گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ موهایش سفید شده. اعداد شناسنامه اش را شماره کنی به سن 63 سالگی می رسد، اما هنوز باید روی تاکسی زردش دنده یک و دو کند تا زندگیش لنگ نماند. دیروزش را به هر شکلی که بوده گذرانده و از فردایش خبر ندارد. تا آنجا که جان دارد باید داد و چراغ و بوق بزند تا مسافری سوار ماشینش شود و با هزار غر پولی برای مزد کارش به او بدهد.
او هنوز هر صبح باید ماشینش را آتیش کند و خودش را به رئیس خط معرفی نماید. چشمانش کم سو شده، اما زندگی با کسی شوخی ندارد. تورم حتی به او هم نگاه نمی کند. شاید هیچ یک از مسئولان حتی یاد او هم نیستند. هر چه تلاش می کند باز همان نقطه سر خط است؛ چرا که دیگر سن و سالش به او می گوید تو پیر شدی.
داستان وی داستان بسیاری از رانندگان تاکسی است که در این روزها بر اساس آمار حدود 23 هزار نفرشان در تهران بالای 50 سال دارند؛ 16 هزار و 557 نفرشان (32 درصد) بین 51 تا 60 سال، 6227 نفرشان (12 درصد) بین 61 تا 70 سال، 1146 نفرشان بین 71 تا 80 سال و 49 نفرشان هم بالای 81 سال دارند.
این آمار که چشم ها را به خود خیره می کند تنها به یک دلیل ایجاد شده و آن هم عدم مسئولیت پذیری سازمان های بیمه گر در قبال این جمعیت 23 هزار نفری است. سازمان تاکسیرانی هنوز نتوانسته این شرکت ها را مجاب کند که برای این افراد آستین بالا بزند و برای یک بار و آن هم برای همیشه دفترچه بیمه را به دست آنان برساند تا آنان هم بتوانند از خدمات کشوری برخوردار باشند.
بر اساس قوانین بیمه ای کسانی که بر روی تاکسی کار می کنند می توانند قبل از سن 50 سالگی برای دریافت بیمه خویش فرما اقدام کنند؛ این در حالی است که برای افراد بالای این سن هیچ خدماتی در نظر گرفته نشده و عملاً آنها نمی توانند برای آینده خود موضوعی خاص را در نظر بگیرند.
هر چه هست برای آنان کار است و باید تا آنجا که نفس می آید و می رود برای امرار معاششان دنده عوض کنند، اما این موضوع دارای دو بعد اساسی می شود، در حالی که متولیان امر به آنها توجه خاصی ندارند.
اول اینکه با افزایش سن، میزان تسلط بر وسیله نقلیه کاهش می یابد و این یعنی زنگ خطر برای افزایش میزان تصادفات و حوادث رانندگی.
نباید فراموش کرد که با افزایش سن تضعیف عمومی عضلات بدن، خشک و سفت شدن مفاصل و ضعف بینایی و شنوایی، کاهش سرعت عکس العمل در شرایط لحظه ای حاصل می شود و عملاً می توان گفت که رانندگی در سنین بالا با توجه به موارد مطرح شده می تواند برای راننده و دیگران سرنشینان به صورت بالقوه خطرساز باشد و احتمال وقوع تصادفات رانندگی منجر به جرح و فوت را افزایش دهد.
از سوی دیگر هیچ قانون مدونی در کشور در مورد سن رانندگی آن هم با وسایل نقلیه عمومی همچون تاکسی وجود ندارد و بر همین اساس نمی توان گفت که رانندگان تاکسی دارای سن بازنشستگی هستند و این یعنی زنگ خطر و این که، ما برای بخشی از جامعه امکانات رفاهی خاصی در نظر نگرفته و آنان را جزو شهروندان درجه چندم لحاظ کرده ایم. بر همین اساس دولت باید برنامه مدونی را برای این بخش از جمعیت فعال جامعه داشته باشد.
این نکته حائز اهمیت است؛ تا زمانی که افراد به دلیل عدم برخورداری از بیمه مجبور به کار کردن هستند یعنی یک موقعیت شغلی از دست یک جوان خارج می شود و همین می تواند زمینه ساز بیکاری بیشتر باشد. اگر سازمان های بیمه گر سازوکار لازم را در این زمینه تعریف کنند، می توان توقع داشت 23 هزار موقعیت شغلی حداقل در حوزه تاکسیرانی برای جوانان فراهم شده تا از این طریق باری از روی دوش دولت و مردم برداشته شود.
هم کارشون خيلي سخته و هم مدام بايد با مردم سر و کله بزنن... واقعا گناه دارن.
باباي خودم چند ساله که بخاطر نشستن زياد روي صندلي تاکسي کمردرد و پادرد شديد داره ولي با اين حال هر روز باز هم بايد ساعت هاي طولاني پشت ماشين کار کنه.