به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، سه شنبه، 17 دی از محمدکاظم کاظمی تجلیل می شود؛ به همین مناسبت برخی اشعار انقلابی وی که به درد این روزهای جامعه و سیاستمان می خورد را منتشر می کنیم.
هلا، هلا! به کجا میروید؟ برگردید
قدم نهید به میدان، اگر، نهنامردید
کجا روید چنین سرفکنده و خاموش؟
کجا روید چنین نیمهجان و نعشبهدوش؟
کجا روید چنین خسته و عرقریزان؟
کجا روید چنین از رکابآویزان؟
در این مقابله با خشمهای سنگبهدست،
چه شد مگر که نماندستتان تفنگ به دست؟
کدام صخره مگر پایمالتان کردهاست؟
کدام صاعقه آیا زغالتان کردهاست؟
ز دست، بیرقتان را کدام طوفان برد؟
ز دشت، خیمةتان را کدام آتش خورد؟
عذاب راه ندانسته و رکاب زدید
حساب موج نکردید و تن به آب زدید
ندیده رنج صحاری و رهسپار شدید
نخوانده رمز سواری، چرا سوار شدید؟
هزار صخره در این کوه پای میشکند
هزار درّه در این ره سوار میفِکَند
هزار باد از این دشت خاک میروبد
هزار سیل در این عرصه پای میکوبد
هزار رهرو گستاخ، خاک خورد اینجا
هزار قافله از درد جانسپرد اینجا
هزار جمجمه اینجا نشسته بر خاک است
که یادگارِ ز رهماندگان بیباک است
***
هلا، هلا! به کجا میروید؟ برگردید
قدم نهید به میدان، اگر، نهنامردید
قدم نهید، قدم، گر به پای ماندستید
برآورید نفس، گر هنوز هم هستید