به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» ناصر هاشمزاده در جلسه نمایش و نقد فیلم رسوایی که عصر امروز در سالن بصیرت مجتمع فرهنگی 13 آبان برگزار شد، گفت: ما درباره بخش فرهنگی و فکری سینما صحبت میکنیم ولی کل سینما این نیست، بلکه سینما یک صنعت - هنر است و باید به بخش تجاری این صنعت نیز پاسخ داده شود.
وی ادامه داد: سهگانه اخراجیها و رسوایی توانست سینما را به توفیق تجاری برساند و صندلیهای سینما را پر از مخاطب کند. در دوران فروپاشی هم فیلمهایی داشتیم که خیلی خوب به فروش میرسید و پدیده فیلم فارسی در عوام به خوبی جا افتاد، در حالی که سینمای روشنفکری در عوام ابتر ماند و نتوانست به خوبی با مخاطب ارتباط برقرار کند.
هاشمزاده اظهار داشت: دهنمکی فرمول جذب مخاطب را پیدا کرده که این فرمول از فیلم فارسی بیرون آمده؛ اگر بگذارند از این قبیل فیلمها ساخته شود، فروش بسیار بالایی در سینما خواهد داشت. هر زمانی که میخواستند سینمای روشنفکری را بکوبند به عوامگرایی اجازه رشد دادند و همین امر باعث از بین رفتن سینما شد.
این منتقد سینما با بیان اینکه دهنمکی به خوبی میداند در فیلمهایش چه مولفههای را مطرح کند تا خانوادهها به سینما بیایند، افزود: دهنمکی جسارت دارد و به راحتی فیلم میسازد، اگر فیلمهای را که او ساخته شخص دیگری میساخت شاید با مشکل روبهرو می شد. درفیلم فارسی به غیر از المانهای خشونت و فکر، سایر المانها همه آموزنده هستند و در آن توبه نشان داده شده است. فردین در سینمای قبل از انقلاب نماد جوانمردی بود و امروزه نیز پوسترهای آن به فروش میرسند، دهنمکی در بدنه سینما شخصیت موفقی است.
وی گفت: روحانی فیلم رسوایی گاهی خوب ظاهر شده و گاهی بد؛ بد از این نظر که هم غیبگوست و هم شبها کار میکند و علاوه بر آن به افراد بدنام کمک مالی میکند در حالی یک روحانی خوب حتما نباید اینگونه باشد. شخصیت زن این فیلم هم از فیلم مدونا کپیبرداری شده است.
هاشم زاده با اشاره به داستانهای فیلمفارسی گفت: در همه فیلمفارسیها یک نوع داستان داریم که در آن یک زن، یک مرد حاجیبازاری و یک مرد که قهرمان داستان است، به تصویر کشیده میشد با این تفاوت که نوع پردازش در هر فیلمی متفاوت است. سیستم بانکی از دوران قاجار ظلمهای فراوانی را به کشور کرده است ولی هرگز نه در فیلم فارسی و نه در سینمای ما مورد نقد قرار نگرفته؛ در فیلمها به حجاب، دین و مقدسات حمله شده ولی به این مقوله پرداخته هم نشده است،چون امنیت مالی کشور با سیستم بانکی تأمین میشود.
وی تصریح کرد: فیلم فارسی سه دوره دارد؛ دوران جاهلیت، دوران گنجقارونی و دوران مسعود کیمیایی و در حال حاضر نیز فیلمفارسی مذهبی را داریم. در این نوع فیلمها میخواهند القاء کنند که یک روحانی باید هم غیبگو باشد و هم شبها کار کند، در حالی که از عالم چنین انتظاری را نداریم بلکه انتظارمان این است که دردهای مردم را بفهمد و تمام مسائلی را که از دین میداند، عینا برای مردم بازگو کند.
این منتقد سینما گفت: همه جهان معرفت خداوند است و همه لحظات ما عرفانی است؛ مگر میشود لحظهای بدون حضور خدا زندگی کرد. یک نفر توجهاش به این لحظات عرفانی بیشتر است و کسی کمتر و ما باید این معرفت را در سینما جاری کنیم؛ نه اینکه حتما نشان دهیم که کوری شفا پیدا کرده است. ما نباید امام رضا (ع) را مانند بیمارستانی فرض کنیم که فقط بیماران را شفاء میدهد.
هاشمزاده ادامه داد: سینمای ما هنوز بضاعت لازم برای پرداختن به مسئله عرفان را ندارد. در سینمای غرب به مسائل جزئی اخلاقی پرداخته میشود، چون آنها میدانند روندی که سینما توصیه میکند حتما در جامعه تأثیر خواهند گذاشت. مسعود دهنمکی جسارت، توانایی و امکانات لازم را برای ساختن فیلم دارد؛ به وی پیشنهاد کردم از این امکانات برای اعتلای دین استفاده کند.
هاشمزاده در پایان خاطرنشان کرد: سینما تنها این نیست که روحانیت را خوب نشان دهیم بلکه بحث دین و دینداری است؛ ما کدام قشر جامعه را در سینما به خوبی نشان دادهایم که نگران مسئله روحانیت هستیم ما شخصیتپردازی مناسبی در سینمایمان نداریم.