکنند، موجب دریافت سوژههایی خواهد شد که پشت این سوژهها تاریخ است. باید بدانیم در جلسات چگونه صحبت کنیم که نویسندگان دستبهقلم شوند. بزرگترین مشکل ما در همه این سالها، دنبال نکردن مسئله فلسطین توسط تصویرسازان و کارگردانان است. مسئلهای که پس از اتفاقات آتشبس در حوزه فلسطین، در فضای مجازی و رسانه بسیار با آن برخورد میکنیم، این است که پیروز این جنگ چه کسی است و این روایتی است که باید امروز نوشت. ما بر این باوریم که مقاومت پیروز شده است و نقطه مقابل نیز بر این باورند که مقاومت شکست خورده است.
الهه آخرتی، نویسنده و پژوهشگر حوزه فلسطین، تصریح کرد: یکی از ضروریات نگاشتن در حوزه فلسطین این است که کارگاه انتقال تجربه داشته باشیم و هر فرد تجربه مسیر خود را توضیح دهد تا این مسیر برای دیگر روایتنویسان و نویسندگان هموار شود؛ باید دست یکدیگر را بگیریم و باهم بهتر از این پیش رویم. همین الان که ما در این نشست حضور داریم، اتفاقات تاریخی در حال رخ دادن است و هر روز سوژههایی به وجود میآید که باید با یکدیگر به اشتراک بگذاریم. اگر این جلسات هدفمندتر شود و هر فرد، طرح و خواسته خود را در این کارگاهها مطرح کند و بحث انتخاب سوژهها صورت بگیرد، اتفاقات مثبتی رقم خواهد خورد.
وی در ادامه سخنان خود گفت: شرایط فلسطین و لبنان و سوریه به هم گره خورده است که امیدوارم زمینهساز ظهور باشد. تعداد زیادی از مهاجرین فلسطینی وارد مصر شدند. مجمع ناشران انقلاب اسلامی اگر بتواند سفری ترتیب دهد که جمعی از نویسندگان و محققان به مصر روند، حتما شاهد تولید آثار متعددی در حوزههای مختلف سفرنامه، کودک، تاریخ شفاهی و خاطرات خواهیم بود که یقینا برکات زیادی را به دنبال خواهد داشت.
مریم مقانی، برگزیده اولین دوره جایزه جهانی ادبیات فلسطین، در ادامه این نشست گفت: مخاطبان موضوع فلسطین متنوع و لایهلایه هستند. این روزها درحال کار در حوزه کودک و نوجوان هستم و بیشتر مینویسم و از هنر نمایشی کردن استفاده میکنم؛ اما باید قطرهای از دریای دوستان صاحبنظر و پژوهشگر را بگیرم و فرآیندی برایش انجام دهم تا در اختیار مخاطبی قرار بدهم که فرصت و قدرت هضم اطلاعات یک دریا را ندارد و بدین صورت متن مناسب حوزه کودک و نوجوان به وجود بیاید. بسیاری از بزرگسالان نیز توانایی و حوصله خواندن یک مطلب را ندارند و فقط به مطالب کوتاه اینستاگرامی عادت کردهاند. سوال پیش میآید که حالا باید با این مخاطب چه کاری انجام بدهم؟ آن چیزی که در ذهن مخاطب وجود دارد، فیلم است؛ چون از هنر نمایشی کردن استفاده میکند. باید گروهی از نویسندگان و پژوهشگران درکنار هم قرار بگیرند و مدیریتی نیز برای اولویتبندی و دستهبندی موضوعی انجام شود.
مریم مقانی بیان داشت: به جز دراماتیزه کردن روایتها، روش آنتاگونیسم دوستداشتنی است که اسرائیلیها خیلی آن را اجرا کردند. در بحث روایتها ما موضوعی داریم که اگر آنتاگونیسم را طوری مطرح کنیم که دچار ظلم شده، محبوب داستان خواهد شد. اسراییل به دروغ، خودش را یک زخمخورده و مظلوم نشان داده است که باعث شده در روایت دوستداشتنی شود. هرچند جدیدا سبکش دچار تغییر شده و به یک کشتارگر و خونخوار تبدیل شده است و ما از این موضوع غافل بودیم. مظلوم واقعی را نشان ندادیم و آنها خودشان را در قالب مظلوم نشان دادهاند.
یعقوب توکلی، نویسنده کتاب «حقیقت سمیر» و پژوهشگرحوزه فلسطین، با اشاره به اینکه پس از نگاشتن کتاب «اسلامگرایی در مصر» حساسیتها به او زیاد شده بود، توضیح داد:در ورود به ماجرای فلسطین و حزبالله کمی احتیاط کردم و تلاش کردم از آن مسیری بروم که ماجراهای قبلی پیش نیاید. این بار وقتی شهید سمیر قنطار آزاد شد، با تصور اینکه دو جلسه سهساعته به حضور ایشان میرویم و به عنوان یک خبرنگار با ایشان گفتوگو میکنیم، پا به میدان گذاشتیم؛ اما زمانی که به سراغ سمیر رفتم، گفتوگوی ما 55 جلسه ادامه داشت که همه آنها ضبط و مکتوب شد.
در این میان جمعی از نویسندگان جوانتر را نیز پیدا کردم و برایشان دوره تاریخنگاری مقاومت برگزار کردم، چرا که در تاریخنگاری مقاومت با توجه به الزاماتی که وجود دارد، همه حرفها را نمیشود و نباید گفت.
ضمن گفتوگو، بحث شیعه شدن سمیر قنطار برایم موضوعیت داشت. من متوجه یک اتفاق مهم شدم و آن این بود که در زندانهای اسرائیل به خاطر گسترش کتاب و کتابخوانی، بحثهای فکری و کلامی زیادی صورت میگیرد و متوجه شدم یکی از پایههای این بحثهای کلامی و علمی شخصی به نام یوسف وزنی است. تصمیم گرفتم که ایشان را پیدا کنم. به همین خاطر در سفر دوم به سراغ ایشان و 9 نفر دیگری را که با اینها در بند هفت زندان عسقلان بودند، پیدا کردم. متوجه شدم موضوع بسیار گستردهتر از این حرفهاست. آقای وزنی میگفتند حدود دویست نفر همراه با من شیعه شدند. من با این ۹ نفر که گفتوگو کردم، دیدم میراث شیعه اینجاست؛ اما چند دلیل داشت که این 9 کتاب را چاپ نکردم یکی از آنها این بود که نمیخواستم طرف مقابل درکی از این ماجرا به دست بیاورد که چه اتفاقاتی داخل زندانها رخ میدهد.
چرا که این از الزامات تاریخنگاری مقاومت است. این 9 جلد کتاب آماده بود اما تازه الان آنها را به چاپ سپردم و بسیاری از کسانی که با آنها گفتوگو کردم، به شهادت رسیدند.
این پژوهشگر ادامه داد: ما نیاز ضروری داریم که حرف بزنیم. تا میتوانید به جای داستان، متن مستند بنویسید. داستان تاثیر خودش را میگذارد اما آن چیزی که باید بماند و تبدیل به تاریخ شود، مستند است. مستند میتواند پایههای فکری را تامین و معلمها و دانشآموزان را تربیت کند و سند علمی، دانشجویی و دانشگاهی شود. شاید تولید کار مستند، سختتر باشد؛ اما بنده فکر میکنم که ما به اندازه کافی، متون مستند نداریم. همین نوشته سمیر قنطار را برخی از افراد انتظار داشتند تبدیل به رمان و داستان بشود؛ اما من به دنبال صدور یک سند تاریخی بودم که دیگران فردا به آن استناد کنند.
در ادامه این نشست، سیده طاهره موسوی بیان کرد: من قبل از اینکه یک داستاننویس باشم، یک پژوهشگرم. اما پژوهش تا حدی که ما نیاز داریم. مثلا برای انتقال حس یک مکان، کلیپهای تصویری خبرنگاران بسیار زیادی را دیدم که این موضوع حس بسیار خوبی از لحاظ مکانی به من میدهد. وقتی میخواهم در داستانم حس کودکان یا زنان غزه را نشان دهم، با دیدن فیلمهای زیادی میتوانم به صورت دقیق واکنشهایی را که در شنیدن فوت یک بچه به پزشک میدهند که در بایکوت خبری بوده است بفهمم یا خانوادهای که میدوند تا عزیزشان را ببینند و در بمباراناند و همچنین شعرهایی که مادرها زمزمه میکنند وقتی اسرایشان آزاد میشوند، تمام اینها کمکدهنده است. اینها بافت فرهنگی مردم غزه را به خوبی نشان میدهد. به نظرم مشکل ما، بیش از اینکه بخواهد این باشد که ما واقعا منبعی نداریم و در داشتن منبع، دستمان بسته است، این مسئله است که نویسنده فکر میکند باید مدام دنبال تحقیق و پژوهش و... باشد که این تحقیقات زیاد حتی گاهی خلاقیت را میبندد. ما تا حدی در هنر به تحقیق نیاز داریم و بیش از آن اجازه نمیدهیم هنرمند از تخیلش استفاده کند. علاقهمندان به نوشتن در این حوزه باید کلیپهای خبری بسیاری ببینند.
بنده برای یک مقاله، حدود چهار ماه کلیپهای خبری شبکه العالم را میدیدم و نکات جالبی دستگیرم شد. فضایی که شبکه اینترنت در اختیار ما قرار میدهد، شامل اطلاعات جامعی است و در آن توصیفات و توضیحات، بافت سنتی، آداب و رسوم وجود دارد. او ادامه داد: مخاطبشناسی باید واقعا قوی باشد. باید کودکان را به سمت این بیاورم که جایی به نام غزه وجود دارد و این مشکلات درونش وجود دارد و من هدف دیگری جز این ندارم. برخی خانوادهها به هیچ عنوان کتابی که درباره جنگ باشد برای بچههایشان نمیگیرند ؛ چرا که بر این باورند که فرزندنشان دچار آسیب و زیان میشود. با این موضوع در حوزه کودک فقط میتوان اشارههایی کرد تا با این فضا کمی اشنا شود.
وی در ادامه افزود: نکته مهم دیگر استفاده از نمایشنامه است. نمایشنامه به خصوص در مدارس به شدت میتواند موثر باشد؛ چراکه مدارس در خصوص اجرای نمایش واقعاً مشکل دارند. ما باید برای همه جوانهای ایرانی داستان بنویسیم. اینکه بگوییم خیلی مذهبی نیستند یا مطلع نیستند، اصلا درست نیست. باید از دغدغههای ذهنی آنان شروع کنیم.
نقطه مقابل تحریف، جهاد تبیین است
مجید صفاتاج، پژوهشگر و مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل خاورمیانه، نکاتی را درخصوص اهمیت و ضرورت نگارشها از اتفاقات اخیری که در سرزمین فلسطین اتفاق افتاده است، بیان داشت و گفت: نوشتن در مسیر مسئله فلسطین، از ضروریات ادبیات جهانی عصر کنونی است. قلم، نگارش و نویسندگی از حوزههایی است که تاثیر بسیار قوی دارد. در حوزه عملیات ادراکی وقتی دست به عملیات بزنید، تأثیرات بیشتری را میتوانید روی مخاطب یا دشمن خود بگذارید. عملیاتهای ادراکی بیشتر از عملیات نظامی موثر است. به همین جهت بارها از زبان مقام معظم رهبری درباره واژه تحریف شنیدیم و در نقطه مقابل این تحریف، جهاد تبیین است. شاخصه جهاد، مبارزه و استقامت است که در زمینههای نویسندگی، نویسنده در نقش یک جهادگر در عرصه جهاد تبیین وارد میدان میشود. تبیین رویدادها با فن نویسندگی ضروری است. نگاه ما برای تبیین رویدادهای مردم و سرزمین غزه باید جهانی باشد؛ اگر نگاهمان به مسئله قلم و نویسندگی جهانی نباشد، مثل آب راکد میماند. با مثالی این اهمیت جهانی را عرض میکنم: ما در انجمن قلم کمیتهای تحت عنوان کمیته بینالملل داریم که حداقل دو هدف دارد: یکی ارتباط منسجم و هماهنگ با نویسندگان خارج از ایران و دوم که در حوزه مقاومت و مشکلات نویسندگان است. با ارتباطات بینالمللی از ایدهها و زاویهدید آنها با مسئله مردم و سرزمین فلسطین آشنا میشویم و میتوانیم ببینیم درک آنها از جبهه مقاومت چیست و چه انگیزهای برای مقاومت و مردم فلسطین دارند. گاهی داستانهایی که نویسندگان مینویسند، برخی از اطلاعات را از تخیلات خودشان استفاده میکنند که این مسئله آن تأثیری را که باید روی مخاطب داشته باشد، ندارد.
مجید عمیق، از پژوهشگران و نویسندگان مطرح در حوزه نظارتی بر ادبیات کودک، در ادامه این نشست گفت: این نشستهای هماندیشی، نویسندگان را با تجربیات آشنا میسازد و یک موضوع را از زوایای مختلف ارزیابی میکند. باتوجه به پنجاه سال کار برای کودکان و نوجوانان باید عرض کنم که حوزه کودک و نوجوان جهان کنونی نیازمند پرداخت به موضوعات اینچنینی در حوزه فلسطین است. شاید بنده از اولین مترجمانی بودم که در حوزه مقاومت در سال 63 کتاب ترجمه کردم. این فعالیت خودش زمینهای شد برای اینکه بسیاری از نویسندگان و ایثارگران به تألیف و تولید کتاب در این حوزه بپردازند و دارای یک الگوی مناسب در این حوزه باشند.
وی تألیف کتابها با شاخصههای مهم بینالمللی را تقویت عمق راهبردی تولیدات نویسندگان ایرانی در حوزه فلسطین دانست و گفت: ما جهانشمول نمینویسیم. این نکته را نباید فراموش کنیم که متن ما باید جذابیتها و ویژگیهای یک متن جهانشمول را دارا باشد تا مرزها را درنوردد. ما جهانشمول کار نکردیم و این ایراد بر ما وارد است که برای دیگران نمینویسیم.
سیدمحمد مهاجرانی، نویسنده حوزه کودک، اظهار داشت: اگر بتوانیم جلسهای با حضور فعالین حوزه کودک و نوجوان از جمله شاعران، داستاننویسان برگزار کنیم، اتفاق خوبی رقم میخورد. برخی افراد در حوزه فلسطین اثر دارند و برخی دیگر اگرچه اثر ندارند، علاقهمند به نگاشتن در این حوزه هستند و به دنبال سوژه خوب میگردند. ما باید تلاش کنیم حتی افرادی را که علاقهمند نیستند، به نویسندگی در این حوزه سوق دهیم تا شاهد نتایج و ثمرات خوبی باشیم. متاسفانه از سال گذشته تا امروز از لحاظ کمی و کیفی، آثار در حوزه کودک پایین بوده است. نویسندگان کودک باید بتوانند از کوچکترین مسائل، سوژه تهیه کنند و داستان شکل دهند. در ماجرای قضیه فلسطین، لبنان و غزه، از میان تمام اتفاقاتی که رخ داده است، نویسنده باید گلچین کند؛ چرا که برخی اتفاقات همچون از دست دادن همه اعضای خانواده یک کودک، تلخ و غمناک است. سوژه در این حوزه زیاد است و انشالله همه بتوانند استفاده کنند و بنویسند.