گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ نقش زنان در ارتش تاریخچهای دارد که به 400 سال پیش بازمیگردد. در طول تاریخ زنان نقشهای بسیاری در ارتش از جمله نگهبانی و حضور در جنگها داشتهاند هرچند که خدمت وظیفه زنان در ارتش همواره موضوعی جنجالی بوده و به همین دلیل نسبت کمتری از زنان در تاریخ در کنار مردان جنگیدهاند.
جنگیدن زنان در خط مقدم میدان جنگ، همچون مردان تنها راه حضور آنان نیست بلکه برخی زنان به عنوان امدادگر و پرستار در پشت جبهه فعالیت دارند.
از آغاز دهه 1970 میلادی، بیشتر کشورهای غربی اقدام به سربازگیری از بین جمعیت زنان کردند اما تنها برخی از آنها به زنان اجازه دادند تا نقش کاملی در میدانهای جنگ داشته باشند که میتوان از آن جمله به نیوزیلند، کانادا، دانمارک، فنلاند، ایتالیا و تایوان اشاره کرد.
برای مثال در زمان جنگ جهانی دوم، در انگلیس زنان برای کمک به تولید محصولات کشاورزی به خدمت سربازی فراخوانده شدند.
در میانمار نیز تنها زنانی که ازدواج کرده یا طلاق گرفته و صاحب فرزند باشند از رفتن به سربازی معاف میشوند.
اما در آمریکا وضعیت سربازی زنان به این گونه است که زنان برای خدمت سربازی ثبتنام نمیشوند اما میتوانند به طور داوطلبانه به خدمت برده شوند.
همچنین زنان فنلاندی از سال 1995 میلادی میتوانستند داوطلبانه به خدمت سربازی بروند و در 45 روز نخست اعزام، به آنان فرصت داده میشود تا از ادامه این خدمت انصراف دهند. در صورتی که از مدت 45 روز نخست بگذرد، زنان نیز موظف به رعایت تمامی قوانین هستند و تنها دلایل پزشکی و بارداری آنان را به طور موقت از انجام خدمت معاف میسازد.
زنان در یونان به عنوان متخصصان حقوقبگیر در ارتش گمارده میشوند اما موظف نیستند همچون مردان به خدمت سربازی بروند.
در مکزیک و سوئیس نیز زنان به طور داوطلبانه میتوانند به خدمت سربازی بروند.
در بین کشورهایی که در آنان، زنان به شیوههای مختلف با مقوله خدمت سربازی ارتباط پیدا میکنند تنها در رژیم صهیونیستی است که زنان نیز همانند مردان ملزم به خدمت اجباری هستند.
تاریخچه سربازی دختران در ایران
حکومت پهلوی مخصوصا پهلوی دوم شیفته غرب و زندگی غربی بود و سعی داشت کشورمان ایران را هر چند در ظاهر به صورت کشورهای مترقی نشان دهد به این منظور حکومت پهلوی اولا قصد داشت زنان ایرانی مانند زنان غربی در امور زندگی ظاهر شوند و نیز تحت فشار سازمانهای بین المللی و ایجاد تغیر در کشور قصد داشت ایران را کشوری مترقی نشان دهد.
این امر جزء ظاهر سازی های انقلاب سفید بود به این منظور طرحی را به رفراندم گذاشت او اصول انقلاب سفید خود را به صورت یک طرح شش ماده اى در معرض مراجعه به آراى عمومى گذاشت و از طبقات مختلف دعوت شد تا با شرکت در یک همه پرسى به مفاد آن رأى دهند که یکی از بندهای آن بند مربوط به سپاه دانش بود که طی آن دختران و جوانان دیپلمه به منظور آموزش به روستاها فرستاده می شدند.
البته قبل از فرستادن دختران به روستاها برای فرهنگی آموزی باید در یک دوره آموزش شرکت کرده و مانند پسران آموزش می دیدند قصد شاه این بود که با فرستان دختران به روستاها فرهنگ غربی که در دوره آموزش و مخصوصا نحوه پوشش معلمان در روستاها به عنوان فرهنگی عمومی مردم معرفی و جایگزین شود.
بنابر این این مسئله مربوط به سپاه دانش بود که محمدرضا پهلوى در 6 بهمن 1346 با صدور فرمان انقلاب شاه و ملت که بعدها به نام انقلاب سفید شهرت یافت، به نوعى زنان را نیز مشمول خدمت وظیفه کرد. زنان داوطلب در قالب «سپاهیان بهداشت» و «سپاهیان دانش» دوران 4 ماهه اى را به عنوان دوران آموزشى گذرانده و سپس براى تدریس یا انجام فعالیت هاى امدادى و درمانى راهى روستاها و مناطق دورافتاده مى شدند. زنانى که براى عضویت در «سپاه دانش» داوطلب مى شدند، اکثراً از کسانى بودند که با اخذ مدرک دیپلم در دانشگاه ها پذیرفته نشده و از آنجایى که عضویت در «سپاه دانش» آینده شغلى شان را به عنوان آموزگار تامین مى کرده راهى این مجموعه مى شدند.
اعضاى سپاه «دانش» و «بهداشت» موظف به گذراندن دورانى 4 ماهه بودند. دوشنبه و چهارشنبه هر هفته «سپاهیان دانش» و «سپاهیان بهداشت» در پادگان هاى بزرگ شهر، تعلیم تیراندازى مى دیدند. در این سفر زنان عضو سپاه «دانش» و «بهداشت» مانند مردان، رفتارى نظامى داشتند، رژه مى رفتند و تمرینات تیراندازى مى کردند. در سایر روزها نیز اساتید دانشگاه به سپاهیان دانش نحوه تدریس در 5 پایه را آموزش مى دادند.
سپاهیان «دانش و بهداشت» سه دست لباس مختلف داشتند، «بلوز و دامن»، «کت و دامن» و «کت و شلوار» که باید در کلاس ها با لباس فرم حاضر مى شدند و بسته به هر موقعیتى از لباس فرمى خاص استفاده مى کردند. لباس هاى کار بلوز و شلوار آجرى رنگ بود و لباس هاى فرم را که با آن رژه رفته و در جشن ها شرکت مى کردند، لباس هایى بود به رنگ لباس هاى مردان نظامى و با همان کلاه ها.زنان سرباز که در قالب «سپاهیان دانش» و «سپاهیان بهداشت» فعالیت داشتند، در دوران آموزشى 4 ماهه، ماهیانه 200 تومان به عنوان حقوق دریافت مى کردند.
در دوران آموزشى همگى درجه نظامى گروهبان سومى داشتند و پس از طى این دوران و کسب معدل بود که به گروهبان اول یا دومى ارتقاى درجه مى یافتند.حقوق گروهبان ها نیز متفاوت بوده و .پس از پایان دوران 4 ماهه آموزشى، زنان سرباز براى تدریس عازم روستاهاى دوردست مى شدند تا به کودکان روستایى درس بدهند. تعداد سپاهیان در هر روستا، بستگى به جمعیت آن داشته است.
در هر یک از دفاتر آموزش و پرورش نیز اتاقى با نام «سپاه دانش» براى این «سپاهیان» در نظر گرفته مى شد. سپاهیان دانش در هر روستا موظف به شرکت در جشن ها همراه با کدخدا، فرماندار و بخشدار منطقه بودند و در کارهاى عمرانى و آبادى روستا مانند آسفالت و مدرسه سازى نیز شرکت داشته اند. به مجرد اتمام دوران خدمت دو ساله شان، اعضاى سپاه دانش به عنوان آموزگار جذب آموزش و پرورش مى شدند. هم اکنون نیز اکثر آموزگارانى که با مدرک دیپلم مشغول تدریس در مدارس هستند، همان سپاهیان دانش سابق هستند. سپاه دانش هر 6 ماه یک بار اقدام به عضوگیرى مى کرد و از زمان آغاز فعالیتش تا زمان انقلاب 21 دوره عضوگیرى کرد. عضویت در«سپاه دانش» داوطلبى بوده و گزینشى نیز براى ورود به آن انجام نمى شده است دو سال زندگى آنان در «سپاه دانش» در مراکز شبانه روزى سپرى مى شد.آموزش هاى نظامى، رژه، آشنایى با انواع اسلحه، آموزش تیراندازى، روش تدریس و اجراى مراسم سان در مقابل مسئولین کشور، از جمله مواردى بوده که زنان سرباز باید آن را فرا مى گرفتند. داوطلبان عضویت در سپاه دانش براى ثبت نام باید به آموزش و پرورش رجوع مى کردند.
کسانى که موفق به پایان دوره 2 ساله آموزشى در سپاه دانش با معدل عالى مى شدند، مى توانستند وارد «دانشگاه سپاهیان انقلاب» شوند، .اکثر افرادى که به صورت داوطلبانه عضو سپاه دانش مى شدند، انگیزه شان تضمین شغلى بوده که بعد از دوره دو ساله براى آنان ایجاد مى شد. آنان بلافاصله بعد از پایان دوره آموزش دو ساله خود به استخدام وزارت فرهنگ آن دوران در مى آمدند.
برخی معتقدند هرچند سپاهیان دانش براى افزایش سطح سواد روستاییان عازم این مناطق مى شدند آنها بروز دگرگونى در اسلام را به خانواده، دوستان و نیز اهالى روستاها انتقال داده و در واقع نتیجه فعالیت این سپاهیان درست عکس منظورى بود که شاه از ایجاد آنان داشت.