بررسی آماری مطبوعات و نظرسنجیها نشان داد که در طی یک هفته تبلیغات مجلس ششم، هر تهرانی به طور متوسط روزانه سه مقاله علیه هاشمی و پنج شایعه و اتهام جدید در مورد وی و خانوادهاش شنیده است.
گروه سياسي «خبرگزاري دانشجو»؛ انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی در زمان دولت اول سید محمد خاتمی برگزار شد. پیش از زمان برگزاری انتخابات، کشورمان حوادثی چون قتل های زنجیره ای، صعود تیم فوتبال ایران به جام جهانی 1998 فرانسه و پیروزی بر تیم ملی کشور آمریکا در این مسابقات، تشکیل اولین دوره شوراهای شهر و روستا را تجربه می کرد.
ویژگی خاص انتخابات مجلس ششم این بود که بنابر قانونی که در مجلس پنجم به تصویب رسید، تعداد نمایندگان مجلس شورای اسلامی از 270 نفر به 290 نفر افزایش می یافت. انتخابات در روز سی ام بهمن ماه سال 1378 برگزار شد. میزان مشارکت مردم در این انتخابات 367.35درصد بود.
پس از این انتخابات، شورای نگهبان ضمن تهیه گزارشی به برخی تخلفات صورت گرفته در جریان آن اشاره کرد. از نگاه شورای نگهبان تخلفات و خطاها به شرح زیر مشهود بود: دخالت غیرقانونی مجریان در امر انتخابات، مخدوش بودن صندوقهای رأی در بعضی حوزههای انتخابیه، کم و زیاد کردن آرای داوطلبان، عدم وجود مهر روی تعرفههای انتخاباتی، پیدا شدن مکرر تعرفههای انتخاباتی در مکانها و در اختیار افراد غیر مسئول، تبلیغات گسترده مؤثر علیه کاندیداها، تبلیغات به نفع کاندیدای خاص در زمان اخذ رأی، عدم تطابق شمارش مجدد صندوقها با صورتجلسه اولیه و تخلفات دیگر .
اعلام این تخلفات فضای رسانهای سنگینی در مطبوعات اصلاح طلب بر علیه شورای نگهبان به راه انداخت.
شورای نگهبان، پس از بازشماری بخش دیگری از آرا، به تخلفات گسترده مصطفی تاجزاده، رئیس ستاد انتخابات کشور و عضو ارشد حزب مشارکت پی میبرد و طی گزارشی به مقام معظم رهبری، تقاضای دستور مینماید. در نهایت ضمن ابطال تعدادی از صندوق ها، به دستور رهبری انتخابات تایید می شود.
در این انتخابات، اصلاح طلبان موفق شدند اکثریت کرسی ها را به خود اختصاص دهند و نمایندگان متمایل به جناح راست، حدود 80 نفر تخمین زده می شوند.
بعد از شکلگیری پر ماجرای مجلس ششم، مهمترین رویداد آن روزها، ترکیب هیئت رئیسه بود. بعد از کنار رفتن هاشمی رفسنجانی، اطمینان پیدا شد که با توجه به دست آوردن بیشترین کرسیهای مجلس ششم، به راحتی موفق خواهند شد هیئت رئیسه را کاملا یکدست و از همفکران خود قرار دهند و واقعا هم چنین شد.
در این دوره از مجلس، مهدی کروبی به عنوان رئیس مجلس در نظر گرفته شد و مجید انصاری و ابوالقاسم سرحدیزاده نیز بعنوان نواب اول و دوم رئیس انتخاب شدند.
عملکرد هیئت رئیسه در طول چهار سال سیطره بر مجلس ششم همواره مورد انتقاد و سؤالات بسیاری از نمایندگان بود. بیشترین اعتراض زمانی متوجه هیئت رئیسه میشد که هیئت رئیسه مانع از مطرح شدن استیضاحهای وزرای کابینه میشد و یا زمانی که استیضاح کنندگان بعد از تحمل زحمات فراوان استیضاح را برگزار میکردند، هیئت رئیسه سعی در به نتیجه نرسیدن استیضاحها داشت و چهار استیضاح ناموفق در مجلس ششم گواهی بر این مدعاست.
تخریب هاشمی در آستانه انتخابات
برخی چهره های شاخص رسانه ای اصلاح طلب، مدتی پیش از انتخابات مجلس تصمیم به تخریب هاشمی رفسنجانی گرفتند. مشارکتیها اعتقاد داشتند پرونده سیاسی رفسنجانی قبل از آنکه بر سر راه اصلاحطلبان قرار گیرد باید بسته شود: «قضیه هاشمی را نباید برای چند سال بعد گذاشت که سر باز کند.»
آنان رهبری جریان تخریب شخصیت هاشمی را به «اکبر گنجی» و «عباس عبدی» سپردند. این پروژه با طرح چندین ادعا آغاز و با داستانسرایی و رماننویسی دنبال شد که از مهمترین آن ادعاها، اتهام خلاف واقع در رابطه با قتلهای صورت گرفته در دوران سازندگی است.
در این زمینه ماحصل تراوشات ذهنی اکبر گنجی در دو رمان «عالیجناب سرخپوش، عالیجنابان خاکستری» و «تاریکخانه اشباح» بروز یافت: «هاشمی حقیقت را کتمان میکند. آقای هاشمی میتوانست صادقانه به مردم بگوید که در دوران من قتلهای بسیاری توسط محافل سعید امامی صورت گرفت ولی من از آنها بیاطلاعم.»
در جایی دیگر، وی قتلها را تکثیر داده و تعداد آنها را هشتاد تن عنوان کرد: «در دوران هشتساله صدارت آقای هاشمی حدود هشتاد تن به وسیله محفلهای اطلاعاتی و به علل سیاسی به قتل رسیدهاند.»
عباس عبدی، عضو برجسته حزب مشارکت، نیز در سناریوی ترور شخصیت رفسنجانی به موازات اکبر گنجی به حملات ادامه داد. وی مدعی وقوع قتلهایی در دوان دولت سازندگی شد و در اتهامزنی به رفسنجانی بیان داشت که: «چهار حالت موضوع آقای هاشمی در این قضایا (قتلهای زنجیرهای) را ارزیابی میکنم: 1- آقای هاشمی اطلاع داشته و دستور هم داده که این کارها بشود؛ 2- آقای هاشمی اطلاع داشته، دستور نمیداد ولی به شرح هم نمیآمد؛ 3- آقای هاشمی اطلاع داشته، به دست میآمده ولی نمیتوانسته مخالفت بکند؛ 4- اینکه آقای هاشمی اطلاع نداشته است، بدترین حالت این آخری و بهترین حالت اولی است.»
وی در اتهامزنی به دوران دولت سازندگی، پا را از این فراتر گذاشت و مدعی شد که: «خشونتورزان و جنایتکاران عرصه سیاست در دوره هاشمی بدون دغدغه و ترس از مکافات دست به جنایت میزدند.»
ماموران تخریب رفسنجانی، اتهام «جاهطلبی» را نیز به فهرست اتهامات وی افزودند: «عالیجناب سرخپوش میخواهد تا در همه دهه سوم انقلاب همچنان قدرتمند باقی بماند... اگر ایشان بر کرسی ریاست مجلس تکیه زند، با چنین شخصی چه نوع رابطهای میتوان برقرار کرد؟»
دلیل تخریب شخصیت رفسنجانی نه تنها کنار گذاشتن شخصیتی بود که مانعی سر راه مشارکتیها برای تسخیر مجلس ششم قلمداد میشد، بلکه رفسنجانی، در دید آنان به دلیل «اتمام تاریخ مصرف» محکوم به «ترور شخصیت» بود: «تئوریسینهای چپ طی یک سال اخیر تلاش کردند که به لایههای ارتدوکس خود بقبولانند که عمر سیاسی هاشمی رفسنجانی به پایان رسیده است. آنها میگفتند: هاشمی این استاد چانهزنی در سطوح فوقانی قدرت، دیگر نمیتواند از هنر دیپلماسی پنهان خود استفاده نماید.»
بررسی آماری مطبوعات و نظرسنجیهای انجام شده نشان داد که در طی یک هفته تبلیغات مجلس ششم، هر تهرانی به طور متوسط روزانه سه مقاله علیه هاشمی و پنج شایعه تازه و اتهام جدید در مورد وی و خانوادهاش شنیده است.
در نهایت اما، طبق اعلام نتایج شمارش آرا هاشمی به عنوان سی امین نماینده تهران به مجلس راه یافت. مشارکتیها که نتوانسته بودند مانع راهیابی هاشمی رفسنجانی به مجلس گردند، سعی کردند با تشکیک در صحت شمارش آرا پرونده سیاسی رفسنجانی را ببندند. بر همین اساس، شبههافکنی در آرای رفسنجانی و اتهام تقلب در انتخابات به نفع وی، در دستور مطبوعات زنجیره ای قرار گرفت.
روزنامهی «مشارکت»، که ارگان وقت حزب مشارکت به شمار میآمد، در این مورد نوشت: «نفر سیویکم (علیاکبر رحمانی) با اعتراض به نتایج انتخابات، جایگاه خود را به طور قطع در بین سی کاندیدای منتخب تهران میداند.»
پس از راهنمایی رهبر انقلاب، شورای نگهبان با ابطال صندوقهای مخدوش، جمعبندی آرای نهایی تهران را در حالی اعلام میکند که رفسنجانی در رتبه بیستم تهران قرار دارد.
در نهایت اما، رفسنجانی ترک مجلس را بر حضور ترجیح میدهد و با صدور بیانیهای رسماً انصراف خود را اعلام میکند.
اصلاح قانون مطبوعات
بحث اصلاح قانون مطبوعات اولین و جدیترین اقدام مجلس ششم به شمار میرفت . مجلس ششم در شرایطی دست به این اقدام میزد که روزنامههای زنجیره ای با جهتگیریهای افراطی و جنجالی به بلندگوهای دشمن تبدیل شده بودند.
در آن شرایط ابتدا جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در نامهای نسبت به تغییر قانون مطبوعات ابراز نگرانی کرد؛ مقام معظم رهبری نیز از مجلس خواست که بررسی این طرح با تأنی صورت گیرد و نمایندگان در فوریت این طرح را تبدیل به یک فوریت کردند ولی در روند و محتوای این طرح تغییری حاصل نشد.
مخالفان این طرح اعتقاد داشتند که قانون مطبوعات از قوانین پیچیده است و به همین دلیل باید در قالب یک طرح و با انجام مراحل کارشناسی و بررسی در کمیسیونهای مربوطه به صحن علنی آورده شود. از سوی دیگر موافقان این طرح وضعیت مطبوعات کشور را اورژانسی دانسته و اعتقاد داشتند این طرح میتواند این بحران را کنترل کند. آنان اصلاحیه مجلس پنجم را جناحی و سیاسی میدانستند.
به هر حال این طرح در دستور کار روز شانزدهم مرداد ماه قرار گرفت ولی در پی قرائت نامه مقام معظم رهبری خطاب به نمایندگان از دستور جلسات هفتگی مجلس خارج شد. در این نامه آمده بود: «اگر دشمنان اسلام و انقلاب و نظام اسلامی مطبوعات را در دست گیرند یا در آن نفوذ کنند، خطر بزرگی امنیت، وحدت و ایمان مردم را تهدید خواهد کرد و اینجانب سکوت خود و دیگر دستاندرکاران را در این امر حیاتی جایز نمیدانم.»
روحانی: در مجلس ششم، دعوا و نزاع زیاد بود
حسن روحانی راجع به انتخابات مجلس ششم می گوید: «تحلیل نتایج انتخابات مجلس ششم بدلیل جو دوم خرداد بود؛ بخصوص بعد از حادثه 18 تیر جو خاصی درست شده بود. مثلا در تهران همه دانش آموزان دارای سن رای دادن و همه دانشجویان را بسیج كرده بودند و گفته بودند حتما به 30 نفر رأی دهید تا افراد جناح مقابل رای نیاورند. در حالی كه مردم معمولا 30 نفر را نمی نویسند و تا حدود نفر بیستم، در كاغذ می نویسند.
وی ادامه می دهد: «یعنی اصلاح طلبان كار سازماندهی شده برای برنده شدن در انتخابات انجام داده بودند. اما عملكرد مجلس ششم باعث شد تا تركیب مجلس هفتم برعكس آن شود؛ زیرا در مجلس ششم دعوا و نزاع زیاد بود، در حالی كه مردم مجلس شلوغ را دوست ندارند. در شورای شهر هم اینگونه شد و آنقدر در آن دعوا شد كه منحل شد و دوره بعد از آن هم مانند مجلس هفتم (كه بعدا تشكیل شد) شد.»