در عصر خودروها برای نعلبندان جایی نیست، صنعت تبلیغات در سیطره هوش مصنوعی/ زاکربرگ: هوش مصنوعی جای آژانسهای تبلیغاتی را خواهد گرفت
در دنیای پرشتاب فناوری، هوش مصنوعی (AI) بهعنوان یک نیروی تحولآفرین، در حال بازتعریف صنایع مختلف است. از مراقبتهای بهداشتی گرفته تا حملونقل، هوش مصنوعی با سرعت بیسابقهای در حال تغییر ساختارهای سنتی است. بااینحال، یکی از اولین و شاید دردناکترین قربانیان این انقلاب دیجیتال، صنعت تبلیغات است. اظهارات اخیر مارک زاکربرگ، مدیرعامل متا، در گفتوگو با بن تامپسون از Stratechery، زنگ خطری برای این صنعت به صدا درآورده است. زاکربرگ با صراحت اعلام کرده که هوش مصنوعی میتواند جای آژانسهای تبلیغاتی را بگیرد و کل فرآیند تبلیغات را از تولید محتوا تا هدفگیری و اندازهگیری نتایج، خودکار کند. این چشمانداز، که زاکربرگ آن را "بازتعریف دستهبندی تبلیغات" مینامد، نهتنها نویدبخش کارایی بیشتر است، بلکه تهدیدی جدی برای مشاغل مبتنی بر تخصص انسانی به شمار میرود. در این گزارش، به تأثیرات مخرب هوش مصنوعی بر صنعت تبلیغات، بهویژه از منظر از دست رفتن مشاغل انسانی، به اهمیت این فناوری و نقش آن در آینده جهان کار نیز خواهیم پرداخت.
هوش مصنوعی و تحول در صنعت تبلیغات
صنعت تبلیغات در چند دهه گذشته دستخوش تغییرات چشمگیری شده است. از رسانههای سنتی مانند روزنامه و تلویزیون، به پلتفرمهای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، این صنعت همواره خود را با فناوریهای جدید تطبیق داده است. اما ورود هوش مصنوعی، تغییری بنیادینتر از هر تحول پیشین به همراه دارد. بر اساس مقالهای از جان فورد و همکاران (2023) در مجله Journal of Business Research، هوش مصنوعی با استفاده از فناوریهایی نظیر پردازش زبان طبیعی (NLP), یادگیری ماشین , و تولید محتوای خودکار، تبلیغات را شخصیسازیشدهتر، هدفمندتر و کارآمدتر کرده است. بهعنوان مثال، تبلیغات برنامهریزیشده (Programmatic Advertising) با استفاده از هوش مصنوعی، خرید و جایگذاری آگهیها را خودکار کرده و بهینهسازی کمپینها را در زمان واقعی ممکن ساخته است. گزارشها نشان میدهد که بازار تبلیغات برنامهریزیشده تا سال 2028 به ارزشی بالغ بر 38.67 میلیارد دلار خواهد رسید، با نرخ رشد سالیانه ترکیبی (CAGR) برابر با 29.71% که رسیدن به چنین رشدی عملا برای نیروی انسانی ناممکن است و ذاتاً رقابت انسان با ماشین ها نتیجه مطلوبی نداشته است و همواره هوشمند سازی و افزایش بهره وری مورد توجه بوده است..
مارک زاکربرگ در اظهارات اخیر خود، چشماندازی را ترسیم کرده که در آن یک کسبوکار تنها با اتصال حساب بانکی خود به پلتفرم متا و تعریف هدف تبلیغاتی، میتواند کل فرآیند تبلیغات را به هوش مصنوعی بسپارد. او میگوید: "شما نیازی به خلاقیت، هدفگیری جمعیتی یا اندازهگیری ندارید، جز اینکه نتایج ما را بخوانید." این مفهوم که نیلای پاتل، سردبیر ورج، آن را "خلاقیت بینهایت" نامیده، به معنای تولید تعداد بینهایت آگهی با استفاده از هوش مصنوعی، آزمایش و بهینهسازی آنها، و در نهایت دستیابی به بهترین نتایج بدون دخالت انسانی است. این ایده، هرچند از منظر کارایی و هزینهبر بودن جذاب به نظر میرسد، اما تهدیدی جدی برای حرفههای خلاق و آژانسهای تبلیغاتی است که دههها بر تخصص انسانی تکیه داشتهاند.
ماشین ها جایگزین انسان ها می شوند؟
درحالیکه نمیتوان منکر تواناییهای هوش مصنوعی در افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها شد، باید به بهای سنگین این تحول نیز توجه کرد: از بین رفتن مشاغل انسانی. صنعت تبلیغات، که از نویسندگان خلاق، طراحان گرافیک، استراتژیستهای رسانهای و تحلیلگران داده تشکیل شده، به شدت به مهارتها و بینشهای انسانی وابسته است. این افراد نهتنها محتوا تولید میکنند، بلکه با درک عمیق از فرهنگ، احساسات و رفتار انسانی، پیامهایی خلق میکنند که با مخاطبان ارتباط برقرار میکنند. اما وقتی زاکربرگ از "تولید خودکار آگهیها" و "حذف نیاز به خلاقیت" سخن میگوید، عملاً این تخصص انسانی را بیارزش میسازد.
آیا یک الگوریتم میتواند به همان اندازه که یک نویسنده خلاق، طنز یا احساس را در یک آگهی منتقل میکند، تأثیرگذار باشد؟ آیا یک ماشین میتواند پیچیدگیهای فرهنگی را که اغلب در کمپینهای تبلیغاتی نقش کلیدی دارند، درک کند؟ پاسخ این سؤالات، حداقل در حال حاضر، منفی است.
از منظر اقتصادی، جایگزینی نیروی انسانی با هوش مصنوعی میتواند به بیکاری گسترده در این صنعت منجر شود. آژانسهای تبلیغاتی بزرگ، که سالها سیستمهای پیچیدهای برای بررسی و حسابرسی نتایج پلتفرمها ایجاد کردهاند، ممکن است جای خود را به الگوریتمهای متا و گوگل بدهند. این نهتنها به معنای از دست رفتن مشاغل است، بلکه به کاهش تنوع دیدگاهها و ایدهها در تبلیغات نیز منجر میشود. وقتی یک الگوریتم تصمیم میگیرد که چه چیزی "کار میکند"، خطر یکنواختی و از بین رفتن خلاقیت واقعی افزایش مییابد. این انتقاد بهویژه زمانی جدیتر میشود که به یاد آوریم صنعت تبلیغات اغلب بهعنوان یک موتور محرکه برای نوآوری و فرهنگ عمل کرده است. جایگزینی این موتور با یک سیستم خودکار، میتواند پیامدهای فرهنگی و اجتماعی گستردهای داشته باشد.
اهمیت هوش مصنوعی و توسعه جهانی آن
با وجود انتقادات، نمیتوان اهمیت هوش مصنوعی در دنیای مدرن را نادیده گرفت. این فناوری بهعنوان یکی از ستونهای اصلی انقلاب صنعتی چهارم، در حال بازتعریف نحوه زندگی و کار ما است. از تشخیص بیماریها در پزشکی گرفته تا بهینهسازی زنجیره تأمین در صنعت، هوش مصنوعی پتانسیل حل مشکلات پیچیدهای را دارد که پیشتر غیرممکن به نظر میرسیدند. در زمینه تبلیغات، هوش مصنوعی با تحلیل دادههای عظیم (Big Data) و پیشبینی رفتار مصرفکننده، به برندها کمک کرده تا پیامهای خود را با دقت بیشتری به مخاطبان هدف برسانند. بهعنوان مثال، هارلی دیویدسون با استفاده از تبلیغات محاسباتی مبتنی بر هوش مصنوعی، سرنخهای خود را تا 2390% افزایش داد، آماری که نشاندهنده قدرت این فناوری است.
توسعه هوش مصنوعی در سطح جهانی نیز با سرعت چشمگیری در حال پیشرفت است. کشورهای پیشرفته مانند ایالات متحده، چین و اعضای اتحادیه اروپا، سرمایهگذاریهای کلانی در این حوزه انجام دادهاند. چین، بهعنوان یکی از پیشگامان، قصد دارد تا سال 2030 به رهبر جهانی هوش مصنوعی تبدیل شود، درحالیکه شرکتهایی مانند گوگل و متا در ایالات متحده، میلیاردها دلار در تحقیق و توسعه (R&D) هزینه میکنند. این رقابت جهانی نشان میدهد که هوش مصنوعی نهتنها یک ابزار، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای آینده است.
نقش هوش مصنوعی در جهان آینده کاری
در جهان آینده کاری، هوش مصنوعی نقش دوگانهای ایفا خواهد کرد: از یک سو، بهعنوان یک تسهیلگر، بهرهوری را افزایش میدهد و وظایف تکراری را خودکار میکند؛ از سوی دیگر، بهعنوان یک تهدید، مشاغل سنتی را از بین میبرد و نیاز به مهارتهای جدید را ایجاد میکند. در صنعت تبلیغات، این دوگانگی به وضوح قابلمشاهده است. درحالیکه هوش مصنوعی میتواند هزینهها را کاهش دهد و کمپینها را سریعتر اجرا کند، به همان اندازه میتواند نقش انسان را به حاشیه براند. آیندهای که زاکربرگ ترسیم میکند، آیندهای است که در آن یک کسبوکار کوچک بدون نیاز به استخدام یک تیم خلاق، میتواند تبلیغات خود را بهطور کامل به یک پلتفرم مبتنی بر هوش مصنوعی بسپارد. این ممکن است برای کسبوکارهای کوچک سودمند باشد، اما برای میلیونها متخصص در سراسر جهان که معیشتشان به این صنعت وابسته است، یک فاجعه است.
برای مقابله با این تهدید، نیاز به بازآموزی و ارتقاء مهارتها (Upskilling) بیش از پیش احساس میشود. دولتها و مؤسسات آموزشی باید برنامههایی برای آمادهسازی نیروی کار برای همکاری با هوش مصنوعی، به جای رقابت با آن، طراحی کنند. اما این راهحلها زمانبر هستند و در کوتاهمدت، بسیاری از افراد ممکن است شغل خود را از دست بدهند. اینجاست که انتقاد از رویکرد بیملاحظه شرکتهایی مانند متا، که به نظر میرسد تنها به سود و کارایی میاندیشند، شدت میگیرد. آیا ارزش دارد که برای چند دلار صرفهجویی، زندگی و معیشت هزاران نفر به خطر بیفتد؟
هوش مصنوعی، با تمام مزایا و نوآوریهایی که به همراه دارد، در حال تبدیل شدن به یک شمشیر دو لبه است. صنعت تبلیغات، بهعنوان یکی از اولین قربانیان این فناوری، در آستانه تحولی قرار دارد که میتواند ساختارهای سنتی آن را بهکلی نابود کند. اظهارات مارک زاکربرگ، که از حذف نیاز به آژانسهای تبلیغاتی و خودکارسازی کامل فرآیند تبلیغات سخن میگوید، هشداری است برای همه کسانی که در این صنعت مشغول به کار هستند. درحالیکه نمیتوان جلوی پیشرفت فناوری را گرفت، باید با دیدی انتقادی به پیامدهای آن نگریست. از دست رفتن مشاغل انسانی، کاهش خلاقیت، و یکنواختی فرهنگی، تنها بخشی از هزینههایی هستند که ممکن است برای این "کارایی" پرداخت کنیم. در جهان آینده کاری، هوش مصنوعی نقش کلیدی خواهد داشت، اما این نقش باید با توجه به نیازهای انسانی و حفظ تعادل بین ماشین و انسان تعریف شود. اگر قرار است تبلیغات بهعنوان یک هنر و علم باقی بماند، باید راهی برای همزیستی خلاقیت انسانی و قدرت هوش مصنوعی پیدا کنیم، پیش از آنکه خیلی دیر شود.