آخرین اخبار:
کد خبر:۲۶۷۷۲۲
نگاهی به سریال «ماتادور»؛

ماتادور؛ سریالی ایرانی که سنخیتی با فضای بومی ندارد / داستانی تکراری با جلوه‌های ویژه نه چندان استاندارد

مشکل اصلی ماتادور، تقلیدی بودن کاراکترها و اتمسفر سریال است و تلاش کارگردان برای نزدیکی به هالیوود فضایی تصنعی را ایجاد کرده که ...

گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ سریال «ماتادور» به کارگردانی فرهاد نجفی و نویسندگی آرش قادری به مناسبت هفته نیروی انتظامی هر شب از شبکه اول سیما پخش می‌شود. این سریال که در ژانر اکشن پلیسی طبقه‌بندی می‌شود، به روایت تلاش مأموران نیروی انتظامی برای برقراری امنیت یکی از سمینارهای مهم بین‌المللی در ایران و حفاظت از جان مهمان خارجی مهم این سمینار در مقابل خرابکاری تروریست‌ها می‌پردازد.


داستان تکراری ماتادور که تاکنون نمونه‌های مشابه و البته، نه چندان به یاد ماندنی آن را در سریال‌های تلویزیونی دیده بودیم، این بار به فرهاد نجفی رسیده تا روایت جدیدی از آن داشته باشد. اما مسئله اینجاست که روایت جدید نجفی هم مانند سریال‌های دیگر از این دست چندان موفق نبوده و ویژگی‌های منحصر به فرد و تازه‌ای ندارد که در یادها ماندنی شود.


داستانی تکراری با جلوه‌های ویژه نه چندان استاندارد


در ماتادور تاکید اصلی بر جلوه‌های ویژه و تکنیکی کار است که البته این مسئله به تخصص نجفی در طراحی جلوه‌های ویژه برمی‌گردد. ناجا با انتخاب نجفی برای انجام این کار سعی داشته وجه اکشن کار پلیس را نیز به نمایش بگذارد که این مسئله می‌تواند در نوع خود مثبت باشد، اما مشکل از جایی شروع می‌شود که توجه به جلوه‌های ویژه و اکشن پر رنگ کار، نویسنده و کارگردان را از مسائل دیگری مانند شخصیت‌پردازی، قصه‌پردازی خوب و روایت صحیح، تا حدودی غافل کرده است.


کارگردان ماتادور سعی داشته تا حد امکانِ توان فنی و امکانات تکنیکی سینما و تلویزیون کشور، به استانداردهای هالیوود در فیلم‌های اکشن نزدیک شود، اما در این مسیر هم موفقیت قابل توجهی نداشته و در بسیاری از سکانس‌ها مانند سکانس مهم انفجار نفت‌کش و شهادت مسیح، جلوه‌های ویژه و اکشن کار باورپذیر نیست و حتی گاهی خنده‌دار به نظر می‌رسد.


بی توجهی به شخصیت‌پردازی و نمایش کاراکترهای مثبت و منفی کلیشه‌ای


فارغ از جلوه‌های ویژه، ماتادور در بیان قصه و شخصیت‌پردازی نیز بسیار ضعیف عمل کرده است. قصه کلیشه‌ای ماتادور چیز جدیدی ندارد که بیننده را به تماشا و تعقیب این سریال ترغیب کند. از سوی دیگر، ماتادور کمترین توجهی به جزئیات شخصیت‌پردازی، چه شخصیت‌های مثبت خود یعنی کادر نیروی انتظامی و چه شخصیت‌های منفی یعنی اعضای گروهک تروریستی ندارد.


کاراکترها به کلیشه‌ای‌ترین شکل ممکن طراحی شده‌اند و هیچ یک به شخصیت تبدیل نمی‌شوند و همه در حد تیپ‌های آشنا و تکراری باقی می‌مانند. طبق معمول این نوع فیلم‌ها، یک زن با بازی شقایق فراهانی سر تیم است و دستور می‌دهد، زنی که چیزی غیر از این که یک دو رگه ایرانی – انگلیسی است، از او و انگیزه‌هایش برای اقدامات تروریستی نمی‌دانیم. این مسئله در مورد کاراکتر ماتادور هم صدق می‌کند و مخاطب هیچ شناختی از او جز این که یک آدمکش حرفه‌ای است، ندارد. این کاراکترهای منفی طبق همان کلیشه رایج، همه کم حرف، تودار و مرموز هستند که به راحتی آدم می‌کشند و هیچ جزئیات رفتاری دیگری به آنها اضافه نشده است.


همین اشکالات در مورد کاراکترهای مثبت یعنی ماموران نیروی انتظامی نیز صدق می‌کند و آنها نیز به کلیشه‌ای‌ترین شکل ممکن شخصیت‌پردازی شده‌اند. از میان چهار کاراکتر اصلی پلیس هم که در سریال حضور دارند داستان تنها کمی به کاراکتر پولاد کیمیایی نزدیک می‌شود و کوچکترین اطلاعاتی از سایر کاراکترها نداریم. کاراکتر کیمیایی هم طبق همان کلیشه‌های رایج، ماموری وظیفه‌شناس است که اتفاقاً طبق همان کلیشه‌ها یک دختر کوچک دارد، او نمی‌تواند برای خانواده‌اش وقت بگذارد و آنها همیشه دلتنگ او هستند. نویسنده و کارگردان حتی سعی نکرده‌اند مشکلات خانواده ماموران پلیس را با روایتی جدید بیان کنند تا برای مخاطب تکراری و کلیشه‌ای نباشد.


تقلیدی بودن ماتادور و عدم سنخیت با شرایط بومی


مشکل اصلی ماتادور، تقلیدی بودن کاراکترها و فضا و اتمسفر سریال است. کارگردان سعی کرده تا جایی که ممکن است به سینمای هالیوود نزدیک شود، اما این اتفاق فقط در جلوه‌های ویژه نیفتاده و به طور کلی فضایی تصنعی را ایجاد کرده که مخاطب آن را از آنِ خود نمی‌داند و با اتمسفر آن ارتباط برقرار نمی‌کند؛ زیرا سنخیتی با شرایط و فضای بومی کشور ما ندارد؛ البته این تقلید هم در سطح اتفاق افتاده، اما اگر این تقلید در اصول فنی مانند شیوه‌های صحیح روایت، قصه‌پردازی، شخصیت‌پردازی و ... اتفاق می‌افتاد و با فرهنگ و فضای کشور آداپته می‌شد، می‌توانست موفقیت خوبی در پی داشته باشد.


علاوه بر این، فیلمساز فراموش کرده که هالیوود هم داستان اکشن خود را در یک بستر روایی درست و اصولی بیان می‌کند و می‌داند که صرف توجه به اکشن، بدون داشتن قصه گیرا و شخصیت‌های درست پرداخته شده، نمی‌تواند موثر باشد، اما ما از هالیوودی بودن، در ماتادور فقط کلیشه‌هایی مثل پلیس‌های کت و شلواری عینک آفتابی زده جدی و صحنه‌های اکشن نه چندان استاندارد را می‌بینیم.


استفاده زیاد ماتادور از موسیقی


مشکل دیگر ماتادور به استفاده بسیار زیاد آن از موسیقی بازمی‌گردد. در این سریال بار عمده دلهره، هیجان و تعلیق به عهده موسیقی گذاشته شده که این موسیقی به شکل عجیبی بیش از حد استفاده شده و تقریباً در اکثر سکانس‌ها حتی سکانس‌های خانوادگی و بدون هیجان و اکشن هم وجود دارد؛ در واقع بخش اعظم موسیقی این سریال اضافی است و گویا قرار بوده ضعف‌های فیلمنامه و کارگردانی در ایجاد صحنه‌های اکشن را بپوشاند!


بازیگری که تبدیل به کلیشه شده است


در مورد بازی‌ها هم شاهد بازی‌های خوب و گیرایی نیستیم و بازی‌های اغلب بازیگران این سریال جزو ضعیف‌ترین بازی‌های کارنامه کاری آنها محسوب می‌شود. علیرام نورایی بازیگر نقش ماتادور هم در نقش‌هایی از این دست به کلیشه تبدیل شده و علاوه بر قلاده‌های طلا، در چند سریال دیگر با این موضوع و نقش هم بازی کرده است. 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
بدون نام
-
۲۲ مهر ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۲
درسته موضوع تکراريه ولي بيايد از تنگ نظري دور بسه ديگه هر چي فيلم بي محتوا تلويزيون ميزاره هيچي نميگيد اما براي فيلمي که حداقل براي جلوه هاي ويژه اش وقت گذاشتن ارزش قائل بشيد. اينقدر محدود فکر نکنيد تو را به خدا......
0
3
من محمد
-
۲۲ مهر ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۶
عرض به خدمتتون که ايراد اصلي که اين ااستان ارد اين است که کلا وظيفه پليس به ويژه پليس ويژه فقط عمليات است اکثر کارهايي که بر عهده کارکناوزارت اطلاعات است توسط اين اقايان انجام مي شود حال انکه تحقيق ، تعقيب ، رديابي رسد اطلاعاتي برعهده بچه هاي وزارت اطلاعات است فقط در عمليات است که اين افراد دخالت مي کنند.
2
0
z s n
-
۲۲ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۶
کاملا قبول دارم واقعا يک سريال کاملا نچسبه
کلکسيوني از چند سوپراستار که اصلا نقش رو به خودشون نگرفتن
فيلمي که حتي صحنه هاي اکشن چندان جذابي هم نداره چه برسه به يه قصه يا روايت قابل باور، بخصوص صحنه آتش گرفتن نفت کش که بيشتر شبيه فيلم هندي بود! دست آخرم با دوتا لاستيک سوزوندن، همه چيز تموم شد!
البته فکر ميکنم سال گذشته هم بود که يه فيلمي به همين تصنعي تو هفته نيروي انتظامي ساخته شد که حامد بهداد سرگرد شده بود! واقعا خنده دار بود...
2
0
ن
-
۲۲ مهر ۱۳۹۲ - ۲۳:۴۵
دستشون درد نکنه سريال طنز جالبي ساختن!!!!!!!!!!!!
2
1
پربازدیدترین آخرین اخبار