به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» در ابتدای این نشست سعید سهیلی تهیهکننده و کارگردان فیلم گفت: خوشحالم که فیلم بدون هیچ مشکلی نمایش داده شد، برخلاف دو سال گذشته خوشبختانه امسال در نمایش فیلم مشکلی پیش نیامد.
وی در ادامه سخنانش در خصوص نحوه شکلگیری سوژه و فیلمنامه کلاشینکف بیان کرد: هر فیلمسازی روشهای مختلفی برای پیدا کردن قصه دارد من در حدود 13 کاری که داشتم از میان آنها در 12 کارم از عکس به فیلمنامه رسیدم که این تصاویر یا ذهنی است و یا در سال روزنامه و یا مجله آنها را دیدهام و آن قدر به آن فکر میکنم که برایش قصه پیدا کنم برای این فیلم هم همین اتفاق افتاد یک سال و نیم در این باره کار کردیم و در نهایت فیلمنامه کلاسینکف نوشته شد.
سهیلی در بخش دیگری از سخنانش عنوان کرد: اتفاقاتی که در فیلم میافتد عمدی نیست ناخواسته برخی آدمها و اتفاقات در فیلم ما را درگیر میکند چند فیلم است که دوران کودکی و نوجوانی من را درگیر کرده که ناخواسته و گاهی هم خواسته صحنههای از آن فیلمها در ذهنم مانده در فیلمهایم نمایش میدهم شاید تأثیر نوستالوژیک این فیلمها در ذهن من در فیلمهایم خودشان را جا دادهاند.
این کارگردان در ادامه سخنانش درباره پایانبندی فیلمهایش اظهار داشت: برای هر فیلمی میشود پایانهای گوناگونی ساخت که این بستگی به سلیقه، ذوق و خلق و خوی آدمها دارد حس من این بود که عادل شخصیت اصلی داستان در زندگی فیزیکی نمیتواند به چیزهای که میخواهد برسد بهتر است در فاصله مرگ و زندگی به آنها دست پیدا کند همانطور که در فیلم گشت ارشاد هم همین اتفاق افتاد.
در بخش دیگری از این نشست رضا عطاران یکی از بازیگران کلاشینکف در باره دیالوگهایش در این فیلم گفت: در هر فیلمی که حضور دارم درباره دیالوگهایم به کارگردان پیشنهاد میدهم که برخی اوقات پذیرفته و برخی اوقات هم نه در این کار سعی کردم دیالوگها را برای خودم کنم در این باره از آقای سهیلی بسیار کمک گرفتم.
همچنین در ادامه این نشست سهیلی تصریح کرد: قهرمان اصلی فیلم عادل است که کلاشینکف دارد که هر دو با هم میتوانند قهرمان داستان باشند.
وی افزود: باید به این نکته اشاره کنم با هر بازیگری که میخواهم قرارداد ببندم اولین صحبت هایمان با هم بر سر دستمزد و صحبت بعدی درباره تیتراژ کار است این بار هم همین اتفاق افتاد آقای عطاران بر روی مسائل مالی کنار نیامد و آنقدر با هم چانه زدیم که بالاخره حل شد هر چند معتقدم رضا عطاران قیمت ندارد و برخی بازیگران مانند عطاران غنیمتهای سینمای ایران هستند که هر کارگردانی دوست دارد آنها را به چنگ بیاورد. عطاران بر خلاف همه بازیگران خواسته عجیب و غریبی داشت و آن این بود که اسمش در تیتراژ کار اول نباشد چون قهرمان داستان شخص دیگری است و آنقدر محکم این مسئله را از من خواست که از اینجا از وی تشکر میکنم که بر خلاف همه سینماگران فقط کار برای او مهم است و بهعنوان یک غنیمت سینمای ایران دستش را میبوسم.
در ادامه این نشست مهدی محمدنژادیان نویسنده کلاشینکف در پاسخ به این پرسش که لزوم به طنز کشیدن این فیلم چه بود گفت: در واقع فیلم تغییر رویه نمیدهد و یک دست است حضور عطاران حضور مشخصی دارد و همانند این است که یک قطره شیرین وارد یک فنجان تلخ چای شود و کمی تلطیفش کند فکر نمیکنم شخصیت رضا عطاران آنقدر غالب فیلم شود که کل فیلم را به مسیر دیگری ببرد.
در بخش پایانی این نشست کارگردان کلاشینکف گفت: من فکر میکنم تلخیها را باید شیرین نشان داد و نباید بهگونهای به تصویر کشیده شود که مخاطب را اذیت کند.