رئیس سابق دانشگاه علامه گفت: استاد دانشکده اقتصاد عضو هیئت علمی دانشگاه ما و دانشگاه آمریکا بود و ماهیانه سه میلیون تومان از دانشگاه حقوق میگرفت.
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ در هفته های اخیر شاهد تغییراتی در سطح ریاست دانشگاه های بزرگ کشور بودیم، یکی از آنان دانشگاه علامه طباطبایی، بزرگ ترین دانشگاه علوم انسانی کشور بود. از همین رو گفتوگوی را با حجتالاسلام و المسلمین صدرالدین شریعتی در «خبرگزاری دانشجو» برای بررسی کارنامه ی ایشان داشتیم که بخش اول این گفتوگو به شرح زیر است:
«خبرگزاری دانشجو»- اتفاقاتی که درباره بازنشستگی اساتید در دانشگاه علامه رخ داد به چه صورتی بود؛ بسیاری عقیده دارند این بازنشستگیها بیشتر جنبه تشریفاتی داشته و این اساتید اخراج شدهاند؟
شریعتی: درباره بحث بازنشستگی اساتید باید بگویم این یک بحث بنیادی است؛ چرا که نمیتوانیم در قوانین دانشگاهی قانون بازنشستگی را کنار بگذاریم و بنا به مواد قانونیای که در این زمینه وجود دارد، اساتید در سن 65 سالگی در مرتبه استادیاری و دانشیاری باشند، میتوانند بازنشسته شوند؛ این امر منوط به موافقت خودشان و رئیس دانشگاه است. هر چند طبق همین مصوبه هیئت امنا میتواند به اساتید تا سن 70 سالگی و بیش از آن هم اجازه دهند تا در دانشگاه باشند به شرط آنکه به مرتبه استادی رسیده باشند.
درباره بحث بازنشستگی باید بگویم اساتیدی در دانشگاه علامه بودند با وجود اینکه 30 تا 35 سال از سابقه تدریس آنان در دانشگاه گذشته بود، اما دچار رکود شده و نتوانسته بودند از مرحله دانشیاری و مربی به مرتبه استادیاری برسند. بنابر قانونی که برای ارتقا در هیئت امنای دانشگاه وجود دارد، هر استادی میتواند هر چهار سال یکبار یک مرتبه درجه علمی خود را ارتقا دهد. برای مثال اگر استادیار است میتواند دانشیار شود و اگر دانشیار است میتواند استاد شود که این امر بستگی به تلاش استاد دارد.
اما متاسفانه برخی اساتید با وجود گذشت 25 یا 30 سال در مرتبه استایاری و یا مربی نتوانستند هیچ ارتقایی پیدا کنند و طبق قانون بر این اساس دانشگاه میتواند او را بازنشسته کند، این به معنای رکود علمی آن استاد است تا جا برای دیگران باز شود.
دانشگاه موظف بود نیروهایش را طبق قانون تغییر دهد. عدهای که رکود داشتند و 30 تا 34 سال از سنوات آنان گذشته بود،حتی یک مقاله نیز در نشریات معتبر علمی چاپ نکرده بودند، این رکود علمی موجب بازنشستگی آنان شد. از سویی برخی از اساتید نیز بودند که به درخواست خود بازنشسته شدند. برای مثال استاد کزازی، استاد ادبیات بود و بنا به درخواست خود بازنشسته شد اما برخی جوی را راه انداختند که این استاد را از دانشگاه بیرون کردیم و در نهایت خود آقای کزازی اعلام کردند، من خود تقاضای بازنشستگی کردم و کسی من را بیرون نکرده است.
بخشی از این اساتید علی رغم آنکه دانشگاه به ماندن آنان علاقه مند بود مایل به رفتن بودند و با توجه به آنکه سن آنان به حدی رسیده بود که می توانستند بازنشسته شوند ما نمی توانستیم جلوی آنان را بگیریم چرا که وقتی استاد عضو هیئت علمی است باید ضوابط دانشگاه را رعایت کنند به آن معنی که باید وقت عمده ای را در اختیار دانشجویان و پاسخگویی به سئوالات آنان قرار دهند در حالی که در هنگام بازنشستگی در صورتی که دانشگاه نیاز داشته باشد ده ساعت می تواند تدریس کند بنابراین استادان علاقه مندند که از این فُرجه استفاده کنند و در دانشگاه های دیگر تدریس کنند.
بخشی از بازنشستگی اساتید مربوط به اساتیدی می شد که به دنبال گرفتن پاداش بودند. این نگرانی در آن زمان مطرح شده بود که دولت قصد دارد پاداش بازنشستگان را به صورت سهام عدالت پرداخت کند بنابراین آنان در طی مراجعاتی که به من داشتند اعلام کردند ما نگرانیم و پاداش خود را می خواهیم . حدود ده نفر از اساتید از این رهگذر بودند که ما هم نمی خواستیم آنان را اخراج کنیم اما موافقت نکردن؛ ما درخواست آنان را نیز بی انصافی دیدیم همانطور که گفتم بخشی از اساتید اخراجی کسانی بودند که رکود علمی داشتند و کلاس های آنان، کلاس های پرباری نبود چرا که برخی از اساتید وقت مطالعه برای کلاس را ندارند و حتی از جزوات سال های گذشته خود استفاده می کنند.
بخش دیگری از این اساتید اخراجی کسانی بودند که اخراج آنان در پرونده انتظامی مطرح شده بود و هیئت بدوی انتظامی به اخراج آنان رأی داده بود آنان در مواجه به من درخواست بازنشستگی می کردند.
از سوی دیگر برخی اساتید نیز وجود داشتند که به دلیل غیبت غیر مجازی که در دانشگاه داشتند. برای مثال استادی را در دانشکده حقوق داشتیم که در سال 83، 50 هزار دلار دریافت کرده بود تا به دانشگاه آمریکا برود و مطالعات حقوق اقتصادی انجام دهد و پس از بازگشت از ایران مطالعات خود را در اختیار دانشگاه قرار داده و رشته حقوق اقتصادی را در دانشگاه تأسیس کند ایشان برخلاف اینکه باید به مطالعه می پرداخت با خانواده خود به آمریکا رفته بود و به جزء چند صفحه ارائه مطلب که آن هم با پیگیری مکرر من میسر شد چیزی ارائه ندادند و مجدداً در اول مهر سال بعد درخواستی برای رفتن داشتند ، ما با ایشان مخالفت کردیم و مدیرگروه هم با رفتن ایشان مخالف بود اما در نهایت ایشان کلاس های اول مهر خود را رها کرده و درخواست یک سال مرخصی کرده بودند، مرخصی ایشان تأیید نشد و در نهایت هیئت بدوی انتظامی رأی به اخراج ایشان داد، براساس قانون کسی که بیش از دو ماه غیبت در دانشگاه داشته باشد حکم اخراج او صادر می شود و وزارت علوم نیز در این زمینه یک راه قانونی دارد ؛ یک فرد می تواند اگر در دانشگاه های شهرستان به او احتیاج داشتند در آنجا تدریس کنند اما نمی تواند به دانشگاهی که پیش از این در آن تدریس می کرد، برگردد.
بنابراین از این دست اساتید بسیار داشتیم؛ یا اینکه استاد دانشکده اقتصاد را داشتیم که هم عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بود و هم عضو هیئت علمی دانشگاه آمریکا . براساس سوابق خود ماهیانه سه میلیون تومان از دانشگاه حقوق می گرفت .من در چند ماهی که در دانشگاه بودم متوجه نشدم که ایشان به آمریکا می رود و حقوقش را کامل می گیرد و در طول ترم یک ماه در ابتدای ترم اول و یک ماه ابتدایی ترم دوم را به دانشگاه می آمد من در صحبتی که با این استاد داشتم به او گفتم که او در مقابل دانشگاه مسئول است و باید در دانشگاه حضور داشته باشد اما او در پاسخ به من گفت زندگی او در آنجاست، بنابراین در نهایت پرونده او نیز به هیئت انتظامی ارسال شد.
حال سئوال من این است آیا اگر این احکام صادر نشود نظام موظف است در قبال استادی که در آمریکا استادی می کند، ماهیانه حقوق خود را بگیرد؟ چرا این مبلغ به دانشجویان عادی و نیازمند که حتی برخی قادر به تأمین پول فیش غذای خود نیستند داده نشود، یا همانطور که گفتم استادی که 50 هزار دلار گرفت که در حال حاضر مبلغی معادل 180 میلیون است به جای اینکه به نوآوری رشته و بالابردن معلومات خود بپردازد تنها به زندگی در آن طرف پرداخته و گرین کارت گرفته، این امر چه معنایی می تواند داشته باشد.
برخی اساتید نیز بودند که در هیئت مرکزی جذب رد صلاحیت شده بودند تعداد آنها دو یا سه نفر بود،اینها در مجموع اساتیدی را تشکیل می دادند که از دانشگاه بازنشسته شده بودند.
بنابراین واقعیت این است افرادی که حملاتی را بر علیه من مطرح می کنند بیشتر بهانه دارند چرا که من روحانی بوده و پایبند به مبانی اسلامی سازی هستم و در این سال ها نیز بر همین اساس و مبنا کار کرده ام.
آیا از بدو ورود به علامه کسی بازنشست یا اخراج نشده است و یا در دانشگاه علم و صنعت، تهران و شریف هیچ کدام از اساتید با این روند روبرو نبوده اند. این سئوال من است که چرا حساسیت بر روی دانشگاه علامه وجود داشته است؛ به نظر من تنها یک بهانه است و حتی آنان نمی گویند که این اساتید از دانشگاه بازنشسته شده اند بلکه می گویند فلانی اساتید را اخراج کرد و با آنان اینگونه برخورد کرد ،نکته ای که باید آن را مورد توجه قرار دهیم این است که وضعیت اساتید در دانشگاه علامه بسیار خوب است و دانشگاه علامه دارای اساتید شایسته و بزرگواری است. ما دوست داریم تا زمانی که آنان بتوانند در محیط دانشگاه باشند از حضور فیزیکی و فکری آنان استفاده کنیم اما برخی از آنان به دلیل کهولت سن از دانشگاه اخراج شدند. ما شاهد بودیم حضور آنان در دانشگاه تبعات جسمی فیزیکی داشت خانواده های آنان را دعوت کردیم و از آنان خواستیم که با آنان صحبت کنند و این اساتید نیز بازنشست شدند.
بازنشستگی اساتید مبحثی بوده است که از سال 86 ورد زبان ها بوده است و همه جا نیز اعلام می کنند فلانی به اخراج این اساتید پرداخته است نه اینکه بگویند آنان به دلایل مختلف از دانشگاه بازنشسته شده اند.
«خبرگزاری دانشجو» - درباره بازنشستگی استاد طیب نیز توضیحاتی را بفرمایید چرا که این امر اعتراض دانشجویان را مخصوصاً دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی را به همراه داشت؟
شریعتی: در زمان آقای حبیبی، رئیس دانشگاه بازرسی کامل و جامعی از دانشگاه انجام شد و گزارش کامل و جامعی درباره تمامی مسائل دانشگاه وجود داشت که برخی از این مسائل در مورد جذب برخی از اساتید بود ، یکی از آنان آقای طیب بود.
استاد طیب دارای تحصیلات معماری در دوره لیسانس و فوق لیسانس بودند اما در گروه معارف به تدریس پرداخته و درس اخلاق می دادند، موضوع درسی که ایشان تدریس می کردند با تحصیلات ایشان هم خوانی نداشت ما این مسئله را مطرح کردیم که ایشان پاسخی نداد و به سازمان بازرسی کل کشور اعلام شد، وی را از مرتبه مربی به مرتبه کارشناس تقلیل دهید ما دیدیم این امر ظلم است بنابراین ایشان را بازنشسته کردیم تا حقوق زن و فرزندانشان حفظ شودکه ایشان شکایتهایی را انجام دادهاند و به دیوان عدالت اداری مراجعه کردند که در نهایت دیوان عدالت اداری بازنشستگی ایشان را تایید کرد.
از سویی برخی مسائل وجود داشت که این فرد در مباحث اعتقادی نیز مشکلاتی را به وجود آورده بود و اختلافهایی را بین شیعه و سنی ایجاد میکرد و دانشجویان سنی را تحریک میکرد که با فرامین مقام معظم رهبری همخوانی نداشت و حتی ایشان بر روی دو تن از نمایندگان مجلس که طرفدار ایشان بودند صحبت کرده بود حتی به رئیس جمهور وقت پیغام داده بودند که من در جواب آنان به رئیس جمهور نامه داده بودم اگر اصرار بر ماندن ایشان دارید من را عزل کنید تا ایشان برگردند چرا که من به جایگاهی رسیدم که نگرش ایشان را مانند عرفان التقاطی میدانم و بنابراین نامه بازگشت ایشان را بیجواب گذاشتم که این اتفاق در سال 87 بود.
من معتقدم همان طوری که وظیفه داریم به احکام دینمان عمل کنیم عمل به قانون نیز واجب است و من نیز بر این اساس عمل کردم چرا که پیش از این مقلد امام خمینی بودم و اکنون نیز مقلد مقام معظم رهبری هستم ، عقیده ایشان نیز بر این امر است که من نمیتوان برخلاف ضوابط عمل کنم و خلاف قانون عمل کردن را خلاف شرع میدانم.
«خبرگزاری دانشجو» - در اعتراضاتی که از سوی برخی تشکلها انجام شد، گفته میشد شما با آنان برخورد حذفی کردهاید و حتی بخش کوچکی از آنان شامل دانشجویان بسیجی دانشکده علوم اجتماعی بودند را اخراج کردید، که این امر بازتابهای گستردهای را در سال 88 داشت و رسانهها نیز به این موضوع پرداختهاند.
شریعتی: این امر صحت ندارد؛ چرا که من یک دانشجوی بسیجی یا غیربسیجی را اخراج نمیکنم بلکه احکام آموزشیای که شامل مواردی چون مشروط شدن یا غیبت یک ساله دانشجویان است منجر به اخراج آنان میشود و طبق قانون برای آنان حکم اخراج زده میشود ؛این حکم را من ندادهام بلکه در شبکه آموزشی این حکم داده میشود.
در رسانهها دیدم که آقای زیباکلام نیز نامهای را خطاب به مراجع تقلید نوشتند و در آن نسبت به اخراج صد نفر از دانشجویان اعتراض کردند در حالی که این گونه نبود و حتی شاهد بودیم بچهها با هدایت برخی از اساتید که پیش از این شرح ماجرای بازنشستگی آنان را گفتم تحریک میشدند و حتی آنان با تاثیراتی که بر دو تن از نمایندگان مجلس گذاشته بودند نامهای را علیه من گرفته بودند که آنان قضیه را به طور کامل شرح نداده بودند و هنگامی که معاون پارلمانی مجلس با نمایندگان صحبت کرد آنان اظهار بیاطلاعی کرده بودند و در نهایت منجر به نامه حمایت نمایندگان مجلس از من شد بنابراین اینها جزو مسائلی است که موجب اعتراضات شد. حتی شاهد بودیم فردی مطابق با قوانین آموزشی یک سال از زمان نمره او گذشته بود و مراجعه نکرده بود که ما به او یک مرخصی یک ساله دادیم تا در کمیسیون موارد خاص لحاظ شود.
«خبرگزاری دانشجو»- با توجه به اینکه شما در مصاحبه کیهان گفته بودید دانشگاه علامه را به صورت یک تل خاکی دریافته کرده بودید و به صورت موقعیت فعلی ارائه دادید از شما میخواهم بخشی از اقدامات عمرانی خود را که در دانشگاه انجام دادهاید برای ما بگویید؟
شریعتی: من از سال 66 وارد دانشگاه شدم و حدود 27 سال است عضو هیئت علمی این دانشگاه هستم؛در سال 64 رئیس دانشکده روانشناسی شدم و بعد نهایتا از سال 69 از نظر امکانات دانشکده روانشناسی واقعا ضعیف بود،حتی آمفیتئاتر برای دانشجویان نداشتیم ،تلاش کردم این فضا را متحول کنم و از برخی ارگانها مانند شهرداری در این زمینه کمک گرفتم که آنان نیز کمک شایانی در این رابطه انجام دادند و به احترام آنکه از آنان پولی نمیگرفتم به ما کمک کردند باید بگویم خوابگاههای دانشجویی در زمان من اجرایی شد.
یکی از مسائلی که درباره دانشگاه وجود داشت وضع کلاسها بود دانشجویان نمیتوانستند به راحتی درس بخوانند که در این زمینه تغییرات جدی ایجاد کردم و دانشگاه را به امکانات رفاهی رساندم برایم مثال در خوابگاهها یک یخچال به ازای هر اتاق وجود نداشت و این درحالی بود که 500 میلیون برای بازسازی دانشگاهها هزینه کردم چرا که خود را مکلف میدانستم که دانشگاه را از نظر ساختاری نیز متحول کنم.
بازسازی و بهسازی وضع کلاسها و وضع زندگی دانشجویان که از لحاظ کمبود امکانات و فضای کثیف خوابگاهها و دانشکدهها امکان درس خواندن آرام را از دانشجویان گرفته بود.
از سال 84 که من ریاست دانشگاه علامه را به عهده گرفتم تعمیرات جدی خوابگاهها و دانشکدهها آغاز شد که محصول آن ایجاد نمازخانه، سالن ورزشی، رستوران با امکانات سردخانه، خوابگاههای دختران با پردیسهای مجزا ایجاد شد و دانشگاه از نظر ساخت و ساز متحول شد.
طرح جامعی برای دانشگاه علامه در نظر گرفته بودند که قرار بود به مهرشهر کرج برود. در زمان ریاست قبلی تدوین شده بود اما به مرور این طرح منتفی شد و دانشگاه را به منطقه غرب تهران منتقل کردیم .بیشتر زمینهای دانشگاه در طرحهای معارض شهرداری اتوبان همت و بزرگراه تهران شمال از بین رفت و مشکلات زیادی را ایجاد کرد اما با این وجود حدود 70 هزار متر مربع از زمان ورودم به دانشگاه علامه یا بازسازی داشتیم یا ساختمان نو ایجاد کردیم و بیشتر دانشکدهها را نیز از مرکز شهر به دهکده المپیک در غرب تهران منتقل کردیم.
این بازسازیها که آغاز شد بیشتر اساتیدی که الان سر از آمریکا مجلس آمریکا و سایر کشورهای غربی در آوردهاند جریاناتی راه انداختند و به دنبال آزار و اذیت ما بودند و حتی دانشجویان با برنامههای مختلف برعلیه ما موضع میگرفتند اما ما بدون توجه به این مسائل روند عمرانی دانشگاه را طی کردیم و بیشتر دانشکدهها منتقل شد.
ايشان دانشگاه را با پادگان عوضي گرفته بودند و همه از دست ايشان شاکي بودند.ايشان بفرمايند که چرا همه اساتيد از ايشان ناراضي بودند و هستند مگر آنهايي که ايشان به آنها باج دادند.
با عملکرد ديکتاتورمآبانه خود اعتقادات مذهبي يک مشت جوان بسيجي را خدشه دار کردند
خدا از او نگذرد
يه دانشجو
۰۹:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۱
اينکه مشخصه وقتي يه عده آدم دارن از بيت المال ميخورن بدون اينکه در اضاي اون کاري کنن وقتي يه نفر بخواد جلوشون وايسه از اون آدم شاکي ميشن همون طوري که همه از اجراي عدالت در زمان امام علي راضي نبودن ذات برخي افراد همينه عدالت خوبه اما برا ديگران تا گريبان خودشون رو ميگيره شاکي ميشن اين بنده خدام قانون و عدالت رو اجرا کرده همين .بنظر من که کارش خيلي درسته. لطفا درگير جوهايي که ديگران درست ميکنن نشين.
سيده
۲۰:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۳
خواهش ميکنم براي اينکه عدالت را رعايت کنيد مصاحبه هايي هم با آن افراد بسيجي و اساتيد اصولگراي آن دانشگاه و نمايندگاني که ايشان از آنها ياد کرده اند انجام دهيدتا يکطرفه به قاضي نرفته باشيد.
وقتي اين سکوت غير قانوني مجلس را ميبينم تازه ميفهمم که مشکلات اقتصادي از کجا دامن ميخورد اين تحريم ها نبودند که کمرشکن هستند يلکه سکوت نماينده هاست وتحريم فقط اسم رمزبوده خدا به دادمون برسد اينا که خودشون را اصولگرا مينامند اگر دست اصلاح طلبها برسه چه اتفاقاتي ميافتد تازه انتخابات تموم شده اگر به انتخابات برسيم چه کار ميکنند
از اعضاى هيأت علمى و كارمندان و دانشجويانى كه مورد ظلم ايشان چه در دانشگاه علامه و چه در وزارت علوم كه اين حاج آقا ! عضو اصلى هيأت تخلفات بودندو چه تيرهاى خلاصى به بد بخت مردم نزدند، دعوت كنيدتا بيايند و از خودشان دفاع كنند! اين نكات كه عرض ميكنم اصلاً و بهيچوجه در دفاع از دكتر توفيقى نيست بلكه دفاع از حقوق مردمى كه مورد ظلم توسط ايشان قرار گرفته اند است. معاون ادارى و مالى وزارت علوم مثل موم در دست ايشان بود! اين را ميدانيد؟ هرجا در كنار كامران دانشجو وزير! علوم بودن چه معنايي دارد؟ ايشان چه كاره بودند كه هميشه در كنار آقا ى كامران دانشجو بودند و ديگر رؤساى چنين موقعيتى را نداشتند. عزيزان ، سايت شما خيلى بايد عادلانه عمل كند. دانشجويان و جوانان با سايت شما سرو كار دارند و قضاوت مى كنند.
ما گروهي قبول شدگان دکتري شبانه بوديم که با قيد شبانه در دفترچه وارد شديم ولي همين ديکتاتور روزگاري براي ما ساخت وآنقدر بر پرديسي بودن ما تاکيد کرد که به ديوان عدالت اعتراض کرديم و زمانيکه راي ديوان را فهميد تاييد کرد اشتباه شده وما شبانه ايم.
او يک ترم تمام با اعصاب عده اي بازي کرد.کاش در اجتماعات ما بوديد وفرياد درد ما را مي شنيديد که چنين بر عمال پليدش صحه نگذاريد.
با عملکرد ديکتاتورمآبانه خود اعتقادات مذهبي يک مشت جوان بسيجي را خدشه دار کردند
خدا از او نگذرد
خدارو شکر من امسال فارغ التحصيل شدم
او يک ترم تمام با اعصاب عده اي بازي کرد.کاش در اجتماعات ما بوديد وفرياد درد ما را مي شنيديد که چنين بر عمال پليدش صحه نگذاريد.
عاقبت اين نردبان بشکستني است
لاجرم هرکس که بالاتر نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست