کد خبر:۲۶۳۵۷۷
یادداشت/

وقتی که شعر هم امینی دارد

شعر معاصر همانند سایر هنرها، مرهون توجه و اهتمام رهبر انقلاب از سال های ابتدایی پیروزی انقلاب تا به امروز است؛ لذا شایسته است که سپاسگزار «امین شعر» باشیم.
وقتی که شعر هم امینی دارد

گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» - رها معیری؛ شعر امروز امینی دارد که رسم شاعری را می داند و می داند حقیقت شعر، وظیفه اش و مسئولیتش چیست. امینی که دلگرمی شاعران جوان دیروز و امروز است و به توان ایشان برای اوج دادن شعر ایمان دارد.


روز شعر و ادب فارسی بهانه ای بود تا به قدر یک روز قدردان شعر و شاعران باشیم، اگرچه یک روز مجال کمی برای پاسداشت هنر مهربان شعر است. برخی از دوستداران شعر نه یک روز که سالهاست شعر و اهلش را بزرگ داشته اند و بزرگ می‎دارند. بخشی از بالنده و پیش رونده بودن شعر امروز در گرو تلاش همه آنهاست. و بی شک طلایه دار همه آنهایی که چنین‎اند، رهبر فرزانه انقلاب، متخلص به امین است.


شعر اگرچه حاصل احساس شاعرانگی آدم هاست اما به اعتراف بزرگان هنر، شعر معاصر همانند سایر هنرها مرهون توجه و اهتمام رهبر انقلاب از سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب تا به امروز است. اعتقاد ایشان به ذات هنر و رابطه آن با ماندگاری حقیقت، زندگی ادبی و شاعرانه، رهنمودهای پدرانه، نقدهای مشوقانه و تکریم پیوسته شعر و شاعری و... همگی بر فضای هنری و شعر موثر بوده و هست؛ لذا شایسته است که سپاسگزار «امین شعر» باشیم.


از مطلع تا بیت الغزل امین


شعر از همان روزگار کودکی و ذوق شعری مادری حافظ شناس به دل امین نشست. خود ایشان در این باره می گویند: بعضی از شعرهای حافظ که هنوز یادم است، از شعرهایی است که آن‌وقتها از مادرم شنیدم.


این زمزمه کردن و شعرخوانی‎های خانوادگی در دوران طلبگی ایشان یعنی سال‌های آغازین دهه‌ 30 به مطالعات در خصوص تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تبدیل شد. و پس از مدتی، به جاری شدن نخستین مصرع‌ها و بیت‌ها بر لب او منجر شد. اشعار زیبا و تک‌بیت‌های مورد علاقه او در دفترچه‌ای به نام «سفینه‌ی غزل» جمع شده بودند. پشت کتاب‌های امین هم پر بود از ابیات مورد علاقه اش.


این علاقمندی و آشنایی با ادبیات و تاریخ شعر، تا بدل شدن به یک نگاه تخصصی پیش رفت. فیروزکوهی شاعری که دوستی اش با امین به سالهای پیش از انقلاب برمی گردد، همیشه از هوش امین در دریافت پیچیدگی و ظرایف و طرائف شعر - مخصوصا سبک هندی- با تحسین تؤام با حیرت یاد می‌کرد و بارها گفته بود: ایشان بزرگ‌ترین شعرشناس ایران است.


غلامعلی حداد عادل نیز در این باره می گوید: ایشان به کُلیّت ادبیات فارسی و تاریخ تحول شعر فارسی نیز توجه دارند. یعنی سبک‌های مختلف شعری مانند سبک خراسانی، هندی، دوره‌ بازگشت و شعر معاصر هرکدام در ذهن ایشان جای خود را دارد. خصوصیات این‌ها را می‌شناسند و امتیاز هر کدام را نسبت به دیگری می‌دانند. می‌توانم بگویم ایشان این دوره‌ هزار ساله از شعر رودکی را در جاده‌ تاریخ پابه‌پای شاعران طی کرده‌اند و کمتر شاعر بزرگی است که ایشان درباره‌ آن نظر نداشته باشد؛ چه این شاعر مولانا و سعدی و حافظ باشد و چه ملک‌الشعرای بهار و دیگران.


یوسفعلی میرشکاک، نویسنده و منتقد، در خصوص سیره ادبی ایشان معتقد است: با توجه به علاقه‌ ایشان به شعر و شعرا، ایشان را در کنار فعالیت‌های سیاسی و علمی و قبل از این‌که انقلابی اتفاق بیفتد، می‌توان به عنوان یکی از منتقدان برجسته شعرفارسی معرفی کرد. تقریباً می‌توان گفت که هیچ گروهی از هنرمندان انقلاب نبودند که آقا با آنها سروکار نداشته باشد، حمایت نکند، رهنمود ندهد و راه نشان ندهد. به نظر بنده کل فضای شعر و ادبیات و هنر بعد از انقلاب را باید مرهون ایشان دانست. راهی که نشان می‌دادند و برخورد و مواجهه‌ای که با جماعت اهل هنر داشتند، خیلی مؤثر بود.


دیدارهای امین


اقتضای علاقمندی عالمانه این چنینی، حضور در محافل ادبی و شاعرانه است. از آن جمله دوستی با غلامرضا قدسی است که ایشان را با انجمن ادبی فردوسی در مشهد آشنا کرد. پیش از رفتن به قم برای ادامه‌ تحصیل نیز در منزل مرحوم فرّخ در مشهد، انجمن ادبى‌اى بود به نام انجمن فرّخ که ایشان، در این انجمن نیز شرکت مى‌کردند. در قم نیز  محفل ادبی، امین را داشت.


البته سال های 42 تا 57 ایشان وقف مبارزات انقلابی هستند. بعد از پیروزی انقلاب، فرهنگ ایران اسلامی که شعر بخشی از آن است نیاز به هدایت و حرکت داشت و چه کسی بهتر از امین با توجه به شناخت جامع الاطراف او از شعر و شاعران متعهد.
 معاشرت و مجالست امین با شعرا و ادیبان بزرگ کشور به حضور ایشان در انجمن‌های ادبی محدود نبود؛ از همین رو بود که در سالهای بعد از مبارزه با برخی از شاعران شخصا مرتبط شده و آنها را به همکاری دعوت کردند.


اما شاید در میان محافل ادبی دیدارهای شب نیمه‌ ماه مبارک رمضان یا به قول امیری اسفندقه «دیدارهای امین»، شهره است. محفلی که از سال‌های ریاست‌جمهوری ایشان آغاز شده و به تاکید خود امین مقصود آن تکریم شعر ارزشی و متعهد است و جنبه‌ نمادین دارد تا متولیان و سیاستگذاران فرهنگی کشور به اهمیت آن در فرهنگ و هویت ملی واقف شوند.


این رویداد ادبی اگرچه از شعرهای خود امین محروم است اما یقینا برکت شعر امروز محسوب می شود. کم نیستند شاعرانِ جوانی که با  شعرخوانی در همین شب، پروبال بیشتری گرفته اند و بسیارند شاعران گمنامی که به جاری کردن شعرشان در این محفل صمیمی، نام آور شعر شدند. فرصتی که پیش از این برای شاعران به نام نبود.


ثروت شعر


امین شعر در یکی از همین دیدارها می فرمایند: «شکی نیست که شعر یک ثروت ملی است. اگر کسی در این تردید بکند، در یکی از بدیهی‏ترین مسائل تردید کرده. شعر یک ثروت برای هر کشور است؛ یک ثروت بزرگ و پرثمری است. اولاً باید این ثروت را ایجاد کرد، ثانیاً باید این را روز به روز افزایش داد که دچار خسران و کم آمدن و کاهش نشود. ثالثاً باید از آن برای نیازهای کشور استفاده‏ بهتر و برتر کرد. نمی‌توانم ادعا کنم و بگویم که عامل رشد و گسترش دامنه‏ شعر در کشور ما -که این گسترش امروز نسبت به گذشته بسیار آشکار و بین است- دقیقاً چه هست. شکی نیست که یکی از مهم‌ترین عواملش، باز بودن فضای جولان در عرصه‏های مختلف فکری و علمی و ذهنی است که این هدیه‏ انقلاب است به ما، بلاشک. ما دوران قبل از انقلاب را دیدیم. شعرای آن وقت را دیدیم. می‌شناسیم. با خیلی‏شان نشست و برخاست داشتیم. بهترین‌هایشان هرگز این مجال را پیدا نمی‌کردند که در یک منظر عمومی، در یک محضر عمومی بیایند خودشان و شعرشان را ارائه بدهند. یک شاعری مثل مرحوم امیری فیروزکوهی که حقاً در قله‏ی غزل زمان خودش قرار داشت، بیشترین تجلی و نمایشی که از او می‌شد مشاهده کرد، در یک جلسه‏ی خصوصی بود که در گوشه‏ی انزوای خودش، چهار تا پنج تا دوست و رفیقش باشند و او غزل خودش را بخواند. یا حالا در عرصه‏ی شعر نو، مرحوم اخوان که قطعاً بهترین شاعر نیمایی زمان خودش بود و به نظر من از همه‏ی اقرانش قوی‌تر، مسلط‌تر و لفظ و معنای شسته‌رفته و بهتری داشت، در یک گوشه‏ای زندگی می‌کرد؛ کسی از او خبری نداشت، کسی او را نمی‌شناخت، جز یک عده خواص؛ در حال عزلت و انزوا. یعنی وضع عرضه‏ی شعر این بود. طبیعی بود که وقتی بزرگان شعر این‌جور منزوی و در عزلت و در خمول زندگی کنند، جوان‌ها خیلی رشد پیدا نمی‌کنند.»1


هدایت شاعرانه


علاوه بر فضای بازی که انقلاب اسلامی ایجاد کرد و همانطور که در ابتدای سخن گفته شد، شخص رهبر انقلاب در هدایت شعر اهتمام جدی داشتند. میرشکاک، شاعر و نویسنده، در این زمینه می گوید: برخورد ایشان همواره جانبدارانه، پدرانه و برخورد حمایتی و هدایتی بود. خیلی‌ها می‌خواستند هدایت کنند و نمی‌شد، چون نگاه می‌کردند و می‌دیدند که مثلاً قیافه‌ فلانی موجه نیست. این‌که برخی از جماعت هنرمندان رنجیدند، به دلیل همین برخوردهایی بود که آقایان نمی‌دانستند چطور باید جنس هنرمند را شناخت.


قطعا این توجه ریشه در اهمیتی دارد که امین شعر به آن معتقد است آنگونه که می گوید: «شعر امروز آیینه آینده است. انسان های قرن های بعد چطور بفهمند در جامعه امروز ما چه می گذشته است... تنها چیزی که می تواند پیام انقلاب را به نسل های بعد منتقل کند همین شعر و هنر و ادبیات است.»2


یا در سخنی دیگر تاکید می کنند: «شعر، یکى از برجستهترین هنرها است؛ و هنرمند - چه هنر شعر، و چه سایر هنرها - جزء زبدگانى است که در زمینه مسائل داراى مسئولیت، مسئولیت سنگینترى دارد؛ طبیعى است دیگر. ... هنرمند یک نخبه برجسته است؛ بنابراین مسئولیت دارد. به نظر من این مسئولیتها را باید جدى گرفت و هنر شعر را که هنر بسیار فاخر و مهم و کهنهنشدنى در تاریخ است، متضمن و حامل این مسئولیتهاى سنگین کرد.»3


از طرفی دیگر «امین شعر» شاعران را اینگونه توجه می دهد که: «بخشى از شعر مربوط است به احساسات و دلتنگی های شاعر... ما این دو بخش شعر را به رسمیت می شناسیم: هم آنچه که مربوط به احساسات است، هم آنچه که مربوط به بیان دلتنگىها است. لیکن یک بخش دیگر هم هست که اندیشه شاعر است، حکمت شاعر است؛ این نباید مغفولٌعنه قرار بگیرد.»4
و در دیداری دیگر اشاره می کنند: «ببینید، باید وظیفه‌ شعر به عنوان یک هنر، و وظیفه‌ شاعر به عنوان یک هنرمند، در قبال آفرینش، در قبال خداى متعال، در قبال تعهد اسلامى و انقلابى مشخص شود و این وظیفه ادا شود. این وظیفه، سوق دادن بندگان خداست به سوى خدا؛ برکشیدن و بالا بردن اخلاق و معرفت جامعه است. البته شعر وظائف دیگرى هم دارد، اما اساس این است...


البته من روى شعر غزلى تکیه می کنم؛ نمی گویم قصیده‌سرائى کنید. نه اینکه قصیده یا قطعه مورد قبول نباشد؛ چرا، لیکن چون گونه‌ غزل اثرگذارترین گونه‌ شعر است، بنابراین این مفاهیمى که می خواهیم به وسیله‌ شعر در جامعه پراکنده شود، بهتر است در گونه‌ غزل گفته شود. ممکن است کسى اینجور فکر کند که خب، اگر چنانچه ما آمدیم از اول تا آخر غزل، اخلاق گفتیم، دیگر حالا این چه جور غزلى است؟ پس احساسات ما کجا برود؟ ... من عرض می کنم شما اگر چنانچه در یک غزلِ هفت هشت بیتى، یک بیت را اختصاص بدهید به مضمون انقلابى یا اخلاقى یا معرفتى، این غزل، غزل انقلابى است؛ این غزل، غزل اخلاقى است و اثر خودش را می گذارد.»5


اوج شعری


 و ترجیع بند دیدارهای امین آینده درخشانی است که همواره اینچنین نویدش را می هد: «وجود استعدادهاى بسیار قوى و غنى و امیدوارکننده است. بنده پیش‌بینى می کنم که ان‌شاءاللَّه در آینده‌ نه چندان دورى، ما یک اوج شعرىِ مجددى داشته باشیم از همین استعدادهاى جوان. البته باید پیش بروند، باید تکمیل کنند، باید شعرها پخته‌تر و عمیق‌تر بشود و قطعاً خواهد شد. ان‌شاءاللَّه در دوران ما یک بناى رفیعى به وجود خواهد آمد که یادآور دورانهاى اوج شعر در کشور ماست؛ چون شعر در دورانهاى تاریخى، پست و بلند داشته؛ در بعضى از دورانها، شعر اوج داشته. ما ان‌شاءاللَّه در آینده‌ى نه چندان دورى این را خواهیم داشت..»6

 

همه آنچه گفته شد و از نظر گذشت تنها، تک بیتی بود از یکی از شئون زندگی حضرت امین و یکی از خدمات او به هویت ملی و جامعه اسلامی که شاید کمتر مورد توجه ها بوده است.


1. بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان- رهبر انقلاب، 1387/06/25


2. رهبر انقلاب، سال 1365سخنرانی در کنگره شعر شاهد


3و4. بیانات در دیدار شاعران‌- 1392/05/01


5. بیانات در دیدار شاعران‌- 1391/05/14


6. بیانات در دیدار جمعى از شعراى آئینى- 1390/03/25

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار