گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، مهدی چراغ زاده؛ در ادامه میخواهیم اتفاقات پیرامون فیلم های فاخر «چ» و «شیار 143» از جشنواره فجر تا زمان اکران عمومی در سینماها را مختصرا بررسی کنیم...
سی و دومین جشنواره فیلم فجر امسال درحالی برگزار شد که روزهای قبل از شروع جشنواره حضور نامهای بزرگ و پر طمطراف نوید بخش جشنواره ای جنجالی و جذاب را می داد اما با شروع آن و روزهای اول آن برای اهالی سینما و رسانه بسیار نا امید کننده بود، این روند نا امید کننده با پخش فیلمهای داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی نه تنها امید بخش نشد بلکه حتی باعث سر خوردگی طرفداران سینمای این کارگردانان شد و کماکان این روند نا امید کننده ادامه داشت تا فیلمهای "چ" به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا و و فیلم "شیار 143" به کارگردانی نرگس آبیار روی پرده سینما ها رفت،
هرچند در این بین برخی فیلمها نیز بارقه هایی از امید را نوید می داد اما عملاً حضور دو فیلم مذکور باعث امیدواری به سینمای سال آینده بودند، هرچند در اختتامیه جشنواره و با اعلام رای نهایی هیئت داوران موجی از یاس و نا امیدی نسبت به مسئولین سینمایی در دلها انداخت، ولی باز هم رای و انتخاب مردم و جامعه درست برعکس سیاست ها نظرات مسئولین و داوران سینمایی بود و فیلم فاخر"شیار 143" به عنوان فیلم برگزیده مردمی انتخاب شد، اما فیلم زیبا و پر معنای "چ" حتی در بخش فیلمنامه نیز نتوانست جایزه ای از آن خود کند و اکثر جایزه ها به فیلمهایی رسید که یا مبانی و اعتقادات و تاریخ را تحریف کرده بودند و یا حتی حداقل های ادب در آن رعایت نشده بود.
در روزهای نخست پس از جشنواره در جامعه دانشگاهی و نخبگانی اتفاقاتی افتاد که برخلاف مشی و نظر مسئولین سینمایی و نام های بزرگ سینمایی بود و درس بزرگی به سینماگران داد، هنوز یک هفته از اتمام جشنواره نگذشته بود که سیل تقاضاها برای اکران دانشگاهی فیلمهای فاخر "چ" و "شیار 143" در اقسا نقاط کشور به راه افتاد، به فاصله چند روز پس از اختتامیه جشنواره بخاطر تقاضای فراوان اکران در دانشگاهها ،اولین اکران دانشگاهی فیلم"چ" در سالن فردوسی دانشگاه تهران برگزار شد که به گفته ی مسئول سالن برگزاری در 15 سال اخیر چنین مراسم باشکوهی در بزرگترین سالن دانشگاه تهران (سالن فردوسی) بی سابقه بوده است،خبر پخش و استقبال بی نظیر دانشجویان دانشگاه تهران از دید رسانه ها مخفی نماند و با پخش این این خبر موج تقاضاها برای اکران این فیلم بیشتر شد.
این درحالی بود که تقاضا ها برای اکران فیلم" شیار 143" در دانشگاه ها بسیار بالا و رو به افزایش بود ولی به علت مشخص نبودن زمان اکران سینمایی آن، تا اعلام زمان قطعی اکران سینمایی ، امکان اکران دانشگاهی آن وجود نداشت.
روزهای بعد نیز اکران فیلم «چ» در دانشگاه های سراسر کشور با استقبال بی نظیر ادامه یافت و هرچه پیشتر می رفت تقاضاها برای اکران نیز بیشتر می شد.
اما این استقبال مردمی و دانشجویی نکات قابل تاملی را نیز به همراه داشد که نباید از آن غافل بود، نکته اول اینکه جریان سیاسی و جناحی برخی تشکل های دانشجوی بر ای اکران این فیلم رنگ باخته و هر تشکلی با هر نظر و گرایشی تقاضای اکران این فیلمها را داشت ،شاید این اولین بار در تاریخ فیلم های سینمایی و اکران دانشجویی بود که رنگ و لعاب سیاسی برای اکران فیلم وجود نداشت و هر کسی با هر عقیده ای را به تماشای این فیلم نشسته بود.
نکته دوم آنکه استقبال وتقاضا برای اکران این دوفیلم به مسئولین سینمایی فهماند که هرچند آنها از برخی فیلمها تمام قد حمایت می کنند اما بازهم مردم فیلمی را می پسندند که به نوعی هم خون و از دل خود آنها باشد نه فیلمهای بی سر و تهی که هیچکدام از مردم جامعه با آن همزاد پنداری نمی کنند و بجای آنکه ارزش را القا کنند بر عکس ضد ارزش را القا می کنند و مسئولین سینمایی و داوران جشنواره ای آنها انتخاب می کنند.
نکته دیگر و حائز اهمیت این اکران ها و استقبالها این بود که مردم از فیلم زیبا و خوب استقبال می کنند نه از نام کارگردانی که فیلم آن آن را به یدک می کشد، و دیگر آنکه به برخی از نام های بزرگ سینمایی مانند مهرجویی و کمیایی فهماند که عمر سینمایی آنها تمام شده است و دیگر حنایشان حتی برای طرفداران قبلی شان رنگی ندارد.
اکنون و بعد از گذشت 10 ماه از جشنواره فجر فیلم فاخر «شیار 143» بر پرده سینماها نقش بسته، نحوه ی استقبال مردم و خانواده ها از آن بیانگر این است که میشود فیلمی در سینمای ایران ساخته شود برای تمامی اعضای خانواده، نکتهای که امروز در کمتر فیلمی میتوان آن را دید.