کد خبر:۳۶۵۶۹۶
کربلای دیروز؛ کربلای امروز... - ۴

پای مکتب حضرت زینب...

مکتب زینب کبری، مکتب ولایت مداری و عشق به امام زمان است، طبعاً فرزندان زینب نیز از این قاعده مستثنا نخواهند بود، فرزندان زینب نیز وقتی با التماس اذن میدان گرفتند، تا آخرین قطره خون پای امام زمانشان ایستادند، تمام بودونبودشان را در طبق اخلاص گذاشتند تا گزندی به ولی امرشان نرسد، و عاشقانه، شهادت و کشته شدن درراه ولی امرشان را پذیرفتند.

گروه فرهنگی "خبرگزاری دانشجو"، مهدی چراغ زاده؛ باید مادر باشی که با چشم خود ببینی چگونه جان از بدنت می‌رود وقتی با دست های خودتT جگرگوشه‌هایت را آماده نبردی می‌کنی که یقین داری ساعتی دیگر تکه‌های بدن آن‌ها را به تو بازمی‌گردانند.

 

امشب شب چهارم محرم را به نام طفلان حضرت زینب نام‌گذاری کرده‌اند، زینبی که خودش فرزندانش را آماده ی میدان کرد، موهایشان را شانه کرد، زینب که به طفلانش گفت اگر امام اجازه میدان رفتن نداد او را به مادرمان زهرای مرضیه (س) قسم بدهید، زینبی که فرزندانش را قربانی امام زمانش کرد، نه تنها قربانی برادر! زینب فرزندانش را به یاری امامش فرستاد تا یاری‌دهنده دین جدش رسول‌الله باشند، و وقتی بدن گل‌های پرپر شده‌اش را آوردند پرده ی خیمه را کشید و از خیمه بیرون نیامد تا مبادا امام زمانش شرمنده ی این مادر شهید شود، و اینجا جلوه ای زیبا از ما رایتُ الا جمیلا بود...

 

زمان گذشت و گذشت و دوباره جنگی شبیه کربلا رخ داد، این بار نه در کربلای عراق که در کربلای ایران، و این بار نوبت شاگردان مکتب زینب بود که نشان دهند پای مکتب زینب کبری چگونه پرورش‌یافته‌اند، و زینب‌های زمان چه زیبا مادری یاد گرفته بودند، و چقدر قشنگ دوباره ما رایتُ الا جمیلا را رقم زدند، بعضی‌ها نه تنها مادر شهید که همسر شهید و فرزند شهید نیز شدند تا امامشان تنها نماند و دین رسول‌الله یاری شود.

 

این ماجرا را بارها شنیده‌ایم که روزی امام راحل به دیدار خانواده ای  که چند شهید تقدیم اسلام و مهین کرده بودند رفته بود، مادر شهید با افتخار تصاویر فرزندانش را یکی‌یکی به امام نشان می‌داد، وقتی به فرزند سوم رسید هق‌هق گریه ی امام بلند شد، مادر شهید  بلافاصله عکس‌ها را زیر چادرش مخفی کرد و گفت: همه ی این فرزندانم را تقدیم کردم تا اشک شمارا نبینم... آری شاگردان مکتب زینب کبری این‌گونه اند...

 

مکتب زینب کبری، مکتب ولایت مداری و عشق به امام زمان است، طبعاً فرزندان زینب نیز از این قاعده مستثنا نخواهند بود، فرزندان زینب نیز وقتی با التماس اذن میدان گرفتند، تا آخرین قطره خون  پای امام زمانشان ایستادند، تمام بودونبودشان را در طبق اخلاص گذاشتند تا گزندی به ولی امرشان نرسد، و عاشقانه، شهادت و کشته شدن درراه ولی امرشان را پذیرفتند.

 

اگر می‌خواهی پای مکتب زینب باشی و ببینی زینبیون چگونه‌اند، عصرهای پنجشنبه سری به گلزار شهدای گوشه گوشه ی این کشور بزن، و ببین چگونه مادرانی که با خون دل جوانانشان را از آب و گل درآورده‌اند و تازه وقت جوانی و دامادی‌شان آن‌ها را با آب و قرآن بدرقه کرده‌اند و بعد از مدتی تکه پاره‌های جوانشان را برایشان آورده‌اند، در اوج دل‌شکسته گی سربلند و خشنود از راهی که رفته‌اند بر بالین فرزندانشان قد خم کرده‌اند و «اللهم تقبل منا هذا القربانی» سر می‌دهند.

 

امروزه‌روز نیز کم نیستند مادرانی که پای مکتب زینب کبری تربیت‌شده‌اند و در انواع  میدان‌های مبارزه جگرگوشه‌هایشان را با اخلاص تقدیم امام زمانشان کرده‌اند، شاید به‌عنوان نمونه شهید احمدی روشن و مادرش را بتوان مثال زد، که چگونه مصطفی جانش را برای اسلام و یاری امامش کف دست گرفته بود و مادر نیز علیرغم داغ  جانکاه از دست دادن پاره ی جگر، راضی به رضای خدا بود و خشنود از شهیدی که تقدیم اسلام کرده است...

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار