گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، دانستن تعریف "میراث ناملموس" برای بازشناختن این میراث در اجتماعی که در آن زندگی میکنیم و شیوههای نگاهداری از آن بسیار اهمیت دارد. این میراث در آن واحد، سنتی، معاصر و زنده است، دربرگیرنده است، نماینده است و در گروههای اجتماعی ریشه دارد.
میراث فرهنگی ناملموس عامل مهم و در عین حال ظریف و آسیبپذیری در نگاهداشت گوناگونی فرهنگی در مقابل روند رو به فزونی جهانی شدن است. درک میراث فرهنگی ناملموسِ اجتماعات متفاوت به گفتگوی میانفرهنگی یاری میرساند و احترام متقابل را به سایر روشهای زندگی تشویق میکند. اهمیت میراث فرهنگی ناملموس در ظاهر فرهنگی آن به خودی خود نیست بلکه در وفور دانش و مهارتهاییست که از طریق آن از یک نسل به نسل بعدی منتقل میشود وهمه اینها با تلاشهای مسئولین و مدیران شهرداری اصفهان طی ماهها برنامهریزی در جهت تحقق سیاستهای کلان فرهنگی کشور و دیپلماسی بینالمللی ایران در روزهای اخیر در اصفهان مورد توجه قرار گرفته است.
این جملات همه در باب اهمیت این شاخصه بارز و تاثیرگذار فرهنگی و نشانگر اهمیت چنین اقدام شایستهای است. البته برگزاری آن محاسن بسیاری را برای کشور و شهر اصفهان در پی داشت ولی باید توجه داشت که ما در این قرابت فرهنگی و نزدیک شدن به کشورهای جهان، باید اصالت فرهنگی ایرانی-اسلامی خود را حفظ کنیم و به بهانههای مختلف اسیر برخی اقدامات شتابزده نشویم. اقداماتی که با برخی نظارتها و حساسیتها به راحتی قابل کنترل است. اما این روزها در اصفهان به دلیل برخی کوتاهیها شاهد صحنههایی بودیم که نه شایسته فرهنگ ایرانی است و نه برازنده شهر گنبدهای فیروزهای.
یکی از مهمترین موضوعاتی که در صدر لیست میراث ناملموس اصفهان و ایران جای دارد، حیاست. پدیدهای که در عمق فرهنگ دینی و ملی ایرانیان جای داشته و دارد و شایسته نیست اینگونه و با اقداماتی که در حاشیه این اجلاس بینالمللی رخ داد مورد تاختوتاز قرار گیرد. بی حیایی فرسنگها از فرهنگ اسلامی و ایرانی فاصله دارد و جای بسی تاسف و تأثر است که این رقصیدنها و بی عفتیها به عنوان میراث ناملموس ما به میهمانان داخلی و خارجی معرفی شود.
آیا بنا نیست هویت ملی ایران نیز طبق فرموده رهبری معطوف به دوران ایران پس از اسلام باشد؟ آیا نباید مولفههای اصلی فرهنگ ایرانی بر مبنای موازین اسلام عزیز و شرع مقدس باشد ولو اینکه نماینده همه کشورهای دنیا شاهد و نظارهگر ما باشند؟
آنچه که در جشنوارههای حاشیهای اجلاس میراث فرهنگی ناملموس رخ داد شایسته هیچ یک از بخشهای فرهنگی و میراثی این سرزمین کهن اسلامی نبوده و نیست. رقصهای گروهی و انفرادی، اجرای بازیهای پر تحرک زنان در محلهای عمومی، اجرای موسیقی توسط بانوان در محیطهای عمومی، حضور بانوان خارجی با پوشش نامناسب در محیطهای مذهبی و اجرای موسیقی در این اماکن و استفاده از موسیقیهای نامناسب در غرفههای نمایشگاهی نمونهای از کوتاهیها و حوادث نگران کنندهای است که در حاشیه این اجلاس فرهنگی در سال اقتصاد و فرهنگ رخ داده است.
هر چند برخی مسئولین مربوطه بعد از اطلاع از این رخدادهای ضد فرهنگی، با اقدام مناسب از تکرار این اعمال جلوگیری نمودهاند، اما باید پرسید اساسا دعوت و برنامهریزی برای اجرای چنین مراسمی کجا و توسط چه کسانی انجام شده است؟
همچنین با دقت نظري كه بعضی از مسئولين برگزار كننده جشنواره در دعوت گروههاي نمايشي داخلي و خارجي، داشته اند، تعداد زيادي از اين گروهها كه رفتار و اعمال آنها در شأن فرهنگي ايران و اسلام نبوده است از حضور در اين جشنواره منع شدهاند و از سوي ديگر جلوي اجراي برخي برنامههاي گروههاي داخلي نيز به دليل رعايت نشدن شئونات فرهنگي و اسلامي گرفته شده است. اين موارد نشان دهنده حساسيت برخي مسئولين برگزار كننده است، ولی اي كاش اين حساسيت جامعتر ميبود تا شاهد چنین صحنههایی نباشيم.
در سال ۹۳ که تحت عنوان شعار "اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" پیش روی ملت و مسئولین کشور است و نیمی از آنرا طی کردهایم، باید تلاش شود تا در این دو محور اساسی که این روزها از ملزومات اساسی استقلال کشورها و عامل افزایش بازدارندگی در مقابل تهدیدها میشود اقدامات موثرتری انجام شود.
در مساله فرهنگ تا امروز کاری نکردهایم و مسئولان هم برنامهای برای اصلاح نداشتهاند، اما باید توجه داشت که تاثیرگذاری کوتاه مدت بر این بحث ممکن نخواهد بود اما اگر در طرحهای بلند مدت، فرهنگ یک ملت تحت تاثیر قرار گرفت دیگر اصلاح و بهبود آن به سادگی نخواهد بود و مستلزم پرداخت هزینههای فراوان در مدلهای گوناگون است.
پس اگر برای ساخت فرهنگ قدمی بر نمیداریم نباید زمینه آسیب رساندن به آن را فراهم کنیم. امروز برای ایجاد شکست در ساختار اجتماعی ملتها، از الگوهای پیشرفته تهاجمهای نرم فرهنگی بهره جسته میشود. تهاجمهایی کهدر آنها نه جبهه روبهرو مشخص است و نه آژیر خطری در پی دارد. اما زمانی متوجه اثرات مخرب آن میشویم که دشمن تا عمق جبهههای کشور در روستاها و شهرها پیش آمده و مصدومان این جنگ نیز مردههای متحرکی هستند که بهبود آنها شاید به زمانی دو برابرتهاجم صورت گرفته نیاز داشته باشد.
مقوله فرهنگ و تمدن یک کشور به مثابه مرزهای تسخیر نشده و امن یک ملت است که استقلال و اتحاد و یکپارچگی آن را رقم میزند و در صورت آسیب دیدن نه تنها خود فرد از تهاجم آسیب میبیند بلکه به همه این مفاهبم ملی و اجتماعی نیز آسیب خواهد رسید.
شاید باگذشت شش ماه از سال فرهنگ، دیگر نوبت به مسئولین رسیده است که با عزم ملی و به کارگیری مدیریت جهادی بدون اتلاف وقت و فرصتسوزی به وظیفههای رصد شده و تکالیف ابلاغ شده از طرف رهبری انقلاب جامه عمل بپوشانند.
شرایط کشور امروز به نحوی است که در میانه راه رسیدن به قله قرار دارد و با تحمل اندکی سختی و برداشتن چند گام دیگر به قله خواهد رسید اما در مقابل در جایی که قرار دارد که در صورت لغزش یا عقب گرد به پایین کوه سقوط خواهد کرد و سالها تلاش و تحمل سختی بی ثمر خواهد شد. انتخاب این موضوع بر عهده مسئولین است که صعود را انتخاب کنند یا سقوط، به نظر میرسد تحمل این چند گام باقی مانده تا تحقق چشماندازها بسیار آسانتر و کوتاه مدتتر ار آغاز یک مسیر از ابتدا و تحمل وابستگیها و تحقیرها باشد.