فیلمی که تداعیکننده همان ویژگیهای آشنای سینمای قویتن و فیلم قبلیاش یعنی «پرواز بادبادکها» بود؛ طبیعتگرایی، بیان شاعرانه، میزانسن ساده ...
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ مطلع دومین روز جشنواره فیلم فجر در سالن اهالی رسانه با فیلم «آفتاب، مهتاب، زمین» اثر جدید علی قویتن بود که هجرت یک روحانی به روستایی دورافتاده برای تملک اراضی به ارث رسیده به او از سوی یکی از علمای نجف را روایت میکرد.
فیلمی که تداعیکننده همان ویژگیهای آشنای سینمای قویتن و فیلم قبلیاش یعنی «پرواز بادبادکها» بود؛ طبیعتگرایی، بیان شاعرانه، میزانسن ساده و ابتدایی و استفاده از نابازیگران و جلوههای بصری طبیعی که به نوعی به نشانهگذاری آثار علی قویتن تبدیل شده است.
فیلم روایتی آرام و نرم از یک داستان ساده را برای بیان موقعیت و انتقال فضایش انتخاب کرده و در این رویکرد، سادگی و حرکت آرام به عنوان ویژگی و مؤلفه اصلی فیلم درآمده است.
قویتن در این فیلم، باز هم هیچ چشمداشتی به گیشه و جذب مخاطب عام نداشته و فیلمش از همه عناصر جذابیت بخش عامگرا خالی است و بالعکس در آن، به یک روایت روستایی و حرکت کشدار و طبیعت گرایی بصری به عنوان منش و روش کارگردان در نوع سینماورزیاش توجه جدی شده است.
فیلم قویتن، چهره جدیدی از یک شخصیت روحانی را به تصویر میکشد و فیلمش در عین حالی که در برخی مواقع، کشدار و بدریتم و ناخوش احوال است، در لحظاتی هم شیرین و بکر از آب در آمده و این دقیقاً همان «رسالت» است که قوی تن در آثار سینمایی خود به دنبال آن است؛ رسالتی که به نگاهی دیگر و تمرکزی دیگر بر هویت تصویر منجر میشود و همه مؤلفههای جذابیت بخشی امروزی و عموماً کاذب سینمایی را از خود دور کرده و جز بر بداهت و سادگی و آرامی و نرمی و کندی - حتی - تأکید و تأیید ندارد.
و این همه در حالی است که مخاطب در پایان این فیلم با این سؤال روبرو میشود که آیا با یک اثر ساده روبرو است یا با اثری «سادهلوحانه»؟!
آیا این ریتم و میزانسن و تصویر و بداهت و بداعت از دل سادگیها و لطافتهای فیلم و نویسنده و کارگردان و تهیه کنندهاش - که همگی یک نفر هستند! - بر میآید یا نتیجه یک ساده لوحی یا عدم درک سینمایی یا کارنابلدی سازنده است؟
و این دقیقاً همان سوالی است که ای کاش علی قویتن بتواند به آن پاسخ دهد و از پس پاسخ دادن به آن برآید، و گر نه اگر قرار باشد بر خود فیلم متکی باشیم و به آن بسنده کنیم شاید به این نتیجه برسیم که ایشان سینما را با چیز دیگری اشتباه گرفته و اگر به همین روند ادامه دهد، شاید منتقدین فیلمهایش را بیش از پیش از خود برنجاند و ناامید گرداند!