کد خبر:۱۲۳۵۸۷۷
منابر رمضان

روایت حامد کاشانی از دو قطبی کاذب انقلابی بودن و ترویج تشیع؛ ما باید مبنا داشته باشیم

حجت الاسلام کاشانی شام دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ در هیئت محترم بضعة الرسول سلام الله علیها به ادامه‌ی سخنرانی با موضوع “ضرورت وجود مذهب؛ یا وقتی می‌گوییم شیعه هستیم، یعنی چه؟ ” پرداختند که مشروح این جلسه تقدیم میشود.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، این بخش از سلسله گزارش های دانشجو از منابر رمضان به سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی در مورد بحث امروز هیئتها و همچنین مبنا داشتن در تشخیص راه از بی راهه پرداخت و گفت: آیا می‌شود گفت که از راه سخن نگو؟ الآن فرض کنید پزشکی هست که سیصد بیمار اخیر پزشکی، در اتاق عمل، زیر دست او مرده‌اند؛ آیا می‌شود گفت به کسی نگویید اینطور است؟!

لازم نیست بگویید آن پزشک «پزشک» نیست و لازم هم نیست بگویید آن پزشک فلان فلان شده است، پزشک است، بزرگوار است، استاد دانشگاه است، ولی هیچ آدمی جان خود را بدست او نمی‌دهد! اگر کار شیعه به جایی برسد که بگوید آن چیزی که از امام صادق علیه الصلاة والسلام رسیده است، با این حرف‌ها یکی است؛ این شخص هم به امام صادق علیه السلام توهین کرده است، هم از نجات فرار کرده است.

ما جلسه‌ی بعد عرض می‌کنیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نفرموده است هر کاری دوست داشتید انجام بدهید، بلکه فرموده است همه نجات پیدا نمی‌کنید! بعد از من امّت دچار گروه‌هایی می‌شوند، فقط یک گروه از آن‌ها نجات پیدا می‌کنند.

چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اینطور فرموده است؟ چرا نفرموده است دلتان پاک باشد کافی است؟وقتی ابعاد مختلف این بحث را بگوییم، به روزگار معاصرمان هم خواهیم رسید.

در این جلسه هم اشاره کردم، فقیه بزرگی که شرح مهمّی بر نهج البلاغه دارد، ولی مرحوم امام به او… بالاخره دو نظر است، او از نظر فقاهت فقیهِ بزرگواری است، امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به او می‌فرماید که تو انقلاب را به دست لیبرال‌ها و منافقین می‌دهی.

یعنی همینکه فقیه باشی و حتّی شبهه‌ی اعلمیت تو بر فقها برود هم کافی نیست، تقوا و شجاعت و تدبیر و موارد دیگر هم می‌خواهد. چه برسد به آن سطح برسیم که بگوییم امام صادق علیه الصلاة والسلام یا بزرگوار دیگری!

این بحث‌ها را کجا بگوییم؟ زمانی بروید و روایات اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین را ببینید، پرتکرارترین مضمون در روایات اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین این حرف‌هاست.

امینی‌ها، میرحامد حسین‌ها، شرف‌الدین‌ها، علامه حلّی‌ها، شیخ مفیدها، شیخ صدوق‌ها، شیخ کلینی‌ها مفصل به این موضوع پرداخته‌اند، این‌ها چیزهایی نیست که من از خودم درآورده باشم، این حرف‌ها ریشه‌ی هزار ساله دارد. بعد امروز بگوییم این حرف‌ها با روح انقلاب اسلامی سازگار نیست؟!

زمانی هست که می‌گوییم برویم و با سایرین دعوا کنیم، آن بحث دیگری است که ما بارها راجع به آن جواب داده‌ایم، اما بگوییم با تمدّن اسلامی نمی‌سازد و اگر بخواهیم راجع به تمدّن حرف بزنیم نباید از مسیر تشیّع سخن بگوییم… ائمّه علیهم السلام کجا راجع به این معنا از تمدّن صحبت کرده‌اند؟ هرچه فرموده‌اند راجع به ولایت و تشیّع و… بوده است. اینکه شما یک اصلِ بالاتر بیاوری، و اگر بخواهی یک نفری را انتخاب کنی که حرف بزند، یا یک نفر… بگویید این شخص تمدّنی نیست!

منظور او از «تمدّنی نیست» چه چیزی است؟ یعنی او راجع به تشیّع حرف می‌زند! این بحث‌ها باید کجا مطرح شود؟ این‌ها که در کتب درسی نمی‌آید، در رسانه هم که نمی‌آید، اگر در هیئت نگوییم کجا بگوییم؟

آن جریان می‌گوید نباید در هیئت هم گفت! اصلاً برنامه ساختند که در هیئت نباید بحث علمی کرد!!! این‌ها بحث‌های ساده‌ای نیست، این اتفاقات کنار گوش شما رخ می‌دهد، تصمیم‌گیری‌های کلان روی این فکرها انجام می‌شود. من هم اسم نمی‌برم، چون قصد دعوا کردن ندارم.

اگر رویش بشود می‌گوید اگر تو انقلابی هستی نباید از این حرف‌ها بزنی، بگو من انقلابی نیستم و از این حرف‌ها بزن! یعنی کاری می‌کند که بگویی یا انقلابی هستی و یا به دنبال تقویت شیعه هستی!

این جریان، امروز بخش زیادی از رسانه و بخش زیادی از بودجه‌ی فرهنگی را مصرف می‌کند. اگر خوب است که نوش جانشان، اگر خوب نیست، بدانید چنین چیزهایی هم هست و اطراف ما رخ می‌دهد. زمانی هست که ما می‌گوییم وقتی عدّه‌ای به خانه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حمله کردند، مردم مدینه کجا بودند؟ به نظر ما این هم حمله کردن است.

اگر خوب است که خوب است، اما از نظر ما خوب نیست، مرده‌شورِ آن تمدّنی را ببرند که با تشیّع سازگار نیست. ما می‌فهمیم تشیّع درست است، هر چیز دیگری را مقابل این بگذارید را قبول نداریم.

عرض کردم انواع تعامل‌ها را متوجّه می‌شویم، و منظورمان دعوا کردن با سایر مذاهب نیست. این مطالبی که الآن عرض کردم، مطالبی نیست که اگر الآن بزرگواری از یک مذهب دیگر در جلسه بنشیند خجالت بکشم و بگویم جسارت کردیم، چون این‌ها هست، همانطور که اسم بردم بخاری و امثال او این حرف‌ها را زده‌اند.

اگر این تشیّع به یک هیئتی تبدیل شود که فقط با یک شوری در آن چند مناسبت اضافه درست کردیم، و برای چیزی که از روح آن خبر نداریم بکوبیم، بعد از مدّتی عاشورا به یک کارناوال تبدیل می‌شود. با همان آهنگی که رقاص‌ها می‌رقصند، محتوا را با همان آهنگ بخوانیم، ولی یک چفیه داشته باشیم، بعد موضوع درست می‌شود! ما باید مبنا داشته باشیم، رهبر انقلاب در سخنرانی برای قرّاء اسم بردند که این قسمت از تلاوت فلان قاری معروف غناست!

بعد الآن هر بزن و بکوب و رقاص‌بازی را درمی‌آورند و می‌گویند ایشان راضی است! بدانید که این اتفاق در حال رخ دادن است، ما هم اسم نمی‌بریم. این گفتنِ ما یعنی «بررسی کنید»، اگر این شیخ اشتباه می‌گوید، به جلسه‌ای بروید که درست می‌گویند، اگر درست می‌گوید، ببینید آیا درست است یا نه.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار