مشتری‌های خودمان را داریم!

گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ اردیبهشت همیشه برای کسانی که اهل کتاب و کتابخوانی هستند بوی کتاب می دهد؛ کسانی که هر اندازه کتاب بخواهند همه را می گذارند برای نمایشگاه کتاب تا به این شکل با یک تیر چند نشان بزنند، اما در مقابل این افراد، کسانی هم هستند که همیشه در خیابان انقلاب به دنبال کتاب هایشان می گردند و هر چیزی که می خواهند را آنجا پیدا می کنند و توجهی به اردیبهشت کتاب و نزدیک شدن ایام نمایشگاه ندارند؛ آنها همیشه زندگی شان بوی اردیبهشت کتاب می دهد.

کتابفروشی های خیابان انقلاب هر کدام شگردی را برای مجذوب کردن کسانی که در خیابان انقلاب در حال قدم زدن هستند، یاد گرفته اند.

نشر شاهد و عکس های شهدا که بر دیوارهای آن آویخته شده اولین چیزی است که جلب توجه می کند. مرد میانسالی کتابی که عکس شهید احمدی روشن  روی آن است را در دست دارد. مسئول  کتابفروشی در مورد کتاب می گوید: این کتاب جزو پرفروش ترین کتاب هایمان است و بعد، از نزدیک شدن به نمایشگاه کتاب می گوید.

احمدی می گوید: نزدیک ایام نمایشگاه کتاب که می شویم، به دلیل تخفیف قیمت ها در نمایشگاه مشتریان اینجا کم می شود، ولی مشتری های همیشگی مان در ایام نمایشگاه هم به انقلاب می آیند و کتاب های مورد علاقه شان را تهیه می کنند.

کتابفروشی خانه کتاب با آن رنگ های قرمز و مشکی دکورش و کتاب های امیرخانی که مرتب پشت ویترین چیده شده اند، عابران زیادی را جلوی ویترین خود جمع کرده، پسر جوانی که چتری روی سرش گرفته، درباره اینکه کتاب هایش را از خیابان انقلاب تهیه می کند یا منتظر نمایشگاه می ماند، می گوید: سعی می کنم کتاب های مورد علاقه ام را تهیه کنم، نمایشگاه یا غیر  آن برایم فرقی نمی کند؛ البته همیشه به نمایشگاه کتاب هم می روم؛ چون معتقدم هر کتابخوانی باید یک بار به نمایشگاه رفته باشد.

دختر جوانی که داخل کتابفروشی در حال ورق زدن کتاب است، می گوید:  نمایشگاه کتاب همیشه شلوغ و بی نظم است و برای پیدا کردن کتاب وقت زیادی از آدم می گیرد، به همین دلیل در ایام نمایشگاه هم به انقلاب می آیم و کتاب هایم را از اینجا می خرم.

مسئول کتاب فروشی که متوجه صحبت های دختر جوان شده، می گوید: ایام نمایشگاه فرقی برای ما ندارد و به دلیل تخفیفی که در اینجا به مشتریانمان می دهیم، همیشه سرمان شلوغ است. گاهی در ایام نمایشگاه مشتری هایمان بیشتر هم می شود، دلیلش این است که خیلی ها به خاطر شلوغ نمایشگاه از رفتن به آنجا صرفنظر می کنند.

کتاب فروش بعدی فروشگاهی است که تمام قفسه ها و کتاب هایش را خاک گرفته، بعد از چند دقیقه نگاه به قفسه های خاک گرفته بالاخره مسئول کتاب فروشی که آدم مسنی است از پشت یک کوه کتاب که بی نظم روی زمین ریخته شده، بیرون می آید و می گوید: در اینجا فقط کتاب های دست دوم را می فروشیم و به خاطر همین در ایام نمایشگاه هم مشتریمان را داریم،  ولی در کل، زمان برپایی نمایشگاه، خیابان انقلاب و کتاب فروشی هایش خلوت تر می شوند.

محمد در حالی که در بین کوه کتاب به دنبال کتاب مورد نظرش می گردد، می گوید: در نمایشگاه کتاب به دلیل شلوغی و اطلاع رسانی ضعیفی که وجود دارد، آدم فقط خسته می شود. من ترجیح می دهم در اینجا به دنبال کتاب مورد نیازم باشم تا اینکه صبر کنم تا زمان نمایشگاه کتاب برسد.

صدای فریاد جارچی ها فضای پیاده رو را پر کرده، آنها طوری داد می زنند که انگار هر چه صدای فریادشان بلندتر باشد مشتری بیشتری جذب می شود.

«شاید  تخفیفی که در نمایشگاه کتاب وجود دارد باعث از رونق افتادن خیابان انقلاب در آن ایام باشد»، این جمله را یکی از دانشجویانی می گوید که پشت ویترین کتاب فروشی دنبال «نامیرا» می گردد.

کریم که دانشجوی ادبیات دانشگاه تهران است، می گوید: در این دوره و زمانه که خرج تحصیل زیاد شده و قیمت کتاب ها نیز بالا رفته، برای دانشجویان بسیار مهم است که از تخفیف نمایشگاه استفاه کنند و بتوانند کتاب های مورد نیاز خود را ارزان تر بخرند.

او با خنده ادامه می دهد: من و خیلی از دوستانم اکثر کتاب هایمان را از نمایشگاه کتاب می خریم و دلیل این کارمان هم تخفیفی است که در نمایشگاه وجود دارد. 

دختر جوانی که نیم ساعت است به دنبال انتشارات پیام نور می گردد، درباره نزدیک شدن زمان نمایشگاه کتاب می گوید: بسیاری از کتاب ها وقتی در نمایشگاه به فروش می رسند دیگر جایگزین نمی شوند و این بدترین ایراد نمایشگاه است؛ بارها برایم اتفاق افتاده که در نمایشگاه نتوانسته ام کتاب مورد نظرم را پیدا کنم، به همین دلیل ترجیح می دهم در اینجا به دنبال کتاب مورد نظرم بگردم.

کسانی که در خیابان انقلاب به دنبال خرید کتاب، کتاب فروشی ها را از نظر می گذرانند علاقه زیادی به طولانی شدن  پروسه خریدن کتاب دارند و در واقع این کار را نوعی تفریح و سرگرمی قلمداد می کنند؛ سرگرمی ای که نه تنها مفید است، بلکه اگر پولی برای آن خرج شود، می توان تا چند سال بعد، از دیدن کتاب خریداری شده، یاد آن روز را زنده کرد.

نزدیک ظهر شلوغی خیابان انقلاب بیشتر می شود، شلوغی ای که برای همه رهگذرانش با عطر و بوی کتاب همراه است.