گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ رقص و مجالس شبانه به یکی از معضلات پنهان در دانشگاه ها و خوابگاه های دانشجویی تبدیل شده است که همین موضوع بهانه ای شد تا پرونده ای را با موضوع رقص در دانشگاه ها باز کنیم و با بررسی دقیق تر آن، این معضل را مورد کنکاش قرار دهیم. به همین منظور می توانید مطالب مرتبط را در پرونده ای به نام «یک تکان اضافی» دنبال کنید.
این بخش از مطلب «یک تکان اضافی» گزارشی از وضعیت خوابگاه های دانشجویی به روایت چند دانشجو است که متن این گزارش به شرح زیر است:
«گاهی حتی دلم نمی خواهد که از اتاقم بیرون بیایم بس که سروصدا زیاد می شود و تنها جایی که می توانم پیدا کنم تا کمی آرامش داشته باشم و از همه این اتفاقات دور باشم، همین جا، زیر پله هاست.»
گاهی اوقات زیر پله خوابگاه تنها پناهگاه کسانی است که می خواهند از سروصدای رقص در خوابگاه در امان باشند.
اینها حرف های م.ح دانشجوی پزشکی یکی از دانشگاه های دولتی تهران است که از وضعیت خوابگاهشان گله و شکایت دارد و می گوید: «بعضی اوقات آنقدر سر و صدا زیاد است که حتی برای درس خواندن هم مشکل پیدا می کنیم.»
وی ادامه می دهد: «الان حدود چهار سال است که من در این خوابگاه مستقر هستم، برای حل این مشکل چندین بار با مسئولان خوابگاه صحبت کرده ایم، آنها هم تذکراتی را داده اند، اما هیچ فایده ای نداشته و این مشکل همچنان به قوت خود باقی است.»
رقص یا به قول دانشجویان، «رقص پارتی» این روزها به خوابگاه های دانشجویی کشیده شده و توانسته بسیاری از دانشجویان را به خود جذب کند و مشکلات زیادی را هم برای سایر دانشجویان به وجود آورد.
پخش اعلامیه آموزش رقص عربی در خوابگاه
«ف . ن»، دانشجوی یکی از دانشگاه های صنعتی است. او در مورد وضعیت خوابگاهشان و این مشکل می گوید: تا چند سال پیش شاید خیلی از مسائل حتی در همین خوابگاه ها هم مخفیانه بود، اما الان همه چیز واضح انجام می شود؛ مثلاً در همین خوابگاه ما چند وقت پیش اعلامیه ای در اتاق ها پخش شد که آموزش رقص عربی در خوابگاه توسط دانشجوها انجام می شود.
وی در ادامه می گوید: شاید ما در جامعه هم چنین مسائلی را داشته باشیم، اما اینکه در خوابگاه و محیط آموزشی این اتفاق بیفتد جای بحث دارد؛ حتی وقتی این اطلاعیه را به مسئولان خوابگاه دادیم با گفتن اینکه «پیگیری می شود» از کنار این مسئله گذشتند، اما واقعاً شرایط برای کسانی که معتقد هستند و می خواهند در یک محیط آرام درس بخوانند، بسیار سخت است.
«ف . ن» می گوید: خیلی از دوستان خود من برای اینکه از این مسائل راحت شوند، با وجود شرایط بد اقتصادی، مجبور شدند که خانه بگیرند.
وی ادامه می دهد: البته فقط این دور همنشینی ها و شب نشینی ها به رقص یا آموزش آن ختم نمی شود، بلکه گاهی استفاده از مواد مخدر و روان گردان هم به آن اضافه می شود و مشکلات دیگر به بار می آورد.
گاهی آن قدر حقایقی که با آن روبرو می شویم و تلخ و گزنده است که روبرو نشدن با آن شاید تنها راه حل باشد؛ اینکه مسئول یک خوابگاه به راحتی از کنار اتفاقاتی که در حوزه مسئولیتش می افتد بگذرد و آن را نادیده بگیرد انسان را بیش از بیش ناامید می کند.
برگزاری رقص پارتی در خوابگاه های خودگران و عدم نظارت مسئولان
معصومه ساکن یک خوابگاه خودگردان است و ریاضی می خواند؛ او معتقد است که وضعیت خوابگاه های خودگردان از خوابگاه های دیگر بدتر است؛ چون نظارت آن چنانی هم ندارند.
وی خاطره ای را از ماه اول ورودش به خوابگاه تعریف می کند و می گوید: وقتی که نتوانستم در خوابگاه دانشگاه جایی را پیدا کنم، مجبور شدم به این خوابگاه خودگردان بیایم، اما نکته اولی که نظرم را جلب کرد وضعیت پوشش دانشجویان بود که به راحتی هر نوع لباسی را می پوشیدند و علاوه بر آن به راحتی در جلوی پنجره ها ظاهر می شدند.
معصومه می گوید: لفظ رقص پارتی را من در این خوابگاه شنیدم، ساعت حدود 11 شب بود که با توجه به مقرراتی که از قبل شنیده بودم همه باید می خوابیدند، اما در یکی از اتاق ها تا ساعت 3 نیمه شب رقص و پایکوبی برپا بود؛ نکته جالب اینجاست که مسئولی که شب در خوابگاه حضور داشت، بعد از اعتراض سایر دانشجویان فقط به درب آن اتاق رفت و تذکری زبانی داد که متاسفانه این تذکر تاثیری بر فعالیت آنها نداشت.
رسانهها مسئله «رقص در خوابگاهها» را به یک مطالبه عمومی مبدل کنند
وی می گوید: وضعیت خوابگاه های خودگردان بسیار اسفناک است، کاش رسانه ها بیشتر به این مسئله بپردازند تا به یک مسئله و مطالبه عمومی تبدیل شود و مسئولان را به فکر اندازد که گذشتن بدون توجه از کنار این مسئله اصلاً کار خوبی نیست و باعث بروز مشکلات دیگر می شود.
معصومه معتقد است: مسئولان دانشگاه مطمئناً از این وضعیت خبر دارند، اما این معضل را در اولویت برنامه های خود نمی گذارند. یک بار در دیدار با رئیس دانشگاه این مسئله را عنوان کردم و ایشان هم قول پیگیری دادند، الان یک سال از طرح این مسئله می گذرد، ولی اتفاقی نیفتاده، حتی می توانم بگویم که برگزاری مجالس رقص در خوابگاه عادی شده است، حتی دانشجویانی هم که معترض هستند وقتی عدم پیگیری مسئولان را می بینند، ترجیح می دهند، اعتراضی نکند.
این مسائل گوشه ای از مشکلات دانشجویان در خوابگاه هاست. مشکلی به نام «رقص» که آسایش و آرامش را از فضای خوابگاه گرفته و گوش هیچ کس به این مسئله بدهکار نیست.
اینکه من مسئول برای اوقات فراغت دانشجوی خوابگاهی ام فکری نکرده و خواسته یا ناخواسته او را هل داده ام تا به سمت مسائل این چنینی برود، راحت گذشتن از کنار مسئولیتم است.
وقتی تنها برنامه فرهنگی خوابگاه در یک برنامه زیارتی یا برگزاری یک مسابقه کتابخوانی خلاصه می شود، مطمئناً دانشجو به سمت مسائل دیگر کشیده می شود؛ آیا من، مسئول برای دانشجویی که اعتقاد پایین دارد، برنامه دارم؟ یا با بی برنامگی هایم باعث می شوم تا حتی دانشجوی چادری هم بعد از یک مدت چادرش را از سر بردارد.
همه اینها مسائلی که دانشجویان در گفت و گو با نگارنده این گزارش عنوان کرده اند و کاش مسئولان از این خواب زمستانی بیدار شوند و ببینند که رقص پارتی در یک قدمی آنها و در کمین دانشجویان خوابگاهی است تا آنها را به ورطه ای دیگر بکشاند.
متاسفانه هيچ نظارتي بر فضاي خوابگاه هاي دانشجويي وجود ندارد. بنده دانشجوي سال آخر دکتري هستم. تعدادي از دانشجويان دکتري، بدون درک شرايط اخلاقي جامعه مسلمان، اهداف تحصيلات تکميلي، فضاي خوابگاه را با مکان تفريح و بروز رفتارهاي ناهنجاري چون داد و بيدادها و بزن و بکوبهاي شبانه اشتباه گرفته اند؛ بگونه اي که روزي 4-5 ساعت با همهمه و غوغا ورق(پاسور) پازي مي کنند و با رکيک ترين الفاظ يکديگر را خطاب قرار مي دهند. سوگمندانه آنکه اين افراد در ايام عزاداري محرم و حتي تاسوعا و عاشورا بدون توجه به حرمت ايام، صداي قهقهه و سرخوشي هاي هتاکانه شان به آسمان مي رسيد.
صادقانه عرض کنم که گويا اراده اي براي کنترل اين وضعيت و برخورد با اين رفتارها وجود ندارد. اين بي تفاوتي مسئولان و البته بي هدفي دانشجويان و تکليف محور نبودنِ تحصيلات تکميلي، موجب عموميت يافتن چنين رفتارهايي شده است.
تخريب اشتباه و بي ربط، بهترين دفاع هست!