گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛بچه های محله من و تو روایت ساده ای است از آنان که صد سال را در یک چشم به هم زدن رفتند و آسمانی شدند. آنانی که خیلی دور نیستند ...
خاطراتی که ارائه می شود حاصل روایت عزیزانی است که در جمع طلاب مدرسه علمیه معصومیه سلام الله علیها قم حضور می یافتند و با خاطرات دلنشین شان عطرافشانی می کردند؛ این خاطرات حالاتوسطنشرمعارفبهچاپرسیدهاست.
بچه های محله من و تو همان هایی که اینجا و آنجا در مدرسه و بازار و مسجد و نمازجمعه می بینی، با همان سادگی و صفایی که در دعای توسل اشک می ریزند تکبیرگویان به قلب سپاه دشمن می زنند و مکر شیاطین را یکسره بر باد می دهند. (شهید سید مرتضی آوینی)
- امیرالمومنین علی علیه السلام: « غرسوا اشجار ذنوبهم نصب عیونهم و قلوبهم و سقوها بمیاه الندم، فاثمرت لهم السلامه و اعقبهم الرضا و الکرامه»
در توصیف توبه کنندگان درخت های گناهان خود را در برابر دیدگان و دل های خویش نشانده اند و آن ها را با آب پشیمانی آبیاری کرده اند. این درخت ها برای آنان بار سلامتی داده و خشنودی و کرامت در پی آورده است.
سر و وضعشان به رزمنده ها نمی خورد. تازه آمده بودند جبهه. بدن هر دوشان پر بود از انواع خالکوبی ها. تو محله قاچاق فروشی می کردند. مواد مخدر... رفته بودند سینما با هم فیلم «سقای تشنه لب» ملاقلی پور را دیده بودند. یکی شان گفته بود:« واقعا شرم داره، جوان های مردم تو جبهه دارند خون می دهند آن وقت ما...»
توبه کردند و آمدند جبهه. همیشه دعا می کردند اثری از خال کوبی هایشان نماند. تا اینکه در عملیات بدر، موشک هواپیمای عراق مهمان قایقشان شد و حاجتشان را برآورده کرد. بدنشان تکه تکه شده بود.
- الفه التقی و حلفه الحیاء، کثیر الحذر، قلیل الزلل، عفیفا شریفا، قلبه تقی، یحسن فی عمله کانه ناظر الیه غض الطرف، ان سلک مع اهل الدنیا کان اکیسهم»
در توصیف مومنان: همدم او تقوا و هم پیمان او شرم و حیاست. پرهیزش بسیار است و لغزشش کم است. پاکدامن، با شرافت است. قلبش پرهیزگار است. چنان نیکو عمل می کند که گویا او را می بینند. اگر با اهل دنیا همراه شود گویا زیرک ترین آنهاست.
معبر باید باز می شد. تخریب چی ها همه شهید شده بودند. قرار شد 5 نفر داوطلبانه بروند روی مین ها تا معبر باز شود. اولی رفت... دومی، سومی، چهارمی... پنجمی نوجوانی کم سن و سال بود. هنوز پشت لبش سبز نشده بود. پا شد. حرکت کرد و پشت میدان مین ایستاد. با خودم گفتم حتما کم آورده است. دکمه ای پیراهنش را باز کرد. پیراهن را درآورد. داد به یکی از بچه ها و گفت:« من مطمئنم زنده نمی مانم. این پیراهن بیت المال است، بدهید تا کس دیگری بپوشد.»
- رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلم: « من تطول علی اخیه فی غیبه سمعها فیه فی مجلس فردها عنه، رد الله عنه الف باب من السوء فی ادنیا و الآخره»
هر کس در مجلسی بشنود که از برادرش غیبت می شود و آن را از او دفع کند، خداوند هزار باب بدی را در دنیا و آخرت از او دفع کند.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد»، «اللهم صل...» تا خواست دوباره حرفی بزند، بچه ها صلوات سوم را بلند تر فرستادند. سر آخر خودش فهمیده بود کارش اشتباه است. داشت غیبت می کرد.
- امام صادق علیه السلام: « ان المومن من یخافه کل شیء، و ذلک انه عزیز فی دین الله و لا یخاف من شیء. و هو علامه کل مومن»
مومن کسی است که هر چیزی از او بیمناک است. زیرا او در دین خدا قدرتمند و عزیز است. از هیچ چیز نمی ترسد و این نشانه ی هر مومنی است.
برای سرش جایزه تعیین شده بود. کوموله و دمکرات با شنیدن نامش می لرزیدند. «کاوه» وقتی شهید شد، بردنش بهشت رضای مشهد. برای اینکه نیایند و سرش را جدا کنند، چهار طرف قبر را بتون کردند. تا یک ماه هم بالا سر قبرش نگهبانی می دادند.
پنجشنبه مصادف با نوزده دي نوددو
يک شهيد گمنام شانزده ساله به هيات قاسم بن الحسن واقع در قم خيابان شهدا مدرسه امام موسي صدر آوردند.
من خادم اين هياتم و ميانگين سني جمعيت اين هيات حدود هجده سال هست .
يعني کساني که نه جنگ ديده اند نه بمباران نه موشک باران و نه آژير قرمز و نه ...
ولي چنان در برابر شهيد متواضعانه ضجه مي زدند و ابراز عشق و علاقه مي کردند که بنده کم آوردم
خداوند شهدا را با اربابشان محشور بفرمايد
انشالله
وشرمنده شهدا نشويم
يا علي