به گزارش "خبرگزاری دانشجو"، همانطور که میدانید وقتی انسانی باطل در لباس باطل به جنگید آید رویارویی با آن خیلی خیلی آسانتر از زمانی است که انسانی باطل با لباس حق به جنگ آید.
در میدان دوم که انسان باطل با لباس حق به میدان آمده است؛ از دین علیه دین، از شرع و احکام الهی علیه خودش استفاده میکند، با دین سر دین را میبرد.
چندی است در اوضاع و احوال برخی مسئولان کشور مولفه هاییاز نفاق دیده میشود، البته گفتم اگر با زبان بیزبان خود بیایم و اینها را بنویسم که بعضیها میگویند این هم یکی از بیسواد ان این مملکت است این هم جایش در جهنم است؛ دیدم بهتر است بیایم و بر سر مشترکاتمان با هم صحبت کنیم در این راستا هیچ چیز بهتر از قرآن و سنت نیست، اینها که نعوذ بالله بیسواد نیستند و...
البته این مقاله نوعی نقد منصفانه است زیرا افراد دولتی و مسئولانی که حال با حسن ظن میگوییم در غفلت هستند و مرتکب نفاق شدهاند میتوانند نفاق را در خود شناسایی کرده و برای علاج این بیماری مزمن که میتوانند مملکت اسلامی را به اعماق دره نابودی ببرد تا دیر نشده است کاری انجام دهند.
مراتب نفاق
نفاق دو جنبه دارد: ۱- سیاسی و اجتماعی ۲- اخلاقی
امام خمینی (رحمه الله علیه) در کتاب چهل حدیث نفاق را دو گونه ذکر کردهاند: ۱- نفاق اکبر ۲- نفاق اصغر
نفاق اکبر از نوع نفاق سیاسی و اجتماعی است که هدفش براندازی حکومت، افساد در ارض، برگرداندن مومنان از ایمان و نفاق اصغر نیز از نوع نفاق اخلاقی است که هدفش دروغ، ریا کاری و... است، در این نوع نفاق از دین خارج نشده است اما در ادامه وارد نفاق اکبر میشود و به نوعی نفاق اصغر زمینه ساز نفاق اکبر است.
تفاوت نفاق و کذب
حقیقت نفاق مربوط به اختلاف لسان با قلب و دوگانگی «زبان» با «دل» است؛ اما در کذب دو گانگی وجود ندارد.
تفاوت نفاق و تقیه
در اصل منافق ایمان ندارد؛ اما ابراز ایمان میکند اما تقیه ایمان دارد اما ابراز نمیکند.
اما شبههای که در اینجا به وجود میآید این است که پس کسی هم که تقیه میکند هم منافق و هم دورو است، در جواب باید گفت: هدف از نفاق افساد در جامعه و دگرگون ساختن نظام اسلامی است در حالی که هدف از تقیه و حفظ جان و مال و مقام مشروع است.
نشانه و ویژگیهای منافقین در قرآن
عدم ایمان روز قیامت و خدا (بقره ۸)، داعیه اصلاح (بقره ۱۱و۱۲)، هر روز به رنگی در میآیند و در میان هر جمعیتی با آنها هم صدا میشوند. (بقره۱۳)، سفاهت (بقره۱۳)، سیمای منافقان مانند شب تاریک و آتشی در شب ظلمانی است (بقره ۱۷ و ۱۸)، عداوت طلبی (توبه ۵۰)، اعمال آنها بیروح و بیاثر است و هیچ گونه بهرهای از آنها عایدشان نمیشود (توبه ۵۰ تا ۸۰)، ترس وعدم شهامت (توبه ۵۶)، سوگند به دروغ جهت فریب (توبه ۶۲)، امر به منکر و نهی از معروف (توبه)
به هنگام ضعف و فقر وپریشانی و ناتوانی چنان دم از ایمان میزنند که هیچکس باور نمیکند آنها روزی در صف منافقان قرار گیرند، اما همین که به نوایی برسند چنان دست و پای خود را گم کرده و غرق دنیا پرستی میشوند که همه عهد و پیمانهای خویش را باخدا به دست فراموشی میسپارند (توبه)
لحن گفتارشان پر است از کنایهها و نیشها و تعبیرات موذیانه و منافقانه (محمد ۳۰)، متکبر و مغرور هستند (منافقون ۵)، دروغگویی (منافقون ۱)، آرایش ظاهری و قیافههای جذاب (منافقون ۴)، نگرانی و افسردگی (منافقون ۴)، استفاده ابزاری از مقدسات (منافقون).
نشانههای نفاق در روایات
حضرت محمد (صلی الله علیه وآله): سه چیز که در کسی باشد منافق میگیرد اگرچه روزه بگیرد و نماز بخواند وگمان میکنم مسلمان است: ۱- امانتی به آن داده شود خیانت میکند. ۲- هر موقع صحبت میکند دروغ بگوید. ۳- هر موقع وعده میدهد خلف وعده میکند.
در روایتی دیگر از حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) است که میفرمایند: منافقون را نشانههایی است که با آنها شناخته میشوند: درودشان لعنت است، پرخور و شکم بارهاند، به غنائم دستبرد میزنند، به مسجد نزدیک نمیشوند، مگر با اکراه و ریاکاری نماز را آخرت وقت میخوانند، خود برتر بینند، به طوری که با کسی انس و الفت نمیگیرند و کسی هم با انها الفت نمیگیرد، شب مانند چوب خشک میافتدند (شب زنده داری نمیکنند) و روز صدای خود را به جرّ و بحث بلند میکنند.
نویسنده: علیرضا زارع شهرآبادی
انتشار یادداشت دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط "خبرگزاری دانشجو" نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.