پنجمین قسمت برنامه تلویزیونی «حذف واضافه» با محوریت بررسی نظام ارزشیابی در دانشگاهها، باحضور آقایان فیاض و ایزدخواه ازشبکه سوم سیما پخش شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، پنجمین قسمت برنامه تلویزیونی «حذف واضافه» با محوریت بررسی نظام ارزشیابی در دانشگاهها، باحضور آقایان فیاض، عضوهیئت علمی دانشگاه تهران وایزدخواه، دانشجوی دکتری مدیریت تکنولوزی از شبکه سوم سیما پخش شد.
دراین قسمت، ایرادات ومعضلات نظام ارشیابی امتحانات در سیستم دانشگاهی کشور ازقبیل پدیده تقلب، جزوه های کم حجم وکپی شده، سوالات و منابع کم اهمیت وتکراری و ... مورد بررسی تخصصی قرار گرفت.
مباحثه با اولین سوال مجری برنامه در رابطه با جزوه های کم حجم شروع شد:
در دانشگاه جزوه های کم حجم خیلی رواج دارد، آیا محتوای علمی که در این جزوه ها ارائه می شود ، نیاز علمی کشور را تامین می کند یا خیر؟
فیاض، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز با اشاره به مشکلات دیگر ساختار آموزش عالی کشور بیان کرد:به این مسئله از دو بعد می توان پرداخت، دانشجو را متهم کنیم یا ساختار را که بنده معتقدم ساختار دانشی دانشگاه متهم است.
در بعضی دانشگاه های ما مسئله فراتر از جزوه است و حتی سوال اساتید نیز تکراری است و دانشجوها سر اینکه استاد این ترم کدام دسته از سری سوال های ثابتش را قرار است ارائه دهد، با یکدیگر شرط بندی می کنند.
وی ادامه داد: اگر به من باشد، معتقدم که اصلا باید امتحان حذف بشود و دانشجو به جای امتحان تحقیق و پژوهش ارائه دهد.
دانشجو، دانش آموز نیست که درس یاد بگیرد بلکه باید به دنبال دانش باشد، اما دانشگاه ترجیح می دهد که من استاد به جای آنکه از دانشجو پژوهش بخواهم، خیلی ساده امتحان برگزار کنم و مسئله را حل و فصل کنم، چرا که دریافت پژوش دردسر زیادی دارد.
فیاض همچنین اظهار کرد: سیستم آموزشی ما یک تقلید ناقص از غرب است و برای خلاقیت دانشجو جایگاهی قائل نیست و نهایت ارزشیابی تحصیلات دانشجو را در طراحی سوال و برگزاری امتحان می بیند.
در این سیستم آموزشی قرار نیست کسی متفکر و خلاق شود، قرار است ما یک سری منابع تقلیدی بیاوریم و بدهیم دانشجو همان منابع ترجمه شده فاجعه آمیز را مطالعه و حفظ کند.
مثل فوتبالمان که کاملا تقلیدی است؛ در تمام دنیا کشورهای مطرح مدل فوتبال خودشان را دارند و به مدارج بالا دست پیدا می کنند اما در کشور ما هیچ خلاقیتی وجود ندارد.
مخاطب سوال دوم، ایزدخواه بود و مجری از وی پرسید: به نظر شما نظام مطلوب ارزشیابی در آموزش عالی چیست؟
ایزدخواه، دانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی نیز پاسخ داد: بحث امتحانات معلول ساختار بیمار آموزش عالی ماست. مثلا یک جریانی را برای من تعریف کردند که استاد دانشگاه از روی جزوه به دانشجوها تدریس می کرده و یک بار که جزوه ها بر حسب اتفاق سر کلاس بهم می ریزد استاد کلاس را تعطیل میکند!
یا مثلا جزوه استاد در چاپ سال 1362 با چاپ سال 1387 هیچ تفاوتی با هم نداشته است؛ خب این ها ضعف ساختار آموزشی ما است و به نظر من عامل اول و اصلی ضعف در این زمینه استاد است.
وی ادامه داد: البته اساتیدی هم داشته ایم که خلاقیت دانشجو را تحریک می کنند و به آن حتی در ارزشیابی اهمیت بسیار زیادی می دهند.
اساتیدی داریم که کتاب های فوق العاده ای نوشته اند و آنقدر این استاد پر مغز تدریس می کند که دانشجو تا یک ساعت پس از کلاس هم پای مباحثه استاد می نشیند.
اساتید دیگری نیز هستند که حتی جزوه هم ندارند و آنقدر شیوا تدریس می کنند که دانشجو ولع مطالعه متون مرتبط با مبحث را نیز پیدا می کند.
ایزدخواه خاطرنشان کرد: اگر استاد انگیزه و تعهد نداشته باشد و متفکر نباشد، این اتفاق نمی افتد کسی که خودش متفکر نیست نمی تواند متفکر تربیت کند.
مجری برنامه نیز با اشاره به اینکه تا به حال همیشه علت اصلی اخراج اساتید یا سیاسی بوده یا اخلاقی، سوال کرد: آیا تا کنون برای ضعف علمی هم اخراج داشته ایم؟آیا ارزشیابی جدی برای اساتید در دانشگاه داریم؟
ایزدخواه نیز اینطور جواب داد که: باید برخی تابوها را در دانشگاه بشکنیم، نمی شود که یک سری از هنجارها هنوز حاکم باشد و توقع داشته باشیم دانشگاه متحول شود.
وی افزود: به نظر من اولین حرکت این است که باید حاشیه امن اساتید در دانشگاه ها از بین برود؛ حتی یک پزشک هم اگر دو بار شاکی داشته باشد مجوز وی را لغو می کنند، اما در دانشگاه هیچ مجرایی برای شکایت از استاد نداریم.
ایزدخواه همچنین با اشاره ای به معضل اساتید کم کار گفت: دانشجو به عینه می بیند که استاد به او املا می گوید به جای تدریس علمی، اما هیچ کاری از دستش بر نمی آید.
این دانشجوی مقطع دکتری همچنین ادامه داد: به نظر من اولین گام در تحول آموزش عالی این است که این تابوها را زیر سوال برد و اجازه بدهیم دانشجو این اختیار را داشته باشد که اگر استادی ضعیف است با او درس نگیرد؛ همان طور که در حوزه علمیه هم رواج دارد.
در ادامه مجری برنامه با بیان اینکه دانشجوها خلاقیت و استعداد زیادی دارند، از فیاض سوال کرد: این نظام ارزشیابی کمکی به رشد این خلاقیت ها می کند؟
فیاض با صراحت پاسخ داد: اگر دانش تقلیدی باشد، خلاقیت معنایی ندارد.
وی با اشاره به صحبت های ایزدخواه بیان کرد: استادهایی که آقای ایزدخواه گفتند، در اقلیت هستند و رشد و ارتقای جایگاه دانشگاهی ندارند، اکثر اساتیدی که اهل دانش هستند در حد دانشیاری مانده اند.
استادی می شناسم که تمام مراحل استادی اش را با آی اس آی گذرانده است، یعنی یک جلد کتاب یا یک مقاله در ایران چاپ نکرده است.
مجری برنامه نیز گفت: آیا مقالات آی اس آی را خودشان واقعا انجام داده اند؟
فیاض نیز جواب داد:از واضحات است که به کمک دانشجوها این مقالات را انجام داده و ثبت کرده اند گاهی هم که ممکن است تقلبی و خریداری شده باشد.
این استاد دانشگاه در ادامه صحبت هایش بیان کرد: جالب است که همین دانشجوهایی که اینجا خلاقیت زیادی ندارند،وقتی خارج از کشور می روند خیلی سریع خلاق می شوند، چون نظام آموزشی آنجا تقلیدی نیست و متعلق به خودشان است.
دانشجوی ما ممکن است در آنجا برای ارائه یک پایان نامه دو دکتری بگیرد، به دلیل اینکه خیلی پر محتوا است؛ آنوقت در ایران خود من یک دانشجوی فوق لیسانس داشته ام که پایان نامه 1400 صفحه ای نوشته بود و اگر خارج از کشور ارائه می شد قطعا سه یا چهار دکتری به اون تعلق می گرفت، اما اینجا حتی چاپش هم نکردند.
وی افزود: در ایران بر عکس تمام دنیاست، دانشجو و استاد خلاق سیستم آموزشی را اذیت می کند، نمونهاش هم استاد مطهری و استاد شریعتی که هر دو استادیار بودند و به آن ها اجازه ندادند در دانشگاه پیشرفت ارتقایی داشته باشند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به ضعف ساختاری سیستم آموزش عالی بیان کرد: 1500 سال از بوعلی سینا گذشته، نظام آموزش عالی ما چند تا بو علی سینای دیگر تولید کرده است؟
همه چیز در ایران در آموزش عالی تقلیدی شده است؛ دانشگاه ما پیشرو نیست و اقتدار عمومی در جامعه ایجاد نمی کند.
وی با بیان اینکه نظام آموزشی ما ضد خلاقیت است افزود: سیستم آموزش عالی فقط به این فکر می کند که دانشجو، معتاد نشود، پرخاشگر نشود، سیاسی نشود اما اصلا به این فکر نیست که دانشجو را خلاق کند؛ به دانشجو به چشم یک تهدید نگاه می کنند نه یک فرصت.
فیاض همچنین به مسئله یک دانش آموز نخبه ایرانی اشاره کرد و گفت: پسر یکی از اساتید در مقطع دبیرستان تحصیل می کرد و چون علاقه زیادی به ریاضی داشت، اجازه خواسته بود که به عنوان مستمع آزاد سر کلاس دانشگاه صنعتی شریف حاضر شود، اما به او این اجازه را ندادند؛ همین پسر را بردند آکسفورد، آنجا توانست یک معادله ای که 40 سال بود حل نشده بود را حل کند و به او مدرک دکتری آکسفورد دادند.
چرا سیستم ضد خلاقیت باعث می شود که ما نیروهای جوانمان را از دست بدهیم؟
سوال بعدی مجری برنامه از ایزدخواه این بود که: به نظر شما آیا مقالات چاپ شده در آی اس آی میتواند معیار خوبی برای سنجش توان علمی کشور باشد؟
ایزدخواه گفت: داشته های ما برای ایجاد تحول کم نیست، ما قدرت تحول را داریم نرخ اختراع در ایران خیلی بالاست اما اجازه تحرک داده نمی شود، ساختار و سیاست های اجرایی در سیستم معیوب است.
وب ادامه داد: یکی از دکتر های خارجی در یک همایش بین المللی به من می گفتدر ایران ساختارها آماده است و شما آماده تیک آف هستید.
آنجا فکر می کردند ما لیسانس نفت نداریم و تعجب می کردند که ما حتی دکتری نفت هم داریم؛ ما اینهمه فارغ التحصیل داریم در این رشته ها در حالی که عمان برای یک لیسانس نفت 4 نفر را از کل کشورش به اروپا بورسیه کرده است.
باید تابوهای جلودارنده از تحرک شکسته شود تا بتوانیم به مقاطع بالا دست پیدا کنیم.
سوال بعدی از فیاض پرسیده شد: باید چه کرد که زمینه خلاقیت ایجاد شود؟
استاد دانشگاه تهران پاسخ داد: اگر دولت واقعا تصمیم بگیرد که دانشگاه را برگرداند به خود کشور و «ایران» محور علوم واقع شود، مشکل حل می شود.
مثلا در زمینه پزشکی گیاهی پاکستان خیلی از ما جلوتر است ولی در ایران بر خلاف قول هایی که داده شد، پزشکی شیمیایی اجازه نمی دهد فعالیت صورت بگیرد و تمام متخصصان ایرانی این صنعت که از پاکستان آمده بود فعالیت کنند مجددا باز گشتند به کشور پاکستان.
وی ادامه داد: در مردم شناسی هم که ما 30 سال است که مقطع فوق لیسناس را داریم، تازه یک سال است که دوره دکتری را شروع کرده ایم در حالی که در رشته جامعه شناسی که غربی است، در چند رشته گوناگون دکتری وجود دارد.
مجری برنامه این باربا سوالی در رابطه با تقلب سراغ ایزدخواه رفت و پرسید: چه چیزی باعث می شود دانشجو درگیر پدیده ای به نام تقلب بشود؟
ایزد خواه ابتدا با خنده پاسخ داد: بنده بی تقصیرم و هرگز تقلب نکرده ام.
وی در ادامه به ریشه یابی موضوع پرداخته و بیان کرد : پدیده ای در سیستم نظام آموزشی ما رخ داده و آن این است که یک حرص و ولعی افراد را حتی پیش ار ورود به دانشگاه به فکر گرفتن مدرک می اندازد.
از مقطع راهنمایی دانش آموز درگیر کلاس کنکور برای ورود به دانشگاه و گرفتن مدرک است، این کنکور زدگی و مدرک زدگی یک بیماری است که در ایران رواج پیدا کرده، در حالی که در نظام های سلامت خارج از کشور به این نحو نیست.
دوستان من در فنلاند تحصیل می کردند، و می گفتند اینجا دانشجویانی می آیند و از دوره 5 ساله دکتری فقط2 سال آن را می خوانند و بعد انصراف می دهند، چرا که معتقدند 3 سال بعدی برای گرفتن مدرک است و ما مدرک نمی خواهیم.
نظام آموزشی ما نیاز به روان درمانی دارد، در شیوه دکتری 5 استاد با یک دانشجو در گیر هستند و از این 5 استاد، 4 نفر فقط در گیر روش تحقیق هستند و به محتوی نمی پردازند.
من نوعی وقتی سوال تحقیقم را ارائه می دهم از من می پرسند که سوالت را از کدام رفرنس آورده ای و اجازه نمی دهند سوال شخصی مبنای تحقیقات باشد. این یک تابو و طاعون است اما می توان رفعش کرد.
مجری به عنوان سوال پایانی از فیاض پرسید: شنیده ام که در امتحان های شما امکان تقلب وجود ندارد، چه گونه است؟
این استاد دانشگاه تهران نیز در پاسخ چگونگی شیوه تدریس و روند ارزشیابی درسش را به این نحو شرح داد: من در امتحان سوال حفظی نمی دهم، یک سوال استنباطی می دهم که دانشجو اگر سر کلاس نبوده باشد، نمی تواند جواب بدهد.
وی افزود: هر ترم موضوع تدریسم با ترم گذشته متفاوت است و از مقطع دکتری مستمع آزاد دارم؛ همین ترم مردم شناسی اقتصاد داشتم و برخی از دانشجوها برگه سفید تحویل دادند، حال آنکه یک دانشجوی خلاق 4 صفحه مدل ترسیم کرده بود.
دانشجوها گاهی برگه امتحانی شان را زیراکس می گیرند، چون خلاقیت زیادی به خرج داده اند.
در انتها هر دو میهمان برنامه به صورت مجزا مباحث خود را جمع بندی کردند.
ایزدخواه، صحبت های خود را اینطور جمع بندی کرد که: بعضی مکن است این نتیجه را از مبحث تقلب بگیرند که دانشجوهای ایرانی تنبل هستند؛ باید بگویم که هرگز اینطور نیست.
وی افزود: منظور ما از ضعف در ساختار، ساختار بروکراتیک و اداری و دولتی نیست؛ ممکن است در قانون صحیح باشد اما در عمل درست اجرا نشود. باید ساختار درونمایه سیستم را تغییر داد.
فیاض، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز صحبت های خود را بیان یک راهکار خاتمه داد و بیان کرد: من یک خواهش راهبردی و کاملا کاربردی دارم.
وی ادامه داد: همه ما اساتید، اگر بتوانیم یک موضوع جدید را بدون در گیر شدن با اجازه های سازمانی و بروراتیک شروع بکنیم، حرکت خوبی شروع می شود.
متاسفانه ترمز برای ایجاد رفرنس جدید زیاد است، خود من مدت هاست می خواهم سر فصل جدید مردم شناسی جنسی را شروع بکنم اما دانشگاه این اجازه را نمی دهد.
باید هر استادی یک رفرنس جدید را شروع کند، و بداند که مهم دانشجو است که بپسندد؛ اگر این سیستم حوزه علمیه قدیم را پیش بگیریم خلاقیت و به روزرسانی علمی صورت می گیرد.
ما باید بتوانیم برای تمام رشته ها مقطع دکتری داشته باشیم تا فرار مغرها اتفاق نیافتد.