گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو» - فاطمه اسماعیلی؛ سالها از امپراطوری دلار بر اقتصاد جهان چه با عنوان دیپلماسی دلار و چه با عنوان هژمونی دلار که پس از جنگ جهانی دوم و سقوط اتحاد شوروی رخ داد، میگذرد، اما بعد از گذشت این مدت زمان طولانی همچنان سلطه دلار بر اقتصاد جهان سایه افکنده بود تا اینکه در سالهای اخیر موجی در کشورهای دنیا به راه افتاد که به نظر میرسد جریان معکوسی آغاز شده و زوال دلار نزدیک است.
چگونه دلار بر اقتصاد دنیا سایه افکند؟
مشارکت آمریکا در جنگ جهانی به صورت بیسابقهای همه ظرفیتهای غیرفعال اقتصاد این کشور را فعال کرد و سطح اشتغال بیسابقهای از سالهای پس از رکود 1929 به این سمت از آنِ این کشور شد. اقتصاددانانی همچون جان مینارد کینز نیز با به چالش کشیدن نظریه نئوکلاسیک، نقش فعال دولت در اقتصاد سرمایهداری برای نیل به اشتغال کامل عوامل تولید پررنگتر کرد و موجبات دوران طلایی اقتصاد آمریکا را فراهم کرد.
داستان جهانشمولی دلار از سال 1994 یعنی پس از جنگ جهانی دوم و در پی نابسامانی ایجاد شده در اقتصاد جهانی که خود را در ویرانیها و رکود دوران جنگ نماین کرده بود، آغاز شد.
در تابستان این سال نمایندگانی از 44 کشور جهان در برتن وودز آمریکا گردهم آمدند تا اوضاع مالی و پولی کشورهای آسیب دیده از جنگ را با حضور متفقین سامان دهند. البته هدف اصلی از این کنفرانس رسمیت یافت آمریکا بر اداره نظام جهانی بود و در راستای این هدف کشورهای عضو این کنفرانس از جمله فرانسه، آلمان، انگلیس و کشورهای تحت نظارت آنها خود را به استفاده از دلار در معاملات ملزم کردند.
حاصل تصمیم این کنفرانس معادل شناخته شدن هر اونس طلا با 35 دلار و تعریف پولهای دیگر بر حسب دلار بود که در نتیجه دلار به عنوان تنها پولی شناخته شد که ارزش آن به طور مستقیم با مقیاس طلا تعیین میشد و سایر پولهای جهان نسبت خود با طلا را از طریق دلار مورد شناسایی قرار میدادند. بدین ترتیب اقتصاد آمریکا بعد از سال 1945 دورهای از ثبات و اشتغال مناسب را پشت سر گذاشت که این دوره 25 سال به درازا کشید.
این روند تا سال 1977 ادامه داشت. کشورهای عضو که به مرور زمان از فریب بزرگ آمریکا مطلع شده بودند، از این کشور درخواست کردند دلارهای خود را بگیرد و در مقابل طلا تحویل دهد چرا که بسیاری از این کشورها دلار را پشتوانه پول خود قرار داده بودند و تنها آمریکا بود که طلا را به عنوان پشتوانه در اختیار داشت. اما بازسازی ویرانههای حاصل از جنگ جهانی، قبول رهبری سیاسی، نظامی و امنیتی بلوک غرب در شرایط جنگ سرد و در نهایت جنگ ویتنام در اواخر دهه شصت که البته با هدف نفوذ سرمایهداری در منطقه جنوب شرق آسیا انجام شده بود، هزینههای گزافی بر اقتصاد آمریکا تحمیل کرد که کسری بودجه این کشور را به همراه داشت که در نتیجه آن انتشار بیحد و مرز دلار آن هم 5 برابر ذخیره طلا شرایطی را برای این کشور فراهم کرده بود که دیگر قادر به معاوضه تمام دلارهای منتشر شده با طلا را نداشت.
تا اینکه در آگوست 1971، نیکسون رئیسجمهور وقت آمریکا دستور به لغو رسمی قانون تبدیل دلار به طلا داد و در نتیجه آن نظام برتن وودز در این سال فروپاشیده شد.
بر اساس نظریات کینز، اقتصاد سرمایهداری نیازمند تقاضای موثر است و این تقاضای موثر نیز کارکردی پویا و تشدیدشونده برخوردار است. در نتیجه توجه به تعادل کوتاهمدت در این نظام با ایجاد دائمی ظرفیتهای جدید تولیدی و همچنین مدیریت فرصتهای نوین برای رشد اقتصادی از درجه اهمیت بسیاری برخوردار است.
بدین ترتیب آمریکا به دنبال بازارهای جدید برای حاکمیت پول خود یعنی دلار گشت. در سال 1975 مقامات آمریکایی در سفری به کشور عربستان و انجام مذاکراتی مقامات این کشور را به انجام تمامی معاملات نفتی خود با دلار آمریکا متقاعد کردند تا از این پس پشتوانه آمریکا در معاملات جهانی از طلا به سمت نفت تغییر پیدا کند.
در اواسط دهه هشتاد میلادی قیمت نفت در بازارهای جهانی رو به کاهش گذاشت اما کشورهای جنوب شرقی آسیا که با رشد اقتصادی خوبی همراه شده بودند با تقویت خصوصیسازی، مقرراتزدایی و همچنین آزادسازی نسبی بازارهای ارزشان به سمت تجارت جهانی گرویدند و بدین ترتیب امکان گسترش و تقویت دلار با افزایش تقاضای این ارز فراهم شد.
همچنین با فروپاشی اتحاد شوروی و قرار گرفتن اقتصاد کشورهای اروپای شرقی و همچنین روسیه زیر سلطه دلار شرایطی بینظیر برای آمریکا فراهم کرد تا بدون رقیب و مانع جدی به توسعه مبادلات دلاری بپردازد. تهاجم عراق به کویت نیز فرصت جدیدی برای حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه حاصل نمود تا دلارهای مازاد کشورهای صادر کننده نفت را برای تامین مخارج پاکسازی کویت از عراقیها از حسابها خارج کند.
از سویی دیگر افزایش هزینههای نظامی دولت ریگان به کسری بودجه آمریکا دامن زده بود و حال با فراگیرشدن استفاده دلار در کشورهای جهان، کسری بودجه آمریکا به معنای کسری بودجه اقتصاد جهانی بود و در نتیجه فشارهای ناشی از این کسری بودجه را نه کشور آمریکا بلکه کشورهای تحت سیطره دلار تحمل میکردند و باری از دوش آمریکا برداشته شده بود.
در حال حاضر بیش از 60 درصد ذخایر ارزی کشورهای دنیا و همچنین مبادلات بینالمللی با واحد پولی کشور آمریکا یعنی دلار انجام میشود و به موجب همین امر با رشد 277 برابری مبادلات بینالمللی که در نتیجه رشد اقتصادی کشورهای جهان از سال 1948 تا سال 2008 رخ داده است، امپراطوری دلار در دنیا به گنجی بیپایان برای این کشور تبدیل شده است تا بتواند از این پس بدون پشتوانه طلا به چاپ اسکناس مبادرت کند. در نتیجه ثبات اقتصادی آمریکا به شدت به اقتدار دلار وابسته شد و ثبات اقتصادی جهانی نیز در رابطه متقابل با این هژمونی است.
زوال دلار نزدیک شد
به مرور کشورهای دنیا متوجه این منفعتطلبی کشور آمریکا شدند و تصمیم گرفتند به سمت ایجاد ساختار موازی سیستم دلار حرکت کنند. به این ترتیب بروز بحران مالی 1997 در جنوب شرقی آسیا باعث شد تا کشورهای آسهآن + 3 روش جدیدی برای مستحکم کردن اقتصاد کشورشان در مقابل نوسانات خارجی را در تجارت برگزینند.
در سال 2000، وزرای اقتصاد این کشورها در شهر چیانگ مای، تایلند گردهم آمدند و «طرح چیانگ مای» را مصوب کردند که منشا تحولات عظیمی در این منطقه شد و به دیگر کشورهای جهان نیز تسری یافت و یکی از مهمترین مفاد این طرح، توسعه «پیمانهای پولی دو جانبه» یا currency swap agreement بین کشورهای عضو بود.
تاکنون 47 «پیمان پولی دو جانبه» بین کشورهای مختلف امضا شده است. در این رویکرد جدید، تجارت با استفاده از دو پول محلی انجام میشود، یعنی به جای استفاده از یک پول واسط مانند دلار و یورو، ازپول کشورهای مبدا و مقصد نیز در تجارت استفاده میشود و دلار و یورو نقش محوری در تجارت این کشورها ندارد.
در شرایطی که قدرتهای آمریکایی و اروپایی با اعمال تحریمهای اقتصادی، مانع استفاده از واحدهای پولیشان شدهاند، استفاده از چنین رویکردی علاوه بر آنکه همراستا با تحولات بینالمللی است و از سیطره دلار در دنیا کم میکند و پس از آن دیگرکشورها مجبور نخواهند بود تولید ملی خود را به آمریکا بدهند تا سرمایهداران این کشور با یکدیگر معامله کنند.
در مقابل اگر تاجري براي خريد از کشور مقابل اقدام کند پول کلاي خريداريش را به بانک مرکزيش مي دهد تا در حساب کشور مقابل در نزد بانک مرکزيش بريزد و در آن سو کشور مقابل از حساب کشور تاجر برداشته و به تاجر کشور خودش مي دهد تا کالا ارسال شود به همين راحتي.
چند شب پيش استاد حسن عباسي در برنامه ي راز بحثي کردن و نيز پيشنهادي دادن که واقعا دلنشين و جامع بود
http://snn.ir/NSite/FullStory/?Id=334335
امیدوارم که هر چه زود تر مسئولین به سمت معاملهی پایاپای با کشور های شرق آسیا و دوست برن.