
ابعاد پیدا و پنهان مسئله تغییر کاربری زمین / قماری بر سر محیط زیست

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، در سالهای اخیر، روند تغییر کاربری زمینها به ویژه در کشورهایی با رشد سریع جمعیت و مهاجرت روستایی به شهرها افزایش چشمگیری یافته است. گسترش ساختوساز مسکن، توسعه مراکز تجاری و ظهور شهرهای جدید از جمله عوامل اصلی تغییر ناگهانی کاربری زمینهای کشاورزی و طبیعی هستند که در بسیاری موارد بدون برنامهریزی جامع، منجر به از دست رفتن ارزشهای محیطزیستی و فرهنگی این اراضی شدهاند.
بر اساس قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها که چارچوب قانونی تغییر کاربری زمینها در ایران را تعیین میکند، ناظران بر ضرورت رعایت تعادل میان نیازهای اقتصادی و حفظ محیط زیست تأکید دارند. به این معنا که تغییر کاربری زمینها نباید صرفاً از منظر اقتصادی صورت گیرد، بلکه جنبههای زیستمحیطی، اجتماعی و فرهنگی نیز باید در تصمیمگیریها لحاظ شود.
روند تغییرات قانونی و مقرراتی در تغییر کاربری زمینها
قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغی با تدوین مقررات دقیق، فرآیند تغییر کاربری زمینها را کنترل کرده و از تصمیمات غیرکارشناسی جلوگیری میکند. این قانون شامل تعیین ضوابط ارزیابی اثرات زیستمحیطی و اجتماعی، الزام به ارائه گزارشهای فنی و کارشناسی پیش از صدور مجوز و بهرهگیری از مشاورههای تخصصی و ارزیابیهای مستقل در مواقع ضروری است. همچنین مجازاتهایی برای تغییر کاربری بدون رعایت این اصول در نظر گرفته شده است.
اجرای صحیح این قوانین میتواند تعادل میان توسعه اقتصادی و حفظ منابع طبیعی را تضمین کند. اما کارشناسان معتقدند که مشکلات اجرایی، فساد اداری و نبود هماهنگی میان نهادهای مرتبط همچنان مانع اصلی اجرای مؤثر این قوانین به شمار میروند.
چالشهای اجرایی در فرآیند تغییر کاربری
مشکلات اداری، نبود شفافیت در تصمیمگیری و فشارهای اقتصادی به منظور کسب سود کوتاهمدت از جمله چالشهای مهم در اجرای مقررات تغییر کاربری زمینها هستند. تغییر ناگهانی اراضی کشاورزی به مناطق صنعتی یا تجاری، بدون در نظر گرفتن پیامدهای زیستمحیطی و کاهش تولیدات کشاورزی، امنیت غذایی را به مخاطره میاندازد.
عوامل متعددی نظیر فشار سرمایهگذاران، تمایل به رشد سریع اقتصادی و تغییر نگرش نسبت به ارزشهای سنتی، در بروز این مشکلات نقش داشتهاند. برخی کارشناسان برنامهریزی شهری هشدار میدهند که بدون رعایت اصول زیستمحیطی و مشاورههای تخصصی، تغییر کاربری زمینها میتواند به بحرانهای زیستمحیطی و اجتماعی منجر شود.
رئیس قوه قضاییه، محسن اژهای، بارها بر ضرورت برنامهریزی دقیق و نظارت قانونی در تغییر کاربری زمینها تأکید کرده و بیان داشتهاند:
«تغییر کاربری زمینها اگر بدون مطالعه جامع و ناگهانی انجام شود، آثار مخربی بر اکوسیستمهای طبیعی، کشاورزی و ساختار اجتماعی شهرها خواهد داشت. ما باید در مقابل منافع کوتاهمدت، ارزشهای بلندمدت زیستمحیطی و فرهنگی را حفظ کنیم.»
پیامدهای زیستمحیطی تغییر کاربری زمینها
از بین رفتن پوشش گیاهی و کاهش تنوع زیستی، افزایش آلودگی هوا و آب، و اختلال در چرخه طبیعی آب و خاک از مهمترین پیامدهای زیستمحیطی تغییر کاربری زمینها محسوب میشوند. توسعه صنعتی و تجاری در اراضی طبیعی، موجب افزایش آلایندهها و کاهش توان جذب آب و افزایش فرسایش خاک میشود.
دکتر ناصر حسینی، متخصص محیط زیست، در یکی از سمینارهای ملی اعلام کردهاند:
«توسعه بیرویه تغییر کاربری زمینها به بیثباتی اکولوژیکی و بحرانهای زیستمحیطی منجر خواهد شد که کیفیت زندگی را کاهش میدهد.»
پیامدهای اقتصادی و اجتماعی تغییر کاربری زمینها
تغییر کاربری زمینها علاوه بر تأثیرات زیستمحیطی، آثار اقتصادی و اجتماعی عمیقی دارد. کاهش بهرهوری کشاورزی و تولید مواد غذایی، تشدید نابرابریهای اجتماعی بین ساکنان بومی و سرمایهگذاران، و افزایش هزینههای زندگی در مناطق شهری از جمله این پیامدها است.
مهندس شایسته قاسمی، مشاور برنامهریزی شهری، میگوید:
«تغییر کاربری بیرویه علاوه بر ایجاد نابرابری اقتصادی، منجر به بحرانهای اجتماعی میشود. توسعه پایدار تنها راه حفظ تعادل میان نیازهای اقتصادی و رفاه عمومی است.»
آسیبهای حقوقی و اجرایی
تصمیمات یکطرفه و عدم شفافیت در تغییر کاربری زمینها، منجر به بروز اختلافات حقوقی و کاهش اعتماد عمومی میشود. همچنین ناهماهنگی میان سازمانهای مرتبط مانند شهرداریها، سازمان نظام مهندسی و حفاظت محیط زیست باعث مشکلات اجرایی و خسارات جبرانناپذیر شده است.
رئیس قوه قضاییه تأکید کردهاند:
«مدیریت نادرست مسائل حقوقی و اجرایی در تغییر کاربری زمینها میتواند بحرانهایی شهری ایجاد کند که همه اقشار جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد.»
تغییر کاربری زمینها موضوعی چندبعدی است که پیامدهای زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی گستردهای به همراه دارد. قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها میتواند ابزار مؤثری برای کنترل این پدیده باشد، اما اجرای موفق آن نیازمند هماهنگی نهادها، ارزیابیهای تخصصی، شفافیت اداری و تعهد به توسعه پایدار است.
برای جلوگیری از خسارات جبرانناپذیر، لازم است تمامی تصمیمگیرندگان از مسئولان دولتی تا شهروندان، با آگاهی کامل و با بهرهگیری از راهکارهای علمی و اصول توسعه پایدار، از منابع طبیعی کشور محافظت کنند.