گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» - فاطمه پاخیرزن؛ با توجه به اینکه این روزها شاهد اتفاقات مهمی در خاورمیانه هستیم، مصمم شدیم تا راجع به رخدادهای اخیر منطقه، بحران سوریه، مسائل بین المللی و سفر آقای روحانی به نیویورک گفتوگویی با سید حسین نقوی حسینی، نماینده ورامین و پیشوا در مجلس شورای اسلامی انجام دهیم.
پس در این رابطه با حضور در دفتر کار این نماینده مجلس، به عنوان سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه، جویای نظرات وی شدیم.
سیدحسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس متولد 1329 در روستای کلاته شهرستان ورامین است.
این نماینده مجلس دارای مدرک دکترای علوم سیاسی از دانشگاه علوم و تحقیقات با رتبه 2 کشوری است.
مشروح بخش اول این گفت و گو به شرح زیر است:
«خبرگزاری دانشجو» - آیا اوباما در مورد سوریه نامه ای برای آقای روحانی ارسال کرده است؟
نقویحسینی: آنچه که مقامات رسمی تایید کرده اند این است که اوباما برای تبریک انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور نامهای ارسال کرده و انتخاب او را تبریک گفته، اما اینکه به صورت خاص برای بحران سوریه و منطقه خاورمیانه صورت گرفته باشد چنین چیزی وجود ندارد. اگر در نامه تبریک خودش مطالبی راجع به سوریه گفته باشد یا اظهار امیدواری برای حل بحران سوریه کرده باشد یا از ایران برای حل بحران درخواست کمک کرده باشد، من مطلع نیستم، اما به طور خاص برای بحران سوریه نامهای از طرف اوباما نوشته نشده است.
«خبرگزاری دانشجو» - شاید برای کسب وجهه در سطح بین الملل موضوع نامه را مطرح کرده اند؟
نقویحسینی: اگر ارسال نامه به رئیس جمهور ما با این محتوایی که اوباما ادعا میکند صورت نگرفته باشد طرح آن دو هدف را دنبال میکند؛ اول اینکه میخواهند بگویند که از همه ظرفیتهای منطقه برای حل بحران استفاده کردهایم و اعتقاد هم داریم باید از همه ظرفیتها استفاده شود تا به این شکل وجهه سیاسی آمریکاییها را در منطقه ارتقا دهند.
ادعای ارسال نامه بهانه ای برای عملیاتهای نظامی بعدی
دوم اینکه آمریکاییها میخواهند در واقع برای عملیاتهای آینده خودشان وجوه مشروعی را طراحی کنند که اگر فردا کسانی به حمله نظامی آنان اعتراض کردند بگویند ما که قبلاً گفتهایم و از نهادها و کشورها درخواست کرده ایم، اما شما به حل بحران کمک نکردید، بنابراین وقتی از شما کمک خواستیم و این کار را نکردید نباید بگویید که نباید حمله نظامی صورت گیرد؛ یعنی چیزی مانند ادعای استفاده حکومت اسد از سلاح شیمیایی که در آن موضوع هم به دنبال اهداف خود هستند؛ شاید آمریکایی ها برای اینکه برای عملیاتهای بعدی بهانهای در دست داشته باشند این ادعا را مطرح کردهاند.
«خبرگزاری دانشجو» - آیا حمله نکردن آمریکا به سوریه به دلیل کم بودن حامیان بود یا این حمله صرفاً یک بلوف سیاسی بود؟
نقوی حسینی: آمریکاییها در حمله به افغانستان و عراق توانستند در میان متحدانشان اجماع ایجاد کنند و تصورشان این بود که بحران سوریه و نقش لابیهای صهیونیستی به اندازهای است که اگر آمریکاییها درخواست اجماع بکنند این اجماع با سرعت بدست بیاید و مانعی سر راهشان نباشد، بنابراین تدارکات لازم را دیده بودند.
این اولین بار نیست که آمریکایی این گونه اقدام میکنند؛ ما در حملههای نظامی آمریکاییها در گذشته نیز دیدهایم که تجهیزات نظامیشان را آماده کردند و به پشت دروازهای که میخواهند حمله کنند، رفتند و بعد از سازمان ملل مجوز دریافت کردند؛ یعنی در ابتدا اقدامات نظامی و آمادهسازیها را انجام دادند، بعد هم مجوز دریافت کردند و حمله انجام شد.
آمریکا تصور می کرد که دریافت مجوز برای حمله به سوریه کار سختی نیست
در تاریخ روابط بینالملل و در کارنامه آمریکاییها از این موارد زیاد داریم، بنابراین تصور آمریکاییها این بود که گرفتن مجوز حمله به سوریه با اجماع متحدانش کار سختی نیست، اما عملاً این اتفاق نیفتاد؛ یعنی اولاً کنگره آمریکا تعطیل بود و امکان تشکیل جلسه وجود نداشت و معلوم هم نبود که اگر جلسه تشکیل شود کنگره همراهی کند یا خیر؛ دوم اینکه مجلس انگلستان در همراهی با آمریکا در حمله به سوریه اعلام مخالفت کرد، حتی مجلس فرانسه نخست وزیر را تهدید کرد که اگر فرانسه وارد جنگ شود نمایندگان نخست وزیر را استیضاح میکند و در مجالس اروپایی مقاومتهایی به وجود آمد.
آمریکاییها چارهای جز حمله نظامی به سوریه ندارند
در این راستا دولتهای متحد آمریکا دچار تردید شدند، از سوی دیگر روسیه موضع قاطعی به خود گرفت و کشورهای منطقه مثل جمهوری اسلامی موضع خیلی جدی اتخاذ کرده و تهدید کردند که اگر این حمله صورت گیرد ممکن است امنیت اسرائیل از بین برود؛ مجموع این تهدیدات مانع از این شد که اوباما دست به اقدام بزند، بنابراین اقدام نظامی را حداقل فعلاً متوقف کرده است، اگرچه من اعتقاد دارم که به هر حال آمریکاییها دنبال عملیات نظامی هستند و نهایتاً سعی میکنند زمینه حمله نظامی را فراهم کنند؛ زیرا چارهای جز این ندارند.
در سوریه معارضین در حال شکست هستند و معارضین به مرور زمان مجبور به تسلیم در مقابل حکومت اسد خواهند بود، بنابراین آمریکاییها یا باید سوریه را به عنوان عضو جبهه مقاومت بپذیرند یا اگر نمیخواهند بپذیرند خودشان باید وارد عمل شوند.
«خبرگزاری دانشجو» - یعنی فکر میکنید دیر یا زود حمله به سوریه اتفاق میافتد؟
نقوی حسینی: من اعتقاد دارم آمریکاییها عملیات نظامی انجام میدهند، اما زمانش مشخص نیست؛ خیلیها ممکن است اعتقاد نداشته و معتقد باشند که آمریکا به سوریه حمله نمیکند، اما من اعتقاد دارم آمریکاییها حتماً به سوریه حمله نظامی انجام میدهند؛ زیرا اهداف آمریکا در سوریه تامین نشده است.
آنان می خواستند حکومت اسد سقوط کند تا خط مقدم حزب الله لبنان و جمهوری اسلامی در هم شکسته شود؛ چون اگر یک عضو جبهه مقاومت از صحنه خارج شود امنیت رژیم اشغالگر قدس حفظ می شود، اما هیچ کدام از این اتفاقات نیفتاده است.
بنابراین حضور، حمایت، دفاع، کمک به معارضین و هزینههایی که آمریکا پرداخت کرده چه میشود؟! بعید است از این اهداف دست بردارند، لذا من اعتقاد دارم که آمریکاییها نهایتاً عملیات محدود نظامی را انجام میدهند.
«خبرگزاری دانشجو» - حضور رئیس جمهور در اجلاس شانگهای چه نتایج اقتصادی را حاصل کرد؟
نقوی حسینی: گزارش های آن را دیدهام؛ نشست شانگهای دارای ماهیت اقتصادی است و کشورهای عضو تلاش میکنند مطابق اساسنامه مبادلات اقتصادی تجاری خود را با یکدیگر هماهنگ کنند تعهداتی که به یکدیگر و به مجموعه دادهاند و پیشرفت کار بررسی میشود و نهایتاً گزارش سالانه ارائه می گردد، اما رئیس جمهور و هیئت اعضا تلاش کردند از این مجمع اقتصادی بهرهبرداری سیاسی نیز داشته باشند. طبیعی است وقتی مذاکرات و نشستهای دو جانبه یا چند جانبه صورت میگیرد، مسائل جهانی نیز مطرح میشود.
اشتراک نظر ایران با روسیه در اجلاس شانگهای
دو دستاورد خوب سیاسی غیر از دستاورد اقتصادی در این نشست برای ما وجود دارد؛ اکنون ما در وضعیت تحریم هستیم و حضور در مجامع جهانی کمک زیادی در تسهیل کاهش فشارهایی که تحریم بر ما تحمیل میکند، دارد. در این مذاکرات کشورها مبادلات اقتصادی و زمینه همکاری اقتصادی را با یکدیگر مورد بررسی قرار میدهند و این موضوع بر روی کاهش فشار تحریمها اثر میگذارد. در این زمینه در حوزه سیاسی ما دو دستاورد داشتیم؛ اول نشستی که با روسیه انجام شد و مواضع مشترک ایران و روسیه مطرح گردید.
تاکید ایران و روسیه در دو موضوع مهم یکی پرونده هستهای به عنوان حقوق مسلم ملت ما مطرح شد و روسیه هم اعلام کرد که صراحتاً از حق هستهای جمهوری اسلامی حمایت میکند؛ زیرا هیچ کس نمیتواند دیگری را از بهرهبرداری از این حق محروم کند و دوم اشتراک نظر ایران و روسیه در موضوع سوریه بود که هر دو اعلام کردند تنها راه حل بحران سوریه راه حل سیاسی است و راه حل نظامی نباید از سوی هیچ کشوری علیه سوریه اعمال شود.
بنابراین دو دستاورد سیاسی و آن دستاوردهای اقتصادی نتایج خوبی برای جمهوری اسلامی ایران بود.
در کمیسیون امنیت ملی معمولاً بعد از این نشستها وزیر امور خارجه را دعوت میکنند و ایشان کل نشستها و نتایج و مذاکرات را در کمیسیون امنیت ملی تشریح میکند.
«خبرگزاری دانشجو» - با توجه به اینکه سفر به نیویورک به عنوان اولین سفر به آمریکا یک ظرفیت بزرگ برای جمهوری اسلامی در دولت جدید است، تاثیر آن بر شنیده شدن دیدگاه های ایران در سطح جهانی چیست؟
نقوی حسینی: به لحاظ اینکه کشورهای عضو همه در سطح سران و سطوح عالی کشورها در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد حضور پیدا میکنند یک فرصت طلایی جهانی برای همه کشورها است همه کشورها در این مجمع حضور دارند یک فرصت چند روزه است زیرا هیچ موقع نمیشود سران همه کشورها را در یک فرصت چند روزه یک جا داشته باشید و بتوانید با آنان گفتوگو کنید بنابراین یک فرصت ارزشمند برای گفتوگوها برای مذاکره با گفتوگوهای دو جانبه یا چند جانبه است.
جمهوری اسلامی ایران هر دوره تلاش کرده از این فرصت نهایت استفاده را بنماید اولا برای بیان مواضع شفاف و روشن جمهوری اسلامی ایران درباره مسائل بینالمللی، زیرا در این موارد جمهوری اسلامی اعلام موضع میکند.
غربیها علیه کشور ما تبلیغات بسیار زیادی را طی سالهای گذشته انجام دادند و رسانههای آنان به نحوی علیه ایران تبلیغات منفی میکنند که استنباط کشورهای دیگر این است که در جمهوری اسلامی حقوق بشر رعایت نمیشود اینجا قانون وجود ندارد، در ایران عقبماندگی حاکم است و مردم با حیوانات سفر میکنند یا اینکه حمام وجود ندارد، مردم در فقر و فلاکت به سر میبرند (البته گاهی ایرانیان بهانه به دست آنان میدهند درباره برخی ابعاد مراسم منفی و تبلیغات منفی میکنند) و کشورهای دیگر تعجب میکنند که چرا مردم ایران این گونه هستند.
با توجه به تبلیغات مسموم رسانهای در حالی که مقابله رسانهای ایران با غرب مقابله صددرصد نابرابر است زیرا ما 9 یا 10 شبکه داریم که در مدار ماهوارهای پخش می شود اما آنان حدود 2 هزار شبکه در حال پخش دارند اما همین تعداد محدود شبکه را تحمل نکرده و تحریم مینمایند لذا 2 هزار شبکه شبانهروزی در حال تبلیغات علیه ما هستند به گونهای که مردم ما را نیز تحت تاثیر قرار میدهند.
با توجه به تبلیغات مسموم علیه ایران انگار که مردم ایران صبح تا شب دنبال ساخت بمب، مواد منفجره، توپ و تانک هستند و با این بمبها میخواهند عملیات تروریستی انجام دهند به عنوان مثال با ماشین شخصی به همراه خانواده به عربستان رفته بودم که سر مرز عربستان مامور کنترل پاسپورت جلو آمد و گفت ایرانی ایرانی بمب بمب. یعنی یک مامور سر مرز یک کشور وقتی نام ایران میآید فکر میکنند اکنون ایرانیها میخواهند جایی را منفجر کنند این نگاه را رسانههای غربی ایجاد کردهاند و نگاه بدی است والا ما خودمان قربانی تروریست هستیم و علیه ما بمبگزاری بسیاری صورت گرفته است.
ما 16- 17 هزار قربانی ترور داریم اما این چهره برای بسیاری از کشورها ساخته شده است لذا اجلاس سالانه سازمان ملل متحد فرصتی است تا رئیس جمهور مواضع جمهوری اسلامی در قبال کاربرد سلاحهای شیمیایی و هستهای، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم، پیشرفت بهداشت عمومی، مبارزه با بیسوادی و خدمات جمهوری اسلامی را در آنجا به نمایش بگذاریم پس در این باره رئیس جمهور باید اعلام نماید که کشور ما این گونه حرکت میکند و این اعتقاد را دارد.
ما امروز در المپیادهای علمی در اختراعات، اکتشافات، داروسازی، صنعتی خودرو این پیشرفتها را داشتهایم چون آنان نمیتوانند این موضوعات را تحمل کنند ما در یک آزمایش بسیار اولیه اعزام موجود زنده به فضا یک آزمایش ساده انجام دادیم چه قدر تبلیغات کردند، مونتاج کردند، موشک دیگری درست کردند، خال بر روی ابروی میمون گذاشتند و گفتند آنکه به فضا رفته خال نداشته اما اینکه آمده خال دارد پس این میمون میمون ارسال شده به فضا نیست!
این قدر با تبلیغات منفی بر روی موضوعات کار میکنند تا بگویند ایران عقب مانده است و این موضوعات باعث میشود بسیاری از ملیتها قبول میکنند گاهی این تردیدها در ملت خودمان نیز به وجود میآید بنابراین با توجه به تبلیغات علیه جمهوری اسلامی اینجا فرصت اعلام شفاف مواضع است همچنین فرصت طلایی برای کشور ما است تا مذاکرات و گفتوگوهایی که میتوانیم انجام دهیم نشستهایی در سطح سران وزرای خارجه در سطح هیئتهای دیپلماتیک و مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی خود گفتوگو کنیم.
باید از هر مجمع جهانی و بینالمللی برای دور زدن تحریمها و کاهش اثر تحریمها استفاده کنیم
نکته سوم اینکه با توجه به اینکه در حال تحریم هستیم باید از هر مجمع جهانی و بینالمللی برای دور زدن تحریمها و کاهش اثر تحریمها استفاده کنیم. تمام هیئتهای دیپلماتیک کشورهای دنیا در این مجمع حضور دارند و ما میتوانیم از این فرصت بهرهبرداری اقتصادی لازم را داشته باشیم زیرا بسیار تاثیرگذار است اگر بتوانیم با برنامه درست ورود پیدا کنیم با ادبیات بینالمللی صحبت کنیم دنبال ایجاد مناقشه، درگیری و تنش نبوده بلکه به دنبال حل مسائل خودمان باشیم اثر بسیار خوبی خواهد داشت.
ما در سالهای گذشته شاهد بودیم که برخی زمانها در اجلاسها مسائلی مطرح کردهایم که این مسائل نه تنها کمکی به حل مشکلات سیاست خارجی نکرده بلکه ما را وارد چالشهای بیجهت کرده است و به جای سود خسارت بردهایم.
«خبرگزاری دانشجو» - تاثیر سفر ظریف و دیدار با کاترین اشتون در کاهش تحریم چه قدر است؟
نقوی حسینی: نشست ایران با 1+5 به ویژه مسئول دفتر سیاسی اتحادیه اروپا خانم اشتون مستقیماً با پرونده هستهای ایران و تحریمها علیه ایران ارتباط پیدا میکند. خانم اشتون اثر بیشتری بر روی مسائل تحریمها دارد و ما فکر میکنیم نشستی موثر باشد آقای ظریف با ادبیات این افراد کاملا آشنا است و دو طرف میفهمند که چه از یکدیگر میخواهند.
«خبرگزاری دانشجو» - با وجود صحبت در طول سالیان گذشته اما گره کار کجا است که در بحث پرونده هستهای کند پیش میرویم؟
نقوی حسینی: مذاکرات بینالمللی معمولا دو ماهیت متفاوت از هم دارد و طرفین نیز این موضوع را متوجه میشوند؛ مذاکره مانند اختلاف شخصی میان دو نفر است گاهی دو نفر به صورت ماهیتی علاقهمند هستند به یکدیگر نزدیک شوند سپس سعی میکنند بدیها را نبینند و به خوبیها را توجه کنند زیرا بنا دارند که به یکدیگر نزدیک شوند و از بسیاری از مسائل صرفنظر می کنند اما گاهی دو نفر به صورت ماهیتی نمیخواهند به یکدیگر نزدیک شوند و به دنبال بهانهای برای فاصله گرفتن از یکدیگر هستند.
لذا در روابط بینالمللی کاملا متوجه میشویم وقتی که میخواهیم به یکدیگر نزدیک شویم ویژگیهای مثبت طرف مقابل را بیان میکنیم زیرا بنا به نزدیک شدن است اما اگر نخواهیم به یکدیگر نزدیک شوند به دنبال بهانه میگردند تا تنش بیشتر شود.
ما در 1+5 اراده مذاکره نمیبینیم
در مذاکرات بینالمللی نیز همین گونه است و مشخص میشود که طرف مقابل بنای مصالحه ندارد؛ ما در 1+5 اراده مذاکره نمیبینیم و برداشت ما این است که غربیها نمیخواهند به جمعبندی و توافق برسد وگرنه نگاهش به مذاکرات مثبت بود وقتی شما میگویید که نیروگاه را تعطیل بکنید و هر چه نیز اورانیوم غنیشده است از کشور خارج کنید و از این به بعد نیز غنی نکنید ما پارچین را بازدید می کنیم و تحریم سنگهای قیمتی شما را برمیداریم.
این موضوع نشاندهنده این است که نمیخواهند که به نتیجه برسیم ما میفهمیم این رفتار خصمانه است آنان بنای بازی درآوردن در مذاکرات گذشته را داشتند امیدواریم در مذاکرات آینده که خودشان نیز استقبال کردهاند و گفتهاند که زبان روحانی و ظریف را میفهمیم و میتوانیم با این افراد مذاکره کنیم بنا را بر توافق بگذارند. اگر این مسئله رخ دهد به نظر میرسد اتفاقات خوبی میافتد جمهوری اسلامی ایران در پرونده هستهای حرف غیر منطقی ندارد و میگوید غنیسازی حق مسلم ما است و هیچ کس نمیتواند بر روی غنیسازی علامت سوال بگذارد.
اگر دیگران می خواهند سوخت هسته ای ما را تامین کنند باید ضمانت بدهند
دوم اینکه ما باید سوخت مورد نیازمان را تهیه کنیم کشوری تعهد میدهد که اورانیوم غنی شده را در اختیار ما بگذارد، بیاید و تعهد دهد ما غنی نمیکنیم. میخواهیم سوخت داشته باشیم ما نیازمند اورانیوم غنیشده برای راکتور و نیروگاهها هستیم زیرا نیروگاه بوشهر مهر امسال تحویل ما میشود ما باید سوخت و صفحههای سوخت را تهیه کنیم اگر دیگران میخواهند تهیه کنند به ما ضمانت بدهند.
روسیه و فرانسه درباره راکتور تحقیقاتی تهران گفتند ایران بیست درصد غنس سازی را انجام ندهد ما تهیه میکنیم اما دو سال ما را بازی دادند یک سال باقیمانده بود تا صفحههای سوخت ما تمام شود آنان به تعهدشان عمل نکردند مجبور شدیم خودمان تهیه کردیم و تولید بیست درصد غنیسازی را انجام دادیم . زیرا ما نمیتوانیم صنعت هستهای کشور را به خاطر قول و قرار دیگران مختل کنیم در حالی که روسیه تعهد داد غنیسازی را انجام دهد فرانسه نیز صفحه سوخت را تهیه نماید.
باید گروه5+1 به ایران اعتماد کند
بنابراین جمهوری اسلامی حرف منطقی در چارچوب امپیتی و مقررات بینالمللی دارد و از طریق بینالمللی نیز درخواست خود را دنبال میکند و این 1+5 است که باید به جمهوری اسلامی اعتماد کند همچنین در میان مردم ما اعتمادسازی نماید تا بتوانیم به نتیجه برسیم.
آنان یک ادعا دارند که هدف شما ساخت سلاح هستهای است بیایند و نظارت و کنترل کنند. گزارشات دقیق را ما برای آنان ارسال کردهایم اصلاح در صنایع هستهای ما رژیم پادمانی حاکم است و دوربین دارند هم سازمان آژانس بینالمللی انرژی هستهای در کل سازمان صنعت هسته ای ما دوربین دارد و همه چیز را نظارت می کند، کجا بمب باصطلاح هستهای می سازیم، تردیدی وجود دارد مطابق NPT درخواست بازدید کنید می آیند بازدید می کنند اعلام هم می کنند که ما چیزی ندیدیم باز ادعا می کنند که ایران در حال ساخت سلاح هسته ای است چه کسی باید این را اثباط کند مانند همان ادعایی که عراق مرکز تولید سلاح شیمیایی دارد و به این بهانه به عراق حمله کردند، عراق را تصرف و حکومت آن را ساقط کردند اما در کل عراق حتی یک کارگاه تولید سلاح شیمیایی نیز پیدا نشد در این باره حرف جمهوری اسلامی ایران منطقی است.
نرمش قهرمانانه این است که وقتی وارد مذاکره می شویم بدانیم که طرف دشمن ما است، دارای قدرت تجاوز و سلطهگری است و میخواهد زیر دو خم ما را بگیرد و ما را خاک کند
رهبری نکته مهم و ظریفی را راجع به نرمش قهرمانانه مطرح کردند چون ابعاد مختلفی را در بر می گیرد. شاید برخی استنباط کنند که رهبری مجوز عقب نشینی دادند یا برخی برداشت دیگری داشته باشند، اما بیانات مقام معظم رهبری راجع به نرمش قهرمانانه در دیپلماسی بین المللی معنادار است و حرف ریشه ای و اساسی است. برخی در مذاکرات خصمانه حضور پیدا می کنند این با نرمش قهرمانانه مغایرت دارد، برخی ساده لوحانه وارد مذاکره می شوند این نیز با نرمش قهرمانانه مغایرت دارد؛ زیرا نرمش قهرمانانه این است که وقتی وارد مذاکره می شویم بدانیم که طرف، دشمن ماست و دارای قدرت تجاوز و سلطه گری است و می خواهد زیر دو خم ما را بگیرد و ما را خاک کند.
باید این برداشت را داشته باشیم؛ زیرا مهمانی نیامده ایم که با هم نسکافه بخوریم و برویم، او آمده ما را زمین بزند، اگر با این شناخت وارد مذاکره شویم که آمده ایم طوری با او وارد کشتی شویم که او را خاک کنیم، می توانیم در بین مذاکره نرمش قهرمانانه نشان دهیم، یعنی اینکه میدان باز کنیم تا او خوب جلو بیاید و وارد کارزار شود تا بتوانیم فنون خود را بر او اجرا کنیم؛ این موضوع را نرمش قهرمانانه می گوییم. اگر از ابتدا گارد بگیریم که او نتواند جلو بیاید این مذاکره به نتیجه نخواهد رسید؛ اگر از ابتدا دست را به صورت تسلیم بالا ببریم و با ساده لوحی فکر کنیم که اگر او در حال گرفتن زیر دو خم ما است، در حال نوازش ما است، پس در این حال چنان شما را خاک می کند که نمی توان کاری کرد و مجبور هستید دست تسلیم را بالا ببرید اما اگر با هوشمندی زیرکی و با توجه به شناخت دشمن و با توجه به هدف هایی که داریید برنامه ریزی کرده و تاکتیک ها را عملیاتی کنید، در این تاکتیک ها می توانید عقب نشینی نیز بکنید اما این تاکتیک برای پیروزی است و این همه ی کشتی نیست لذا در دیپلماسی باید اینگونه حرکت کرد در مقاطعی در گذشته نرمش قهرمانه نداشتیم.
اصلاً نرمشی نداشتیم خب در این حالت، مذاکرات نتیجه ای نمی دهد و قبل از این گذشته نیز نرمش ساده لوحانه داشتیم یعنی فکر می کردیم آنها افراد معقول، عادل، منصف با سلامت نفسی هستند گفتیم همه چیز تقدیم شما بعداً هم همه را از ما گرفتند و مجبور کردند که ما همه چیز را تعلیق بکنیم و در واقع ما را خاک کردند بنابراین نرمش قهرمانانه به این معنا است که با شناخت از دشمن اول اینکه دشمن است و فرد معقول و منطقی نیست با این شناخت تاکتیک های را اجرا کنیم که به موفقیت برسیم.
«خبرگزاری دانشجو» - با توجه به اینکه پرونده هسته ای ایران در شورای عالی امنیت ملی بررسی می شد، بررسی پرونده هسته ای ایران در وزارت امور خارجه را چگونه بررسی می کنید؟
نقوی حسینی: برخی می گویند پرونده هسته ای ایران از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه منتقل شد. باید این دیدگاه اصلاح شود؛ زیرا نمی شود که این اتفاق بیفتد. در گذشته ما مسائل هسته ای جمهوری اسلامی ایران را در شورای امنیت ملی بررسی می کردیم ودر همان جا تصمیم سازی می نمودیم؛ زیرا سطح آن همان جاست و موضوع ملی است. پرونده هسته ای پرونده دستگاهی نیست که به یک دستگاه سپرده شود.
رئیس جمهور، روسای قوا، روسای امنیت ملی کشور و نظامی باید باشند و سطح آن شورای عالی امنیت ملی است. بعد از بررسی در شورای عالی امنیت ملی این تصمیمات توسط دبیر شورای امنیت ملی اجرایی می شد، وی در مذاکرات شرکت می کرد، اهداف را دنبال می نمود، مکاتبات را انجام می داد، گزارش ها را می خواست یعنی عملیات اجرایی را نیز دبیر شورای امنیت ملی انجام می داد، اکنون این دو از هم تفکیک شده اند، یعنی پرونده هسته ای در همان شورای عالی امنیت ملی بررسی می شود، همان جا در مورد آن گفت و گو می شود، همان جا تصمیم سازی می شود، همان جا تصمیم گرفته می شود که چه مذاکره ای انجام دهیم، چه نتایجی را تعیین کنیم، هدف را مشخص می شود و وقتی تصمیم سازی انجام شد وزیر امور خارجه اعلام می کند همه تصمیم سازی در شورای عالی امنیت ملی انجام می شود.
وزیر امور خارجه مجری سیاست خارجه ماست؛ بحث این است که دبیر شورای عالی امنیت ملی مجری سیاست خارجه ما نیست و اصلاً شورای عالی امنیت ملی دستگاه اجرایی نیست، بلکه دستگاه اجرایی دولت و وزارت امور خارجه است.
در عرصه سیاست خارجه چند صدایی معنا ندارد
در عرصه سیاست خارجه باید یک صدا داشته باشیم و نمی توانیم چند صدا باشیم. مقام معظم رهبری قبلاً در سیاست خارجه راجع به موازی کاری ها در سیاست خارجی تذکر دادند اگر ما چند صدا در عرصه بین الملل و حوزه سیاست خارجی داشته باشیم کشورها نمی دانند با چه کسی طرف هستند و باید با چه کسی صحبت کنند، لذا برای اینکه تک صدایی در سیاست خارجه به وجود بیاید و همه کشورها بدانند با چه حرفی و چه کسی طرف هستند، اجرای تصمیمات شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه به عنوان دستگاه اجرایی سیاست خارجه واگذار شد، بنابراین اینکه پرونده هسته ای جمهوری اسلامی به وزارت امور خارجه رفته باشد اصلاً امکان پذیر نیست؛ در واقع سیاست راهبردی را قبلاً دبیر اجرا می کرد، اما اکنون به وزارت امور خارجه واگذار شده است؛ زیرا پرونده هسته ای سطح ملی است.
حتی مثلاً درباره مسائل استان های مرزی شورای عالی امنیت ملی راجع به استان ها بحث می کند و تصمیم می گیرد، وظایف وزارت خارجه، وزارت کشور، نیروی انتظامی، وزارت اقتصاد و وزارت کشاورزی را مشخص می کند و سپس به دستگاه ها ابلاغ می شود و دستگاه ها مطابق مصوبه شورای عالی امنیت ملی وظایف خودشان را انجام می دهند.