کد خبر:۳۰۹۶۷۳
حجت الاسلام میرباقری در دانشگاه تهران:

ضرورت انقلاب فرهنگی به معنی ضرورت ایجاد ساز و کار مبتنی بر دین است

استاد حوزه و دانشگاه گفت: ضرورت انقلاب فرهنگی به معنی ضرورت ایجاد سازوکار مبتنی بر دین است تا به آرمان‌ها برسیم، ضرورت انقلاب فرهنگی برای تحقق ...

به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» همایش ضرورت انقلاب فرهنگی دوم با حضور حسن رحیم‌پور اذغدی و حجت الاسلام میرباقری در تالار شیخ انصاری دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد.


حجت‌الاسلام میرباقری دومین سخنران این جلسه بود.


وی در ابتدا گفت: عنوان جلسه ضرورت انقلاب فرهنگی دوم است من به دوستان گفتم مگر انقلاب فرهنگی اول اتفاق افتاده است؟ منظور دوستان ضرورت انقلاب فرهنگی بود. البته ضرورت انقلاب فرهنگی مشخص است اما متناسب با عنوان جلسه بحثی را در این خصوص عرض می‌کنم.


میرباقری افزود: آموزه‌های انقلاب اسلامی هم در دورن مورد استقبال قرار گرفته و هم از مرزهای ما عبور کرده و طرف مردم جهان مورد اقبال قرار گرفته است بعد باز جنگ سرد و فروپاشی سوسیالیسم مردم تنها راهی که در مقابل قدرت مسلط جهان داشتند اسلام و انقلاب اسلامی می دانستند و می‌دانند اما نباید انتظار داشت این پذیرش بدون انقلاب فرهنگی صورت گیرد.


این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: اگر خیال کنیم می‌شود به این تمایلاتی که انقلاب در ایران و خارج از کشور ایجاد کرده با تکنولوژی غرب دست می‌یابد کاملا اشتباه می‌کنیم کسانی که این‌گونه فکر می‌کنند اعتقاد ندارند تکنولوژی و  علم غربی ایدئولوژیک است در حالی که علم هم روش‌مند است و هم ایدئولوژیک. شما در مسیری که می‌رانید قصد و آرمانی دارید بشر متناسب با آرمان‌های خودش روش‌های را ایجاد می‌کند پس روش‌ بودن علم به معنی غیرایدئولوژیک بودن آن نیست.


وی در توضیح این مطلب ادامه داد: ضرورت انقلاب فرهنگی به معنی ضرورت ایجاد سازوکار مبتنی بر دین است تا به آرمان‌ها برسیم ضرورت انقلاب فرهنگی برای تحقق حکومت دینی و پذیرش آرمان‌های انقلاب اسلامی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. البته ما در مسیر این ضرورت هستیم اگر تحولات این سه دهه را نگاه کنیم می‌بینیم پیشرفت‌های داشته‌ایم.


حجت الاسلام میرباقری در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: فرهنگ جهت تبلور یک جامعه است اگر ما ما مدعی انقلاب فرهنگی هستیم می‌گویم فرهنگ دینی و غیردینی دارد تا اینجا را همه قبول دارندیعنی همه قبول دارند جامعه می‌تواند حول محور توحید همدل همراه و همکار باشد همچنین می‌تواند حول محور شرک و طاغوت باشد تا اینجا خیلی بحثی وجود ندارد و همه قبول دارند که فرهنگ در هر جامعه‌ای ارزش‌های مبتنی بر فرهنگ خود را ایجاد می‌کند اما از این به بعدش کمی قابل بحث است تا اینجا هم همه با هم مشترک هستیم نظام فکری توحیدی و کافر متفاوت هستند اما در مورد عرصه تکنولوژی قدری تفاوت وجود دارد حتی در عرصه علوم هم بحث‌های به وجود می‌آید به خصوص که علم کاملا روش‌مند است با توجه به این ترازوی که علم دارد می‌شود گفت علم دینی و یا غیردینی وجود ندارد به خصوص علم به معنای اکتشاف واقع باشد علم تحت تأثیر دین تغییر ماهیت می‌دهد و یا تغییر ماهیت نمی‌دهد. این سوال جدی است.


رئیس فرهنگستان علوم اسلامی ادامه داد: این سوال را از شکل‌های مختلف می‌شود نگریست که یک جنبه آن به دامنه علوم نزدیک می‌شود یعنی فلسفه حاکم بر علم دینی و غیردینی است یعنی به زیرساخت تولید علم توجه می‌کنیم من این شیوه را هم دنبال نمی‌کنم اما یک زاویه از بحثم معرفت‌شناسی است مقصود ما مکاتب روان‌شناسی و جامعه شناسی نیست مقصود ما علم روان‌شناسی و جامعه‌شناسی است شما اگر معرفت را از یک طرف ظرفت اکتشاف واقعیت بدانید قاعدتا صحبت از علم دینی بی‌معناست زیرا یا به واقعیت می‌رسید یا نمی‌رسید از زاویه دیگر اگر فرایند تولید علم را خارج از حوزه احساس دانستید یعنی گفتید تولید علوم خارج از اختیار انسان است مسئله دشوار می‌شود یعنی اختیار انسان بعد از شناخت اوست یا قبل از آن آیا اختیار بعداز دانش تولید نمی‌شود اگر علم تحت‌ تأثیر اختیار انسان واقع شد جایگاه روش چیست من می‌خواهم به این سه سوال پاسخ دهم.


حجت‌الاسلام میرباقری در ادامه توضیح داد:‌در مورد سوال اول علم حتما باید نسبتی با واقعیت داشته باشد اساسا وظیفه فیلسوف این است که نسبت به فهم با واقعیت را تبیین کند یعنی فهم از جهان را قابل قبول کند اما این به این معنا نیست که فهم ما کاملا با واقع منطبق است ما تنها نسبتی با واقع پیدا می‌کنیم. در خصوص سوال دوم باید بگویم فهم مومنانه از جهان غیر از فهم غیرمومنانه از جهان است پس درک واقعیت از جهان مومنانه و غیرمومنانه دارد انسان جهان را مومنانه و یا غیرمومنانه می‌بیند یعنی یک بنده خدا مناسک فهم دینی را انجام می‌دهد پس اختیار انسان  بر فهم او از جهان اثر دارد.


وی در ادامه توضیح این مطلب بیان کرد: انسان وقتی شروع می کند به فهمیدن مثل یک جزیره مستقل عمل نمی‌کند فهم اجتماعی بر فهم انسان حاکم است بستر تاریخی فرهنگی و اجتماعی هم در فهم حاکم است ما درجامعه تاریخ داریم یک جامعه جامعه انبیاء است آنها مبتنی بر توحید جامعه را می سازند جامعه دیگر حول فراعنه تمدن‌سازی می‌کنداین امر از منظر قرآن نیز پذیرفتنی است البته این دو جامعه گاهی با هم مخلوط می‌شوند و جامعه‌ای التقاطی داریم.


میرباقری افزود: اگر این دو را بپذیرید متوجه می‌شوید این دو جامعه بر فهم ما اثر می‌گذارد این دو جامعه هر دو علم دارند، هر دو اخلاق دارند اما دو رویکرد متفاوت با هم دارند هر دو ابزار دارند و هر دو نسبتی با واقعیت برقرار می‌کنند اما یکی حق است و دیگری باطل.


رئیس فرهنگستان علوم اسلامی ادامه داد: انسان که شروع به تفکر می‌کند یا تحت تأثیر تاریخ انبیا است و یا تحت تأثیر تاریخ شیاطین این در اختیار انسان است اختیار انسان جایگاه او را در بین این دو تاریخ مشخص می‌کند پس دانشمندی که شروع به تولید علم می‌کند اختیار او در ذهن او اثر ندارد؟ پس یک انسان وقتی شروع به تحقیق می‌کند یک طرف او اراده است که پشت آن یک دستگاه وجود دارد این انسان تحت امداد یکی از این دو دستگاه است که یک دستگاه وجود دارد که به خودی خود و بدون اختیار به ما فهم می‌دهد یک وهم است البته نمی‌گویم تمام جهان کائنه ما تحت اختیار ماست اما در مجموع ما در فهم خود اختیار داریم.


این استاد حوزه دانشگاه در ادامه گفت: پس انسان مستقل از جامعه و تاریخ نمی اندیشد اما مجبور نیست و در جبر تاریخی واقع نشده اختیار دارد انسان با اختیار خود عضو یک جامعه می‌شود و وقتی عضو یک جامعه شد در بستر همان جامعه فهم می‌کند پس ما دو نوع دانش داریم دانش نورانی و دانش ظلمانی البته که هر دو شاید به بهداشت انسان و... بپردازند پس مطلق علم دینی و غیردینی دارد.


وی بحث خودرا با این سوال ادامه داد: آیا علم ظلمانی نسبتی با واقعیت دارد چرا دارد اگر نداشت نمی‌توانست درجهان تسلط یابد البته یک طیف التقاطی این وسط است دو سر طیف کفر و ایمان است محور ایمان انسان حق است سر دیگر طیف طاغوت است که ظلمت است و هر دو نسبت با واقعیت دارند این مسئله تا فیزیک و شیمی و علوم پایه هم پیش می رود علم اصلا اکتشاف نیست علم تفسیر از عالم است دانش ظلمانی ماندگاری ندارد اما دانشی که تحت قیومیت پیامبر باشد نور است و می‌ماند کدام بخش علم دینی و غیردینی دارد مبانی علم گزاره‌ها، کاربرد، فرایند تحقیق و تمام بخش‌های علم دینی و غیردینی دارد حتی دانش ریاضیات هم با این معنا دینی و غیردینی دارد مگر این علم خارج از این دو دستگاه است.


حجت الاسلام میرباقری در ادامه گفت: حالا دانش غرب تحت تأثیر مدرنیته ایجاد شده است ایدئولوژی مدرنیته بر روی فهم غرب سایه انداخته است البته باید روی آن تسلط یابیم تا از آن عبور کنیم نمی‌گویم باید آن را کنار بگذاریم ما تحت حجاب کامل مدرنیته هستیم علم غرب کاملا خصلت ارادی دارد و کاملا تحت سلطه طاغوت ایجادشده است ما باید از آن معدنی بازی کنیم و تمدن خود را در مقابل آن ایجاد کنیم انقلاب اسلامی راهی برای گذر از این تمدن غرب انقلاب سیاسی تا حدی ایجاد شده است باید انقلاب فرهنگی و اقتصادی ایجاد شود اگر در حوزه اقتصادی تحول ایجاد نکنیم مردم جهان که از وضعیت موجود خسته شده‌اند به دامان همان اقتصاد لیبرال پناهنده می‌شوند.


در انتهای جلسه نیز پرسش و پاسخ‌های عمیقی بین دانشجویان و حجت الاسلام میرباقری صورت گرفت.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار