به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از شیراز، نشریه زبان سرخ بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد شانزدهمین شماره خود را به 9 دی و مذاکرات ژنو اختصاص داد.
در سرمقاله این نشریه درباره 9 دی آمده است:
سه روز بعد از عاشورا اتفاقات تلخی رخ داد که در واقع تکرار عاشورا و تکرار حوادث همیشگی تاریخ بود؛ اگر بخواهیم نقبی نه چندان عمیق به گذشته بزنیم؛ خواهیم دید کسانی که زمانی انقلابی بوده اند و خون دل ها برای نظام خوردند؛ به هر دلیلی که حالا جای بحثش نیست از آرمانها دست می کشند و بعد دچار استحاله شده و برای میراندن انقلاب با گروهی دیگر که لاشخور وار همیشه اثبات برادری نکرده دنبال میراثند؛ متفق می شوند. 9 دی تقابل همان دسته بندی تاریخی امام روح الله است؛ فقر و غنا، پابرهنه و مستکبر یا همان 1 درصدی و 99 درصدی!
آنچه 9 دی اتفاق افتاد برخلاف آنچه حضرات افساد طلب می گویند؛ هیجان ناشی از یک مناظره نبود؛ بلکه به پروژه برنامه ریزی شده شاید 10 ساله شبیه بود؛ به ریشه ها که نگاه کنید؛ سناریو نویسان و بازیگران حرمت شکنی عاشورای 88 از نظر نطفه و لقمه شبیه ترین افراد با سپاه عمر سعد هستند. به عبارتی دیگر واقعه 9 دی و حوادث عاشورای 88 یکی از مصادیق جمله معروف کل یوم عاشورا و کل ارض کربلاست.
یک جماعت اشراف، زرسالار، مقدس نمای بی شعور، آخوند درباری، مطرب، رقاصه، همجنس باز، کودک کش و خلاصه هرچه غیر از اسلام است؛ یا یک اسلام بی یال و دم اشکم و در واقع یک اسلام آمریکایی! اینها با هم بر سر یک گزاره واحد یعنی لیبرالیسم متحد می شوند و رای مردم را بر نمی تابند. نه تنها رای 88 که رای 58 را هم می خواهند وتو کنند؛ متاسفانه شرایط را غبارآلود می کنند و در غفلتِ خواص؛ با پرچم دموکراسی به جمهوریت نظام می تازند و نقشه شوم وتو را می کشند. متاسفانه در روزهای آغازین جماعت قابل اعتنایی را با خود همراه می کنند؛ اما رفته رفته دم خروس نگاه تکنوکرات و طبقاتی حضرات بیرون زده و فتنه گران در اندیشه ملت حذف می شوند. 9 دی در واقع آخرین میخ بر تابوت اشرافیت بود.
وقتی یک نفر گند می زند و فساد ایجاد می کند؛ بدیهی ترین کار توبه استغفار و جبران است؛ اما اگر کسی سال ها از سفره ی حرام تناول کرد و بعد یک گناه اجتماعی را رقم زد؛ بدیهی ست که بر قلبش مهر زده خواهد شد؛ و نفهم می شود و به دنبال طلب خود بابت آتش زدن سطل زباله می گردد. طنز تلخ امروز این است که کفتارهایی که پرونده کثافت کاری هایشان در ماجرای جام زهر، نشریات زنجیره ای و... هنوز مفتوح است؛ ریش و تسبیح جنبانده و مدام مردم، مردم می کنند. تلخ تر از آن، این است که رسانه هایی خود فروخته با اکثریت مطلق در اختیار این خودفروختگان قرار دارد و با بیت المال قصد تطهیر چهره نجس حضرات در پیشگاه ملت را دارند و با رسانه ها و بوق های کرکننده می خواهند، نه دی را فیلتر کنند. و از آن تلخ تر این است که عده ای هنوز پیام اکثریت بی رسانه را در نه دی را نشنیده اند و با حضراتی که به سبب تناول گوشت و خون انقلاب نقرس گرفته اند؛ هم پیاله شده اند!
پیام 9 دی در واقع همان لااله الاالله است؛ نفی و اثبات! یک نه بزرگ به خوی استکباری، اشرافی گری، مانور تجمل، نگاه تکنوکرات و طبقه بندی مردم، وطن فروشی همچنین آری به انقلاب اسلامی با تمام مولفه هایش نظیر عدالت، استقلال، آزادی هیهات من الذله و در واقع 9 دی 88 یک وزن کشی خیابانی و به نوعی رأی آری مجدد به نظام جمهوری اسلامی پس از سی سال توسط نسل سوم و چهارم انقلاب در کنار پا به سن گذاشته ها بود. گفتمان 9 دی یعنی مردم همه مردمند؛ لبو فروش و راننده تاکسی، شمال شهر تهران و مرز نشین خوزستانی همه به یک اندازه در سرنوشت کشور سهیمند! یعنی هیچ کس حق ندارد به اسم آبروی نظام کاخ نشینی بکند؛ به اسم اقتصاد منافع ملی را به خطر بیندازد و سازش کند. یعنی «ولن یجعل الله للکافرین علی المسلمین سبیلا».
آن چه امروز بیش از هر زمان دیگری با توجه به طلبکاری حضرات افسادطلب ضروری به نظر می رسد؛ برخورد نظام به دمندگان در تنور فتنه است که یک یا حسین مردمی دیگر را می طلبد.