به گزارش گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، با توجه به گزارههای مطروحه در شعار سال از سوی رهبر معظم انقلاب، به ارتباط تنگاتنگ این مفاهیم پی خواهیم برد که در راستای ایجاد این هماهنگی میبایست همهی افراد جامعه نقش اثرگذار خود را ایفا کنند. در این بین، نقش زن بهعنوان محور خانواده پررنگ به نظر میآید. در این ارتباط، بهسراغ سرکار خانم طاهره همیز، استاد دانشگاه و مشاور خانواده رفتهایم تا از جزئیات این نقش اطلاعات بیشتری کسب کنیم. خانم همیز به ارتباط پیچیده و لاینفک اقتصاد و فرهنگ و نقش مکمل زن و مرد در این ارتباط توجه ویژهای دارند. در ادامه، قسمت اول این گفتوگو را با هم میخوانیم.
سوال: همانگونه که مستحضر هستید، اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی، شعار امسال است. هریک از افراد جامعه نیز به اندازهی خود در تحقق آن سهیم هستند. حال سؤال اینجاست که این شعار چگونه در کانون خانواده تحقق مییابد. با توجه به اینکه زن مدیر و محور خانواده محسوب میشود، چگونه میتواند افراد خانواده و به تبع آن، اجتماع را در تحقق این شعار یاری کند؟
همیز : مقام معظم رهبری در نامگذاری امسال، اقتصاد و فرهنگ را مقدم بر عزم ملی و مدیریت جهادی مطرح کردند. پیغمبر (ص) نیز فرمودهاند: «کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْرًا.» فقر میتواند زمینهی ورود کفر را به جامعه فراهم کند. با این حساب، اقتصاد در حکم قوام جامعه است. پس باید از سلطهی افراد لائیک غربی خارج شود؛ چراکه صرفاً به دنبال منافع دنیوی هستند و روابط انسانی را در نظر نمیگیرند. لذا لازم است اقتصاد با برنامهریزیهای داخلی اداره شود.
اقتصاد اسلامی و اقتصاد غربی تفاوتهای بسیاری با هم دارند. برای مثال، اقتصاد در غرب رقابتی و با هدف سود بیشتر است، ولی در اسلام مقولهای رفاقتی و با رعایت ملاحظات انسانی است. در قرآن، بلندترین آیه مربوط به مبحث قرض و تجارت است که قوانین بسیار پیچیدهای در آن نهفته است. این امر حاکی از اهمیت روابط اقتصادی نزد خداست. به این ترتیب، افراد هنگام قرض گرفتن برای رفع مشکل مالی بایستی آن را یادداشت کنند یا از کاتب کمک بگیرند و شاهدی نیز حضور داشته باشد. قوانین آن بسیار پیچیده است که تدریس آن حدود یک ترم دانشجویی، نزدیک به شش ماه، زمان میبرد.
همچنین خداوند در آیهی 36 سورهی نور از خانهای به نام بیتالله یاد میکند که در توصیف صاحبان آن میفرماید: «رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ» این آیه نشان میدهد که اقتصاد بهراحتی میتواند انسانها را به خود مشغول کند و اصل زندگی آنها را تحت تأثیر قرار دهد. اما خانوادهای که در بیتالله زندگی میکنند، بهوسیلهی تجارت و بیع از ذکر خدا غافل نمیشوند. دقت کنید، خداوند حتی در بیتالله نیز بحث اقتصاد را مطرح کرده است. تجارت معاملهی دوطرفه و بیع یکطرفه است. علت اینکه مقام معظم رهبری کلمهی اقتصاد را در ابتدای شعار امسال قرار دادهاند، اهمیتی است که خداوند به اقتصاد و روابط انسانی میدهد.
سوال : به نظر میرسد قوانینی که اسلام در ارتباط با روابط اقتصادی مطرح کرده است به بُعد فرهنگی مسئله توجه ویژهای دارد و توجه به آن موجب دفع تبعات منفی فعالیتهای اقتصادی میشود. لطفاً نمونههایی از این موارد را تشریح بفرمایید.
همیز: در قوانین اسلام، مباحث بسیار مبسوطی در زمینهی روابط اقتصادی وجود دارد. حتی یکی از شاخههای فقه بحث تجارت است که در دانشگاههای کشور بهعنوان گرایش فقه طی یک دورهی چندینساله تدریس میشود. در دیگر آیات قرآن نیز مکرراً به حدود و روابط تجاری بین انسانها اشاره شده است. در نتیجه، قوانین مکتوب براساس فقه اسلامی در زمینهی اقتصادی وجود دارد، اما آموزش چندانی پیرامون آن صورت نگرفته است. مثلاً امام علی (ع) سفارش کردهاند که هر کاسبی باید احکام تجارت را یاد بگیرد؛ در غیر این صورت، به حرام میافتد. پس در تبادل اقتصادی از فراگیری این احکام ناگزیریم.
در یک معاملهی ساده، مثل خرید پارچه یا مواد غذایی، 24 نکته وجود دارد که ملزم به رعایت آن هستیم. برای مثال، اگر شاهد بودیم که فروشندهای کالای خود را با قیمتی گرانتر از حد معمول به خریدار میفروشد و خریدار نیز از این قضیه آگاه است، ما حق بر هم زدن معامله و منصرف کردن مشتری را نداریم. زیرا معامله براساس رضایت طرفین انجام شده است. حتی اگر کالا معیوب بود و خریدار علیرغم آگاهی از این قضیه قصد خرید آن را داشت، نبایست در خرید او دخالت کنیم. به عبارت دیگر، خریدار به دلیل احتیاج خود به آن کالا با فروشنده رضایت حاصل میکند. در نتیجه، شرکت در بیع دیگران اشکال شرعی دارد. البته گاه فروشنده عیب کالا را از خریدار میپوشاند. این مورد نوعی فریب و غش در معامله است که منجر به بطلان آن میگردد.
یکی دیگر از مباحث اقتصادی در اسلام، بخشش و گذشت است. مثلاً ممکن است کسی در پرداخت قرض خود دچار تنگدستی شدید شود؛ بهنحوی که امکان بازسازی اقتصادی و پرداخت بدهی تا آخر عمر برای او وجود نداشته باشد. در این شرایط، دین اسلام به قرضدهنده سفارش میکند از مقروض بگذرد تا خداوند در قیامت پاداش گذشت او را بدهد.
اینگونه مفاهیم در اقتصاد غربی هیچ جایگاهی ندارد. علاوه بر این، ربا در اسلام حرام است، اما در غرب تمام روابط اقتصادی ربوی است. اینترنت را نیز برای افزایش سرعت در امور اقتصادی و سودآوری بیشتر به وجود آوردهاند؛ چراکه اقتصاد آنها رقابتی است و افراد ضعیف در این رقابت نابود میشوند. نوعی قانون جنگل بر اقتصاد آنها حکمفرماست که در آن انسانیت و کرامت انسانی نادیده گرفته میشود. در حالی که اقتصاد اسلامی کرامت انسانی را دقیقاً رعایت میکند. مثلاً فرض کنید کسی در معاملات اقتصادی خود ورشکست شد، سرمایههایش از دست رفت و کار به جایی رسید که طلبکاران بایستی اموال باقیماندهی او را به نفع خود مصادره کنند. در چنین شرایطی، اسلام به طلبکاران دستور میدهد که از برداشتن آن دسته از اموال که به حیثیت او مربوط میشود بپرهیزند. بنابراین در اقتصاد اسلامی به حیثیت انسانی توجه ویژهای شده است.
محافل علمی، حوزوی و دانشگاهی با قوانین اقتصادی اسلام آشنا هستند. لذا لازم است در جامعه بهصورت روتین و عادی اجرا گردد تا همهی اقشار این قوانین را رعایت کنند. برای مثال، یک نانوا باید بتواند نان حلال را از حرام تشخیص دهد و آن را براساس وزن بفروشد، نه براساس عدد. به این معنا که اگر وزن یک نان از دیگری کمتر بود، این کمبود را با یک تکه نان اضافه، جبران کند. تنها از این طریق میتوان به خرید و فروش حلال دست یافت. در سایر روابط اجتماعی انسانها نیز این قوانین جاری است. بنابراین اولین گام در اجرای قوانین اقتصادی اسلام، آموزش مبانی آن به روشی ساده، عمومی و در سطح کثیر است.
سوال: تبیین کامل و فرهنگسازی در این حوزه برعهدهی کیست؟
همیز : در حقیقت متولی این کار رسانهها هستند که میتوانند سلسله مباحث را در روزنامهها، تلویزیون و... اشاعه دهند. برای مثال، امروزه میزان خاطرات جنگ به حدی رسیده است که به کمک کاروانهای راهیان نور به انسانسازی، ایجاد روحیه و تحول جوانان منجر میشود. این امر در نتیجهی تبدیل فرهنگسازی عینی به فرهنگسازی رفتاری و به مرور زمان به وجود آمد. در زمینهی اقتصاد نیز باید اینگونه عمل کرد.
سوال: اسلام تأمین معیشت خانواده را برعهده مرد قرار داده است. دلیل این مسئله چیست؟ زنان چگونه میتوانند در بهبود اقتصاد خانواده نقش داشته باشند؟
همیز : نکتهی دیگر اینکه اقتصاد در خانواده به مرد سپرده شده است. بر اساس آیهی 34 سورهی نساء «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ» وظیفهی مرد نفقه دادن به زن و تأمین نیازهای مالی او و فرزندان است. به این ترتیب، به برتری مدیریت او در اسلام تصریح شده است. علت دیگر این برتری آن است که فکر زن نباید درگیر مدیریت اقتصادی باشد. مثلاً وقتی زن باردار میشود، تأمین لباس و غذای بچه با مرد است، حتی اگر زن را طلاق داده باشد. بهطور کلی، نفقهی زن بر مرد واجب است؛ چه زن ثروتمند یا فقیر باشد و چه کارمند یا خانهدار. اگر مرد در عقد دائم از پرداخت نفقه سر باز زند، در روز قیامت از اعمال قبول او کاسته شده و بر اعمال همسر او میافزایند تا رضایت او به دست آید.
فرض کنید توانایی مالی مرد در اوایل زندگی با همسرش پایین باشد و در تنگدستی زندگی کنند، اما پس از مدتی این وضع بهبود یابد. جالب اینجاست که در شرع مقدس اسلام توصیه شده که مرد کمبودهای اوایل زندگی را جبران کند تا همسرش از او راضی شود. البته اسلام به زنان نیز سفارش کرده است که در شرایط فقر و تنگدستی، با همسر خود سازگاری کنند. حضرت زهرا (س) نیز از زنان میخواهد که هرگز شوهر خود را در برابر ناتوانیهای مالی شرمنده نکنند.
از سوی دیگر، به مردان سفارش شده که مهریهی زن را اوایل ازدواج بپردازند. این امر موجب میشود که زن بتواند کسب تجاری برای خود داشته باشد یا نیازهای طبیعی و شخصی خود را برطرف کند. مثلاً با این پول میتواند از خانوادهاش حمایت کند؛ برای عمران و آبادانی اسلام هزینه کند یا به فقرا کمک نماید. این امر باید در جامعه فرهنگسازی شود.
یکی از رسوم غلط ایرانیها جهیزیه دادن است که براساس اسلام و قرآن برعهدهی مرد است. به عبارت دیگر، تهیهی اساسالبیت از وظایف مرد است. در حالی که جهیزیه در ایران بهعنوان حمایت مالی از دختر و برای در مضیقه نبودن او داده میشود. تغییر این فرهنگ نیازمند زمان و اطلاعرسانی است تا مردم به نادرستی کار خود ایمان بیاورند. البته یکی دیگر از عوامل تدارک جهیزیه چشموهمچشمی است که منجر به خرید لوازم گران و بیمصرف میشود. عامل دیگر نگرانی مادران از عدم رفاه دختران است. لذا تهیهی لوازم خانه را خود متقبل میشوند و از این راه زحمات زیادی برای پدران به وجود میآورند.
با فرهنگسازی میتوان افکار عمومی جامعه را به مرتبهای رساند که مردها براساس نیاز زنان و به طریق اکرام آنها، لوازم خانه را تهیه کنند. بهتر است پولی که برای خرید جهیزیهی دختران در مؤسسات مددکاری جمع میشود به مردها اختصاص یابد تا بتوانند در ابتدای ازدواج مهریهی زن را بپردازند. اگر زن بتواند با مهریهی خود به کاری تجاری یا فرهنگی دست بزند، تعادل زیادی برای شخصیت او در خانه حاصل میشود. مثلاً گوهرشادخاتون به کمک امکانات مالی که در اختیار داشت توانست مسجد بسازد و دنیا و آخرت خود را آباد کند. در اسلام تصریح شده است که زن باید ثروتش را خود مدیریت کند، اما مخارج مشترک زندگی برعهدهی مرد است.
حدود و ثغور نفقه کاملاً در قانون اساسی تدوین شده و همهی حقوق زن در نظر گرفته شده است. حتی اگر زن در خانهی پدری خادم داشته یا به دلیل نقص عضو به خادم نیاز پیدا میکند، میتواند آن را از شوهر مطالبه کند. البته این امر توافقی است و زن میتواند خود خدمات خانه را انجام دهد. بنابراین اسلام مدیریت اقتصادی خانه را در زمینهی تهیه مال از دوش زن برداشته است. اما مدیریت مصرف با زنان است. در کتاب «عللالشرایع»، حضرت علی (ع) فرمودهاند که نفقهی عیال را به دست زن ندهیم. عیال به معنای کلیهی اعضای خانواده است، زیرا نگرانی بابت چگونگی تهیهی مایحتاج خانواده او را هلاک خواهد کرد.
حال این سؤال مطرح میشود: زنانی که همسر خود را از دست دادهاند باید چه کنند؟ در شرع مقدس اسلام، ذکر شده که حاکم شرع باید برنامهای برای او تدوین کند و از بیتالمال سهمیهای به او عطا شود. بهگونهای که گویا این خانواده پدر دارد و از کار اقتصادی بینیاز است. ولی امروزه به دلیل فشارهای سیاسی در عرصهی اقتصادی، نه تنها کشور ما، بلکه کل جهان درگیر فقر است. راهپیماییهایی مردم در کشورهای اروپایی گواه بر این مطلب است. طبیعتاً در چنین شرایطی نمیتوان انتظار اجرای چنین برنامههای سنگینی را از دولت داشت. در نتیجه، خود مادران بهعنوان سرپرست اقدام به کار میکنند. البته حمایتهای جانبی اندکی وجود دارد؛ مثلاً دادگستری باید قیم بودن مادر و لیاقت او را در سرپرستی فرزندان اثبات کند. در غیر این صورت، پدربزرگ یا عموها بایستی قیم فرزندان شوند. بنابراین درآمدزایی در اسلام کار زن نیست.
سوال: همانطور که فرمودید، مدیریت مصرف در خانواده با زن است. خانمها در این ارتباط چه نکاتی را باید در نظر داشته باشند؟
همیز : در بحث مدیریت مصرف، اولین چیزی که خانمها باید یاد بگیرند، بخش حلال و حرام در خانه است. رسالههای عملی در مبحث خوردنیها، آشامیدنیها و در برخی مسائل جزئی دستورالعملهای جالبی دارند. متأسفانه بسیاری از زنان از این نکات غافل هستند و به آن بها نمیدهند. همچنین در آموزههای ائمه (ع) مانند «طبالرضا» و «طبالصادق» نیز دستوراتی از جمله نحوهی تهیهی غذا و نوع آن آمده است. مثلاً غذا به چه سبکی طبخ شود که سلامت بیشتر اعضای خانواده را در پی داشته باشد یا چه غذایی بیشتر سر سفره گذاشته شود. امام رضا (ع) در این مورد میفرمایند: «هرکس مرا دوست دارد، سبزی تازه سر سفرهی غذا داشته باشد.» امام رضا (ع) در قالب محبت این نکتهی بهداشتی مهم را به ما سفارش میکنند. همچنین میفرمایند: «سرکه موجب قوت قلب میشود.» دلیل این همه توصیه آن است که اگر غذا پاکیزه و با وضو طبخ شود و مصرف بهدرستی انجام گیرد، آثار روحانی و جسمانی زیادی برای فرزندان به دنبال دارد. در واقع با برنامهریزی غذایی، میتوان از بروز بسیاری بیماریها جلوگیری کرد و از این طریق هزینههای درمان را کاهش داد.
همچنین زن میتواند از راه تشویق همسرش به پرداخت خمس، پول او را حلال کند و موجبات برکت برای زندگی شود. بیتوجهی نسبت به این مسئله میتواند آسیبهای زیادی به دنبال داشته باشد؛ مثلاً پولهایی که خمس آن داده نشده یکباره از دست میرود. ممکن است این سؤال ایجاد شود که چرا برای غربیها، که به هیچیک از اصول پایبند نیستند، چنین اتفاقاتی نمیافتد. از آنجا که ما مسلمان هستیم، سبک تربیتی متفاوتی در زندگی داریم. خداوند نیز در سورهی زخرف، آیات 32 تا 35، علت این امر را چنین توصیف نموده که این افراد در آخرت محرومیتهای زیادی خواهند داشت. لذا اینگونه تنظیم کرده است که فعلاً در دنیا محروم نباشند. همچنین میفرماید: «و َلَوْلَا أَن یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَن یَکْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ» اگر شما ناراحت نمیشدید، ما برای کافران خانههایی با سقف نقره جهت حفظ از باران و... فراهم میکردیم.
با این حساب، پول حلال موجب برکت، سلامتی و توسعه در کار میشود. پس لازم است خانمها با مدیریت مصرف بتوانند پول را حلال دریافت کنند. دختران نیز باید حدود و ثغور پول حلال را بشناسند تا در آینده همسران خود را به این امر تشویق کنند. متأسفانه ثابت شده که وقتی زنان با فشار مالی، مردان را در تنگنا قرار میدهند، پول حرام به زندگی وارد میشود، زیرا مرد حاضر است برای حفظ آرامش خود، خواستهی زن را حتی از طریق حرام برآورده کند. به همین جهت، سفارش شده که خانمها سعی کنند پول حلال از مردان دریافت کنند. حضرت علی (ع) فرمودند: «فاطمه (س) برای من بهترین یاور در اطاعت خدا بود.» پس زن میتواند مرد را به کسب درآمدهای حرام یا برعکس، به درآمدهای حلال تشویق کند. بنابراین اولین مرحله از مدیریت مصرف زن به کسب پول حلال مربوط میشود.
دومین گام این است که زن بتواند پول را به مصرف صحیح برساند و از تجملات و تفاخر بپرهیزد، زیرا تجملات و تفاخر به بغض و دشمنی اطرافیان منجر میشود. ثابت شده کسانی که یکباره در زندگی با جهش مالی روبهرو میشوند و فاصلهی طبقاتی سنگینی با خویشاوندان خود پیدا میکنند، مورد بغض و حسادت آنها قرار میگیرند و آرامش زندگی خود را از دست میدهند. یکی از دلایل سفارش به سادهزیستی همین است. از حضرت رسول (ص) پرسیدند: شما چرا تا این اندازه سادهزیست هستید؟ فرمودند: «جبرئیل کلید گنجهای جهان را به من پیشنهاد کرد، ولی من نپذیرفتم.» پس کسانی که به علوم غیب مسلط هستند نیز هرگز تجمل و تفاخر را نمیپسندند.
خداوند در آیهی 28 سورهی احزاب میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ إِن کُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا فَتَعَالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَأُسَرِّحْکُنَّ سَرَاحاً جَمِیلاً.» ای پیغمبر، اگر زنان تو بیش از آنچه تو داری از تو طلب کنند و به دنبال زینت حیات دنیا باشند، تو میتوانی آنها را طلاق بدهی. این سخن تند و سنگینی است و نشان میدهد که اگر زن در مدیریت مصرف به دنبال تجملات باشد، اصلاً مورد رضایت خدا نیست. حال خداوند در مورد پیامبر (ص) اختصاصاً فرموده است که زنان او باید حضرت را همینگونه بپذیرند و چیزی اضافه از او نخواهند. البته بنا به تصریح قرآن، زن باید اجر و مزدی داشته باشد: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَکَ أَزْوَاجَک اللَّاتِی آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ» اما از آن طرف با خطاب تند به زنان پیامبر (ص) هشدار میدهد که نباید بیش از توانایی او تقاضایی کنند، زیرا آنها زنان رهبر مملکت بودند و میخواستند با زینت حیات دنیا و تفاخر خود را برتر نشان دهند. ولی خداوند شدیداً با این کار مخالفت کرد و پیغمبر (ص) را در طلاق دادن آنها آزاد گذاشت.
نکتهی دیگر این است که در مصرف باید تعادل را رعایت کرد و میانهرو بود. حضرت علی (ع) در نهجالبلاغه در خطبهی متقین یکی از اوصاف آنان را «مَلبَسَهُمُ الاقتصاد» میداند؛ یعنی لباسشان میانه است. لباس بخشی از شخصیت و در حکم آبروی انسان است. لذا اسلام سفارش کرده است لباسی بپوشیم که منجر به ترحم دیگران نشود؛ بهگونهای که همه بدانند فقیر هستیم. حتی خداوند در توصیف فقرا میفرماید که آنها عفت دارند و اجازه نمیدهند کسی متوجه فقر آنها شود. لذا ظاهر خود را زیبا میآرایند تا از ترحم به دور باشند. به همین جهت، به ما دستور داده شده که این فقرای پنهان را بیابیم و به غنا برسانیم. پس منظور از میانه پوشیدن این است که لباس ما در میان ثروتمندان مورد حقارت و در میان فقرا مورد حسرت نباشد.
لباس علاوه بر حفظ شأن ما، باید زینت هم باشد؛ مثلاً هنگام رفتن به مسجد «خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ» البته زینت نیز باید میانه باشد. در محافل عمومی نیز میتوان از زینت استفاده کرد، چون با این کار از دیدن همدیگر لذت میبریم. برای مثال، لباس دامادی امام صادق (ع) صورتی بود. از ایشان سؤال شد که چرا چنین رنگی پوشیدهاند. در پاسخ فرمودند: «زیرا من داماد هستم و این رنگ مناسب سن من است. علاوه بر این، لباس من کاملاً میانه است.» باید توجه داشت ایشان در عصر خلفای عباسی میزیستهاند که جواهرات بسیار گرانقیمتی به لباس خود میآویختند. به همین دلیل، لباس ساده، تمیز و خوشرنگ ایشان در حکم لباس میانه بود.
تهیهی لباس میانه نیاز به آموزشهایی در خانه دارد که متأسفانه امروزه فراموش شده است. پیغمبر (ص) میفرماید: «قومی که لباس آنها را اجنبی بدوزد، ملعون است.» این سخن هشداری جدی برای ماست. پس باید ابتدا در کشور خیاطهایی ماهر تربیت شوند که البته مستلزم آموزش در سنین پایین است. بهطور کلی آموزش در کودکی بیشتر به ثمر مینشیند؛ مثل آموزشهای ورزشی، زبان دوم و حفظ قرآن. بنابراین آموزش خیاطی نیز باید از کودکی آغاز شود. با این کار میتوان در سطح خانواده از خرید لباسهای بیرون بینیاز شد. حتی در بخشهای کلان میتوان خیاطی صنعتی را آموزش داد و دورههای تخصصی برگزار کرد. به این ترتیب، خیاطها بهراحتی در فروشگاههای بزرگ مشغول به کار میشوند و مشکل اشتغالشان حل خواهد شد. در مراحل بالاتر، میتوان این لباسها را به کشورهای دیگر نیز صادر کرد.
یکی از مسئولین کشور، اوایل انقلاب به پاکستان سفر کرده بود. رئیسجمهور پاکستان از ایشان پرسیده بود: «شما که ادعای اسلام دارید، پس چرا لباستان انگلیسی است؟» ایشان از خجالت هیچ حرفی برای گفتن نداشت. حقیقت امر همین بود. همهی ایرانیها کت و شلوار انگلیسی به تن داشتند. هنوز هم همینگونه است. در صورتی که در پاکستان لباس رسمی با طراحی و مدل خاص آن کشور مرسوم است که حجاب نیز تلقی میشود.
بنابراین وقتی آحاد جامعه به روشهای اسلامی باور پیدا کنند، هیئت لباس نیز تغییر میکند. امروزه بزرگترین مشکل کشور در زمینهی حجاب کمبود دوزندههای داخلی است. در واقع بیشتر لباسهای ما وارداتی و تهیهی آن آسان است. لذا بخشی از اوقات ما آزاد میشود. زیرا دیگر مثل گذشته دردسر دوختودوز نداریم. اما این وقت آزادشده معمولاً به بطالت میگذرد. مثلاً خانمها به محافل اجتماعی خارج از منزل و تفریحگاهها رو میآورند و با افرادی آشنا میشوند که طبع و سلیقهی آنها را عوض میکند. این امر باعث میشود خانواده در درجهی دوم اهمیت قرار بگیرد. کانون خانواده نسبت به بیاعتنایی زن مقاومت نشان میدهد و روابط داخلی سست میشود.
اما وضعیت در گذشته بهگونهی دیگری بود. زن برای شوهرش لباس میبافت یا برای فرزندانش لباس میدوخت. مرد وقتی سر کار بود، با نگاه کردن به این لباس، به یاد همسر خود میافتاد و سپاسگزار زحمات او میشد. این امر علاقهی زن را در دل مرد نهادینهتر میکرد. از آن طرف، بافتن لباس علاقهی زن را نیز به مرد بیشتر مینمود، زیرا آن را در حکم هدیهای به همسر خود تلقی میکرد و انس او بیشتر میشد. امروزه ما از این زیباییها محروم شدهایم و برای خرید لباس به فروشگاههای بزرگ زنجیرهای میرویم. این در حالی است که منافع آن حتی به دولت و جامعه برنمیگردد؛ بلکه به جیب افراد خاصی میرود. البته پس از انقلاب، منافع فروشگاههای زنجیرهای تا حدودی به ملت برگشت، ولی باز هم به روشهای غربی توسعه مییابد. مثلاً افراد خاصی از این راه پولدار میشوند و بهطور طبیعی از جامعه فاصله میگیرند. بنابراین آموزش خیاطی از دورهی دبستان برای دختر و پسر امکانپذیر است. بهخصوص از دورههای پایانی دبستان که بچهها علاقهمند به هنرهایی هستند که از طریق دستشان ظاهر میشود.
در زمینهی آشپزی نیز بهتر است خودمان غذاهای خوب، سالم و متناسب با سن افراد تهیه کنیم. امروزه به دلیل افزایش مصرف سوسیس و کالباس، آمار سرطان روده در ایران بالا رفته است، زیرا این نوع مواد غذایی صرفاً روده را پر میکنند. از آنجا که در کنار آنها چندان میوه و سبزیجات مصرف نمیشود، فعالیت طبیعی رودهها متوقف میگردد. ضمن اینکه طبخ غذا بهصورت کلان و چندهزارنفره در رستورانها بهخودیخود کیفیت آن را از نظر بهداشتی نیز کاهش میدهد. لذا آلودگیهایی وارد جامعه میشود و هزینههای بهداشتی و مخارج درمانی خانوادهها را بالا میبرد. به همین دلیل است که امروزه بسیاری از بیماریها از سنین پایین شروع میشود، مثل سکتهی قلبی در افراد بیستوپنجساله یا بروز غدههای سرطانی در اعضای مختلف بدن.
غذایی که با طهارت پخته شود، ایمان بچهها را تقویت میکند. توصیههای فراوانی شده که زن غذا را با وضو طبخ کند. روایت کردهاند سید بن طاووس از غذایی که برایش آورده بودند نخورد؛ به این دلیل که غذا را زن بدون وضو پخته بود. این امر اهمیت رعایت نکات غذایی را به ما نشان میدهد. مدیریت مصرف غذا و آداب آن را میتوان بهراحتی آموزش داد. مثل اینکه فرزندان در سن بلوغ چه چیزی بخورند. متأسفانه فلفل، سیر و سایر ترکیباتی که در سوسیس و کالباس وجود دارد، برای بچهها به شدت تحریککننده است. در حالی که در اسلام به غذاهای آرام برای نوجوانان دستور داده شده است. از امام معصوم (ع) روایت شده که نوجوانان در سن بلوغ غذاهای سرد بخورند تا آرامش یابند یا غذا را همراه با مصلح آن مصرف کنند. به این ترتیب، سلامتی آنها در برابر جنبوجوش و تحریکهایی که در بیرون وجود دارد حفظ میشود.
بهتر است آموزشهای آشپزی از مدارس شروع شود. مثلاً همانگونه که در مدرسه سالن ورزش وجود دارد، سالن آشپزی هم ساخته شود. همچنین بچهها خود مسئول پختوپز در جشنهای دانشآموزی باشند تا از این طریق مهارت آنها بالا برود. فصل تابستان بهترین زمان برای آموزش آنهاست، زیرا وقت آزاد بیشتری دارند. لازم نیست بچهها مدام به کلاسهای زبان خارجی بروند؛ بلکه آموزش مهارتهایی مثل آشپزی، نظافت شخصی، صرفهجویی در مصرف و... نیز ضروری است.
نظافت شخصی میتواند به روابط افراد تعادل ببخشد. حتی سفارش شده که زیاد مسواک بزنیم، زیرا از خشم و خشونت جلوگیری میکند. برعکس، کسانی که مسواک نمیزنند، پرخاشگر میشوند و در روابط انسانی خود با عصبانیت برخورد میکنند. نوع غذا، نوع خواب، نظافت اتاق و... همه بخشی از مدیریت خانه محسوب میشود که زن عهدهدار آن است. پیغمبر (ص) میفرمایند: «الرجلُ سیدُ أهلِه والمرأةُ سیدةُ بیتِها» مرد مدیر خانواده و زن مدیر خانه است. پس زن باید خانه را بهخوبی مدیریت کند؛ لوازم منزل را بهگونهای بچیند که آرامش روحی و روانی به بیننده القا شود؛ وسایل بهراحتی در دسترس باشد و موجب اتلاف وقت و ناآرامی اعضای خانه نشود؛ تزئینات بهجتزا و رنگهای خوب در لوازم خانه تدارک شود تا آرامشآفرین باشد. چراکه بعضی از رنگها خشونت را بالا میبرند. پس رنگشناسی نیز جزء مدیریت زن محسوب میشود. بچهها هم میتوانند در این کار به مادر خود کمک کنند.
اگر قرار باشد در جامعهی آینده خانوادههای بالندهای حضور داشته باشند، لازم است امروز در خانه این مهارتها حاصل شود. دخترهایی را میبینیم که در خانه معاونان قوی مادر هستند. آنها در خانهی شخصی خود نیز بسیار بامهارت عمل میکنند و حتی به سایر فعالیتها، از جمله تحصیل و برنامههای سیاسی هم میرسند.
ادامه دارد...
سایت تحلیلی – تبینی برهان