به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ اصلاحطلبان در آستانه نزدیک شدن به انتخابات مجلس دهم، در حالی در مانورهای تبلیغاتی بر لزوم وحدت در بین خود تاکید میکنند که رفتارهای سیاسی آنها در محافل پیدا و پنهان، هیچ نشانی از وحدت ندارد.
اصلاحطلبان در سایه برخورداری از تجربه مدیریت رسانه های زنجیره ای در دوران اصلاحات؛ در ایجاد و مدیریت جنگ روانی ید طولایی دارند. با این همه؛ این تجربه نیز نتوانسته اختلافات بنیادین اصلاح طلبان با یکدیگر را از نظرها دور کند.
مانورهای نمایشی اصلاح طلبان برای نشان دادن وجود وحدت در اردوگاهشان، نتوانسته مانع اظهارنظرات تند و رادیکال افراد این جریان بر علیه یکدیگر شود. این مسئله بیش از هر چیز، نشان دهنده اوج پراکندگی و عدم وحدت رویه در عملیات است و اختلافات عمیق آنها را نمایان می کند.
وجود شکاف در میان اصلاحطلبان، یک مسئله چندسطحی است. به صورتی که در کنار اختلافات علنی شده سران اصلاحات، افراد میانی و رده های پایین تر این جریان نیز نتوانسته اند از رسانه ای شدن اختلافات جلوگیری کنند. به نظر می رسد کسانی که خود را بزرگان اصلاحات می دانند، نمی توانند برای همه اصلاح طلبان بزرگی کنند.
در حالی که چندی پیش محمدرضا عارف خود را از حضور در شورای مشورتی اصلاح طلبان با محوریت خاتمی، بی نیازدانسته بود و گفته بود «ما خودمان شورای مشورتی داریم»، غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران در سرمقاله هفته نامه صدا از استراتژی ای برای انتخابات مجلس رونمایی کرد که عارف در آن هیچ جایگاهی نداشت!
کرباسچی که پیش از این گفته بود: «احزاب اصلاح طلب از روشهای سیاسی معقول و فعالتر برای انتخابات مجلس استفاده می کنند و بعید نیست با توجه به سابقه ناطق نوری و مجموعه گرایش اصلاح طلبان، اجماع بر روی ناطق صورت بگیرد» در این مقاله اظهار داشت: «اصلاح طلبان و نیروهای معتدل سیاسی با راهبرد اجماع محور هاشمی ، ناطق، خاتمی و روحانی را پیگیری و تقویت خواهند کرد».
البته داستان انشقاق و اختلاف به همین مسئله محدود نشده و سهم خواهی افراد این جریان باعث شده است تا دعواها در سطحی نازل تر و حتی بر سر تصاحب نام های مختلف نیز علنی شود.
دعوای رسانه ای شده این جریان بر سر مالکیت نام «جبهه اصلاح طلبان» نمودی کامل از وضعیت وحدت در جریانات پایین دستی جبهه اصلاحات است.
در همین راستا هنگامی که محمدجواد حق شناس اختلاف خود با مصطفی کواکبیان را علنی کرد، چنان فضای لفاظی و بازی با اسم ها بر این دعوای بچگانه سیاسی حاکم بود که مخاطب با مرور چندباره ی اظهارات حق شناس نیز در فهم دلیل اصلی «دعوا» در می ماند! از این رو ما در اینجا برای فهم آسانتر موضوع، با تقطیع متن دعوا و ارائه توضیحات اضافی سعی در بازگویی آن در قالبی قابل فهم کرده ایم.
حق شناس ابتدا گفته بود: «ماجرا از اینجا آغاز شد که آقای کواکبیان رئیس جبهه اصلاح طلبان همزمان عضویت در 2 جبهه اصلاح طلبان و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات را بهعهده داشت و قواعد شورای هماهنگی اجازه نمیداد که یک نفر همزمان عضویت 2 جبهه را بهعهده داشته باشد».
وی سپس با شرح حرکت سینوسی کواکبیان در رفتن او به شورای هماهنگی جبهه اصلاح طلبان و بازگشت مجددش به شورای هماهنگی جبهه اصلاحات ادامه می دهد: «پس از انصراف آقای کواکبیان از شورای هماهنگی جبهه اصلاح طلبان و انتقال به شورای هماهنگی جبهه اصلاحات باید در جبهه تصمیم جدی گرفته میشد؛ این تصمیم به این شکل بود که اعضا مجدداً براساس اساسنامه قبلی انتخابات برگزار میکردند تا رئیس جدید جبهه انتخاب میشد».
او در ادامه با شرح مشی غیردموکراتیک ریش سفیدان جمع، می گوید: «رئیس جدید جبهه اصلاح طلبان در چارچوبی که عنوان کردم، انتخاب نشد و ما شاهد فرآیندی بودیم که مجموعهای از دوستان جبهه اصلاح طلبان براساس روال گذشته هیئت رئیسهای را انتخاب کردند. ؛ ولی این موضوع با تغییر اساسنامه انجام شد؛ البته تغییر اساسنامه جدید در جلسات عمومی شورا مطرح نشده بود! در آن مقطع اعلام شد که فرضاً بنده رئیس مجموعه هستم و تعدادی از دوستان آن مجموعه با فرآیندی بحث انتخاب آقای فایضی را بهعنوان رئیس جدید جبهه اصلاح طلبان ایران مطرح کردند«.
وی در نهایت واکنش خود به انتخاب سوری رئیس جبهه اصلاح طلبان را اینگونه پایان داد: « نهایتاً ما جلسات بعدی را با حضور اعضای هیئت رئیسه جدید برگزار کردیم و به این جمعبندی رسیدیم که با حضور اعضای اولیه (4 نفر) در مورد اساسنامه صحبت کنیم تا اساسنامه جدید با چارچوب خود شکل بگیرد و براساس آن انتخاب هیئت رئیسه انجام شود.»
اما این شروع ماجرا بود. سپس جمعی از اصلاح طلبان که این روزها و در آستانه نزدیکی به انتخابات مجلس نهم، به دنبال راهی برای معرفی خود به جامعه هستند، به دنبال ثبت عنوان «جبهه اصلاحطلبان» رفتند و در نهایت در آذرماه سال جاری، این نام را در کمیسیون ماده10 احزاب به ثبت رساندند و ماجرا وارد فاز تازه ای شد.
فایضی که هنوز از صرافت پاسخگویی به حق شناس فارغ نشده بود، ترجیح داد به سراغ این گروه تازه به دوران رسیده برود و ابتدا حساب آنها را کف دستشان بگذارد. وی در واکنشی سریع به این اقدام، در مصاحبه ای اظهار داشت: « جبهه اصلاح طلبان به قوت خود باقی است و بنده رئیس و مجید محتشمی سخنگوی جبهه است. اگر تصور کنیم که کسی بخواهد داخل خانهای شود، باید از در آن وارد شود، نه از دیوار! حکایت این افراد نیز این است که آنها خواستند از دیوار داخل جبهه شوند. برخی از این افراد رسمیت نداشتند و تأیید نشدهاند و خود را به آب و آتش زدند تا داخل جبهه شوند.»
وی سپس با شرح سعه صدر دوستان خود در برخورد با اصلاح طلبان تازه به دوران رسیده می گوید: «لذا اعضای جبهه اصلاح طلبان از بنده درخواست کردند به آنها فرصت دهیم و ما نیز گفتیم اگر اعضای جبهه، به حضور و فعالیت این افراد در جبهه اصلاح طلبان رأی دهند، اشکالی ندارد. زمانی که این افراد از حضور و فعالیت در جبهه اصلاح طلبان ناامید شدند، قصد داشتند در خارج جبهه ما را تابع خود کنند ولی ما زیر بار این مسئله نرفتیم!»
فایضی در نهایت با تهدید افرادی که قصد دارند نام جبهه اصلاح طلبان را از تصاحب او و دوستانش خارج کنند، از برخود قانونی و قضایی با آنها خبر می دهد. وی می گوید: «ما امروز در محکومیت این موضوع جلسه فوقالعاده تشکیل داده و بیانیه خواهیم داد. چراکه این اقدام جعل عنوان است و جعل عنوان مجازات دارد؛ همچنین ما این موضوع را از طریق کمیسیون ماده 10 احزاب پیگیری میکنیم. 18 گروه زیر منشور ما را امضا کرده و چارچوبها را رعایت میکنند. این افراد در درون جبهه اصلاح طلبان نبودند که برای ما تصمیم بگیرند!ما این حرکت آنها را محکوم کرده و مصداق جعل عنوان جبهه اصلاح طلبان قلمداد میکنیم و موضوع را از طریق کمیسیون ماده 10 احزاب دنبال میکنیم.»
اما این پایان ماجرا نبود و گفته های جمشید ایرانی(رئیس کمیته سیاسی جبهه اصلاح طلبان)، ابعاد تازه ای از سهم خواهی اصلاح طلبان در گروه های سیاسی را فاش کرد. فضای حاکم بر گفته های ایرانی نشان می دهد که افراد مذکور نگاهی کاملاً ابزاری به احزاب و گروه های سیاسی دارند و در راه کسب قدرت با هیچ کدام از دوستان خود نیز تعارفی ندارند.
شرح آش شله قلمکاری که ایرانی توصیف کرده است، بی شک سخت تر از تشریح اظهارات فایضی و حق شناس خواهد بود. با این حال در ادامه سعی می کنیم تا به هر سختی ممکن، آن را شرح دهیم.
جمشید ایرانی رئیس کمیته سیاسی جبهه اصلاح طلبان در واکنش به اظهارات علی فایضی، اظهار داشت: «ما در ابتدا 18 گروه سیاسی بودیم که 2 گروه اضافه شده و 20 گروه شدیم. در زمانهای گذشته مصطفی کواکبیان از جبهه اصلاح طلبان جدا شد و به شورای هماهنگی جبهه اصلاحات پیوست و مجید محتشمی، علی فایضی و شریف براساس سهمخواهی که مطرح کردند، اعلام کردند که تابع تغییرات جبهه نیستند.»
وی در ادامه حق شناس را رئیس جبهه می خواند و از افرادی نام می برد که معادلات این دعوای زرگری را بیش از پیش پیچیده می کند. وی می گوید: «در جلسهای که میان کواکبیان و حق شناس برگزار شد، کواکبیان گفت که تنها میتواند در یک مجموعه اصلاحات حضور داشته باشد لذا با توجه به اینکه حق شناس نایب رئیس جبهه بود، ریاست به محمد جواد حق شناس رسید.در جلسهای که با اکثریت اعضای جبهه اصلاح طلبان برگزار شد، قرار شد مطابق آیین نامه هر 4 ماه یک بار انتخابات ادواری جبهه اصلاح طلبان برگزار شود و اعضای هیئت رئیسه مشخص شوند و با توجه به اینکه کمیسیون ماده 10 احزاب اعلام کرد که جبههها را ساماندهی میکند، اعضای جبهه اصلاح طلبان با لیست 16 نفری درخواست ثبت خود را به کمیسیون ماده 10 احزاب تحت عنوان جبهه اصلاح طلبان ارسال کردند و این مجموعه شورای مشورتی در مجموعههای اصلاح طلب اعلام حضور کرد.با این نگاه که جبهه اصلاح طلبان مطابق این اعضای مؤسس ثبت خود را اعلام میکند، ما در کمیسیون ماده 10 احزاب درخواست خود را ثبت کردیم و بر همین اساس جلسه جبهه اصلاح طلبان برگزار شد و محمدجواد حقشناس از کانون دانشآموختگان استان بوشهر بهعنوان رئیس جبهه اصلاح طلبان، بابک آذرباد از حزب ترقی ایران بهعنوان نایبرئیس اول، سهیلا مدارایی از حزب مشارکتهای مردمی گیلان بهعنوان نایبرئیس دوم، مجید بهمنزاده از جمعیت اقتدار ملت ایران بهعنوان دبیر جبهه و محمدرضا آلقیس از حزب پیشگامان توسعه به عنوان صندوقدار جبهه اصلاح طلبان انتخاب شدند.»
بنابر اظهارات ایرانی، فایضی که خود را تا کنون رئیس جبهه اصلاح طلبان حساب می کرد، در حال حاضر باید برای بیرون رفتن از فضای ریاست، مدیریت و اینگونه فضاهای مشابه، چند وقتی به تعطیلات برود. زیرا او ادعای ریاست بر گروهی را دارد که رئیس دیگری برای خود انتخاب کرده اند! و دیگران را به بی شناسنامه بودن متهم می کنند.
آنها راهبرد انتخاباتی شان را نیز بدون حضور او مشخص کرده اند. جمشید ایرانی در تشریح این راهبرد می گوید: « براساس این راهبرد قرار است مجموعه ما در انتخابات آینده ورود پیدا کند.متأسفانه زمان انتخابات شاهد هستیم که برخی گروهها در صحنه سیاسی کشور اعلام حضور میکنند ولی تعریف جبهه این است که حداقل 10 گروه سیاسی که دارای پروانه فعالیت رسمی هستند، فعالیت خود را به وزارت کشور اعلام کنند لذا برگزیدن عناوین برای گروه سیاسی که هویت ندارد ، صحیح و قانونی نیست چراکه ائتلاف و جبهه عبارت است از اینکه چند تشکل سیاسی شناسنامهدار یک جبهه تشکیل دهند.الان جبهههایی مانند جبهه پیروان خط امام و رهبری، جبهه اصلاح طلبان و جبهه اعتدال گرایان براساس ضوابط قانونی اعلام حضور کردهاند و اینکه آقای فایضی و محتشمی اعلام میکنند که حاکمیت از آنِ ماست و باید رئیس مادامالعمر باشیم، روال صحیحی نیست.برگزاری جلسات جبهه اصلاح طلبان برعهده دبیر این جبهه است که دبیر در زمان مصطفی کواکبیان، بهمنزاده و نایب رئیس محمد جواد حق شناس بوده است و ما براساس روال قانونی جلسه تشکیل میدادیم.»
وی در پایان به تهدید حقوق فایضی نیز پاسخ می دهد و می افزاید: « آقایان اگر سندی دارند، ارائه کنند چراکه مجموعه ما از طرف بزرگان اصلاحات همچون آیتالله هاشمی رفسنجانی، خاتمی و محمدرضا عارف مورد تأیید است و این آقایان هیچ جایگاه قانونی و حقوقی در جبهه اصلاح طلبان ندارند و وقتی آنها جایگاه ندارند، چنین رفتاری صحیح نیست.تمام ضوابط حقوقی و قانونی از طرف مجموعه ما در جهت ساماندهی فعالیت جریانات سیاسی رعایت شده است و این 16 گروه مطابق قانون درخواست داده و فعالیت میکنند و این مجموعه مورد تأیید و قبول بزرگان اصلاحات نیز هست.»
با این همه؛ با توجه به تخصص اصلاح طلبان در راه اندازی جنگ روانی علیه رقبایشان باید توجه داشت که آنچه ذکر شد، اظهاراتی بوده است که از گزند تیغ سانسور ماشین جنگ رسانه ای اصلاح طلبان در امان مانده است و اختلافات موجود در اردوگاه اصلاح طلبان -که در این روزها برای افزایش قدرت چانه زنی خود در داخل جبهه خودی، با رفتاری عجولانه، به تاسیس احزاب فصلی روی آورده اند- بسیار بیش از اینها خواهد بود.