به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از گرگان، ابراهیم خدابنده عصر روز گذشته در تالار خلیج فارس دانشگاه علوم کشاورزی گرگان در جمع دانشجویان اظهار داشت: تلاش میکنم 23 سال تجربهای که در سازمان مجاهدین خلق کسب کردم را براساس پایه علمی در اختیار جوانان کشور بگذارم تا دیگر شاهد تصرف ذهنهای بکر توسط هیچ فرقهای نباشیم.
وی تصریح کرد: کسی در ایران نیست که شخص مسعود رجوی را خوب نشناخته باشد؛ چرا که ضربهای که او و سازمانش به کشور زدند، تجربهای خونبار در حساسترین روزهای انقلاب نوپای ایران بود.
عضو جدا شده سازمان مجاهدین در پاسخ به سوال دانشجویی در خصوص ترفندهای عضوگیری گروهک منافقین بیان کرد: با کنترل ذهن و شستشوی مغزها، در واقع انقلاب ایدئولوژی که در سازمان در سال 64 تشکیل و تا سال 68 تکمیل شد نیز، به همین شیوه عمل میکرد.
خدابنده افزود: با این روند ابتدا به نگرانیهای جزئی هر فرد دامن زده و آن را تبدیل به یک تشویش موهن کرده و در نهایت خود را به عنوان تکیه گاه فرد و عاملی برای دفاع از او در برابر این تشویشات معرفی میکردند؛ در حالی که اندک اعتمادی به آنان، انسان را در ورطه اسارت شدید ذهن میکشاند؛ به طوری که هیچ راه برگشت و خلاصی از چارچوب این فرقه باقی نمی گذاشت.
وی اساس انقلاب اسلامی را استقلال خواند و خاطرنشان کرد: همه ما در ابتدای انقلاب نگران این بودیم که مبادا رژیم وابسته به شاه دوباره تکرار شود، این نگرانی همان نقطه ضعفی بود که سازمان از آن به نفع خود استفاده کرد، ابتدا این فرقه تروریستی با دروغ فرد را جذب و در ادامه با کنترل روانی از او نگهداری کرد تا جایی که فرد برخلاف ارزشهای خودش عمل میکرد.
مسعود رجوی خانواده را لانه فساد میدانست
خدابنده در پاسخ به سوال دانشجویی در خصوص ارتباط سران ارشد سازمان گفت: ساختار سازمان هرمی است؛ به طوری که رابطه از بالا به پایین سازمان یافته است، اعضا، فردی که در راس هرم است را به عنوان خدای خود میدانند و شرایط در داخل هر فرقه کاملاً کنترل شده است؛ به طوری که رفتار، اطلاعات، احساسات و روابط عاطفی افراد نیز کنترل میشود، حتی خانواده را لانه فساد میدانند و تمام روابط فیمابین خانواده را تحت کنترل قرار میدهند.
عضو جدا شده از گروهک تروریستی منافقین در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه اگر کفه ترازو به سمت ایران سنگین نمیشد، آیا حاضر میشدید به سمت ایران برگردید،افزود: مطالعات خودم در رابطه با تکنیکهای فرقهها موجب جدا شدنم شد.
وی تاکید کرد: جدا شدن از یک فرقه محال است. در تمام مطالعات علمی، گرفتاری در یک فرقه با اعتیاد مقایسه میشود؛ چرا که فرد با تصمیم وارد نمیشود، از شرایط موجود راضی نیست و در عین حال هیچ راه فراری ندارد.
خدابنده افزود: من دستگیر شدم، با خواست خودم جدا نشدم، زمانی که به زندان اوین منتقل شدم، هنوز بر اعتقادات خودم اصرار داشتم، اما مسئولان ایران شناخت خوبی از سازمان و شستوشوی ذهنی آنها داشتند و با آموزش، مطالب را روشن کردند و تمام حصارهای ذهنی ما را شکستند.
عضو جدا شده فرقه منافقین در پاسخ به سوال دانشجوی دیگری مبنی بر اینکه آیا به خاطر فعالیت در سازمان مجاهدین خلق توسط دولت ایران مجازات شدید، بیان کرد: مصوبه شورای عالی امنیت ملی این است که اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین خلق مجازات نمیشوند؛ مگر اینکه شاکی خصوصی داشته باشند.
وی در ادامه تاکید کرد: اساس نفاق دروغ است، فرقهها دو دسته قربانی دارند، قربانی مقدم اعضای سازمان که ما به عنوان قربانی این فرقهها هستیم نه مجرم، بارزترین خصیصه یک فرقه داشتن استانداردهای دوگانه درون و بیرون است؛ یعنی مصداق اصلی نفاق است.
خدابنده در بخش دیگری از سخنانش گفت: کواکبیان در برنامه دیروز، امروز، فردا صراحتاً گفت: در زمان خاتمی سازمان مجاهدین خلق به عنوان تروریست اعلام شدند؛ اما در زمان احمدی نژاد از این لیست حذف شد.
عضو جدا شده فرقه منافقین در این خصوص اظهار داشت: اولین بار، وزارت خارجه آمریکا، گزارش 40 صفحهای علیه مجاهدین خلق را در لیست تروریستها اعلام کرد که همزمان با دولت خاتمی بود و در آن زمان مسعود رجوی سرکرده منافقین در قبال این کار موضعگیری کرد.
وی افزود: در این راستا زمانی که ما 7 تیر و 8 شهریور دهه 60 را به وجود آوردیم در آن زمان آمریکا ما را به عنوان تروریست اعلام نکرد و درست زمان روی کارآمدن دولت اصلاحات در ایران که رابطه آمریکا با ایران را باز میکرد، این ترفند سیاسی پیادهسازی شد.
خدابنده در ادامه گفت: البته این سخنان مسعود رجوی کاملاً صحت داشت. اکنون با روی کارآمدن دولت اصولگرا و ناامیدی آمریکا برای برقراری رابطه با ایران از لیست تروریستها حذف شد و این ترفند را معکوس کرد.
تالیف کتاب «بندهایی که گسست» توسط خدابنده
عضو جدا شده فرقه منافقین در پایان این جلسه در پاسخ به سوال دانشجویی در خصوص اینکه آیا خطراتی توسط سران شما را تهدید میکند، تصریح کرد: بنده علیه سازمان مجاهدین خلق فعالیت میکنم و کتابی نیز با عنوان «بندهایی که گسست» نوشتهام و در هر فرقهای بزرگترین جرم جداشدن از آن فرقه است و مجازاتش اعدام میباشد و آخرین ماموریت اعضای هر فرقه از جمله این سازمان انتقام از جداشدگان است؛ اما تهدید از طرف سازمان باعث نمیشود کاری را که فکر می کنم درستترین کار است انجام ندهم.
وی خاطرنشان کرد: برای خانواده من که خارج از کشور زندگی می کنند مزاحمت و تهدید وجود دارد؛ اما من برای جبران 23 سال حضور در این سازمان لازم میدانم که علیه این سازمان اقداماتی را انجام دهم.
علی قزلقارشی، عضو دیگر جدا شده از فرقه منافقین نیز در ادامه در پاسخ به سوال دانشجویی در خصوص پیوستن و جداشدن از سازمان گفت: سال 72 تصمیم سفر به ترکیه گرفتم. از آنجایی که سازمان در کشور ترکیه فعالیت آزاد داشت بر حسب اتفاق با یکی از نیروها برخورد کردم و ناخواسته طعمه آن شخص شدم و به عراق رفتم، آنجا بود که فهمیدم عضو گروهک منافقین شدهام و هیچ راه برگشتی ندارم، هم از آنها و هم از اطلاعات ایران بر اثر تبلیغات سوئی که سازمان داشت، میترسیدم.
لازم به ذکر است، قزلقارشی شنبه شب پس از 11 سال وارد ایران شده است.