مهاجرت ذهنی؛ زنگ خطر خاموش برای آینده سرمایه انسانی کشور

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، در دورانی که بسیاری از تحلیلها بر مهاجرت فیزیکی نخبگان تمرکز دارند، پدیدهای به مراتب نگرانکنندهتر در حال گسترش است: مهاجرت ذهنی. پدیدهای که نه در مرزهای جغرافیایی، بلکه در مرزهای امید، تعلق و مشارکت شکل میگیرد. در این میان، دکتر فردین شورج – مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه کارآفرینی و علوم نوین – در سخنرانی اخیر خود با عنوان «مهاجرت ذهنی نخبگان»، نگاهی دقیق، صریح و هشداردهنده به این موضوع داشت.
در حاشیه این نشست که با حضور جمعی از فرهیختگان، مدیران و فعالان حوزه نوآوری برگزار شد، فرصتی فراهم آمد تا گفتوگویی عمیق با دکتر شورج انجام شود؛ گفتوگویی که نهتنها ابعاد پنهان این پدیده را واکاوی میکند، بلکه از بحرانهای پیشِرو در زیستبوم انسانی، نوآوری و حکمرانی نیز پرده برمیدارد.
تعریف ساده، اما تکاندهنده
شورج در توصیف «مهاجرت ذهنی» گفت: «مهاجرت ذهنی یعنی فردی دیگر به آینده کشور خود تعلق خاطر ندارد، اما هنوز در آن زندگی میکند. او شاید در ظاهر کارمند، مدیر یا استاد باشد، اما نه از روی اشتیاق، بلکه از روی عادت یا اجبار باقی مانده است.»
وی تأکید کرد که این نوع بیحسی ذهنی، مقدمهای برای رکود تاریخی یک ملت خواهد بود، بهویژه اگر به نخبگان و صاحبان فکر و ایده تسری یابد.
از امیدی که فرو میریزد، تا نخبگانی که خاموش میشوند
به گفته شورج، عامل اصلی مهاجرت ذهنی، احساس بیتأثیری و دیدهنشدن است. او توضیح داد: «نخبهای که صدایش شنیده نمیشود و تلاشش بینتیجه میماند، کمکم امیدش را از دست میدهد. وقتی امید رفت، تن هم نای رفتن ندارد، میماند، اما با ذهنی خاموش.»
او با اشاره به آثار پس از «جنگ ۱۲ روزه نحمیلی» نیز افزود که بلاتکلیفی و فضای غیرشفاف، پدیده مهاجرت ذهنی را در لایههای مختلف جامعه تشدید کرده است.
نظام حکمرانی، بیاعتماد و ناتوان در شنیدن نقد
این صاحبنظر در ادامه، بخشی از ریشه این بحران را در ساختار حکمرانی دانست و تصریح کرد: «وقتی نقد را تهدید میدانیم، منتقد را حذف میکنیم و نخبه را با معیارهای غیرعلمی میسنجیم، نه تنها مهاجرت فیزیکی، بلکه مهاجرت ذهنی نیز گسترش مییابد.»
وی با انتقاد از بسته بودن فضای تعامل با نخبگان افزود: «بخش بزرگی از بحران کنونی، نتیجه سیاستگذاریهای ناکارآمد و فقدان اراده برای اصلاح ساختارهاست.»
کارآفرینان، از جلوداران تا خاموشان جبهه نوآوری
شورج، جامعه کارآفرینی را نیز از آسیبدیدگان اصلی این پدیده دانست و گفت: «کارآفرینان، مخصوصاً جوانترها، با انگیزه وارد میدان میشوند، اما وقتی با موانع بوروکراتیک، بیثباتی اقتصادی و رانت مواجه میشوند، دچار فرسودگی یا بیتفاوتی میشوند. برخی فقط به بقا و درآمد فردی فکر میکنند، نه به نوآوری.»
به گفته او، زیستبوم نوآوری در کشور، نیازمند ذهنهای خلاق، باانگیزه و امیدوار است. اما مهاجرت ذهنی، این سرمایه را از درون تهی میکند.
علم و آیندهپژوهی، غایبان حکمرانی امروز
شورج همچنین جایگاه علوم نوین در تصمیمسازی را ناچیز دانست و با ابراز تأسف گفت: «در بسیاری از مراکز، هنوز به آیندهپژوهی و تحولات جهانی توجهی نمیشود. سیاستگذاریها کوتاهمدت و سیاسی هستند. در جهانی که به سمت هوش مصنوعی و اقتصاد دیجیتال میرود، ما باید با شجاعت به انقلاب علمی فکر کنیم.»
سه راهکار فوری برای احیای ذهنهای مهاجرتکرده
در پاسخ به راهکارهای عملی، دکتر شورج سه پیشنهاد کلیدی مطرح کرد:
بازسازی اعتماد با شفافیت، پاسخگویی و پذیرش نقد نخبگان.
توانمندسازی نخبگان و کارآفرینان از طریق کاهش بوروکراسی و حذف مداخلات غیرتخصصی.
احیای جایگاه تخصص و تفکر آزاد در تصمیمسازی و حکمرانی کشور؛
و پیامی به جوانان کارآفرین
در پایان، شورج خطاب به جوانان گفت: «شما سرمایه این مملکت هستید. امید را اگر نیافتید، باید آن را بسازید. تنها نمانید، شبکه بسازید، همدل شوید. آینده را باید از دل ناامیدی پس گرفت، نه از آن فرار کرد.»