گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ در محضر حرم، جشن کوچک خبرگزاری دانشجوست که در ایام ولادت امام رضا (ع) برگزار کرده ایم. در این مجلس بزم، شاعرانی شعر می سرایند، خدامان امام رضا (ع) خاطره تعریف می کنند و برخی متن هایی ادبی می نگارند.
عبدالرحیم سعیدی راد، شاعر و ادیب انقلابی کشورمان، متنی ادبی در حال و هوای این روزها نگاشته و با نام «خورشید خادم حرم توست» در وبلاگ شخصی خود قرار داده؛ متن این نوشتار به شرح ذیل است:
از هر چه رنگ سیاهی است دل بریده ام و خود را به آستان نورانی و پر از محبت تو رسانده ام.
چیزی به همراه ندارم که تقدیم کنم جز شوق حضوری که گاه آسمان را به رقص می آورد.
مگر می شود صدای نقاره هایت را شنید و سر از پای شناخت؟
مگر می شود به صحن و سرای باشکوهت قدم گذاشت و فرشتگان را ندید که بالهای خود را زیر پای زائرانت فرش کرده اند؟
بارگاه ملکوتی ات پلی است از دلهای شکسته تا عرش استجابت.
پلی است که فرشتگان مقرب همواره از آن برایت طبق طبق سلام و صلوات می آورند.
آقای من! در روز میلادت پل های زیادی را پشت سر گذاشتم تا به زیارت چشمانت که چشمه رحمت الهی است بیایم. جرعه از مهربانی ات را به ما بچشان!
می خواستم تو را خورشید بنامم اما دیدم خورشید و ماه خود خادمان حرم نورانی تو هستند.
...و دیدم هر ستاره زائری است که بی قرار رسیدن به آستان با برکت تو است.
...و آسمان چیست؟ جز کبوتری که دور گنبد طلاییات در طواف است.
آقای غریبان!
تو غریب نیستی. غریب نوازی! و آغوش گرمت پناه دلخستگان و گرفتاران است.
... امروز ولی خسته از آدم های عبوس و خیابانهای بن بست؛
خسته از تکرار روزهای ملال آور؛
خسته از روزنامه های ترشیده و کانالهای 24 ساعته؛ که تنها بلدند دلشوره و کسالت تعارف کنند؛ به بارگاه آرامشت پناه آورده ام.
بگذار اعتراف کنم که زمانه خوبی نیست. چشم ها می بینند اما راه را از چاه نمی شناسند.
می دانم همه راهها به تو ختم می شود.
حقیقت ناب شمایید و خاندان نورانی شما؛ از تو می خواهم که بیش از پیش هوایمان را داشته باشید.
حالا دلم آهوی رمیده ای است که دلتنگ نگاه صیادش شده است. نیم نگاهی از تو کافی ست تا قرار این عاشق برهنه پای تو تضمین شود. همین!