گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ قبلا هم با سعید حدادیان مصاحبه گرفته بودیم، اما این بار فضایمان صمیمی تر بود و راحت سوال هایمان را پرسیدیم؛ سوال هایی که گاهی جواب های جالبی از حدادیان گرفتیم و اما بنا به مصلحتی از مصاحبه حذف شد.
متن ذیل مصاحبه «خبرگزاری دانشجو» با سعید حدادیان است.
«خبرگزاری دانشجو»- در دهه اخیر شاهد ترویج سینه زنی و تا حدودی فاصله گرفتن روضه خوانی از فضای مداحی هستیم، این تغییر سبک مداحی ها در دهه گذشته را در چه عاملی میدانید؟
حدادیان: به چند دلیل شاهد بروز این اتفاق هستیم؛ اول اینکه اساسا جوانان ابتدا با نوحهخوانی شروع و رشد میکنند و کمکم که پا به سن میگذارند، به روضهخوانی هم میپردازند و تقریبا این یک قاعده کلی است که البته استثنا پذیر هم هست، دوم اینکه روحیه جوان به خاطر نقال بودن، ایجاب میکند که به نوحه گرایش بیشتری نشان بدهد، دیگر اینکه بعد نقش موسیقی مذهبی را هم نباید نادیده گرفت که بدیهی است فضای موسیقی نوحه از جذابیتهای بیشتری برای جوانان برخوردار است، مسئله بعدی اینکه خود نوحهخوان هم در دنیای امروزی ترجیح میدهد از نغمات موسیقایی برای جذب مخاطبین استفاده کند قطعا تاثیر نوحه در مستمع جوان بیشتر شنیدن قصیده و غزل است، یک نکته خیلی مهم هم این است که میبینیم رسانه هم بر حسب اقتضائات خودش بیشتر نوحهگرا است و با پخش هر چه بیشتر نوحه به جای قسمتهای دیگر مداحی عمدا به ترویج و تبلیغ نوحهخوانی میپردازد و از همه اینها که بگذریم اصلا جوانها میترسند وارد مقوله روضه شوند.
چه بخوانند که مورد نقدهای تند قرار نگیرد؟! اوضاع مقاتل را ببینید! هر از چند گاه یک محقق میآید و یک گوشه کار را تکذیب میکند و ما را دچار مشکل میکند. مقاتل جدید عموما با نگاه حذف میآیند نه با نگاه جمع و به طور کلی نگاه حذفی حاکم است تا جمعی! در صورتی که در بسیاری از امور بسادگی میتوان دریافت که میتوان با نگاه جمعی جمع بین دو مطلب کرد.
«خبرگزاری دانشجو»- فضای هیئت ها نماد بیرونی ندارد و مداحان و هیئات در جای ثابتی اجتماع می کنند، نظر شما درباره عدم نماد بیرونی این حرکت چیست؟
حدادیان: دستههای بیرونرو در حال انجام کار خود هستند و آن بازاری که دستهها وارد آن میشدند و عزاداری میکردند، برای 50 سال پیش بوده است، ولی دستههای امروزی دیگر در بازارها جا نمیشوند؛ مثلا الان ورودیها و جایگاههای حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) مناسب این اقبال مردم نیست و استقبال مردم از فراوانی زیادی برخوردار است که ایجاب میکند به فکر فضاسازی جدیدمان باشیم.
حرکتی را که ما مداحان نسل انقلابی و جنگ انجام دادیم، کار میدانی بوده است؛ اینگونه که میدان ولیعصر(عج) را برای حضرت فاطمه الزهرا (س) انتخاب کردیم و همه ساله دستههایی را برای عزاداری میبریم که این کارها امروز به یک شکوفایی رسیده و از دل آن 9 دی در آمده است.
در خصوص هیئتهای درونی هم باید بگویم زمانی از زیر این طاقها دستههایی بیرون میآید که جاهای دیگر بدست نمیآید؛ هیئتها و دستهجات سنگرهای برونقلعهای مسجد هستند و کار خودشان را انجام میدهند و هیئات زیر سایه مسجد و منطبق با مسجد هستند.
من آمدم دانشگاه تا به بعضی از نگاههای روشنفکر مابانهای که تیرهفکری است، نشان دهم که اشک برای امام حسین(ع) همان اشکی است که امام خمینی(ره) فرمودند.
«خبرگزاری دانشجو»- فضا و ورود شعر آیینی در مداحی را چگونه ارزیابی میکنید؟
حدادیان: در هیچ دورهای از شعر و شاعری به اندازه جامعه امروز، شاعر نداشتیم و فضای شعر معنوی و بیان نکات مثبت توسط مقام معظم رهبری و کنترل این زمینه توسط این بزرگوار رو به رشد بوده است.
حضرت آقا پس از دیدار با شاعران شعر آیینی به یکی از مسئولین حاضر در جلسه فرمودند: «اینها چیز کمی از افرادی که نیمه رمضان میآیند ندارند و از خیلی از شاعران تعریف کردند.»؛ در گذشته در زمینه شعر آیینی اشخاص بسیار اندکی حضور داشتند، ولی الان خدا رو شکر این افراد بسیار زیاد شدهاند.
«خبرگزاری دانشجو»- به چه دلیل مداحان، وقایع عاشورا را به اصطلاح به صورت باز بیان می کنند؛ یعنی روضه باز دارای چه وجهی است؟
حدادیان: کل ماجرای عاشورا خبر واحد است! دشمن هم که نگذاشته است مبسوط قضایا به دست ما برسد! این مقدار کم هم وقتی به دست ما میرسد، خوب قاعدتاً یک مطلب یک سطری را باید با پردازش بازآفرینی کنیم، این وظیفه روایت کننده یک داستان است. ما خبر خوشی را برای مردم گزارش نمیکنیم و اصرار بر این است که خشونت دشمنان نشان داده شود؛ چون اگر خشونتها گفته نشود، باور پذیر نخواهد بود و من از غلط خواندن روضه دفاع نمیکنم، بلکه میخواهم فضا برای جامعه روشن شود که خوب این کار بسیار تخصصی است و از عهده هرکسی بر نمیآید و ما هم شاید بارها به خطا مبتلا شدهایم چه بسا من بعد هم مصون از خطا نباشیم.
در هر صورت خواندن عبارات کوتاهِ مقتل چند شکل دارد، 1- مجمل است و توضیح میخواهد، 2- گاهی برعکس آنقدر مقتل مکشوف است که باید برای حفظ احترام و شئون خاصی بعضی جلسات از سروته مطلب زد و یک برداشت اجمالی و قابل نقل را عنوان کرد که این کاری سخت! و این گزینشی هم بسیار بسیار دشوار است و 3- اینجاست که ما واقعاً در میمانیم و فریاد میزنیم که آیا بگویم؟! یا نگویم؟!
این بگو و مگو همیشه با ما هست و چه کنیم خیلی این نامردها بد کردند، خیلی ناجوانمردانی کردند و ظلم در نهایت ممکن، صورت گرفته است و روایت آن بسیار سخت و دارای شرایط ویژه است که اگر کم بگوییم، می گویند کم گذاشتند و حق مطلب را ادا نکردند و اگر بگوییم، می گویند، جان ما را گرفت، نفس ما را برید، حق دارند! واقعا حق دارند! قصه تلخی است که گوینده گاه متهم به قساوت میشود، اما شعرخوانی و جذابیتهای نوحه به قدری است که حتی حرفهایها هم گاهی یک مثنوی طولانی یا قصیده را ترجیح میدهند در نوحه بخوانند.
یک نکته مهم هم این است که جوانها از ترس همین نقدها به مطالب دیگری روی آوردهاند که انصافاً آنها هم بسیار بسیار مهم هستند، مثل کربلاخواهی، شهادت طلبی در راه آرمانها یا زیارت امام حسین(ع)، ابراز عشق به سیدالشهداء(ع) و حدیث نفس که خویش را بعنوان شیعه و محب آنها می دانیم و به وظایف خود به درستی عمل نکردهایم، اینها هم از لوازم معنوی و محتوایی بسیار مهم است.
«خبرگزاری دانشجو»- آیا ورود مداحان به مباحث سیاسی را در هیئات مذهبی مجاز میدانید؟
حدادیان: اصلاً امر بوده است، در سالروز تولد خانم حضرت فاطمه زهرا(ص) حضرت آقا فرمودند: «شما بصیرت دهی کنید، اما با پرخاشگری مخالف هستیم» و این بدین معنی است که ما مورد نقد قرار داریم و اشتباهاتمان تذکر داده میشود.
«خبرگزاری دانشجو»- تفاوت فضای مداحی، قبل و بعد از انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
حدادیان: در دوران پس از انقلاب اسلامی مداحی کشور از یک رشد معرفتی- سیاسی برخوردار شده و فعالیتی که در حال انجام بود، باعث ظهور و بروز آن و هویدا گشتن آثار شد، البته برخیها به بهانه آسیبشناسی وارد این حوزه شدند که در این زمینه هیچ اطلاعاتی نداشتهاند.
همچنین آثار و برکات مداحی پس از انقلاب اسلامی در جبههها هم قابل بیان نیست، با نگرشی که مداحی اهل بیت (ع) به رزمندگان میداده است این تهدیدها و بحرانها تبدیل به فرصت شد و مداحی امروزه توانست وارد کلیه زمینهها شود و روح و فکر ذهن افراد آن گونه که در جبههها متجلی شد، در هیچ جا متجلی نمیشود.
«خبرگزاری دانشجو»- علت اینکه مداحان در بازگو کردن اتفاقات کربلا قدری اغراق آمیز عمل می کنند، چیست؟
حدادیان: ما سه بچه شیرخوار شهید در کربلا داشتیم که در مقتل شمس آمده که بچهای شیرخوارهای را امام حسین(ع) به میدان میبرد که شواهدش را هم ارائه میدهد و یک بچه در نزدیک خیمه شهید شده که این با مورد قبلی کاملاً متفاوت است و باز اخباری وجود دارد که در آن حضرت به خیمه باز میگردد که نوزادی به دنیا آمده و حضرت میخواهند که در گوش آن اذان بگویند که تیری به گلویش اصابت می کند؛ پس سه بچه شیرخواره تیر به گلویشان اصابت کرده و بین هر دو نمیتوان جمع کرد و اصلی وجود دارد که میگوید اگر امکان جمع باشد طرح نکنید، رد هم نکنید.
در مورد حضرت عبدالله(ع) بعضیها می گویند که تیرخورد، بعضیها هم میگویند با خنجر سرش بریده شده و من نگاه کردم که جمع این دو مشکل ندارد؛ یعنی هم میتواند تیر خورده باشد و هم سرش بریده شده باشد، پس میتوان این دو نقل را در یک خبر آورد؛ مثلاً در یک صحنه برای حضرت سیدالشهداء(ع)، تعداد شش قاتل ذکر شده یکی از «خولی» نام میبرد و دیگری هم از «اخس» که اینها به دلیل شباهت ظاهری بوده است.
ضمن اینکه در زیارت ناحیه حضرت از «شمر» اسم برده شده و مسئله حل شده است و ما بر اساس فقه عمل میکنیم و نظر تمام محققین را در نظر می گیریم، به بیان دیگر در این زمینه باید به چند نکته توجه کنیم؛ اول اینکه باید ببنیم این مسئله موضوعیت دارد یا نه؟، دوم اینکه باید بینیم این مسئله فراگیر است یا نه محدود به معدودی افراد یا اتفاقات نادر است، سوم اینکه اغراق اگر مقدمه درونم و فعل حرام باشد یا خودش به خودی خود حرام باشد، تکلیفش روشن است.
چهارم آنکه گاهی اغراق نیست، بلکه پرداخت است و پردازش متن از وظایف راوی داستان است که اگر بر اساس موازین صحیح آن اعمال شود، موجب ارتقای کار می شود؛ مثلاً در موضوع عمده کسانی که رگ انقلابی بالایی دارند، می گویند که باورکردنی نیست که حضرت برای علی اصغر(ع) طلب آب کرده باشند که اشکال در امام شناسی ما دارد که فکر میکنیم، اما مثلاً باید مثل فیدل کاسترو یا مثل چگورا و ... باشد.
در تحلیل این حرکت که امام حسین(ع) برای تحریک عواطف دشمن برای کودک خود آبی طلب می کند از انقلابی بودن امام حسین(ع) نمی کاهد؛ مثلاً زمان جنگ از یکی از شهیدان قبل از شهادتش پرسیدند: اگر شهید شوی اول چه کسانی را شفاعت میکنی که گفت: عراقیها را! که این، همان رأفت است؛ حال شما طلب آب را از سوی امام حسین(ع) دریغ میدانید، امام حسین(ع) اگر حرف عاطفی هم میزند، برای هدایت است تا شاید فردی به راه خدا بازگردد و از رفتار خود پشیمان شود.