
تجربه برجام و آینده مذاکرات غیر مستقیم ایران و امریکا در عمان
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو ؛ سومین دور مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا که همچنین گفتوگوهای کارشناسی و فنی در مسقط پایتخت عمان برگزارشد و قرار شد تا نمایندگان هر دو کشور به منظور مشورت و تصمیم گیری در خصوص مذاکرات صورت گرفته به جمع بندی برسند .
حال هر آنچه نتیجه مذاکرات باشد احتیاج به زمان دارد اما آنچه مهم است اما این مذاکرات در حالی آغاز شده است که در تجربه قبلی شاهد توافقی به نام برجام بودیم که با اشکالات و نقایص متعددی رو به رو بوده است که باید چراغ تیم مذاکره کننده ایرانی در دور جدید مذاکرات در عمان باشد .
از همین روی خواندن چندباره توافق برجام در این روزها لازم و ضروری به نظر می رسد تا اشتباهات گذشته تکرار نشود و از خسارت های جبران ناپذیر جلوگیری شود .
برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، محصول مذاکرات طولانی ایران و گروه ۱+۵، پس از امضا در وین، مسیر پرفراز و نشیبی را برای تصویب در ایران طی کرد. این توافق در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید، اما تصویب آن در داخل کشورهم حاشیه هایی به همراه داشت .
برجام، با وجود اینکه میتوانست نقطه عطفی در تعامل ایران با جهان باشد، به سرنوشتی ناگوار دچار شد. توافق با 5 قدرت اروپایی و ایالات متحده، بر مبنای پذیرش ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران، گامی بلند به سوی کاهش تنشها بود. اما مجموعهای از عوامل، این فرصت را به تهدید تبدیل کرد.
خلاصه ای از ایرادات فنی و حقوقي برجام:
صرفنظر از ماهیت حقوقی یا سیاسی برجام :
بررسی های کارشناسانه این را نشان میدهد که متن توافق و ضمائم آن حاوی تعهداتی برای طرفین است. با این حال، تعهدات طرف ایرانی به صورت روشن و صریح بیان شده و اجرای آنها توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی مورد راستیآزمایی قرار میگیرد. در مقابل، تعهدات سایر طرفها به دلیل پیچیدگیهای موجود در احکام مندرج در توافق، با آسیبهای جدی مواجه است. به عبارت دیگر، کمیسیون معتقد است که برجام از نظر تعهدات، توافقی متوازن نیست و این عدم توازن، به ضرر ایران است.
-کمیسیون برجام، صدور قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل پیش از تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی (یا حداقل رفع موانع قانونی مربوط به پذیرش داوطلبانه پروتکل الحاقی) را یک نقطه ضعف اساسی در مذاکرات هستهای دو سال گذشته ارزیابی کرده است.
برجام؛ محدودیتهای دائمی فراتر از تعهدات NPT:
نظر کارشناسان و بررسی های کمیسیون مجلس بر این نتیجه است که برجام با اعمال محدودیتهای 15 ساله (و در برخی موارد بدون محدودیت زمانی) عملاً جایگزین معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) برای ایران شده و کشور را از شمول مفاد این معاهده خارج کرده است. این امر یک نقطه ضعف جدی برای توافق برجام محسوب میشود.
-همچنین درج برنامه غنیسازی محدود صنعتی با استفاده از 5060 سانتریفیوژ نسل یک تا سطح 3.67 درصد در متن برجام، به منزله تاکید بر حق قانونی و غیرقابل انکار ایران برای غنیسازی هستهای است.
محدودیتهای قانونی مجلس در پذیرش نظارتهای فراتر از پادمان NPT:
مجلس شورای اسلامی در سال 1384، اجرای کلیه اقدامات داوطلبانه (از جمله پروتکل الحاقی) را برای دولت ممنوع اعلام کرد. همچنین، بند دوم قانون “الزام دولت به حفظ دستاوردها و حقوق هستهای ملت ایران” (مصوب تیرماه 1394) صرفاً نظارتهای ذیل پادمان NPT را مجاز دانسته و هرگونه نظارت فراتر از آن را منع کرده است.
- کمیسیون، با بررسی دقیق نظرات منتقدان و پاسخهای تیم مذاکرهکننده، به این نتیجه رسیده است که مکانیسمهای داوری مندرج در قطعنامه 2231 و بندهای 36 و 37 برجام به شکلی کاملاً واضح و هدفمند بر ضد ایران طراحی شدهاند و عملاً امکان استفاده از این مکانیسمها برای ایران وجود ندارد.
کمیسیون پس از بررسی نظرات مختلف درباره جایگاه قطعنامه 2231 طبق منشور ملل متحد، به این نتیجه رسیده است که قرار گرفتن این قطعنامه تحت ماده 25 منشور و لحن ملایمتر آن نسبت به قطعنامههای پیشین، از جمله قطعنامه 1929، یک امر مثبت محسوب میشود. اما با توجه به این که محدودیتهای اصلی در قطعنامه 2231 بهصورت عیناً مانند قطعنامه 1929 تحت ماده 41 منشور اعمال شدهاند و همچنین با یادآوری این که در هیچ یک از قطعنامههای 2231، 1929 و یا سایر قطعنامههای قبلی عبارتهای «نقض صلح و امنیت بینالملل» و یا «تهدید صلح و امنیت بینالملل» بهطور مشخص برای ایران به کار نرفته است، لذا از این نظر، ایران هرگز ذیل فصل 7 نبوده است.
«لغو مشروط» یا «تعلیق قطعنامههای گذشته» کدام درست است ؟
بررسیهای کمیسیون نشان داد که بیان لغو شش قطعنامه قبلی شورای امنیت در بندهای 7 و 8 قطعنامه 2231 از جمله نقاط قوت نتایج مذاکرات و این قطعنامه به شمار میآید. با توجه به بند 12 این قطعنامه و امکان بازگشتپذیری تمامی قطعنامههای قبلی به هر دلیلی، کمیسیون این لغو را نه بهعنوان لغو کامل، بلکه بهعنوان «لغو مشروط» یا «تعلیق قطعنامههای گذشته» استنباط میکند.
- کمیسیون همچنین مشاهده کرده است که علاوه بر ضعف در تعهدات طرف مقابل، خارج از اراده آمریکا و سایر طرفها، هیچ مرجعی در برجام برای راستیآزمایی تعهدات طرفهای مذاکره در نظر گرفته نشده است. در عوض، برای انجام انواع تعهدات ایران، آژانس بینالمللی انرژی اتمی که سابقه نامطلوبی در امانتداری و اجرای وظایف فنی و قانونی خود دارد، به عنوان مرجع راستیآزمایی تعیین شده است. این وضعیت، چالشهای بیشتری را فراروی انجام تعهدات کشورهای درگیر قرار میدهد.
-برجام، گرچه بخشی از قطعنامه 2231 است، اما «مفاد قطعنامه به معنای خود برجام نیست». قطعنامه اساساً به لغو قطعنامههای قبلی میپردازد و برجام را صرفاً به عنوان ضمیمهای برای جلوگیری از تکرارِ آن مقررات (و نه به عنوان بخشی از خود قطعنامه) آورده است. این نکته با عبارتهای صریحی که در بخش مربوط به تحریمها در متن برجام آمده، تأیید میشود و بهروشنی حیثیت حقوقی برجام را از قطعنامه جدا میکند.
- کمیسیون معتقد است، عدم تعریف واضح و روشن از «عدم پایبندی اساسی» در بند 36 ساز و کار حل و فصل اختلافات، زمینه را برای تفسیرهای غلط، بهانه جویی و زیان های جبران ناپذیر برای کشور فراهم می کند.
نقض برجام توسط آمریکا:
در نوامبر ۲۰۱۶، کنگره آمریکا با اکثریت قاطع (۴۱۹ رأی در مجلس نمایندگان و ۹۹ رأی در سنای آمریکا)، قانون تحریم ایران را تمدید کرد. برخی مقامات ایرانی معتقد بودند این تمدید، نقض برجام است. استدلال آنها این بود که پیوست ۲ برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، توقف، لغو یا عدم تصویب تحریمهای مندرج در قانون مذکور را حداکثر تا ۸ سال پس از اجرای برجام خواستار شده بود، و بنابراین تمدید این قانون، نقض برجام محسوب میشود. پس از پیروزی دونالد ترامپ، وزارت خزانهداری آمریکا در فوریه ۲۰۱۷، تحریمهای جدیدی علیه ۱۳ فرد و ۱۲ نهاد مرتبط با ایران وضع کرد، که این اقدام نیز به عنوان نقض آشکار برجام تلقی شد.
تاریخچه فعالیتهای اروپا بعد از خروج آمریکا از برجام :
با شروع دوران برجام، پای شرکتهای خارجی به فضای اقتصادی ایران باز شد و بعضی از رسانهها با آب و تاب فراوان از ورود شرکتهای بزرگ اروپا از جمله توتال و ایرباس به ایران خبر دادند و از چشماندازهای اقتصادی قراردادها گفتند. اما با خروج آمریکا از برجام و اعلام بازگشت تحریمهای ثانویه طی ۱۸۰ روز، این شرکتها به تدریج بدون دردسر و در سایه سکوت رسانههایی که هیاهو راه میانداختند؛ از ایران خارج شدند، گویی که هیچگاه به ایران نیامده بودند. در حین خروج این شرکتها از ایران، اروپا فقط تماشاگر این فرایند بود و حتی به ناتوانی خود در حفاظت از این شرکتها اذعان کرد.
زمان زیادی نگذشت که شرکتها به این نتیجه رسیدند که نه میتوانند معافیت تحریمی بگیرند، نه اتحادیه اروپا میتواند به آنها کمک کند و در نهایت همکاری کردن با ایران در این شرایط برای آیندهشان مضر خواهد بود. در ۱۴ خرداد ۹۷، خبرگزاری فرانسه از تصمیم شرکت پژو- سیتروئن برای خروج از ایران خبر داد. گروه پژو- سیتروئن در بیانیهای اعلام کرد که فرایند تعلیق فعالیتهای مربوط به سرمایهگذاریهای مشترک خود در ایران را آغاز کرده و برای احترام به قانون تحریمهای آمریکا علیه تهران تا ششم اوت (پانزدهم مرداد ماه سال ۹۷) ایران را تَرک میکند.
مدت زیادی از نشست وین و ارائه بسته پیشنهادی آن نگذشته بود که اظهارنظرهایی از مقامات اروپایی صادر شد که بیش از پیش مُشت خالی آنها در برابر ایران را باز کرد.
در نشست وین یک دیپلمات ارشد اروپایی به خبرگزاری رویترز گفت: «ما پیشرفتهایی داشتهایم که شامل حفاظت از فروش نفت میشود، اما این اقدامات به نظر نمیرسد انتظارات ایرانیها را برآورده کند. این اقدامات تنها به عهده اروپاییها نیست، بلکه چینیها، هندیها و بقیه نیز باید مشارکت کنند».
علاوه بر این، اظهارنظرِ «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان در دیدار با نخست وزیر چین بسیار تأمل برانگیز بود؛ آنجا که درباره شرکتهای خصوصی گفت: «شرکتهایی که میخواهند خطر مواجه شدن با اقدامات تنبیهی آمریکا را به جان خریده و به همکاری تجاری با ایران ادامه دهند، خودشان باید تصمیم بگیرند که آیا حاضر به ریسک کردن هستند یا نه».
افزون بر این، در یک اتفاق تأمل برانگیز دیگر، وزارت اقتصاد آلمان انتقال ۳۰۰ میلیون یورو از منابع بانک ایرانی اروپایی تجارت (EIH) به تهران را به دلیل فشار تحریمهای آمریکا به تعویق انداخت. سخنگوی وزارت اقتصاد آلمان در اظهارت تأمل برانگیزی در این باره گفت که این تراکنش توسط واحد نظارت مالی آلمان (Bafin) و واحد اطلاعات مالی اداره گمرک آلمان برای موارد پولشویی و تأمین مالی تروریسم تحت بررسی است!
در ماجرای اینستکس، علیرغم آنکه تصور میشد قرار است این ساز و کار مقابل تحریمهای آمریکا عمل کرده و منافع ایران از برجام را تأمین کند، اما بیانیه ۳ کشور اروپایی اثبات کرد که این تصور غلط بوده است.
اوّلاً در بیانیه تأکید شده بود که شروع کار اینستکس با تجارت بشردوستانه است. یعنی تنها قرار است تجارت در حوزه غذا، دارو و تجهیزات پزشکی را پوشش دهد. این محدودیت بهمعنای عدم ورود به حوزه تجارت اقلامِ تحریم شده از سوی آمریکا است.
ثانیاً ثبت شرکت اینستکس در اروپا بهعنوان یک شرکت خصوصی حکایت از آن داشت که دولتهای اروپایی حاضر به حمایت سیاسی از این ساز و کار نیستند. شرکت خصوصی هم تکلیفش روشن است؛ مانند تمام شرکتهای خصوصی در کشورهای اروپایی که از تحریمهای آمریکا تبعیت میکنند، اینستکس هم از آنها تبعیت خواهد کرد.
اذعان کارشناسان و مقامات اروپایی به عدم استقلال در مسائل سیاسی و اقتصادی
بنا به نظر کارشناسان اروپایی، اروپا در مسائل اقتصادی و سیاسی مستقل نبوده و تابع تحرکات ایالات متحده است. در همین راستا «کلمنته ترمه»، محقق فرانسوی فعال در دانشکده مطالعات پیشرفته علوم اجتماعی، در نشستی مجازی اذعان کرد که فرانسه و اتحادیه اروپا قادر به محافظت از شرکتهای خود در برابر تحریمهای آمریکا نیستند و نمیتوانند مانع خروج آنها از بازار ایران شوند. او در ادامه، با ابراز تعجب، پرسید: با این عدم استقلال اقتصادی، ایرانیها چه انتظاری از اروپا دارند؟
همچنین «هایکو ماس» وزیر امور خارجه آلمان، در مصاحبهای با خبرگزاری آسوشیتدپرس اعلام کرد که تصمیمها توسط دولت آمریکا در کاخ سفید گرفته میشدند، بعد جلوی ما میگذاشتند و ما هم باید با آنها کنار میآمدیم. این اظهارات نشاندهنده وابستگی شدید اروپا به آمریکا در تصمیمگیریهای کلیدی، به ویژه در حوزه سیاست خارجی و اقتصادی است.
حجم وابستگی اروپا به آمریکا به حدی است که دیگر نباید در محاسبات ایران جایی داشته باشد. در وقایع پس از خروج آمریکا از برجام، آشکار شده که اروپا نه تنها ناتوان از مقاومت در برابر تحریمهای آمریکا و حمایت از شرکتهای خود است، بلکه در این زمینه با ایالات متحده همکاری میکند و بهدنبال تأمین منافع آمریکا میباشد.
در همین حال، روسیه و چین در شورای امنیت با قطعنامه آمریکا مبنی بر تمدید تحریم تسلیحاتی ایران مخالفت کرده و همچنین قطعنامه اروپا و آمریکا علیه برنا (احتمالاً اشاره به شخصی یا گروهی با نام برنا است) مخالفت کردهاند. این مخالفتها نشاندهنده شکاف در اتحاد غرب و تلاش برخی کشورها برای حفظ استقلال در مواجهه با فشارهای آمریکا است.
ایران برای مذاکرات پیش رو چه بکند؟
برای مذاکره با آمریکا، ایران باید ابتدا اهداف و اولویتهای خود را به وضوح تعریف کند. این شامل رفع تحریمها، تضمین امنیت ملی، و سایر مسائل مهم است. واقعبینانه بودن و درک محدودیتها و خواستههای طرف مقابل بسیار حیاتی است. شناسایی نقاط مشترک و اختلافات بین دو کشور نیز برای تدوین یک استراتژی مذاکرهی مؤثر ضروری است.
نظارت کامل بر تیم مذاکرهگر، با اعضای مختلف و تخصصهای متفاوت، یکی از کلیدیترین مراحل است. همچنین، اهمیت ارتباطات با دیگر کشورها و متحدان، و درک دقیق شرایط بینالمللی، قابل انکار نیست. ملاحظات حقوقی و سیاسی نیز باید در این روند مدنظر قرار گیرند. شفافیت و بیان واضح موضع ایران، در کنار احترام به مواضع طرف مقابل، مهم است.
در نهایت، پایداری و استقامت در مذاکرات، ضروری است. انعطافپذیری در مواضع، به شرط حفظ اصول و منافع ملی، میتواند به پیشرفت مذاکرات کمک کند. همچنین، لزوم درک دقیق از استراتژی و تاکتیکهای آمریکا و پویایی شرایط بینالمللی، امری کلیدی است.