به گزارش گروه فرهنگی«خبرگزاری دانشجو»، ناصر هاشم زاده، فیلمنامهنویس و منتقد سینما و سیدرضی موسوی گیلانی، نظریهپرداز و عضو هیأت علمی مدرسه اسلامی هنر که سخنران این نشست تخصصی بودند، نظر خود را درباره حضور روحانیت در سینما اعلام کردند و با تأکید بر عدم حضور روحانیت به ما هو روحانی در سینما، از عالمان دین خواستند تنها قلمرو اسلامی شدن و منطبق شدن یک فیلم را با تعالیم دینی روشن کنند.
براساس این گزارش، سینما به عنوان هنر هفتم یک رسانه، صنعت و فرم شاخص هنری است که با عنوانها و عناصر مختلف میتواند رابطه مختلفی نیز داشته باشد؛ نشست علمی سینما، روحانیت و جامعه دینی که با هدف بررسی حضور روحانیت در صنعت سینما و تأثیر آن بر جامعه دینی برگزار شد، در تلاش بود تا به چگونگی این رابطه پاسخ دهد و زوایای مختلف آن را به بهترین شکل واکاوی کند.
سینما به تسلط تفکر دینی در نیامده است
ناصر هاشمزاده که خود از منتقدان سینما است به عنوان سخنران نخست این نشست با بیان اینکه اگر سینما را یک صنعت، صنعت هنر و یا هنر تلقی کنیم در هر تعریف با یک نسبت مشخص به روحانیت ارتباط پیدا میکند، گفت: اگر بخواهیم بین روحانیت در قاب سینما یا روحانیت در نگاه سینما و یا روحانیت در سینما، نسبتی برقرار کنیم، این نسبت در ادعای انقلاب اسلامی موجود است.
وی افزود: دین در یک تعریف جامع برای همه امور زندگی برنامه دارد و روحانیت هم که خود را متصدی امر دینی میداند باید در همه این امور حضور پیدا کند و یکی از این مسائل که بسیار مورد عنایت برخی روحانیان قرار گرفته مسأله سینما است، اما این سه دهه تجربه نشان میدهد که چندان توفیقی حاصل نشده و از سطح طرح مسأله فراتر نرفته است.
این فیلمنامهنویس با بیان اینکه هنوز سینما به تسلط تفکر دینی در نیامده است و یا حتی بخشی از سینما در تصرف تفکر دینی نیست، اظهار کرد: اگر نشانههایی از دین در سینما مشاهده میشود بیشتر از این بابت است که صورت رسمی به خود گفته است؛ یعنی طرح مسأله برای گرفتن مجوز تا دریافت بودجه های خاص.
وی تصریح کرد: اگرچه به صورت استثنا انگیزهها در برخی جاها دینی است، اما آن نسبتی که باید بین تفکر دینی و به نمایندگی از تفکر دینی در فیلم خود را نشان دهد، محقق نشده است.
تعامل بین سینما و دین از دغدغههای اهالی سینما است
در ادامه سیدرضی موسوی گیلانی هم که به عنوان یک حوزوی، در عرصه هنر نظریهپردازی میکند،با بیان اینکه به راحتی میتوان نسبت بین سینما و واژه دین یا رابطه بین سینما و موضع اسلامی را به روش تحلیلی و با ارائه تعریف صحیح از مفاهیم فهمید، گفت: ابتدا باید به صورت شفاف پاسخ داد که رابطه سینما با موضوع اسلام چیست.
عضو هیأت علمی مدرسه اسلامی هنر با طرح این سؤال که سینما با موضع روحانیت چه نسبتی دارد، افزود: نسبت میان سینما و روحانیت اگر به این معنا باشد که میخواهیم روحانیت را متولی سینمای اسلامی بدانیم یا اصلا قرار است در سینما نقشی داشته باشد، یک مقدار سؤال را ناشفاف میکند.
وی با بیان اینکه یکی از دغدغههای اهالی سینما در گذشته ایجاد تعامل بین سینما و دین بوده است، ابراز کرد: نسبت بین سینما و تعالیم اسلامی را میفهمم، اما اگر قرار است روحانیت و سینما با هم نسبتی داشته باشند، از این جهت است که روحانی را به عنوان یک عالم دینی به حساب آوریم.
اقبال از فیلمهای دینی با محوریت روحانیت استراتژی است
موسوی گیلانی گفت: اشتباه است که روحانی را به عنوان یک صنف حساب کنیم و بعد تصور کنیم که سینمای اسلامی سینمایی است که در حاشیه فیلم آن یک روحانی ایفای نقش کند؛ آیا اگر روحانی در یک فیلم نقشی داشته باشد یا فیلم درباره صنف روحانیان باشد، این سینما اسلامی است؟ در حالی که میتوان صنف روحانی را برداشت و یک شخص دیگری را گذاشت.
وی اقبال از فیلمهای دینی با محوریت روحانیت را تنها یک سوژه و استراتژی دانست و تصریح کرد: اینگونه تعامل نه به معنای ارتباط بین سینما و روحانیت است که میتوان به جای این واژه نوشت ارتباط بین سینما و نظامیها و حتی به طرح روحانیت در فیلمها و سوژهها بدگمان هستم و به نظر میرسد یک نوع ممیزی و اسلامیزه کردن سطحی است.
این نظریهپرداز عرصه سینما گفت: سینما زمانی میتواند با اسلامیت گره بخورد که داستان و روایت مبتنی بر پاسخ به یک پرسش دینی و یا مبتنی بر تعالیم دینی باشد؛ اگر فیلمی با بازی یک روحانی یا براساس شخصیت و نقش روحانی ساخته شود، هیچکدام ربطی به اسلامیت سینما و اسلامیزه شدن فیلم ندارد.
حضور روحانیت در سینما برای عبور از ممیزی است
وی که خود را متعلق به صنف حوزه میدانست و معتقد بود که اگر روحانیت به عنوان عالم دینی در نسبت میان سینما و تعالیم اسلامی کوشش کند آن موقع میتوان عنوان نشست را مناسب ارزیابی کرد، اما مخالفت خود را برای گره زدن میان روحانیت و سینما و اینکه یک روحانی کارگردان و یا تهیه کننده شود، اعلام کرد.
موسوی گیلانی با بیان اینکه حضور روحانیت در فیلم را نمیتوان به عنوان ورود دین به سینما ارزیابی کرد، تنها دلیل حضور روحانیت در سینما را گذشتن از ممیزی و یا مشروعیت بخشیدن به خود دانست و تصریح کرد:تنها زمانی برای روحانیت نقش قائلم که عالمان دینی در برقراری نسبت میان سینما و هنر اسلامی حضور داشته باشند.
پس از سخنان موسوی گیلانی، هاشمی زاده که فضا را برای گفتن دیدگاههای خود مناسب میدید، با بیان اینکه حضور یا عدم حضور روحانیت در سینما نیاز به بررسی بیشتر دارد، اظهار کرد: حضور روحانیت در سینما یک بحث اساسی در عرصه هنر دینی است که باید به درستی ارزشگذاری شود.
وی با تعریف درام به نمایش و به نمایش درآوردن، سینما و نمایش را یک مقوله مرتبط به هم ارزیابی کرد و گفت: باید ببینیم که یک فیلم چقدر با دین سازگاری دارد؛ اینکه چرا در گذشته به دین در برخی از هنرها پرداخته نشده و یا جامعه دینی به فیلمهایی که ساخته میشده، اعتنایی نکرده، خود قابل بحث است.
فضاسازی تفکر ادبی زیرمجموعه تفکر دینی است
این منتقد سینما که نمایش را به ریا، بازی و دروغ تشبیه کرده بود، اظهار کرد: روحانیت هرگز نمیتواند نسبت به این مقوله بیتفاوت باشد چراکه مدعی شده هم دین و هم دنیا به ما دهد و تنها نگوید که برنامه برای آخرت دارم از اینرو نباید صحنه را ترک کند و باید حضورش برای پیشگیری از هرگونه سوء استفاده و درک ماهیت نمایش باشد.
وی با بیان اینکه ادبیات فارسی ذیل تفکر دینی معنا میشود و در جوهره ادبیات فارسی اعم از شعر و نثر، غلبه با تفکر دینی است، گفت: فضاسازی تفکر ادبی ما زیرمجموعه تفکر دینی است و اگر خیامی هم در این ادبیات پیدا میشود که چهار پرسش اساسی در شعرش وجود دارد، پرسشها از جنس دین است.
هاشمی زاده تصریح کرد: اگر عرصهای از نمایش را هنر نامیدهایم برای گره خوردن آن با صنعت و تجارت است، اگر آن مرد بزرگوار هم فرمود که ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با پخش فحشا مخالف هستیم، به حاشیه این بحث اشاره کرده است که اگر این مشکل رفع نشود، سینمایی وجود ندارد که نام آن را دینی بگذاریم.
حضور روحانیت در سینما نوعی عقبگرد از تفکر دینی است
وی با بیان اینکه در ظاهر بودجه سینما را دولت و مجلس اسلامی تعیین میکند اما آنچه به نمایش درمیآید هیچ نسبتی با تفکر دینی ندارد، گفت: روحانیت نمیتواند بگوید به من ارتباطی ندارد و حتی نمیتواند بگوید که این مسأله به نحوی است که اگر من در آن حضور پیدا کنم موفق خواهد بود؛ باید تعریف خود را از هنر دینی و مسؤولیت روحانیت به خوبی مشخص کنیم.
این فیلمنامهنویس و منتقد سینما با اشاره به تبعات حضور روحانیت در سینما که در برخی موارد مفاسدی را با خود به همراه دارد، حضور روحانیت در سینما را نوعی عقبگرد از تفکر دینی دانست و تأکید کرد: متأسفانه بسیاری از سریالها و فیلمهای امروزی با به کار بردن مضمونهای اندک دینی برای فعالیتهای خود مجوز میگیرند.
در بخش دیگری از این نشست، موسوی گیلانی با بیان اینکه اگر روحانیت در نقش شاعر، کارگردان و تهیهکننده ظاهر شود، از حیثیت صنفیاش خارج است، اما میتواند یک سری علایق داشته باشد و به این علایق پاسخ مثبت دهد، گفت: در چهار ساحت تهیهکنندگی، کارگردانی، فیلمنامهنویسی و مباحث نظری سینما، آنچه نقش مهمتری برای روحانیت به عنوان عالم دینی است در حوزه تهیهکنندگی و کارگردانی نیست.
حضور روحانیت در عرصه مباحث نظری سینما ضروری است
وی با بیان اینکه بارها مخالفت خود را نسبت به حضور طلبهها در محیطهای دانشکده صدا و سیما برای تهیهکنندگی اعلام کرده است، ادامه داد: برخی فکر میکنند که اگر هدایت فیلم به دست یک آدم سلیم النفس بیفتد شاید راه به جای مناسبی برود، در حالی که امروز فقدان طرح حل مباحث نظری یک راهکار پیش روی ما است.
این نظریهپرداز سینما و تلویزیون تصریح کرد: هنوز حوزه مباحث نظری سینما حتی برای اهل هنر که انتظار نداریم عالم دینی باشد مشخص نیست و دینی بودن یا اسلامی بودن یک اثر به درستی معلوم نشده است.
وی با بیان اینکه فقه و شریعت شرط لازم در سینمای اسلامی و یا سینمای منطبق بر آموزه های اسلامی هست اما شرط کافی نیست، گفت: باید بدانیم فیلمی که هیچگونه صحنههای ممنوعه ندارد و قابل پخش در تلویزیون است، سبب اسلامی بودن سینما نمیشود، بنابراین یکی از وظایفی که در حوزه سینما برای روحانیت قائل هستیم آن است که تکلیف این نکته را شروع کند.
موسوی گیلانی اظهار کرد: اگر عالمان دینی وظیفهای داشته باشند آن است که قلمرو اینکه چه موقع یک فیلم اسلامیزه میشود یا چه زمانی با تعالیم اسلامی منطبق است را روشن کنند.
وی از عالمان دین خواست که قلمرو اسلامی شدن و منطبق شدن یک فیلم را با تعالیم دینی روشن کنند و گفت: زمانی یک اثر را اسلامی و یک فیلم را موافق با تعالیم اسلامی میدانم که درام در داستان و روایت، در پاسخ به یک مشکل و براساس مبانی دینی باشد.
ملاک در ورود به سینمای دینی شریعت است
عضو هیأت علمی مدرسه اسلامی هنر تأکید کرد: اگر اثر بر اساس تعالیم دینی باشد قطعا اسلامی است، اما آوردن یک روحانی در یک فیلم که معلوم نیست نقش او در این درام چیست و یا نشان دادن صحنههایی از نماز یا آداب دینی جزو وظایف و مطالبات اهل هنر از روحانیت نیست.
وی افزود: اگر یک وظیفه بر دوش عالمان دینی باشد و سینما آن را از روحانیت و حوزه مطالبه کند بیان یک سری اصول است که این اصول برآمده از تعالیم اسلامی باشد.
موسوی گیلانی یادآور شد: هنر اسلامی لزوما هنری نیست که در آن عبا و عمامه نشان داده شود یا یک روحانی در آن حضور داشته باشد، عالمان دینی باید متدینان هنرمند را به این سمت بکشانند که در پیرنگ فیلم براساس سنت اسلامی رفتار کنند.
وی با بیان اینکه ملاک در ورود به سینمای دینی شریعت است، اما بسنده کردن به شریعت را جفا بر هنر اسلامی دانست و تصریح کرد: سینماگرانی که در پیرنگ اثر خود یک مضمون دینی را نشان دادند جزو مصادیق سینمای جمهوری اسلامی یا سینمای دینی هستند.
روحانیت حدود و ثغور یک اثر هنری را مشخص کند
همچنین هاشمزاده در بخش پایانی سخنان خود، خواستار مشخص شدن حدود و ثغور یک اثر هنری از سوی روحانیان شد و گفت: هنوز روحانیت به ما تصویر مشخصی نداده که اگر بخواهیم در سینما از شیطان نمایش بدهیم، این عدو مبین را چگونه نشان دهیم در حالی که کلیسا به ما این تصویر را نشان داده است.
وی با بیان اینکه حتی نظر روحانیت درباره فیلم مارمولک به خوبی مشخص نیست، تصریح کرد: امروز بر روحانیت لازم است پیش از اینکه تفکر وهابیت، دنیای اسلامی را بیش از این متهم به بدفکری کند، در صحنههای هنر حضور داشته و مسائل مختلف دینی را به خوبی مشخص کند.
نشست تخصصی «سینما، روحانیت و جامعه دینی؛ چالشها و راهکارها» از جمله برنامههای جانبی جشنواره فیلم اشراق (جشنواره فیلم حوزه) است که با حضور اساتید هنری، سینمایی و حوزوی در سالن صدر دانشگاه ادیان و مذاهب قم برگزار شد که البته این نشستهای علمی و تخصصی با حضور هنرمندان عرصه فیلم و حوزه به طور مستمر تا روز برگزاری جشنواره به همراه میزگردهای علمی ادامه خواهد شد.