به گزارش خبرنگار حوزه سینما و تلویزیون «خبرگزاری دانشجو»؛ سعید جلیلی با حضور در افتتاحیه دومین کنفرانس بین المللی افق نو مطالب مهمی در خصوص حقوق بشر، نگاه تبعیضآمیز استکبار جهانی به موضوعات حقوق بشری، مسائل هستهای و ... پرداخت. متن این سخنرانی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن رحیم
به نام خداوندی که هستی و انسان را خلق کرد. خداوندی که هستی را بیهوده نیافرید و انسان را پس از آفرینشرها نکردبلکه هدف ازآفرینش انسان را رسیدن به کمالی متعالی قرار داد. به انسان عقل داد تا با یاری جنود عقل بتواند در برابر سپاه جهل بایستدو سپاس خدایی را که پیامبران را فرستاد تا راهنمای جنود عقل در برابر جهل باشند و مانع غلبه تاریکی بر انسان ها شوند.
بشر امروز وارث تمدنی است که از چند قرن پیش به نام روشنگری، انسان را به تاریکی مضاعف کشانده است. تعریف ناقص از حقیقت و هستی ظلم بزرگ جاهلیت مدرن به انسان است. این نگاه که مملو از تحقیرانسان است کرامت و آزادی واقعی او را نادیده گرفته و ابعاد شخصیتی انسان را محدود می کند. در این نگاه حیات انسان در دوره ای کوچک خلاصه و حرکت به سوی کمال از او گرفته می شود.
در این نگاه انسان ها تنها از زاویه سود و زیان مادی اهمیت پیدا می کنند و ارزیابی می شوند و زن به عنوان نیمی از طرفیت جوامع انسانی نه تنها از این قاعده مستثنی نمی باشد بلکه بر او ظلمی مضاعف روا می شود. نقش زن در رسالت بزرگ او برای تربیت انسان و جامعه بلکه با نگاهی ابزاری در خدمت نظام سرمایه داری قرار می گیرد.
این ارمغان جاهلیت مدرن است که متاسفانه مقولاتی از جنس سیاست و قدرت ،فرهنگ و هنر را در ذیل این نگاه کوتاه، ناقص و درست از حیات انسان قرار می دهند. در این رویکرد دولت شکل می گیرد تا مهم ترین کار ویژه آن حفظ مالکیت ملاکان باشد و جالب اینکه افرادی که سهام دار عمده شرکت های برده داری بودند، در این نگاه به عنوان پدر آزادی معرفی می شوند؛ چرا که توانسته بودند به عنوان دبیر انجمن مستعمرات کارولینای شمالی برده داری مدرن را تئوریزه نمایند و چپاول و غارت ملل ستمدیده را تحت اندیشه لیبرال دموکراسی توجیه نمایند.
این رویکرد امروز به مدد استفاده از رسانه ، هنر و فن آوری های نوین ارتباطی و با استفاده از سایر ساز و کارهای سیاسی امکان ویژه ای برای تزویر و فریب پیدا کرده است.
اگر زمانی جنایتکارانی مثل هیتلر ابایی نداشتند از تبعیض نژادی صحبت کنند، امروز همان آپارتاید اعمال می شود اما به اسم حقوق بشر. مدعیان حقوق بشر امروز کسانی هستند که جنایات فاشیستی رژیم صهیونیستی در کشتن صدها کودک بی گناه را تئوریزه، توجیه و به شکل وقیحانه ای حمایت می کنند.
امروز دنیا شاهد است که فاشیستی ترین رفتارها در کشتن انسان های بی گناه و حمایت از آن با افتخار توسط نظام های لیبرال دموکراسی صورت می گیرد. چرا؟ چون فکر می کنند با ابزار سیاسی همراه با استخدام هنر و رسانه می توانند واقعیت ها را پوشاند و وارونه نشان دهند. هزاران کودک زیر شدیدترین بمباران ها توسط مدعیان حقوق بشر و دموکراسی کشته می شوند اما نه تنها شورای امنیت قطعنامه ای صادر نمی کند بلکه ابزار هنر و رسانه نیز آن را می پوشاند و فراتر از آنکه در همین جهان به اصطلاح آزاد شبکه های تلویزیونی که به دفاع از مظلومین بر می خیزد، تهدید به قطع ماهواره می شوند.
نمونه دیگر از فریب و تزویر نظام سلطه موضوع تروریسم است. مردم منطقه ما به خوبی شاهدند قدرت هایی که شعار مبارزه با تروریسم آنها گوش فلک را کرد نموده است. چگونه خود آنها گروه های تروریستی را می سازند و پشتیبانی و تقویت می کنند. سپس به بهانه آنها به کشورها یورش می برند و اشغال می کنند. صدها هزار انسان بی گناه کشته می شوند. پس از چندسال خود اینها اذعان میکنند نتوانسته اند با تروریسم مبارزه کنند و تنها ابراز تاسف آنها نه از کشته شدن صدها هزار انسان بی گناه در افغانستان و عراق و سوریه است بلکه تاسف از آن است که چرا هزینه ها بیش از فایده بوده است.
مثال دیگر تزویر و فریبکاری ، موضوع مبارزه با سلاح های هسته ای است. امروزه مردمدنیا شاهدند کسانی ادعای مبارزه با سلاح هسته ای را دارند که خود دارای هزاران کلاهک هسته ای هستند و همین امروز هم مشغول ساخت و آزمایش نسل های جدید این سلاح هستند . کشورهای خود را به انبار مرگ بارترین سلاح ها قرار داده اند. اما کسی نباید در این باره حتی سوال کند. نظام سلطه و تزویر اطمینان دارد نه تنها قطعنامه ای صادر نخواهد شد بلکه فیلم و مستندی نیز نباید ساخته شود. نه تنها به عنوان متهم و مجرم معرفی نخواهد شد بلکه با تزویر و فریب می تواند خود را در جایگاه مدعی نیز معرفی کند.
یک مثال برای این موضوع شاید جالبی باشد؛ جمهوری اسلامی ایران عضو NPT است و سلاح هسته ای را نامشروع و ناکارآمد می داند. قائل به شعار « سلاح هسته ای یرای هیچ کس و انرژی صلح آمیز هسته ای برای همه است». به عنوان عضو NPT بیشترین همکاری را با آژانس داشته است و آژانس بارها اعلام کرده است که هیچ انحرافی از فعالیتهای صلح آمیز هسته ای نداشته است. تاسیسات هسته ای ایران زیر نظر دوربین ها و بازرسان آژانس قرار دارد. نظام سلطه و فریب به سرکردگی رژیم آمریکا بیش از ده سال است سعی دارد به افکار عمومی دنیا و به خصوص مردم امریکا درباره فعالیت ها القاء نگرانی نماید و بدون هیچ دلیلی و به بهانه های واهی کارکردن تعدادی سانتریفیوژ زیر نظر آژانس برای مصارف صلح آمیز هسته ای را تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی وانمود کند.
این درحالی است که آمریکا جدا از نگهداشت زرادخانه های هسته ای و ساخت و آزمایش نسل های جدید سلاح های هسته ای که خطری برای امنیت جهانی و مردم امریکاست، چند دهه است به شهادت اسناد اداری خود امریکا 178 کیلوگرم اورانیوم غنی شده با غنای بالا در دورن خاک امریکا گم شده است اما نه تنها قطعنامه ای صادر نمی شود، حتی جان شهروندان امریکایی نیز در این باره چنان بی اهمیت است که این خبر علی رغم غیر قابل انکار بودن آن به شدت بایکوت می شود.
چطور دولت امریکا برای وجود مواد غنی شده زیر نظر آژانس و برای مصارف صلح آمیز اظهار نگرانی می کند اما برای مفقود شدن 178 کیلوگرم اورانیوم غنی شده آن هم در داخل خاک امریکا که جان و امنیت شهروندان امریکا که جان و امنیت شهروندان امریکا را تهدید می کند برای چند دهه سکوت نموده و این خبر بایکوت می شود. این مثال و صدها مثال مشابه نشان می دهد قدرت های استکباری نه تنها حقوق سایر ملت ها بلکه حقوق و امنیت ملت خود را نیز نادید می گیرند. آنچه امروز توسط قدرت های استکباری دنبال می شود صرفا منافع عده ای اندک و صاحبان کلوپ های ثروت و قدرت است.
تجربه انقلاب اسلامی:
انقلاب اسلامی ایران با الهام از آموزه های پیامبران الهی بر مبنی اندیشه های متعالی نوید بخش تمدنی جدید است. تمدنی که نگاه آن به هستی تمام وجوه آن را شامل می شود. تمدنی که سیر انسان را نه تنها در حیات مادی بلکه در مسیری تا سوی خدا ترسیم می کند. تمدنی که نیک فرجامی و سعادت را برای انسان هم در حیات دنیا و هم در حیات دیگر می خواهد. تمدنی که در کنار عقل و تجربه و شهود، استفاده از آموزه های وحیانی را فرصتی بزرگ برای سعادت انسان و جوامع بشری می داند. تمدنی که دو شاخص مهم ایمان و عمل صالح را ملاک و مبنای ارزیابی های خود قرار می دهد. تمدنی که براساس مبانی فوق در اقتصاد، سیاست، ارتباطات و هنر مدل های متعالی و مبتنی بر کرامت و آزادی واقعی انسان ارائه می کند. انقلاب اسلامی ایران نشان داد می توان در مقابل نظام سلطه ایستاد، مقاومت کرد، پیروز شد و پیشرفت رد و امروز تمام نگرانی نظام سلطه از شکل گیری و ریشه دواندن و تکثیر چنین تمدنی است اما روز به روز به عجز و ضعف خود در برابر این تمدن غنی بیشتر پی می برند. تمام قدرت های سلطه گر پشتیبان شاه بودند اما ملت ما اراده کرد شاه رفت. تمام قدرت های استکباری در جنگ 8 ساله صدام علیه ملت ما پشتیبان صدام بودند و هر آنچه توانستند از سلاح شیمیایی- مرگبارترین جنگ افزارها را در اختیار صدام قرار دادند. اما ملت ما پیروز شد امروز خود آنها اعتراف می کنند ایران نه بدون امریکا بلکه در مبارزه با امریکا پیشرفت نموده و به قدرتی بزرگ تبدیل شده است و اقتدار ایران غیر قابل انکار است. ملت ایران لخت بودن نظام سلطه و پوشالی بودن قدرت موهوم امریکا و قدرت های استکباری را در برابر ایمان ملت ها نشان داد. الگوی انقلاب اسلامی تکثیر شده است. با الهام از این الگو جنوب لبنان آزاد می شود، در تمام جنگ ها ناکام می ماند و شکست می خورد. پس می توان ایستاد، مقاومت کرد، پیروز شد، پیشرفت کرد و تکثیر شد. وقتی نظام سلطه با سخت افزار و جنگ افزار نتوانست در برابر نرم افزار انقلاب اسلامی موفق شود، مطمئن باشید در جنگ نرم و در عرصه های فرهنگی، هنری و رسانه ای شکست های بزرگتری را متحمل خواهد شد. آنگاه که چراغ حقیقت روشن شود باطل خواهد رفت چرا که باطل رفتنی است.