به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، جشنواره فیلم فجر به پایان رسید، اما حواشی آن همچنان ادامه دارد؛ حواشی متعددی که بخش قابل توجهی از گزارش خبری ما در مورد خبرهای سینمایی هفته ای که گذشت را نیز در بر گرفته است.
اما خبر اول اینکه عبدالرضا کاهانی حدود یک ماه پیش ایران را به مقصد پاریس ترک کرد و این روزها مشغول رایزنی برای فراهم کردن مقدمات ساخت فیلم تازه اش است؛ شیما منفرد، تدوینگر و همسر کاهانی نیز در این سفر همراه اوست.
با توجه به برنامه ریزی این کارگردان برای ساخت فیلم تازه اش در پاریس به نظر می رسد کاهانی تا نیمه سال 92 به ایران برنگردد؛ هنوز جزئیات فیلم جدید او اعلام نشده و مشخص نیست چه عوامل و بازیگرانی در آن بازی خواهند کرد؛ «بی خود و بی جهت» آخرین ساخته او که جزو فیلم های تحریمی حوزه هنری بود، همچنان روی پرده است و توانسته در تهران و شهرستان ها بیش از یک میلیارد تومان فروش کند.
اما خبر دیگر از امتداد حواشی جشنواره سی و یکم فیلم فجر اینکه دو پزشک اظهارات هیئت داوران مبنی بر غیرعلمی بودن داستان فیلم «حوض نقاشی» را رد کردند و گفتند، کمتوانان ذهنی میتوانند بچه سالم به دنیا بیاورند.
فیلم سینمایی «حوض نقاشی» به کارگردانی مازیار میری و تهیهکنندگی منوچهر محمدی در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت.
این فیلم با وجود استقبال مردم و مخاطبان مورد توجه هیئت داوران قرار نگرفت و تنها در سه رشته بهترین فیلمبرداری، بهترین طراحی صحنه و لباس و بهترین بازیگر نقش اول زن نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد.
تازهترین اثر میری در اختتامیه جشنواره سی و یکم و بنا به نظر هیئت داوران توانست سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس را از آن خود کند، اما سیمرغ دوم این فیلم را مردم به عنوان بهترین فیلم جشنواره به منوچهر محمدی و مازیار میری اهدا کردند.
نامزد شدن بهترین فیلم از نگاه مردم در سه رشته و اهدای یک سیمرغ توسط هیئت داوران به آن، واکنش برخی منتقدان و اهالی سینما را در پی داشت، اما دو عضو هیئت داوران دلیل بیتوجهی به این فیلم را مشکل اساسی و علمی فیلمنامه آن عنوان کردند.
جمال شورجه، یکی از اعضای هیئت داوران گفت: «نمیتوانم وارد نقد فیلم شوم، اما به نظر من خصوصاً فیلم «حوض نقاشی» غلط علمی و پزشکی داشت. ما حتی به کتابها و سایتهای پزشکی مراجعه کردیم و دیدیم افرادی که معلولیت ذهنی و جسمی دارند، در موارد خیلی نادری میتوانند بارور شوند و تازه در این موارد نادر هم فرزند آنها نمیتواند سالم باشد؛ به نظرم این موضوع، یکی از اشتباهات فیلم بود که در آرای هیئت داوران اثر بسیار زیادی داشت.»
جمال شورجه دلایل دیگری هم برای بیتوجهی به «حوض نقاشی» از جمله معمولی بودن فیلم و اشاره به تحریمها در آن عنوان کرد و گفت: «ما نسبت این فیلم با رسالت اصلی سازمان تبلیغات اسلامی که وظیفهاش تبلیغ حوزه دین است را متوجه نشدیم.»
بهروز افخمی، عضو دیگر هیئت داوران جشنواره فیلم فجر نیز با غیرعلمی شمردن داستان «حوض نقاشی» گفت: «این فیلم ایراد داستانی دارد؛ اتفاقی که در «حوض نقاشی» میافتد غیرممکن است. عقبماندگان ذهنیای که کارگردان در فیلمش به تصویر میکشد، غیرممکن است بچهدار شوند. به همین دلیل چنین داستانی هم ممکن نیست.»
او با غلط شمردن بازی شهاب حسینی در فیلم خاطرنشان کرد: «با توجه به این ایراد بزرگ باید فیلمنامه و کارگردانی را از قضاوت خارج میکردیم؛ شهاب حسینی هم به عنوان بازیگر باید درباره خصوصیت این افراد تحقیق میکرد که به نظر میرسد چنین کاری را انجام نداده است؛ به همین دلیل شهاب حسینی هم از این دور خارج شد.»
به نظر می رسد داوران دلیل اصلی بیتوجهی به «حوض نقاشی» را غیرعلمی بودن داستان آن دانسته اند، اما ارسیا تقوا، روان پزشک در خصوص توانایی بچهدار شدن دو کم توان ذهنی گفت: «زن و مردی که کم توان ذهنی هستند به لحاظ عملی میتوانند بچهدار شوند و خیلی وقتها فرزند آنها سالم است؛ چرا که ژن کند ذهنی 100 درصد منتقل نمیشود.»
تقوا درباره ازدواج این افراد و توانایی اداره خانوادهشان گفت: «عقبماندگی ذهنی طیف وسیعی از اختلالات است که همان طور که گفتم ژن آن 100 درصد منتقل نمیشود، کم توانهای ذهنی دستهبندی دارند. به افراد با بهره هوشی 70 تا 90 میگویند کمتوان ذهنی با بهره هوشی مرزی، اما بین 50 تا 70 کم توان ذهنی با بهره هوشی خفیف هستند.»
این روان پزشک با تاکید بر اینکه فیلم «حوض نقاشی» را دیده است، افزود: «دو شخصیت کم توان ذهنی در این فیلم بهره هوشی بین 50 تا 90 دارند؛ هر چند که نمیتوان آنها را در یکی از دستههای هوش مرزی یا هوش خفیف قرار داد و جزئیات خیلی مشخص نشده، اما افرادی که در این دستهبندی قرار دارند، میتوانند زندگی کنند و حداقل تا مقطع سیکل هم ادامه تحصیل دهند.»
او درباره عدم تعادل دو شخصیت کم توان ذهنی این فیلم گفت: «این مربوط به معلولیت جسمی نیست؛ کم توان ذهنی عدم تعادل در حرکت و اعضا و جوارح بدنی را هم دارد که به آن (clumsines) میگویند، البته شخصیتهای این فیلم برابر با نمونههای تیپیک نیستند، اما حداقلهای لازم را برای عملکرد مستقل در فعالیتهای جامعه دارند.»
اما دکتر آریا همدانچی که در مرکز جامع توانبخشی معلولان ذهنی عمل فعالیت میکند، با اشاره به اینکه برخی کم توانهای ذهنی در ظاهر مشخص نیستند، بیان کرد: «آن دسته از کمتوانهای ذهنی که اختلالات ذهنیشان کم است، میتوانند زندگی عادی داشته باشند و اینها حتی تحصیلات دانشگاهی هم دارند، البته توصیه میشود در ابتدا تحت حمایت خانوادههایشان قرار بگیرند.»
او ادامه داد: «این افراد برای بچهدار شدن مشکل ژنتیکی ندارند، ممکن است به خاطر ضایعهای در مغزشان مشکل داشته باشند که این ربطی به مسائل ژنتیکی ندارد؛ در ضمن آنهایی که مشکل ژنتیکی هم دارند، لزوماً بچهشان معلول به دنیا نمیآید و ممکن است ژن معلولیت به آنها منتقل شود، ممکن است منتقل نشود.»
دکتر همدانچی در خصوص نحوه زندگی این افراد گفت: «آنهایی که معلولیت ذهنیشان خفیف است، میتوانند زندگی بکنند، خرید بروند و درس بخوانند، اما اینکه چطور در کنار هم میتوانند زندگی کنند، باید بگویم افراد سالم هم که با هم ازدواج میکنند دچار مشکل میشوند، چه برسد به ناسالم؛ ما ازدواج را به این افراد با احتیاط و برای موارد منحصر به فرد توصیه میکنیم.»
او با اشاره به عاشق شدن کم توانهای ذهنی و احساساتی بودن این افراد گفت: «بر اساس تجربه و کاری که با این افراد داشتم، میتوانم بگویم که اینها به مراتب عاطفیتر از افراد سالم هستند؛ چرا که در افراد سالم عقل احساسات را مهار میکند، اما این افراد به احساسات خود اجازه ظهور و بروز میدهند.»
«حوض نقاشی» داستان مریم و رضا است که با آدمهای دیگر فرق دارند، آن هم نه یک فرق ساده، بلکه بسیار بزرگ و آنها باید تلاش کنند تا به دیگران ثابت کنند این تفاوت بزرگ را با معجزه عشق حل کردهاند.
شهاب حسینی، نگار جواهریان، فرشته صدرعرفایی و سیامک احصایی در این فیلم بازی میکنند.
اما بهروز افخمی، یکی از اعضای هیئت داوری سی و یکمین جشنواره فیلم فجر با دفاع از آرای داوران جشنواره تاکید کرد که «استرداد» لایق همه سیمرغهایش بوده و «حوض نقاشی» و «هیس! ...» فیلمهایی ضعیف در ساختار و محتوا بودند.
بهروز افخمی، کارگردان و نویسنده سینمای ایران است که امسال در ترکیب هیئت داوری سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ حضور داشت؛ هر ساله داوریهای این رویداد با حاشیههایی همراه می شود که در پارهای اوقات برخی از داوران درباره این مسائل نظرات موافق و مخالفی دارند، یا از انتخابهای خود احساس رضایت می کنند یا به مواردی دیگر نظیر اعمال نظر مسئولان اشاره دارند.
افخمی می گوید: تعداد فیلمهای خوب در این بخش بیشتر از آن چیزی بود که ما انتظار داشتیم؛ نمیتوانم از واژه شاهکار سینمایی استفاده کنم، اما مجموع آثار به گونهای بود که اگر داوران حرفهای نبودند، قطعاً دچار مشکل میشدند و قضاوت سخت میشد؛ البته فیلم فوقالعاده هم وجود نداشت.
مشخصاً درباره جمال شورجه باید بگویم که با رفاقت و همدلی، همراه ما بود؛ البته در مواردی اصرار داشت به فیلمهایی که بیشتر جنبه دینی دارند یا فیلمسازان آنها از چهرههای مذهبی هستند، توجه بیشتری بکنیم، اما در مجموع آرا را قبول می کرد.
افخمی در مورد «حوض نقاشی» و بی توجهی داوران به آن می گوید: این فیلم ایراد داستانی دارد؛ اتفاقی که در «حوض نقاشی» میافتد، غیرممکن است و عقبماندگان ذهنیای که کارگردان در فیلمش به تصویر میکشد، غیرممکن است بچهدار شوند؛ به همین دلیل چنین داستانی هم ممکن نیست.
با توجه به این ایراد بزرگ، باید فیلمنامه و کارگردانی را از قضاوت خارج میکردیم؛ شهاب حسینی هم به عنوان بازیگر باید درباره خصوصیت این افراد تحقیق میکرد که به نظر میرسد چنین کاری را انجام نداده است، به همین دلیل شهاب حسینی هم از این دور خارج شد.
اما نگار جواهریان رای خود را بدست آورد و در این میان، رقابت نزدیکی هم در آرا با هانیه توسلی داشت. خیلی هم در زمان رای گیری در اینباره بحث شد، اما رای نهایی به اتفاق آرا به هانیه توسلی رسید؛ البته با کاندیدا شدن در بخش مدیریت فیلمبرداری و گرفتن سیمرغ بهترین طراح صحنه و لباس فکر میکنم درباره این فیلم سختگیری نشده باشد.
افخمی در مورد فیلم «هیس دخترها فریاد نمی زنند» هم گفت: ایرادهای این فیلم از «حوض نقاشی» هم بیشتر بود؛ اگر گمان کنیم که «حوض نقاشی» یک داستان خیالی و فانتزی دارد»، باز میتوان به آن توجه کرد، اما «هیس! ...» یک فیلم کاملاً تجاری است و برای گیشه ساخته شده؛ این کارگردان هر حادثه را پشت یک حادثه دیگر ردیف کرده تا به جایی برسد که عقل مخاطب را تعطیل کند.
دختری در کودکی مورد تجاوز قرار گرفته و نتوانسته به کسی بگوید، حالا شب عروسی خود به طور اتفاقی متوجه میشود که در همان ساختمان مردی می خواهد به کودکی دیگر تجاوز کند و اتفاقاً هیچ شخص دیگری هم غیر از او این صحنه را نمیبیند و... ! جالب است در این میان یک بازپرسی هم حضور دارد که ابتداییترین وظایف خود را نمیداند و اصلاً اطلاعی از قانون ندارد. در پایان هم بحث قصاص مطرح میشود.
افخمی می گوید: داستان فیلم از نیمه راه به بعد کاملاً نامعقول است. نمیدانم خانم درخشنده چه اصراری دارد که بگوید سه سال تحقیق کرده است، در صورتی که او سه ساعت هم تحقیق نداشته؛ من فکر میکنم وی کاملاً میدانسته که چنین شرایط دادگاه و بازپرسی در قانون ما وجود ندارد، بلکه با خودش فکر کرده خیلی از مخاطبان که در جریان چنین موضوعاتی نیستند بقیه هم احساساتی میشوند و فقط با درگیر شدن احساسشان فیلم را دنبال میکنند.
افخمی «هیس! ...» را فیمی می داند که از یک طرف نگاه فمینستی قلابی دارد و از طرف دیگر هم ظاهراً یک نقد اجتماعی است، اما تمامی اجزا در این فیلم کنار هم قرار گرفتهاند تا پرفروش شود. این فیلم تنها روی مخاطبی تاثیر میگذارد که نمیتواند فکر کند و درگیر احساسات میشود.
او می گوید: نمی دانم وی چه اصراری دارد که هیئت داوری هم اظهارنظر کند و بگوید چه چیزهایی را دیده که مخاطب ندیده است؛ وی چه نیازی به جایزههای هیئت داوری داشته است؟ به گفته خودش جایزهاش را از مردم گرفته است.
بازی مریلا زارعی هم که نامزد شد، یکدست نبود؛ به این دلیل وارد این بخش شد که ما امسال بازیگر نقش مکمل زن کم داشتیم. اگر تعداد آنها بیشتر بود قطعاً وی هم در این ترکیب قرار نمی گرفت.
بابک حمیدیان هم بازیگر بااستعدادی است، اما این نقش آن قدر کلیشهای طراحی شده بود که فکر نمیکنم حتی خود وی هم چنین انتظاری داشته باشد. «هیس! ...» یک فیلم تجاری است با شخصیتهای کاریکاتوری و داستانی که با عقل جور درنمیآید.
افخمی می گوید: باید افراد توجه کنند که ما امسال در جشنواره چندین فیلم داشتیم که متعلق به فارابی و موسسات دیگر دولتی بود؛ با توجه به وضعیت نابسامانی که سینمای ایران سال گذشته در گیشه داشت و نتوانست حتی هزینه ساخت خود را برگرداند، کمتر سرمایهگذار بخش خصوصی حاضر شد در تولید فیلم ها سهیم شود.
بیشتر فیلمهای حاضر در جشنواره هم با حمایتهای دولتی ساخته شده بودند؛ اینکه میگویند به داوران سفارش شده جالب و خندهدار است.
اگر قرار بود نهادهای مختلف به ما سفارش کنند، اول بین خودشان دعوا میشد؛ چون ما فیلمهایی از فارابی و در مقابل آن آثار دیگری از موسسه رسانههای تصویری داشتیم.
افخمی در مورد «استرداد» هم معتقد است، همه حرفهایها می دانند که این فیلم در رشتههایی که نامزد شد، بهترین کیفیت را داشت؛ جایزه بهترین فیلم هم برای تهیهکننده است، بنابراین محسن علیاکبری که شرایط ساخت یک فیلم خوب را ایجاد کرده است، لایق این جایزه بود.
نظرات افخمی در مورد باقی فیلم ها هم جالب است:
ما درباره «روز روشن» به توافق نرسیدیم. این فیلم در اجرا مشکل دارد، اما مشکل این فیلم در حد «هیس!...» و «حوض نقاشی» نیست. بازی مهران احمدی در این فیلم فوقالعاده بود، اما انتخاب دیگر بازیگران فیلم با نقشهایشان جور در نمیآمد. به طور نمونه برای نقش پانتهآ بهرام باید بازیگری با سن و سال کمتر انتخاب میشد تا واقعیتر به نظر میرسید؛ البته وی هم خوب بازی کرد، اما برای این نقش سن و سال وی زیاد بود و تعادل داستان را به هم زده بود.
کارگردانی «روز روشن» در حد پنج فیلم دیگر که نامزد کارگردانی شدند، نبود، اما فیلم خوبی بود؛ بازی مهران احمدی به اندازهای خوب است که به نظر من به تنهایی فیلم را به سطحی بالاتر رسانده است؛ اگر قرار بود من انتخاب کنم مهران احمدی را به عنوان بهترین بازیگر مرد انتخاب می کردم.
«دهلیز» که خیلی مورد توجه قرار گرفت و جایزه هم دریافت کرد؛ من به بهروز شعیبی گفتم اگر چه فیلم کلیشهها و چارچوبهای آشنا را دنبال می کرد، اما حال و هوا و فضایی را به وجود آورده بود که خیلی هم تازه و غلیظ بود. به شوخی به وی گفتم که اتمسفر فیلم آن قدر غلیظ بود که میشد با چاقو آن را برید.
«خسته نباشید» فیلم خوبی است؛ بازی غوغا بیات و جلال فاطمی بسیار خوب بود، ولی در کل رای کم آورد، حتی این بازیگران در رقابت نهایی هم بودند.
من فقط درباره مهران احمدی سعی کردم که رای بیاورد و در دفاع از او بحث کردم؛ درباره ترانه علیدوستی در «آسمان زرد کم عمق» هم سعی کردم که رای بیاورد و حتی بحث هم کردم، اما این فیلم خیلی خاص است و دفاع کردن از آن خیلی مشکل. احساس میکنم فیلمساز در این فیلم از کنار ساخت یک شاهکار عبور کرده است.
اما خبر دیگر اینکه فیلم جدید جعفر پناهی با عنوان «پرده بسته» شامگاه سهشنبه در بخش رقابتی جشنواره برلین نمایش داده شد!
فیلم «پرده بسته» که در میان 19 فیلم نامزد خرس طلای برلین حضور دارد، با بازی «کامبوزیا پرتوی» و «مریم مقدم» روز گذشته برای اولینبار به روی پرده رفت. کامبوزیا پرتوی، فیلمنامهنویس و کارگردان ایرانی، سازنده آثاری چون «گلنار» و «گربه آوازهخوان»، سال 83 نیز با فیلم «کافه ترانزیت» از جشنواره فیلم فجر سیمرغ بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر زن (با بازی همسرش) را گرفت؛ این فیلم که تدوین آن توسط پناهی انجام شده بود، سال 2007 نماینده ایران در رقابت اسکار بود و حال پس از چند سال پرتوی در فیلم پناهی علاوه بر بازی، دستیاری کارگردان را هم بر عهده داشت. پرتوی همچنین نگارش فیلمنامههایی چون «من ترانه 15 سال دارم»، «دیشب باباتو دیدم آیدا»، «شب» و «هر شب تنهایی» را در کارنامه دارد.
بنا بر اطلاعات منتشرشده، «پرده بسته» یک اثر داستانی و تجربی پس از مستند «این یک فیلم نیست» از پناهی محسوب میشود و بیشتر روایت فیلم در ویلایی در کنار دریا رقم میخورد.
فیلم ماجرای یک مرد نویسنده (کامبوزیا پرتوی) است که با خروج از شهر، به ویلایش در شمال پناه میبرد و پس از ورود به ویلا، پردهها را میکشد و ارتباط خود را با دنیای بیرون قطع میکند، در حالی که به دنبال آن یک مرد و زن جوان که در حال فرار از دست پلیس هستند، ناگهان وارد خانه میشوند.
نویسنده در ادامه فیلم همواره در جدال میان واقعیت و تخیل است؛ لایههای واقعیت در فیلم با ورود خود پناهی به فیلم قوت میگیرد و در صحنههایی، چند پوستر از فیلمهای ساخته شده توسط وی از جلوی دوربین عبور میکند. در صحنهای از فیلم نیز پناهی به کنار دریا میرود و این گونه به نظر میآید که قصد خودکشی دارد.
نمایش این فیلم، در رسانههای غربی نیز بازتابهایی داشته که در آنها، به جنبهها و تفسیرهای سیاسی اشاره و توجه شده است.
خبر دیگر اینکه توزیع فیلم سینمایی «زندگی با چشمان بسته» ساخته رسول صدرعاملی به هفته آینده موکول شد؛ این فیلم که پیش از این قرار بود امروز وارد شبکه نمایش خانگی شود، توزیع آن به دلایلی نامعلوم به هفته آینده موکول شد.
طبق گفته مسئولان پخش کننده، این فیلم قرار است اول یا آخر هفته آتی توزیع شود.
متاسفانه در کشورمان ورود فیلم ها به شبکه نمایش خانگی قاعده خاصی ندارد و پیش از این هم شاهد از این قبیل ناهماهنگی ها و بدقولی ها بوده ایم.
خبر بعدی اینکه غلامرضا فرجی گفته با توجه به استقبال مردم از فیلم سینمایی «حوض نقاشی» تصمیم گرفتیم فیلم را برای اکران نوروز در گروه سینمایی آزادی به نمایش درآوریم.
غلامرضا فرجی، مدیر پخش و بازاریابی حوزه هنری یادآوری کرده فیلم سینمایی «حوض نقاشی» با استقبال بسیار خوب مخاطب مواجه شده و فیلم منتخب تماشاگران جشنواره فیلم فجر معرفی گردیده است، بنابراین برای احترام به آرای مردم فیلم «حوض نقاشی» را برای نمایش در گروه سینمایی آزادی برای اکران نوروز در نظر گرفتیم.
وی در ادامه درباره آماده شدن مواد تبلیغی و پوستر فیلم گفت: آقای بهزاد خورشیدی اتودهایی را برای پوستر فیلم در نظر گرفته است که با تایید آنها، چند پوستر مختلف و مواد تبلیغی آن را آماده میکنیم .
فرجی در خاتمه به فیلمهایی که توسط حوزه هنری پخش خواهد شد، اشاره کرد و گفت: فیلمهایی پیشنهاد شده است که ما در حال بررسی آنها هستیم؛ فیلمهای تولید شده حوزه هنری «حوض نقاشی»، «تاج محل» و «خسته نباشید» را در برنامه پخش داریم.