جدایی نامبارک «حماس» از جبهه مقاومت و عدم حمایت از سوریه بلکه بدتر از آن هم صدا شدن با گروه های تروریستی و سعودی ها، اکنون به یک بازگشت مبارک تبدیل شده است که می تواند تمامی معادلات منطقه و نقش آفرینی گروه های تروریستی را با پیوند مستحکم جبهه مقاومت، نقش بر آب کند.
گروه بین الملل«خبرگزاری دانشجو»؛ شانزده روز از حملات گسترده هوایی، زمینی و دریایی رژیم صهیونیستی به نوار غزه می گذرد، تا کنون بیش از 600 نفر انسان بی گناه که بسیاری از آنان زنان و کودکان بودند شهید شدند، این در حالیست که مجامع بین المللی هنوز واکنش مناسب و منطقی در قبال این اقدامات وحشیانه و غیرانسانی انجام ندادند.
ولی نکته مهم و بارز که شاید در تهاجم کنونی رژیم صهیونیستی به باریکه غزه حائز اهمیت و قابل ذکر است، مقاومت مثال زدنی گروه های مقاومت در فلسطین به خصوص «حماس» می تواند باشد. به طوریکه، نه تنها صهیونیست ها از قدرت مقاومت در بهت و حیرت هستند بلکه حامیان رژیم صهیونیست ها به هیچ وجه فکر نمی کردند اینگونه رژیم صهیونیستی در باتلاق جنگ در غزه فرو رود.
آنچه در این نوشته به آن می پردازیم بازخوانی عملکرد حماس از آغاز تحولات خاورمیانه و بحران در سوریه است، جدایی نامبارک «حماس» از جبهه مقاومت و عدم حمایت از سوریه بلکه بدتر از آن هم صدا شدن با گروه های تروریستی و سعودی ها، اکنون به یک بازگشت مبارک تبدیل شده است که می تواند تمامی معادلات منطقه و نقش آفرینی گروه های تروریستی را با پیوند مستحکم جبهه مقاومت، نقش بر آب کند.
این نوشته صرفا یک بازخوانی از یک جدایی تلخ «حماس» و اظهارات ناصواب مقامات آن است که می خوانید:
تقریبا یک سال پس از تحولات اخیر منطقه، سران حماس بدون درک درست از موقعیت و جایگاه خویش در یک تحلیل نادرست، تلاش کردند در تعریف روابط خویش با این تحولات به همکاری با کشورهای فعال و مداخله گر در این رویدادها – ترکیه، قطر و مصر – بپردازند یا به عبارت دقیقتر، ائتلاف خود را از ایران و سوریه به سمت اخوان حاکم در مصر و ترکیه و مورد حمایت قطر تغییر دهند. نمونه بارز برای این ادعا می تواند سفر امیر پیشین قطر و همسرش در راستای تشویق حماس به جدایی از محور مقاومت، با اعطای هدایای ویژه و کمکهای بسیاری به این جنبش و سران آن می تواند باشد.
مسئله ای که باعث انفکاک حماس از گروه های مقاومت شد، تصمیم سران حماس برای خروج از سوریه بود که در شرایط موجود می توانست فضا را برای پیشروی گروه های تروریستی مهیا کند که اینگونه هم شد. به جرأت می توان گفت، سوریه به رهبری «بشار اسد» یکی از حامیان بزرگ «حماس» در منطقه بود و از سوی دیگر خاک سوریه، پایگاه مهم آموزشی و پشتیبانی برای این گروه محسوب می شد.
موضع گیری جالب توجه «ابومرزوق»، معاون خالد مشعل، درباره حمایت ایران از سوریه، که گفت: «ایران با موضعش درباره سوریه خود را افکار عمومی جهان عرب منزوی می کند»، نشان دهنده اوج نزدیکی سران حماس در آن زمان، به عربستان، قطر و ترکیه بود. اگر چه به این سخن و این گونه اقدامات باید سخن «برادویل» یکی از اعضای برجسته حماس که گفت: در جنگ احتمالی اسرائیل با ایران، حماس در کنار ایران قرار نمی گیرد یا به دست گرفتن پرچم مخالفان نظام سوریه توسط «اسماعیل هنیه» را هم باید اضافه نمود.
رویای «حماس» برای پیوند با اخوانی ها، که عامل جدایی از محور مقاومت بود، با کودتای مصر و سرنگونی «محمد مرسی» و سرنوشت نامیمون اخوانی ها در تونس، به یک شکست تلخ برای رهبران این گروه بدل شد، جابجایی قدرت در قطر، ناکامی تروریست ها در سوریه، رسوایی روز افزون اردوغان در ترکیه و وخیم شدن حال پادشاه سعودی و جنگ قدرت در عربستان، سران حماس را در یک تنگنای بزرگ قرار داد تا به خوبی متوجه شوند که کجا و چگونه دچار اشتباه و خطای بزرگ شدند.
گذشته از همه این موارد باید گفت، با حمله دوباره رژیم صهیونیستی به نوار غزه، «حماس» به همراه گروه های مقاومت دیگر در فلسطین، به خوبی با یک آرایش نظامی و استراتژیک توانسته، پاسخ های کوبنده به صهیونیست ها بدهد و در راستای محور مقاومت فلسطین و جهان اسلام، رهبران حماس به شایستگی گام بردارند.
آنچه، قابل ذکر است و انتظار می رود پس از این سران حماس با کسب یک تجربه بزرگ البته تلخ بدست آورده باشند، چند نکته مهم است، بخوانیم:
*فلسفه وجودی «حماس» یا دیگر گروه های مقاومت اسلامی همچون «جهاد اسلامی»، «حزب الله» و غیره، حمایت از آرمان های اسلامی در منطقه و جهان است و شایسته نیست زمانیکه جبهه مقاومت در مقابل گروه های تروریستی قرار می گیرد، بدون توجه به آن چیزی که باید بدان تلاش کرد، با تحلیل نادرست و تطمیع کشورهای حامی تروریست، در آرایش سیاسی آن ها قرار گرفت.
*نظام سوریه به عنوان کشوری که سالیان سال در حمایت از جبهه مقاومت گام برداشته اشت، شایسته آن نبود که در حساس ترین و دشوارترین مراحل بحران بدون حامی بماند، به خصوص از رهبران حماس انتظار می رفت با توجه به حمایت بی دریغ سوریه به شکل های مختلف از حماس، با درک درست از تحولات به کمک دولت بشار اسد در مقابله با تروریست ها بیایند.
*پس از پشت سر گذاشتن با موفقیت تحولات کنونی و دفع حملات رژیم صهیوینستی، انتظار می رود، بار دیگر «حماس» با قرار گرفتن در جبهه مقاومت و حمایت از نظام سوریه و دولت «بشار اسد» به جبران اشتباهات گذشته خود بپردازد.
اين بازگشتي که ازش اسم بردين کي انجام شده؟؟؟؟
خيلي خوش بينانه بخوايم صحبت کنيم مي تونيم بگيم حماس در جبهه مقابل نيست، ولي اين که حماس به جبهه مقاومت بازگشته هنوز زوده. حالا حالاها بايد تاوان بده
هادي
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
منم موافقم هنوز موضعي که نشون بده حماس پشيمون شده وجود نداره...
سلام
من با حسين آقا کاملا موافقمف بازگشت کجا بود، دارن تاوان بي عقلي خودشون رو پس ميدن، منتها به جاي اسماعيل هنيه و دار ودسته اش، اين مردم هستن که دارن کشته ميشن،هميشه همين طور بوده و هست و ملت ما هم داره تاوان بي لياقتي و بي فکري سرانش رو ميده، وگرنه آقاي رمضان عبدالله که ساليان ساله زنده است و هيچ تلاشي هم براي ترورش انجام نشده(به عنوان يک نمونه) بيچاره اونايي که دنبال مقاومت هستن که سر سه سوت ترور ميشن، نمونه اش سيد حسن نصرالله که مجبوره يکسره مخفي باشه
جون به جون اینا بکنی همون اخوانی اند! به این راحتیا عوض نمی شن! این ایران و سوریه و حزب الله هستند که همیشه عین مرد سر مواضعشون هستن... امیدوارم الان هم واقعا درس عبرت گرفته باشن!!!
سلام.با تشکر از مطالب بسیار مفیدتان. به نظر می رسد ج.ا.ا هم از این به بعد باید با دقت و تامل بیشتری با حماس ارتباط داشته باشد.اینها نشان دادند که در زمان حادثه و نیاز، ممکن است به راحتی تغییر موضع داده یا تطمیع شوند. نکند حماس فقط تا زمانی در محور مقاومت حاضر باشد که از کشورهای حامی مقاومت کمک دریافت کند و به محض این که طرف مقابل کمک بیشتری کند، حماس هم به آن طرف مایل شود؟ آیا اینها از یاد برده اند که قدرت و موجودیت شان را مدیون انقلاب اسلامی ایران هستند؟
در عرصه بین المللی جای آزمون و خطای سیاسی و حکومتی نیست.حماس فکر کرد با چسبیدن به گروه های تند رویی که در کشور های اطرافش مثل مصر (که گذرگاه رفح را بسته و گاهی و البته خیلییی کم به سمت غزه باز می کنه)و یا ترکیه که خیلی راحت با اسراییل بعد از اختلاف سر کشتی صلح کنار اومد و گروه هایی مثل داعش که تحریم کردن روز قدس رو و به راحتی پرچم فلسطین رو آتش می زنند می تونه به خودش و موجودیتش کمک کنه ولی حالا از بعد از پشت کردن به کشور های حامی خودش مثل سوریه و ایران چه ثمره ای براش داشته جز ضعیف شدن حملات موشکیش و خسارات بیشتر در این نبرد و تنها شدن در جنگ با اسراییل؟
و تاوان سنگین این انتخاب به دوش مردم مظلوم و بی دفاع غزه افتاده
ناشناس
۰۲:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
همش به خاطر لقمه حرامیه که از کاسه امیر قطر خوردند! باشد که یا هدایت شوند یا به همان درکی که مرسی!
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
خيلي خوش بينانه بخوايم صحبت کنيم مي تونيم بگيم حماس در جبهه مقابل نيست، ولي اين که حماس به جبهه مقاومت بازگشته هنوز زوده. حالا حالاها بايد تاوان بده
من با حسين آقا کاملا موافقمف بازگشت کجا بود، دارن تاوان بي عقلي خودشون رو پس ميدن، منتها به جاي اسماعيل هنيه و دار ودسته اش، اين مردم هستن که دارن کشته ميشن،هميشه همين طور بوده و هست و ملت ما هم داره تاوان بي لياقتي و بي فکري سرانش رو ميده، وگرنه آقاي رمضان عبدالله که ساليان ساله زنده است و هيچ تلاشي هم براي ترورش انجام نشده(به عنوان يک نمونه) بيچاره اونايي که دنبال مقاومت هستن که سر سه سوت ترور ميشن، نمونه اش سيد حسن نصرالله که مجبوره يکسره مخفي باشه
و تاوان سنگین این انتخاب به دوش مردم مظلوم و بی دفاع غزه افتاده