در شبکه های اجتماعی اصل اساسی جنگ نرم که همان تغییر ذهنیت مخاطبان آن است به وضوح مورد استفاده قرار می گیرد. با این تغییر ذهنیت، کشورهای مورد هدف از درون تهی شده و عملاً مورد استفاده ابزاری کشورهای اعمال کننده قدرت نرم قرار می گیرند.
گروه بین الملل «خبرگزاری دانشجو»: جنگ نرم شیوه ای از برخورد با کشور هدف به شمار می آید که در آن اصل بر تغییر زمینه های فکری ، ارزشی و روانی جامعه مورد هدف می باشد . این روند بصورت معنا داری با جنگ سنتی که در آن ابزارهای تاثیر گذاری کاملا مشخص و قابل رویت است متفاوت می باشد.
در جنگ نرم ابزارهای متفاوتی به سبب نوع متفاوت جنگ مورد استفاده قرار می گیرد. برای مثال اگر در جنگ سخت از ابزار های مادی و فیزیکی استفاده می شود در جنگ نرم تاکید بر ابزارهای غیر مادی و غیر ملموس، ولی تاثیر گذار است.
در این خصوص شبکه های اجتماعی بسیار مورد استفاده قرار می گیرند. در این شبکه ها اصل اساسی جنگ نرم که همان تغییر ذهنیت مخاطبان آن می باشد به وضوح مورد استفاده قرار می گیرد. با این تغییر ذهنیت، کشور های مورد هدف از درون تهی می شوند و عملا مورد استفاده ابزاری کشورهای اعمال کننده قدرت نرم قرار می گیرند.
با توجه به این محور می توان اینگونه برداشت نمود که ابزارهای قدرت نرم نقش بسزایی در فرایند جنگ نرم دارند.
یکی از مهمترین این ابزار ها در حاله حاضر شبکه های اجتماعی می باشد. فیس بوک، توییتر و........از سوی قدرت های بزرگ به عنوان ابزارهای اعمال قدرت نرم به صورت گسترده مورد استفاده قرار می گیرند.
لازم به ذکر است که طبق آمار حتی این شبکه ها علاوه بر کاربرد نرم افزاری به عنوان زمینه ای برای اقدامات سخت افزاری نیز مورد استفاده قرار می گیرند. مثلا طبق آمار گابریل وایمن در کتاب خویش در این زمینه90 درصد استخدام نیرو برای گروههای تروریستی از این طریق صورت می گیرد. البته استفاده از شبکه های اجتماعی به عنوان ابزارهای جاسوسی نیز اکنون امری پذیرفته شده در بین سرویس های اطلاعاتی غربی و به خصوص آمریکایی می باشد.
از طریق مخزن عظیم اطلاعات که این شبکه ها ایجاد می نمایند بیشتر به علاقمندی ها و تمایلات مردم کشورهای هدف پی برده می شود. لذا سیاست های سلطه گرایانه خویش را بیشتر در این راستا اعمال خواهند کرد. در جایی دیگر می توان به نظر محقق دیگر غربی اشاره کرد که اذعان می دارد از طریق شبکه های اجتماعی بسیاری از نیرو های ذخیره شده دربدنه اجتماع علیه حکومت مورد هدف استخراج می شود. این نیرو ها در راستای تولید شعار، پیام، اندیشه و شیوه های هنری نظیر گرافیک ، صدا و موسیقی بکار گرفته می شوند. این نیرو ها غالبا بصورت بسیار کم هزینه ای برای صاحبان این شبکه ها عمل می کنند و در راستای مطامع این قدرت ها حکومت های خویش را تحت فشار قرار می دهند.
نکته حائز اهمیت چرخشی است که از احزاب به سمت شبکه های اجتماعی شاهد هستیم. احزاب به عنوان ابزار های سخت افزارانه قدرت و شبکه های اجتماعی به عنوان ابزار های نرم افزارانه قابل درک می باشند و امروزه این چرخش به سمت بیشتر شبکه های اجتماعی و ابزار های نرم افزاری هست. این نظر پیشتر درگفته های نظریه پردازان غربی دیده شده است. برای مثال کاستلز شبکه های اجتماعی را به عنوان فضایی یک پارچه در نظر گرفته که جمعیت جوان را در درون خود هضم می کند و از آن به عنوان نیروهای موثر اجتماعی استفاده می کند.
با این تفاسیر در اهمیت شبکه های اجتماعی به عنوان ابزار جنگ نرم شکی باقی نمی ماند. ولی در رابطه با ایران این پیوند رابطه معنا دارتری پیدا میکند.
ایران به عنوان اصلی ترین مخالف آمریکا و آمریکا به عنوان اصلی ترین پایگاه شبکه های اجتماعی موجب کاربست جدی این شبکه ها در جنگ نرم آمریکا علیه ایران شده است. نمودهای این فرایند آنقدر واضح و آشکار هست که ما فقط به ذکر مصداق هایی از آن بسنده می کنیم.
تبلیغات در شبکه های اجتماعی علیه حاکمیت : در این سطح شاهد استفاده گسترده از تبلیغاتی هستیم که همه و همه خواهان تغییر نظر مردم نسبت به حاکمیت و ایجاد ریشه های مخالفت هستند.
سست کردن بنیانهای ارزشی جامعه : از طریق تبلیغ اعمال خلاف عرف و هنجار شکنی سعی در سست کردن نظم حاکم بر جامعه دارند مانند تبلیغات اخیر ( آب بازی و خز بازی و............)
توهین به مقدسات: پخش کتب و موسیقی و آثار مخالف شرع برای عادی کردن هتک حرمت به مقدسات.
در نهایت باید اینگونه جمع بندی نمود که ایران در معرض تهاجم همه جانبه و گسترده دشمن در جنگ نرم قرار گرفته و شبکه های احتماعی نیز به عنوان یکی از ابزار این تهاجم باید توجه بیشتر مسئولان امر را به خود جلب کند و برای مقابله موثر تر چاره اندیشید.