«خط ویژه» هر چند متمرکز بر مسئله حساس مفاسد اقتصادی است، اما با زکاوت کارگردان، علاوه بر آن که با تصویری شفاف به این موضوع تلخ اما واقعی جامعه می پردازد.
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ آخرین اثری که از «مصفی کیایی» به یاد داریم «ضدگلوله» است. فیلمی طنز که هر چند در فضای دهه 60 و در دوران دفاع مقدس کار شده اما به زعم بسیاری، نمونه ای از یک طنز اجتماعی موفق و چشم نواز است. این بار نیز «کیایی» با یک درام طنز به حوزه سینما آمد تا هنر خود در این حوزه را دوباره محک بزند.
«خط ویژه» روایتگر زوج جوانی است که با مقدمات بسیار، سعی دارند تا مبلغ نجومی را که قرار است یکی از دانه درشت های اقتصادی از بانک به عنوان وام دریافت کند، تصاحب کنند و برای این کار از برادر کاراکتر زن، که یک هکر تمام عیار است کمک می گیرند. اما به خاطر برخی مسائل این مبلغ به حساب دو جوان فقیر می آید و زلف این دو گروه به هم گره می خورد. محتشم هم که صاحب اصلی وام و همان دانه درشت اقتصادی فیلم است تمام توان خود را به کار می گیرد تا آن مبلغ نجومی را از دزدهای یقه سفید قصه پس بگیرد..
بهتر است پیش از نقد محتوایی اثر، به نقد تکنیکی کار بپردازیم. قدم اولی که در اکثر اوقات، جزو مغفولات کارگردانان ایرانی است، در آخرین فیلم «مصطفی کیایی» جزو نقاط قوت فیلم به حساب می آید. تیتراژ ابتدایی فیلم همراه با شعر طنزی که به نوعی برائت استهلال داستان فیلم هم هست، آن قدر خوب کار شده که مخاطب را به فیلم جذب کند. تیتراژی که با هلی شات فیلمبرداری شده تا سبک خاص فیلمبرداری اش نیز به جذب بیشتر مخاطب تاثیرگذار باشد.
روایت فیلم خیلی زود وارد خط اصلی داستان می شود. اتفاقات داستان خیلی سریع پیش می رود و فیلمنامه با سرعتی نسبتاً بالا ادامه می یابد. همین ریتم تند که موجب رگبار اطلاعات داستان به مخاطب می شود، علاوه بر آن که موجب همراهی بیشتر تماشاگر با فیلم می شود، حالت هیجان انگیزی را نیز به فیلم تزریق می کند.
هر چند بستر فیلم طنز است اما طنزهای موقعیت پرتعداد فیلم و بازی هیچ یک از بازیگران موجب دلزدگی نمی شود. یعنی تناسب موقعیت های خنده آور و بازی ها نیز در حد مطلوبی انجام شده، هر چند نباید از نمایش بسیار خوب برخی از کاراکترهای فیلم نظیر «میلاد کی مرام» به سادگی گذر کرد که برای او سیمرغ بهترین بازیگر مکمل جشنواره را نیز به ارمغان آورد.
البته اصلی ترین ایراد به فیلمنامه، ماهیت کاریکاتوری و غیرطبیعی آن است. به این معنا که اتفاقات داستان بدون یک خط سیر منطقی و صرفاً بر اساس چند حادثه و اتفاق تصادفی شکل می گیرد. موضوعی که می تواند به عنوان مهم ترین نقد وارد بر فیلم به حساب آید.
اما روایت محتوای «خط ویژه» بسیار دقیق و محل تأمل است؛ اساساً کار طنز اجتماعی، حرکت روی لبه تیغ است. اگر کم بگذاری ماهیت طنز اثر تحت الشعاع قرارمی گیرد و اگر تند بروی دچار بی انصافی و کار احساساتی می شوی. به خصوص در حوزه مفاسد اقتصادی و موضوع دانه درشت ها و رانت خوارهای اقتصادی کشور.
«کیایی» قبلاً و در «ضد گلوله» نشان داده که حرکت روی لبه تیغ را بلد است و می داند چگونه اثری طنز خلق کند، بدون آن که اسیر افراط و تفریط شود.
«خط ویژه» هم هر چند متمرکز بر مسئله حساس مفاسد اقتصادی است، اما با زکاوت کارگردان، علاوه بر آن که با تصویری شفاف به این موضوع تلخ اما واقعی جامعه می پردازد، نه دچار شعارزدگی می شود و نه آن قدر در موضوع غرق می شود که دچار بی انصافی و سیاه نمایی در این موضوع شود.
«خط ویژه» با روایت زیبا و دلپذیر یک آسیب اجتماعی، علاوه بر آن که از وجود آن اعلام تنفر می کند و آن را مسبب الاسباب بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی قلمداد می کند، در کنار آن به نکات قابل تأمل و زیبای دیگری نیز اشاره می کند. اینکه مردم جامعه فارغ از کار و پیشه خود، در مواقع حساس کاملاً یکدل هستند و این موضوع در جامعه جریان دارد، اینکه مشکلات اقتصادی اساس بسیاری از معضلات امروز جوانان است، این که بیکاری به قشر جوان امروز جامعه فشار می آورد و نکاتی از این دست، موضوعاتی است که در «خط ویژه» مورد اشاره قرار می گیرد، اما نه با خوی تند و افسار گسیخته، بلکه با زبانی نرم و دلسوز که نه می خواهد در برابر حاکمیت قامت راست کند و نه سودای پزهای مضحک روشنفکری را در سر دارد. اتفاقاً در سکانس آخر و با نمایش روزنامه های زنجیره ای یک جریان خاص، انتقاد ظریف و قابل تأملی را نیز بر سوداگران اصلی موضوع اصلی فیلم مطرح می کند.
مَثَل معروفی است که می گوید اساساً حوزه طنز می بایست به منزله تیغ جراحی باشد که به کمک آن بیماری ها و آلام آدمی از بین می رود، نه مانند چاقویی که احشای سالم انسان را نیز مجروح می کند! به جرأت می توان گفت هم «ضد گلوله» و هم «خط ویژه» از جنس دسته اول هستند؛ و همه این ها یعنی «مصفی کیایی» راه و رسم ساختن طنز اجتماعی تأثیرگزار را فرا گرفته...
بنای نگارنده بر آن نیست که با غُلو در محاسن «خط ویژه»، آن را یکی از شاهکارهای تاریخ سینمای ایران معرفی کند اما فیلمی در این ژانر که درگیر هیچ موضوع حاشیه ای و جهت داری نباشد در امروز سینمای ایران یک غنیمت به حساب می آید. پس می توان از «خط ویژه» به عنوان یک اثر دلپذیر و دارای شاخصه های طنز واقعی نام برد که می تواند حال مخاطب را خوب کند، بی آنکه حال خیلی های دیگر را بدون دلیل بگیرد!
و همین هاست که موجب می شود خط ویژه در رده بندی نهایی جشنواره فجر سی و دوم، جزو جذاب ترین فیلم ها از منظر تماشاگران به حساب آید و با اندکی اختلاف بعد از شیار143، رده دوم بهترین فیلم از نظر تماشاگران را از آن خود کند.